به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه پیام ما ، ایران از مهمترین کشورهایی است که میزبان پرندگان مهاجرند. ۷۰ درصد از ۵۶۰ گونه پرنده در ایران از نوع پرندگان مهاجر هستند. ما در تمام طول سال میزبان مهاجرانی هستیم که از عرضهای شمالی و جنوبی راهشان به کشورمان میرسد و بعد از استراحتی طولانی به راهشان ادامه میدهند، اما آنطور که ایمان ابراهیمی، مدیرعامل انجمن حفاظت پرندگان آوای بوم میگوید، ما میزبانان چندان خوبی هم نبودهایم و با قتلعام گسترده در فریدونکنار و نابودی تالابها، زندگی را بر مهاجران سخت کردهایم. او که در سال ۹۹ کتاب «مهاجرت پرندگان و پرندگان مهاجر ایران» را هم منتشر کرده است در آستانه روز جهانی پرندگان مهاجر (24 اردیبهشت) در گفتوگو با «پیام ما» میگوید فرصت زیادی برای حفاظت باقی نیست و باید برای حفاظت از پرندگان مهاجر تجدیدنظرهای اساسی کرد.
ابتدا کمی درباره گستره حضور پرندگان مهاجر در کشور توضیح دهید. ما در کدام مناطق کشور شاهد حضور این مهاجران هستیم؟
تمام کشورهای قاره اروپا روی هم، 750 گونه پرنده دارند اما ایران به تنهایی 560 گونه دارد. به این ترتیب ما تنوع قابل ملاحظهای در این زمینه داریم. اما نکته جالب توجه این است که از این تعداد حاضر در کشور بیش از 70 درصد آنها مهاجرند. یعنی پرندگانی که فقط بخشی از سال میزبان آنها هستیم. ایران، سرزمین پرندگان مهاجر است.
شاید کمتر کشوری در دنیا چنین خصوصیتی را داشته باشد. از طرفی، ما در تمام طول سال میزبان پرندگان مهاجر هستیم. در پاییز و زمستان و با شروع سرما، این پرندگان از عرضهای شمالی به عرضهای جنوبی مانند ایران میآیند و دو فصل را اینجا میگذرانند. بهار که میشود آنها به عرضهای شمالی برمیگردند و آن زمان ما میزبان پرندگان عرضهای جنوبی هستیم. پرندگانی که از آفریقا، هند و غیره میآیند. در دنیا کشورهایی که پرندگان مهاجر داشته باشند کم نیستند. نمونهاش روسیه است.
اما روسیه هم در تمام سال میزبان نیست. کشور ما از نظر میزبانی پرندههای مهاجر در تمام سال، کمنظیر است و به همین دلیل نیاز به آگاهی و برنامهریزی برای حفاظت از آنها بیشتر احساس میشود.جمعیت پرندگان مهاجر در دهههای گذشته قابل قیاس با یکدیگر نیست. هرچه بیشتر زمان گذشته تعداد و تنوع کمتر شده.
در حال حاضر دیگر خبری از زادآوری گسترده فلامینگوها در تالابهای کشور نیست. سالهای بسیاری شاهد بودیم که پلیکانها مکان مناسب زادآوری را پیدا نمیکنند. بسیار مشاهده شده که تعداد زیادی از گونه سلیم، مثل سلیم کوچک و سلیم طوقی، در میانه بهار تخمها و جوجههایشان را به دلیل بستن ورودی تالاب از دست دادهاند.
در سالهای گذشته گفته میشد بیش از دو تا سه میلیون پرنده مهاجر به ایران میآیند، وضعیت در حال حاضر چطور است و اصلا این عدد چطور به دست میآید؟
نمیتوانیم عدد دقیقی از تعداد پرندگان مهاجر داشته باشیم. ما در طول سال یکبار در دیماه سرشماری پرندگان را داریم. در این فصل همه کشورهای دنیا پرندگان آبزی و کنارآبزی خود را سرشماری میکنند و این عددی است که به عنوان آمار بیان میشود. اما برای ایران این عدد فقط پرندگان مهاجر آبزی و کنارآبزی در فصل زمستان است درحالی که ما در تابستان هم میزبان پرندگان هستیم.
آخرین آمار سرشماری پرندگان زمستانه در ایران عددی بین چهار تا هفت میلیون پرنده است که در سالهای مختلف متفاوت است. این عدد البته حداقل است. رسیدن به رقم دقیق پرندگان مهاجر ایران با توجه به امکاناتی که داریم سخت و حتی ناممکن است اما بدیهی است که ما سالانه میزبان میلیونها پرنده مهاجر هستیم.
زیستگاههای شمالی کشور، مهمترین منطقه برای برای زمستانگذرانی پرندگان مهاجر است. بیشترین تلفات هم در همین نقاط رخ میدهد. این منطقه چرا برای آنها تا این حد ناامن شده است؟
پرندگانی که در فصل پاییز و زمستان به ایران مهاجرت میکنند عمدتا از سمت شرق و غرب دریای خزر به سمت جنوب میآیند. تعدادی از آنها از ایران به عنوان پل ارتباطی استفاده میکنند و بعد به سمت آفریقا پیش میروند. اما نکته مهم این است که وقتی از شرق و غرب دریای خزر به جنوب میرسند، پیش از عبور از رشتهکوه البزر در تالابهای جنوب دریای خزر استراحت مهمی انجام میدهند. پرندگان با دشواری تمام از دریا عبور کردهاند و بعد باید وارد مرحله دیگر، یعنی عبور از رشته کوه البرز شوند.
پیش از عبور از البرز، اغلب نیاز به استراحتی طولانی و ذخیره چربی دارند. این اتفاق میلیونها سال است که رخ میدهد و تالابهای شمال ایران محل استراحت آنها بوده اما ما در چند دهه اخیر زیستگاه هیرکانی را به طور کامل دستخوش تغییر کردهایم، تالابهای جنگلی نابود شدهاند و تالابهای ساحلی از جمله میانکاله، بوجاق و انزلی بهشدت تحتتاثیر فعالیتهای انسانی است. این روند باعث شده درحال حاضر یکی از مهمترین قسمتهای عبور پرندگان مهاجر امن نباشد.
تلفات در این مناطق بسیار زیاد است، هرچند فقط مرگ و میری را میبینیم که آشکار و قابل تصویربرداری است. پرندگان بسیاری زیستگاه مناسب برای استراحت پیدا نمیکنند و در نهایت از بین میروند. یا اینکه از البرز عبور میکنند اما پیش از اینکه به مقصد برسند -چون در شمال ایران به اندازه کافی استراحت نکردهاند- بهدلیل ضعف از بین میروند.
دلیل این ماجرا هم حضور گسترده انسانها در زیستگاه آنهاست.میلیونها سال است که رخ میدهد و تالابهای شمال ایران محل استراحت آنها بوده اما ما در چند دهه اخیر زیستگاه هیرکانی را بهطور کامل دستخوش تغییر کردهایم، تالابهای جنگلی نابود شدهاند و تالابهای ساحلی از جمله میانکاله، بوجاق و انزلی بهشدت تحتتاثیر فعالیتهای انسانی است
به مشکلات تالابهای شمالی اشاره کردید، یکی از این موارد وجود سم بوتولیسم در میانکاله بود که در سالهای گذشته پرندگان بسیاری را به کام مرگ کشاند، فکر میکنید چقدر امکان تکرار این اتفاق وجود دارد؟
آنچه در میانکاله رخ داده حاصل تغییراتی است که انسانها در اکوسیستم این منطقه دادهاند. تا زمانی که میانکاله و حاشیه آن بستر توسعه نابجا است مشکلات این چنینی وجود خواهد داشت. باید بدانیم که بوتولیسم فقط یکی از مشکلات این منطقه است. ما در سالهای آینده ممکن است مشکلات فراتر از این را شاهد باشیم. یکی از مواردی که در هر اکوسیستم تالابی مهم است، عمق و کیفیت آب است.
عمق و کیفیت آب در میانکاله تغییر کرده و باعث آسیب رساندن به پرندگان شده است. ما در میانکاله شاهد تغییرات جمعیتی و گونهای بودهایم و این روند در آینده هم به شکل جدیتر ادامه خواهد یافت و ممکن است میانکاله را به چیز دیگری بدل کند. همانطور که در برخی از تالابهای دیگر هم چنین اتفاقی رخ داد. میانکاله به نوعی تنها ساحل نسبتا بکر سواحل خزر است.
ابعاد میانکاله در جنوب خزر بینظیر است و در نتیجه ظرفیت پذیرش پرندگان زیادی را دارد. موقعیت جغرافیایی میانکاله بسیار ویژه است و پرندگانی که ساحل شرقی دریای خزر را به سمت جنوب میآیند، زمانی که دریا تمام میشود و وقت استراحت است به میانکاله میرسند. در واقع هیچ تالابی در این منطقه به اهمیت میانکاله نیست. از آن گذشته برای جلوگیری از مشکلات پیش آمده مانند بوتولیسم، نیازمند پایش مستمر اکوسیستم میانکاله هستیم. اما از سویی میبینیم وقتی که تغییرات هم رصد میشوند، امکان اعمال قدرت مدیریتی برای حفاظت وجود ندارد و این در نوع خود مشکل بزرگتری است.
نکته دیگر در شمال کشور بازار پرندهفروشی فریدونکنار است. بهتازگی اعلام شده قرار است بازار فروش پرندگان مهاجر تعطیل شود اما فعالان آن را عملی نمایشی میدانند و میگویند تا شکارچیان رفتارشان تغییر نکند، این وضعیت عوض نمیشود. نظر شما چیست؟
در دو-سه دهه اخیر، فعالیت در فریدونکنار به سمت بیقانونی افسارگسیختهای حرکت کرد. دامگاهداران از روشهایی برای صید پرندگان استفاده میکنند که نسل پرندگان را به صورت جدی در خطر قرار میدهد. پرندگان به شکل انبوه از بین میروند و باید از این اتفاق به عنوان فاجعهای ملی و البته بینالمللی یاد کرد.
مجله ساینس، مدتی پیش تخمینی از تعداد پرندگان شکار شده در فریدونکنار داشت و بر این اساس رقم یک و نیم میلیون پرنده عنوان شده بود. اگر به سرشماری پرندگان برگردیم، به آمار چهار تا هفت میلیون پرنده آبزی و کنارآبزی در زمستان میرسیم که شکار یک و نیم میلیون پرنده از این تعداد وحشتناک است.
در واقع این بزرگترین کشتار سیستماتیک پرندگان مهاجر در خاورمیانه است. یعنی با برنامهریزی و الگوی مشخص این اتفاق رخ میدهد. بر این اساس ما در فریدونکنار افرادی را داریم که با برنامهریزی شکار میکنند و از سویی خریدارانی را داریم که آنها هم با برنامهریزی اقتصادی خریداری و حتی قاچاق میکنند. این بازار فقط مکانی فیزیکی برای دیدار این دو گروه با یکدیگر است.
حذف بازار فریدونکنار فقط محل دیدار صیاد غیرمجاز و خریدار را عوض میکند. این حل مسئله نیست. معضل این است که زیستگاهها اراضی ملی نیستند و خصوصیاند. این اراضی با مبالغ بالا توسط دامگاهداران برای صید پرندگان اجاره میشوند. حل مشکل فریدونکنار در گرو تغییر سیستمی است که آنجا حاکم است. درآمدزایی صیادان باید بر اساس صید پایدار باشد.
صیدی که نه به جمعیت پرندگان آسیب برساند و نه عاملی شود که زمینها تغییر کاربری دهند. بخشی از زیستگاههایی که آنجا وجود دارد باید توسط دولت و سازمان محیط زیست خریداری شود و این بخشها برای پرندگان حفاظت شود. ما در حال حاضر قدرت و توان اینکه در زمین خصوصی مانع صید شویم را نداریم و از سویی این منطقه محل عبور پرندگان مهاجر برای سالهای بسیار زیادی بوده و این مسیر در حافظه ژنتیکی آنها حک شده. در نتیجه حتی نمیتوانیم آنها را به مسیر دیگری هدایت کنیم. بنابراین حل این مشکل فقط با برنامهریزی کوتاهمدت، میانمدت و بلندمدت ممکن است و با اقدامات ناگهانی و تصمیمات یکشبه نمیتوان مسئلهای که طی چند دهه به وجود آمده را حل کرد.
آیا در کشورهای دیگر هم شکار در این ابعاد و استفاده از ابزارهایی که در منطقهای چون فریدونکنار شاهدش هستیم وجود دارد؟
بله. متاسفانه در همه کشورها معضل شکار وجود دارد اما میزان آن کم و زیاد است. در منطقه خارومیانه وضعیت کشورهای همجوار هم خوب نیست. ما اگر بتوانیم معضل فریدونکنار را حل کنیم، میتوانیم به یکی از کشورهای موفق در مدیریت شکار غیرقانونی در خاورمیانه بدل شویم. این مسئله اتفاقا دوباره اهمیت حل مسئله فریدونکنار را به ما گوشزد میکند. در کشورهای خاورمیانه شکار پرندگان بسیار رایج و بیضابطه است.
در کشور عراق، شاهد کشتار وسیع پرندگان در تالابهای بصره و هورالعظیم هستیم. در عربستان اوضاع بدی وجود دارد. در پاکستان، سوریه، افغانستان و مناطقی از مصر معضل جدی در زمینه شکار پرندگان مهاجر دیده میشود. اما کشورهای موفقی مثل لبنان و ترکیه هم هستند که توانستهاند تا حد زیادی شکار غیرقانونی را کنترل کنند.
نقش سازمانهای بینالمللی در حراست از پرندگان و الزام به کشورها برای حفاظت از آنها را چطور ارزیابی میکنید؟
حفاظت از پرندگان در مجموع موضوعی بینالمللی است و اگر همه کشورها با کمک یکدیگر این کار را انجام ندهد موفق نخواهیم بود. هیچ کشوری به تنهایی موفق به حفاظت از پرندگان کشورش-خصوصا پرندگان مهاجر- نخواهد بود. بسیاری از پرندگانی که در پاییز و زمستان میزبان آنها هستیم از اروپا میآیند و اگر این اتفاق بینالمللی نباشد هرچقدر هم اروپاییان موفق عمل کنند، اما وقتی اینها به خاورمیانه میآیند ممکن است از بین بروند و تمام آن زحمات هدر برود. به همین دلیل ارگانهای بینالمللی تاکید ویژهای بر این موضوع دارند.
یکی از دلایل شکلگیری کنوانسیون رامسر که مهمترین کنوانسیون برای حفاظت از تالابهاست، این است که بتوانیم از پرندگان مهاجر حفاظت کنیم. در این کنوانسیون آمده برخی تالابها اهمیت بینالمللی دارند و یکی از دلایل آن پرندگان مهاجر هستند و باید این تالابها را برای حضور آنها حفظ کرد. فریدونکنار و میانکاله هم به همین دلیل بینالمللی هستند.
اما اینکه چقدر ارگانها در این امر موفق بودهاند، باید گفت در بسیاری از کشورها موفق نبودهاند و من دلیلش را ناتوانی در اقناع دولتها و مردم میدانم. سازمانهای بینالمللی پیماننامههایی را تنظیم میکنند و حکومتها آن را امضا میکنند اما آن پیماننامهها با وضعیت اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی کشورها مطابقت ندارد. در نتیجه بسیاری از آنها شکست میخورند و در ابعاد جهانی شاهد آن موفقیت مورد انتظار نیستیم.
با توجه به از بین رفتن شمار زیادی از تالابها به عنوان مقصد پرندگان مهاجر، آیا تغییر محسوسی در آمار حضور این گونهها در سالهای اخیر به وجود آمده است؟
از میان 24 تالاب بینالمللی ایران 17 تالاب یا از بین رفتهاند، یا حال خوشی ندارند و این یعنی تاثیر مستقیم بر کاهش جمعیت و تنوع گونهای پرندگان مهاجر. اعداد دقیقی از این ماجرا نمیتوانیم داشته باشیم اما جمعیت پرندگان مهاجر در دهههای گذشته قابل قیاس با یکدیگر نیست. هرچه بیشتر زمان گذشته تعداد و تنوع کمتر شده. در حال حاضر دیگر خبری از زادآوری گسترده فلامینگوها در تالابهای کشور نیست. سالهای بسیاری شاهد بودیم که پلیکانها مکان مناسب زادآوری را پیدا نمیکنند.
بسیار مشاهده شده که تعداد زیادی از گونه سلیم، مثل سلیم کوچک و سلیم طوقی، در میانه بهار تخمها و جوجههایشان را از دست دادهاند چرا که ورودی تالاب به دلایل مختلف بسته شده. وضعیت پرندگانی که زندگیشان وابسته به تالابهاست اصلا مناسب نیست. اگر ما نتوانیم تالابهایمان را احیا کنیم در آیندهای نه چندان دور پرندگانی که الان میبینیم را نخواهیم دید. مدتهاست در بسیاری از تالابهای ما پرندگان زادآوری موفق نداشتهاند و وضعیت بحرانی است. از سویی این مشکل باعث شده تا پرندگان هر نقطهای را که گیر میآورند برای زادآوری استفاده میکنند.
این ناراحت کننده است که به جای زادآوری در تالابها، در تصفیهخانهها و لاگنهای آب کارخانهها زادآوری میکنند چرا که تنها منابع آب پایداری است که برایشان موجود است. اما این منابع آب پایدار هم آلودگی بالایی دارند و در نتیجه منجر به مرگ جوجهها میشود. در آخر باید گفت که کاهش گونهها و جمعیت به خاطر خشکی تالابها محسوس است و فرصت حفظ پرندگان هر روز کمتر از قبل است.
طرح احیای تالابهای خشکیده بلندمدت است اما باید برنامهریزی کوتاهمدت هم داشت. بهطور مثال باید بتوانیم حداقل بخشهایی از تالاب را حفظ کنیم تا تعدادی از پرندگان زادآوری داشته باشند و گونهای را به طور کامل از دست ندهیم. یا اینکه مناطق حاشیه تالابها را به عنوان زیستگاه اضطراری و جایگزین، امن کنیم. اما تاکنون هیچکدام از این اقدامات در دستور کار نبوده است.
شعار امسال روز جهانی پرندگان مهاجر، تمرکز بر آلودگی نوری است. این نوع از آلودگی چطور زندگی پرندگان مهاجر را تحت تاثیر قرار میدهد؟
آلودگی نوری از جهات مختلفی روی زندگی پرندگان مهاجر موثر است. ابعاد مختلف این تاثیرگذاری البته هنوز مشخص نیست اما تا اینجای کار از چند نکته مطمئنیم. یک اینکه آلودگی نوری بر روی ساعت بیولوژیکی پرندگان موثر است و باعث میشود آنها خطا کنند. ممکن است بر این اساس زمان مهاجرت یا استراحت را اشتباه کنند.
نکته دیگری که میدانیم این است که در طول شب، آلودگی نوری به راحتی باعث میشود آنها مسیر مهاجرت را اشتباه کنند و نورهای روی سطح زمین را با ماه یا ستارهها اشتباه بگیرند و این هم میتوان به قیمت جانشان تمام شود. آلودگی نوری حتی میتواند منجر به برخورد پرندگان با ساختمانها یا موانع مختلف شود.
اما باید بدانیم آلودگی نوری زمین هر سال، دو درصد بیشتر میشود. این میان کشورهای توسعهیافته به سراغ راهحلهای مختلف رفتهاند که لازم است ما هم به آن سمت برویم. یکی از راهحلها این است که وقتی نیازی به نور نیست، خاموشی حاکم شود. مثلا ساعات میانی شب. نورها متمرکز به روی زمین باشند نه به سمت آسمان و همچنین از طیف رنگی نوری استفاده شود که کمترین تاثیر را روی گونههای جانوری بهخصوص پرندگان دارند.
نظر شما