سلامت نیوز: چند روز پیش داریوش ابوحمزه معاون رفاه اجتماعی وزیر رفاه در گفتوگویی تلویزیونی گفته بود:« میانگین خط فقر در کشور برای خانواده ۴ نفره حدود ۴ میلیون تومان و برای شهر تهران کمی بیشتر و نزدیک ۵ میلیون است!» این درحالی است براساس آمارهای رسمی خط فقر در کشور عددی میان ۱۰ تا ۱۱.۵ میلیون تومان است.
از سوی دیگر پایگاه رفاه ایرانیان نیز در گزارشی اعلام کرده است که در سال ۹۹، ۲۶ میلیون نفر از ساکنان ایران زیر خط فقر مطلق بودهاند. به بیان دیگر نزدیک به ۳۰ درصد جمعیت کشور زیر خط فقر مطلق هستند.
به گزارش سلامت نیوز فقر در کشور ما چنان ترکتازی میکند که مردم در تامین حداقلیترین نیازهایشان درمانده شدهاند. عقب ماندن دستمزدها از تورم و گرانی چنان است که به گفته مسئولین ۶۰ میلیون نفر از ایرانیان به کمکهای حمایتی دولت نیاز داشته و میتوان گفت فقر مردم در تامین نیازهایشان در حال رسیدن به نان است.
در چنین شرایطی جالب است که معاون رفاه وزیر کار در شیوهای مسبوق به سابقه در دولت احمدینژاد، سعی میکند با دستکاری در آمارها و کاهش خط فقر اوضاع معیشتی مردم و شرایط اقتصادی کشور را اندکی بهتر جلوه دهد.
فقر نمودی از توسعهنیافتگی کشور
حسن صادقی رئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری درباره سخن ابوحمزه و وضعیت اقتصادی مردم کشور به سلامت نیوز میگوید: در دولتهای ما همه چیز قابل پیشبینی است مثلا خط فقر ۱۰ میلیون تومانی را ناگهان ۴ میلیون تومان اعلام کنند و بعد هم این عدد را به ۲ میلیون تومان میرسانند، یا اینکه تورم ۷۵ درصدی را ۳۰ درصد اعلام میکنند .
وی با بیان اینکه فقر نمودی از توسعه نیافتگیست، ادامه میدهد: اگر کشور ما توسعهیافته است اعلام کنند با توجه به اینکه توسعه داشتیم، فقیر نداریم. موضوع فقر در تمام کشورهای به شدت مهم تلقی میشود و دولتمردان برای رفع یا کاهش آن برنامههایی را دنبال میکنند.
این فعال حوزه کارگری با تاکید براینکه سنجش فقر باعث یافتن روشهای مختلف فقرزدایی میشود، میگوید: در دهههای اخیر نیز ساختار اقتصاد جهانی اهمیت بیشتری به سنجش فقر و فقرزدایی داده و اکثر کشورهای دنیا به ویژه کشورهای توسعهنیافته تمرکز بیشتری بر سیاستگذاری در حوزه فقرزدایی داشتهاند. در دوران قبل از انقلاب با اینکه دولت وقت سیاست و برنامههایی را در راستای فقرزدایی دردستور کار قرار داده بود اما بازهم توجه به فقر کمرنگ بوده و سیاستها، اهداف و برنامهها بیشتر در جهت ایجاد زیرساختها و در بهترین حالت، در جهت افزایش رفاه جامعه بود. در آن زمان تصور بر آن بود که فقر در سایه توسعهیافتگی از بین میرود که تصوری درست بود.
وی اضافه میکند: بعد از پیروزی انقلاب اسلامی مسئله فقر مورد توجه گسترده قرار گرفت و آقای هاشمی رفسنجانی نیز معتقد بود که توسعه یافتگی منشا فقرزدایی است زیرا توسعه منجر به ایجاد اشتغال شده و اشتغال هم درآمدزایی و نهایتا فقرزدایی را به دنبال دارد. بنابراین در جهت فقرزدایی بود که برنامههای پنج ساله توسعه تدوین و دنبال شد، برنامههایی که در اصول ۳، ۲۱، ۳۹، ۳۱ و ۴۳ قانون اساسی تمرکز یافته و مسئله فقر و رفاه اقشار آسیب پذیر را به صراحت مورد توجه قرار داده بودند.
رئیس اتحادیه پیشکسوتان جامعه کارگری با یادآوری اینکه هاشمی معتقد بود که توسعهنیافتگی عامل فقر است، عنوان میکند: من هم به این موضوع اعتقاد دارم.عدالت اجتماعی بدون توسعهیافتگی معنا ندارد، اگر به دنبال عدالت هستیم باید ابتدابه دنبال توسعه یافتگی بوده و رکن توسعه را ملاک عمل قرار بدهیم. عدالت با پول، توسعه و ایجاد اشتغال برقرار میشود و گدایی پروری به معنای ایجاد عدالت نیست.
با توزیع یارانهها فقر را گسترش دادند
وی با طرح این سوال که سالها توزیع یارانه چه دستاوردی برای کشور داشته است؟ میگوید: آیا با این اقدام مردم از فقر نجات پیدا کردند؟ آیا ما فقر زدایی در کشور داشتیم یا فقر را افزایش دادیم. این درحالیست که اگر همین مبالغ را در راستای ایجاد زیرساختهای اقتصادی، اقدامات زیربنایی، سرمایهگذاری در بخشهای عمرانی و ایجاد اشتغال هزینه میکردند امروز شاهد معضل فقر نبودیم . امروز ما با ووجود توزیع منابع همچنان با معضل فقر و عواقب ناشی آن درسطح کشور درگیر هستیم.
صادقی خاطرنشان میکند: امروز افرادی که در سطوح بالای مدیریتی کشورهستند بدون اینکه اطلاعی از فقر و مشکلات مردم داشته باشند سخنرانیهایی کرده و تصمیمات غلط وغیر منطقی را خوب جلوه میدهند. به نظر من رفتار این افراد ناشی از عدم آگاهی آنها نسبت به وضعیت اقتصادی کشور بوده و به معنای آن است که تمایل به ادامه فقر ومحرومیت مردم و به یغما بردن منابع مالی کشور دارند.
وی با اشاره به سخنان ابوحمزه معاون رفاه وزارت کار میگوید: او در یک اظهار نظر عجیب گفته است که میانگین فقر در کشور برای خانواده چهارنفره حدود ۴ میلیون تومان و در شهر تهران کمی بیشتر نزدیک به ۵ میلیون تومان است. این سخن یعنی این فرد به اطلاعات و آمار مسلط نیست.
این فعال حوزه کارگری با طرح این سوال که مگر چند خط فقر در کشور وجود دارد؟ اضافه میکند: تفکیک خط فقر روستایی و شهری نیز نوعی دیگر از چندگانگی در بررسی خط فقر است چنین رویکردی به معنی عدم علاقه مسئولین به توسعه کشور است .در کشورهای توسعهیافته خط فقر را به گونهای محاسبه میکنند که کلیه اقشار جامعه را دربر بگیرد درحالیکه در ایران خط فقر گوناگونی را برای مردم تعریف میکنند.
وی با بیان اینکه پیشنهاد منطقهای کردن دستمزد در مناطق روستایی نمونهای از بیعلاقگی به توسعه کشور است، توضیح میدهد:این پیشنهاد از طرف موسسهای به نام نظم اشتغال امام حسین مطرح شد. این موسسه معتقد است که اگر حداقل دستمزد را حذف میزان دستمزدرا آزاد و به صورت توافقی مدنظر قرار دهیم یعنی کارفرما بر اساس معیار و دلبخواه خود به کارگرش دستمزد بدهد این رویکرد باعث رفع فقر و ایجاد اشتغال میشود. این موسسه یک موسسە عامالمنفعه است که فکر میکنم در دولت احمدی نژاد آغاز به کار کرد و بعدها هم در دولت سیزدهم که همه هم با آن حشرونشر داشتند.
منطقهای شدن دستمزد، طرحی برای فقیرتر کردن مردم
این فعال حوزه کارگری خاطرنشان میکند: امروز منطقهای کردن مزد در مناطق روستایی در دستو کار مجلس است اما هیچیک از این رویکردها باعث بهبود معیشت مردم نمیشود بلکه به نظر من سبب افزایش فقر در مناطق روستایی و شهری و بهویژه افزایش فقر در مناطق شهری میشود. زیرا ساکنین روستاها به علت اینکه کارگاهشان از مسائل نظارتی و شمول قانون کار خارج میشود با کاهش دستمزد مواجه شده و به ناچار به امید آینده بهترو دستمزد بالاتر به شهرها کوچ میکنند و چون توانایی تامین هزینه مسکن در کلانشهرها را ندارند به حاشیه شهر میروند .
وی اضافه میکند: بنابراین منطقهای کردن دستمزد باعث مهاجرت روستاییها به حواشی شهرها، افزایش جمعیت شهرها، افزایش نرخ بیکاری، کاهش امنیت شغلی و امنیت اجتماعی و در نهایت فقر و گرسنگی میشود
صادقی با تاکید براینکه اولین قدم در مسیر مبارزه با فقر و محرومیت، آگاهی از وضعیت فقیر است، میافزاید: ضروری است مسئولین امر ضمن داشتن اطلاعات و آگاهی کامل در این زمینه، در انجام اقدامات بهبوددهنده کوتاهی نکنند که البته دارند کوتاهی میکنند. همچنین اتخاذ سیاستهای حمایتی و ایجاد فرصتهای شغلی درآمدزای مناسب برای اقشار فقیر شهری و روستایی میتواند در کاهش خط فقر کمک کننده باشد.
نظر شما