به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه شرق، نامهای که درخواست عدم حضور پزشک و پرسنل مرد در اتاق زنان و زایمان را دارد. کمپینی که از درخواست یک زن در میانه شروع شد و حالا در خبرگزاری فارس امضایش از 22 هزار نفر گذشته است. فارغ از خواستهای که به نظر میرسد برای بخشی از زنان غیرمنطقی نباشد، اما نکتهای است که نایبرئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس به این درخواست اضافه کرده است. سیدمحمد پاکمهر نایبرئیس کمیسیون بهداشت مجلس شورای اسلامی گفت: «در مورد درمان بانوان توسط پزشک خانم در حوزه زنان امروز در کشور به جایگاهی رسیدهایم که پزشکان در این حوزه تقریبا در اکثر موارد خانم هستند. تنها به صورت موردی آن هم پزشکان آقایی که از قبل در حوزه زنان فعالیت میکردند، حضور دارند که همانطور که گفتم موردی و استثنا هستند».
پاکمهر اظهار کرد: «در شرایط فعلی تربیت پزشکان خانم در اکثر رشتهها بهویژه تخصص زنان و زایمان و جراح عمومی، رادیولوژی و دندانپزشکی و سایر رشتهها داریم؛ بهطوری که فرصت انتخاب و مراجعه برای بانوان بیمار جامعه فراهم است و امروز اغلب پزشکان حوزه زنان را بانوان تشکیل میدهند. با وجود این، تلاش ما بر این است تا بانوان توسط پزشکان خانم درمان شوند و حتی در استثنائات هم پیش نیاید که بانوان ما ناچار باشند در حوزه زنان نزد پزشک مرد بروند. هرچند حوزه درمان و نجات جان انسانها در اولویت هر چیز قرار دارد، اما تلاش ما بر این است تا پزشک خانم بانوانمان را درمان کند».
انتخاب درمانگر از حقوق اساسی بیمار است
دکتر رضا لاریپور، مشاور رئیس کل و سخنگوی سازمان نظام پزشکی، در گفتوگو با «شرق» در مورد اظهارات اخیر نماینده مجلس و همچنین کمپین برپاشده به «شرق» میگوید: «نکته اول این است که یکی از حقوق اساسی بیمار، انتخاب درمانگر خود است. مریض حق دارد پزشک خود را انتخاب کند؛ میتواند این پزشک همجنس یا ناهمجنس باشد. نکته دوم یکی از وظایف حاکمیت این است که پزشکانش را بهگونهای تربیت کند که مردم توانایی دسترسی به پزشک همجنسی را که میخواهند، داشته باشند. نکته سوم این است که همین حالا در دانشکدههای پزشکی تعداد دانشجوی دختر به مراتب از دانشجوی پسر بیشتر است. یعنی در یک کلاس پزشکی 70-80 نفره حدودا 50 نفر دختر و 30 نفر پسر هستند. نکته بعدی این است که احساس عدم کفایت پزشک در رشتههای خاصی مثل قلب و عروق، رادیولوژی و امثال آن میشود؛ دلیلش این است که مردم تصور میکنند بیمار به رادیولوژیست مراجعه میکند و میبیند که بیشتر رادیولوژیستها مرد هستند یا میزان رادیولوژیست زن به قدر کفایت نیست. واقعیت این نیست. طبیعی است که در پذیرش برخی رشتههای رزیدنتی، خانمها ممکن است تمایلشان به ورود در برخی از رشتهها بیشتر از رشتههای دیگر باشد. این یک نکته کاملا پذیرفتهشده است و هیچ الزامی وجود ندارد که حتما یک خانم رشته اورولوژی بخواند یا نخواند. اگرچه در سهمیه، سهمیههای مختص به رزیدنتی میتوانیم قرار دهیم که مثلا بخشی از سهمیه رزیدنتی دستیاری فلان رشته را خانمها تشکیل بدهند». وی تصریح کرد: «نکته بعدی عدم توزیع مناسب پزشک در شهرهاست. عملا شما به راحتی به یک متخصص خانم دسترسی دارید، ولی ممکن است در شهر دیگری این دسترسی وجود نداشته باشد. مثلا در رشتههایی مربوط به تروما یا جراحی عروق، ما طبیعتا جراح خانم کم داریم. یا در برخی رشتهها مثل نفرولوژی تعداد خانمهایی که متخصص کلیه هستند، به مراتب از آقایان بیشتر است. با این تصور نمیشود گفت تعداد پزشکان ما در برخی از رشتهها کم است، بلکه اقبال برخی رشتهها از طرف زنان و مردان کم یا زیاد و متفاوت است. رشته ارتوپدی رشتهای است که کارش سخت است و ممکن است خانمها تمایل کمتری به گذراندن این رشته داشته باشند».
همچنین حجتالاسلام محمدتقی فاضلمیبدی، عضو مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم و استاد دانشکده مفید قم، در گفتوگو با «شرق» در پاسخ به این سؤال که حکم معالجه زن توسط پزشک مرد چیست و آیا قرائت مذهبی دراینباره وجود دارد، گفت: «در چند جا مسئله محرم و نامحرم استثنا شده است. یکی در مسئله نجاتغریق است. وقتی زنی در حال غرقشدن است و مرد و زنی ایستادهاند و صحنه را میبینند و مرد نجاتغریق است و زن نیست، بر مرد واجب است که زن را نجات بدهد. اگر یک بیمار زن هم باشد، اما حالا سلامتی و صحت زن وابسته به پزشک مرد است، این هم اشکالی ندارد و نهتنها حرام نیست بلکه واجب است که بیمار را معالجه کند. اما اگر یک زن باشد و یک مرد که از نظر توانایی مثل هم هستند یا زن حاذقتر از پزشک مرد است، اینجا زن باید به پزشک زن مراجعه کند. این نیست که پزشک مرد در هر حالی به زن محرم باشد. در حالی که نجات یک زن وابسته به عمل جراحی مرد باشد، آنجا این درمان واجب است و این فشار که حتما زن به معالجه و درمان بپردازد یک فشار بیجاست». میبدی در پاسخ به این سؤال که نظرش درباره این طرحها و کمپینها چیست، گفت: «من بحث کلیتری دارم. الان نجات این کشور به این مسائل بستگی ندارد و چه لزومی دارد ما سراغ این مسائل جزئی و فرعی برویم؟ الان اگر اینها میخواهند کاری انجام بدهند باید به این فکر کنند که مشکل اقتصاد کشور باید چگونه حل شود؟ مشکل سیاست خارجی ما چگونه حل شود؟ جوان دانشجویی که درس میخواند چطور باید آینده خود را تأمین کند؟ چه کنیم که آسیبهای اجتماعی کم شود؟ اینکه من در دانشگاهها اعمال نفوذ کنم، برای حضور بیشتر زنها یا در بیمارستانها پزشکان زن بگذارم برای درمان زنان، کار افراد کارنابلد است که در کشور رخنه کردهاند و برنامه بلندمدتی ندارند و به این مسائل جزئی میچسبند و مشکل ما اصلا نیست. سالهای سال است که این مسئله وجود دارد و در اتاق عمل که کسی نگاه جنسیتی ندارد. مشکل آقایان این است که فکرهای درازمدت ندارند و فکرهایشان جنسیتی است. چرا زن سوار دوچرخه میشود؟ چرا زن میخواهد به ورزشگاه برود؟ چرا زن توسط پزشک مرد معالجه میشود؟ ما نگاه به منافع ملی را فراموش کردهایم و سرمان را به مسائل خرد گرم میکنیم».
نگاه سیاسی به مسئله زنان
با جستوجویی در سایت سازمان نظام پزشکی، میشود آمار و نسبت پزشکان مرد حوزه زنان را پیدا کرد. در حال حاضر پنجهزارو 207 پزشک زن متخصص زنان و 783 پزشک مرد متخصص زنان نامشان در فهرست سازمان نظام پزشکی ثبت شده است. در صورتی میتوان این عدد را قابل اتکا دانست که تمام این پزشکان در قید حیات یا همچنان در حال فعالیت باشند. اما به گفته مریم زعفرانی، ماما، به «شرق» در بخش زایمان اگر زایمان به صورت طبیعی انجام شود هیچ مردی حتی در حد بهیار هم وجود ندارد. او به «شرق» میگوید: «در بخش زایمان اگر همهچیز به صورت فیزیولوژیک انجام شود هیچ مردی در اتاق نیست. اما اگر کار به اتاق عمل بکشد، به هرحال ممکن است متخصص بیهوشی یا بهیاران مرد باشند که خیلی کم پیش میآید. بههرحال نقل و انتقال زنان روی تخت اتاق عمل و حرکتدادن کسی که بیهوش است و بخیه دارد کار سادهای نیست و نیاز به مردان هم دارد. در ضمن بیمار با کلاه مخصوص وارد اتاق عمل میشود و مسئله حجاب ندارد و اگر جراحی سزارین باشد که یک جراحی عادی است. از طرفی وقتی شما پزشک خود را زن انتخاب میکنی، عموما تنها دقایق اول مردان در اتاق حضور دارند و بعد از شروع جراحی و بیهوشی خبری از مردان نیست. اما برای کارهای عادی اتاق عمل ممکن است در اتاق جراحی مردان حضور داشته باشند که آنهم با دغدغه جنسیتی نیست و برای نجات جان بیمار است».
مسئله حضور پزشک زنان در رشته زنان و زایمان و دغدغههای زنان به امروز و دیروز بازنمیگردد و شاید دغدغهای قابل قبول برای بخشی از زنان باشد، اما در کنار چنین دغدغهای چقدر به دیگر دغدغههای زنان اهمیت داده میشود؟ درحالحاضر بیمارستانهایی نظیر بیمارستان محب یاس یا بیمارستان مادران، بیمارستانهای زنان محسوب میشوند. اما تکجنسیتی کردن هرچیزی چقدر میتواند به نفع زنان باشد؟ جداییسازی حتی در بیماری چقدر به نفع زنان است؟ این سؤالی است که باید از مسئولان امر پرسید. مسئلهای که یک کارزار ساده زنانه درباره جراحی حوزه زنان را به تمام بیماریها تعمیم میدهند و حتی نایبرئیس کمیسیون بهداشت درباره آن و تلاش برای معالجه زنان به وسیله پزشکان زن سخن میگوید و رسانههای سیاسی از یک خواسته کاملا زنانه یک برداشت سیاسی میکنند، چقدر به نفع زنان است؟ آیا آنها از کارزارهای دیگر که این روزها در کشور در حال برگزاری است هم حمایت میکنند؟ همزمان با کارزار مذکور، کارزارهایی همچون آزادی ورود و خروج زنان از کشور بدون اذن مردان و همچنین کارزار عدم دریافت گواهی بکارت برای زنان مشغول فعالیت است. باید دید واکنش مجلسیون و رسانههای خاص به این درخواستهای زنانه چیست و برایش چقدر سر و دست میشکنند.
نظر شما