سلامت نیوز:بحران کرونا نشان داد که تا چه حد با کمبود پزشک و پرستار مواجه هستیم. این روزها نیروهای درمانی به مرز فرسودگی مفرط رسیده اند و نیروهای جایگزین وجود ندارد. با توجه به اینکه ایران در دانش پزشکی به عنوان سرآمد منطقه شناخته می شود، به نظر می رسد که برخی تعارض منافع موجب شده است که تربیت پزشکان متخصص به اندازه نیاز جامعه نباشد.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از الف، سرانه دسترسی ایرانی ها به پزشک تا سال گذشته حدود ۱.۶ به ازای هر هزار نفر جمعیت بوده است. این سرانه برای کشورهای توسعه یافته بین ۳.۵ تا پنج پزشک به ازای هر هزار نفر جمعیت برآورد می شود. البته این آمارها مربوط به دوران قبل از کرونا است. در دوران کرونا، جمعیت قابل توجهی از پزشکان هم مهاجرت کردند که همین اتفاق مشکل کمبود پزشک را تشدید کرد. چند روز قبل هم سازمان نظام پزشکی اعلام کرد که از ابتدای بحران کرونا تاکنون، حدود سه هزار پزشک از کشور مهاجرت کرده اند.
رتبه شاخص سرانه پزشک در ایران در جایگاه 87 جهان قرار دارد و در بین 25 کشور آسیای میانه و غرب آسیا نیز ایران در جایگاه بیستم از نظر سرانه پزشک ایستاده است. یعنی ایران در زمینه سرانه پزشک با کشورهایی همچون سوریه، مالزی و تونس در وضعیت یکسانی قرار دارد.
400 هزار پشت کنکوری، متقاضی تحصیل در علوم پزشکی
در شرایطی که در بسیاری از نقاط کشور با کمبود جدی پزشک متخصص مواجه هستیم، اما تعداد پزشکان به اندازه کفایت وجود ندارد. آمار پشت کنکوری های رشته تجربی به حدود 400 هزار نفر رسیده است. اغلب آنها خواهان تحصیل در رشته های علوم پزشکی هستند، اما کل ظرفیت پذیرش در سه رشته پرطرفدار پزشکی، دندانپزشکی و داروسازی، فقط حدود 9 هزار نفر است.
با وجود آنکه در طی 10 سال گذشته، تعداد کنکوری های رشته علوم تجربی حدود 28 درصد افزایش داشته، اما ظرفیت پذیرش پزشکی، افزایش محسوسی نداشته است و همچنان با کمبود جدی پزشک مواجه هستیم.
در دوران قبل از انقلاب اسلامی، جمعیت پزشکان حدود ۱۵ هزار نفر برای کل جمعیت ۳۰ میلیون نفری بود. امروز نیز با وجود جمعیت ۸۰ میلیون نفری ایران، حدود 100 هزار پزشک فعال هستند که به باور کارشناسان، بسیار ناکافی است. حدود 60 درصد این پزشکان نیز در گروه پزشکان عمومی جای می گیرند.
دکتر امیرحسین خسروی، متخصص پزشکی اجتماعی به ریشه های کمبود پزشک متخصص در کشور اشاره می کند و می گوید: «بسیاری از پزشکان عمومی تمایل دارند که در رشته های تخصصی فعالیت کنند، اما ظرفیت پذیرش در رشته های تخصصی پایین است و رقابت در این عرصه بسیار فشرده است. عمده مشکل ما در حوزه کمبود پزشک، مربوط به کمبود پزشک متخصص و فوق تخصص است. در بسیاری از مناطق محروم کشور، هیچ نیروی متخصصی وجود ندارد. با افزایش ظرفیت پذیرش دانشجوی رشته های تخصصی و الزام به خدمت در مناطق کمتر توسعه یافته، می توان مشکل کمبود پزشک متخصص در این مناطق را مرتفع کرد.»
خسروی یادآور می شود: «سالانه حدود 15 هزار پزشک عمومی، خواستار تحصیل در دوره دستیاری هستند، اما ظرفیت پذیرش دانشجو در دوره های دستیاری، حدود چهار هزار نفر است. یعنی سالانه حدود 11 هزار پزشک عمومی نیز موفق نمی شوند که به جمع متخصصان اضافه شوند.»
پیشی گرفتن منافع صنفی بر مصالح عمومی
عوامل بسیار متعددی باعث شده است که کمبود پزشک متخصص در کشور، بخصوص در مناطق کمتر توسعه یافته به یک بحران جدی تبدیل شود.
دکتر صادق امام وردی، متخصص اقتصاد سلامت به بخشی از این عوامل اشاره می کند و می گوید: «علت مهمی که مشکل کمبود پزشک را تشدید کرده است، توزیع نابرابر پزشک متخصص در کشور است. هم اکنون حدود 40 درصد متخصصان فقط در شهر تهران فعالیت می کنند. با این وجود مشخص است که در بسیاری از شهرهای کشور با مشکل کمبود پزشک متخصص مواجه باشیم. در صورتی هم که قرار باشد ظرفیت پذیرش دانشجویان دوره دستیاری را افزایش دهیم، باید نیروهای متخصصی تربیت کنیم که به خدمت در مناطقی غیر از کلانشهرها، الزام قانونی داشته باشند.»
او خاطرنشان می کند: «برخی از اعضای جامعه پزشکی به هیچ وجه تمایل ندارند که تعداد پزشکان متخصص بیشتر شود. برخی گمان می کنند که افزایش تعداد این پزشکان موجب می شود که منافع صنفی پزشکان متخصص به خطر بیفتد. همین نگاه صنفی موجب شده است که بسیاری از تلاش ها برای افزایش ظرفیت پزشکان متخصص به بن بست برسد. واقعیت این است که مصالح عمومی ایجاب می کند که یا مشکل توزیع پزشکان متخصص در سراسر کشور حل شود و یا تربیت پزشکان متخصص جدید با هدف جذب در شهرهای کوچک در دستور کار قرار بگیرد.»
امام وردی تاکید می کند: «برخی مسئولان می گویند که افزایش دوبرابری ظرفیت پذیرش پزشکان، حدود 80 هزار میلیارد تومان هزینه اضافی تحمیل خواهد کرد. با همین استدلال هم مانع از افزایش ظرفیت پزشکان می شوند. در حالی که افزایش ظرفیت پزشکان اصلا به چنین اعتبارات هنگفتی نیاز ندارد، زیرا همین ساختار فعلی دانشگاه های علوم پزشکی، ظرفیت پذیرش دانشجویان پزشکی بیشتر را دارد.»
همچنین او تصریح می کند: « باید در نظر داشت که کمبود پزشک متخصص در مناطق مختلف کشور، هزینه های متعددی را تحمیل می کند. همین کمبود پزشک متخصص موجب افزایش مهاجرت به کلانشهرها، رها شدن اقتصاد شهرهای کوچک و گسترش مسائلی مثل حاشیه نشینی شده است. همین مسائل هم خودش میلیاردها تومان هزینه به کشور تحمیل کرده است که چندان به چشم نمی آید.»
نباید از خاطر برد که کمبود پزشک متخصص جدای از تحمیل هزینه های مادی، هزینه های معنوی گسترده ای را هم تحمیل کرده است. کمبود پزشک متخصص، ساختار دسترسی عادلانه به خدمات سلامت را مخدوش کرده است، به گونه ای که میلیون ها شهروند ساکن مناطق محروم و حاشیه کلانشهرها از دسترسی به پزشک متخصص محروم هستند، در حالی که در برخی نقاط تهران و کلانشهرها شاهد هستیم که گاهی فقط در یک خیابان، انبوهی از پزشکان متخصص فعالیت دارند. تداوم این ساختار معیوب ارائه خدمات در نظام سلامت، قطعا با مبانی «عدالت در سلامت» تضاد جدی دارد و به نارضایتی عمومی منجر خواهد شد.
نظر شما