آشپزخانه‌های هروئین را یك عده خاص می‌گردانند، پخت هروئین سری است، ساختش قوم و قبیله‌ای است، دست ...هاست! ولی شیشه ساختن را خیلی‌ها بلدند، هر كسی كه آشپز بوده و شیشه می‌پخته، دست یار و دوستی را گرفته و آورده سر پخت، زن آشپزهم هست، بچه‌های... تا توانسته‌اند دوست و رفیق و آشنا آورده‌اند سردیگ، یك مشت یقه چرك.

«شیشه» گرفتن از آب!

سلامت نیوز:آشپزخانه‌های هروئین را یك عده خاص می‌گردانند، پخت هروئین سری است، ساختش قوم و قبیله‌ای است، دست ...هاست! ولی شیشه ساختن را خیلی‌ها بلدند، هر كسی كه آشپز بوده و شیشه می‌پخته، دست یار و دوستی را گرفته و آورده سر پخت، زن آشپزهم هست، بچه‌های... تا توانسته‌اند دوست و رفیق و آشنا آورده‌اند سردیگ، یك مشت یقه چرك.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه جام جم ،پیراهن یقه دیپلماتش مثل برف سفید است، كت و شلوارش مشكی پركلاغی، كفش‌ها واكس خورده و براق. گلو صاف می‌كند و پا روی پا می‌اندازد؛ هیجان زده است و نبض روی شقیقه‌اش بیقرار. شیشه كه می‌پزند بوی اسید همه جا پخش می‌شود،‌ آنقدر در ویلاهای اجاره‌ای اطراف تهران شیشه پخته‌اند كه هرچه درخت و گیاه بود خشك شد.

بعضی آشپزها بخوری شدند، ریه‌های خیلی‌هایشان از كار افتاد و خیلی‌ها معتاد شدند، عده‌ای را هم كشتند و تعدادی كوچ كردند به افغانستان و پاكستان.به كسی زنگ می‌زند، تلفن چند بوق می‌خورد و صدایی خواب‌آلود الو می‌گوید. این ور خط قیمت شیشه را می‌پرسد، قیمت سنگ در ایرانشهر را، ‌آن‌ور خط می‌گوید شش هفت میلیون و این ور خط می‌گوید به تهران كه برسد دو برابر می‌شود.

مرد، یقه دیپلماتی‌اش را صاف و صوف می‌كند و انگشتر بنفشش زیر نورلامپ برق می‌زند. آشپزسابق شیشه دارد توی ذهنش فرمول ساخت سنگ را مرور می‌كند و با اصطلاحات خاص خودش شرحش می‌دهد: دكمه می‌خواهی، یا عربی یا ایرانی، بعد ساچمه، یا قرمز یا مشكی و...؛ كلوخ كه می‌گوید خنده‌ام می‌گیرد.

رضا زنگ می‌زند، او سال‌ها آشپز بوده، هنوز هم آشپز است، حوصله ولی ندارد و افدرین و قرص و ید و فسفر و فرمول ساخت و نسبت‌هایش را قر و قاطی می‌گوید و آخرش می‌پرسد تا حالا برنج را توی قابلمه عمدا گذاشته‌ای كه ته‌دیگ شود؟ته‌دیگ، پولكی،‌ سنگ؛‌ شیشه را می‌گویند كه با حرارت پخته می‌شود و كریستال می‌بندد و چه راحت، انگار كه دارند پلو و قرمه‌سبزی آماده می‌كنند.

واردات آب كار

با انگشت سبابه روی میز چند نقطه می‌گذارد و نقطه‌ها را با خطی فرضی به هم وصل می‌كند. می‌گوید آب كار كه از پاكستان و افغانستان می‌آید از اینجاها رد می‌شود و می‌رسد به تهران و دوباره پخش می‌شود به جاهای دیگر؛‌ خط‌های فرضی‌اش همه جای شرق تا مركز ایران تقریبا می‌رود.آب كار یا آب پخت، مایعی است كه یك مرحله مانده تا شیشه شدن و آب‌كار، مرد یا زنی است كه این آب را سنگ می‌كند.

آب‌كارها خیلی‌هایشان رفته‌اند آن‌ور مرز ولی آب‌كارهای این ور مرز هنوز فعالند كه به جای قاطی كردن اف و دكمه و ساچمه و اسید حالا روی مایع حاضر و آماده كار می‌كنند، نوعی لقمه جویده و راحت‌الحلقوم كه از مرزهای شرقی كشور قاچاق می‌شود.آب كارها با دبه‌های 20 لیتری به ایران می‌آید كه باید20 كیلو سنگ بدهد؛ اینها را مرد یقه دیپلمات می‌گوید.

20 لیتر آب كار اگر 16 كیلو خشك بدهد صاحب كار، پول 16 كیلو را می‌دهد؛ این را هم مرد یقه دیپلمات می‌گوید تا بدانیم هرمقدار آب پخت باید دقیقا هم‌وزن خودش سنگ بدهد وگرنه ناخالص است و قاچاقچی پول مفت به كسی نمی‌دهد.

رضا اما می‌گوید هر20 لیتر آب كار اگر 19 ـ ‌18 كیلو سنگ بدهد راضی‌ام، مخصوصا در بازار خراب این روزها كه وضع پیش‌سازها خوب نیست و سخت به دست می‌آیند. رضا تك سرفه‌ای می‌كند و می‌گوید برای همین است كه سنگ‌كارها و آشپزهای شیشه یا از ایران رفته‌اند و در خاك همسایه‌های شرقی شیشه می‌سازند یا اگر درایران مانده‌اند با آب پخت‌های تولید شده در خاك همسایه كار می‌كنند.

قاچاقچیان شیشه مدتی است مواداولیه كم دارند و دستشان توی پوست گردوست. مرد یقه دیپلمات می‌گوید افدرین تا كیلویی 55میلیون تومان هم رفت و هرهزار قرص آنتی هیستامین چند ده میلیون تومان معامله می‌شد.

داروهای حاوی افدرین نیز اگر با قیمت‌های گزاف پیدا می‌شد، در كارخانه‌های داروسازی به عمد طوری ساخته می‌شدند كه شیشه، رنگی و ژلاتینی از كار دربیاید و فرآیند ساخت كریستال سخت شود.

رضا می‌گوید همین شد كه بازار تولید و فروش به مشكل خورد و قیمت شیشه بالا كشید، مرد دیگر هم می‌گوید ستاد مبارزه با مواد مخدر كاری می‌كند كه تولید شیشه همواره سخت باشد.با این حال، اما آب پخت‌های حاضر و آماده‌ای كه دركشورهای همسایه به شكل محصول نیمه نهایی پخته و وارد كشور می‌شود كارها را آسان كرده است، فقط می‌ماند تبحرسنگ كار و آب‌كار كه شیشه را با چه كیفیتی تولید كند.

مرد یقه دیپلمات می‌گوید شیشه به قدری حساس است كه بوی چیزهای اطرافش را می‌گیرد حتی بوی عطرآشپز را، اگرمواظبت نكنی رنگش هم سفید برفی نمی‌شود و آن وقت باید شیشه دوبارشوی شود.

به دنبال ارزش افزوده

كسی چه می‌داند گردش مالی167 هزار میلیارد تومانی مواد مخدردر كشورمان كه همین ماه پیش از زبان یكی از مسؤولان ستاد مبارزه با مواد مخدر شنیده شد و گفته شد كه این رقم تقریبا یك سوم بودجه 408 هزارمیلیارد تومانی كشور است، تا چه حد همه حقیقت گردش مالی این بازار را نشان می‌دهد.

عدد اگر از 167 هزار میلیارد تومان بیشتر نباشد به یقین كمتر نیست و این رویه‌ای است كه در سراسر جهان به عنوان رمز بقای این تجارت حاكم است.روایت رامین رادفر، پژوهشگر اعتیاد از این چرخه شنیدنی است، روایتی گویای سهم‌خواهی افغانستان از ارزش افزوده هروئین و شیشه در جهان كه با تارهایی نامرئی به وضعیت اعتیاد و توزیع مواد مخدر در كشورمان نیز پیوند خورده است.

 تا یك دهه قبل افغانستان تریاك خام می‌فروخت و این محموله‌ها در لابراتوارهای بقیه كشورها به هروئین تبدیل می‌شد و چند برابر تریاك سود می‌داد. این ارزش افزوده و سود كلان تولید مشتقات تریاك، اما مدتی است افغانستان را از تولیدكننده تریاك خام به تولید‌كننده هروئین تبدیل كرده.

اما آیا این كشور به تنهایی به چنین استقلالی رسیده است؟تولید هر كیلو هروئین به 20 كیلو انیدرید استیك نیاز دارد كه چندی پیش مدیركل دفتر حقوقی ستاد مبارزه با مواد مخدر با اطمینان خاطر گفت، آیا جز این است كه هواپیماهای نظامی آمریكا از بنادر كشورهای عربی برای این كشور تانكر تانكر انیدرید استیك می‌آورند.حمایت نیروهای آمریكایی از تولید هرچه بیشتر مواد مخدر و تمایل قاچاقچیان و تولیدكنندگان افغانستانی به كسب سود حداكثری از این مسیر، شاه كلید درك سرازیر شدن آب‌پخت‌های وارداتی به كشورمان است.

رادفر می‌گوید مدتی است افغانستان برای به دست آوردن ارزش افزوده از شیشه، با وارد كردن پیش‌سازها از كشور چشم‌بادامی‌ها بخشی از مراحل تولید شیشه را انجام می‌دهد و محصول نیمه‌نهایی را قاچاق می‌كند، همان آب‌پخت‌هایی كه به ایران ما نیز می‌رسد.او می‌گوید، علاوه بر كسب سود بیشتر، مزیت این كار این است كه حجم و وزن محموله‌ها به‌طرز چشمگیری كم می‌شود و این برای قاچاقچیان دو سوی مرز مهم است.

این روند شاید بخشی از پازل سیاست این كشور برای تولید شیشه ارزان باشد.

خلوص مبهم شیشه

بی‌حكمت نبودن هیچ جنس ارزانی اما اگر اینجا نیز مصداق پیدا كند، می‌رسیم به كیفیت مبهم شیشه‌های تولیدی با آب‌پخت‌های آماده كه مبتنی است بر مواد اولیه ساخت چشم بادامی‌ها. 

مرد یقه دیپلمات كه به ما می‌گوید، چون افدرین‌های موجود در افغانستان و پاكستان بی‌كیفیت‌تر از افدرین‌های ایرانی و آلمانی است، آب‌كارهایی كه از آن سوی مرز می‌آید كیفیتش نسبت به آب‌پخت‌هایی كه در ایران تولید می‌شد، پایین‌تر است، ولی رادفر در كسوت یك پژوهشگر اعتیاد معتقد است درباره میزان خلوص و كیفیت این شیشه‌ها نمی‌شود حرف زد مگر این كه آزمایشگاه‌های پلیس و پزشكی قانونی اینها راتجزیه كنند.

او توضیح می‌دهد كه در علم شیمی مولكول‌های شیمیایی را مثل دست راست و چپ انسان تصور می‌كنند كه گرچه عینا شبیه هم‌اند، ولی قدرت دست راست بیشتر است. به این ترتیب در تولید شیشه هر چه قدر از فرمول راست‌گرد استفاده شود، مولكول‌ها قوی‌تر و در نتیجه عوارض مواد شدیدتر است و هر چه قدر این فرمول به سمت چپ‌گرد حركت كند، عوارض مواد ضعیف‌تر می‌شود.

در بازار مواد مخدر كشور اما مصرف‌كننده‌ها بی‌خیال این محاسبات شیمیایی هر روز و هر روز شیشه مصرف می‌كنند و این بازار حتی با تنگناهای پیش آمده برای پیش‌سازها با انعطافی كه در یافتن مواد اولیه از خود نشان داده همچنان دارد پرقدرت به حیاتش ادامه می‌دهد.

مدیركل دفتر حقوقی و امور مجلس ستاد مبارزه با مواد مخدر كشورمان، دو ماه قبل تجسم قشنگی كرده بود وقتی كه گفت، اعتیاد مانند اسب ترواست كه امپریالیسم جهانی آن را در كشور ما رها كرده و ما دلخوش به كنترل آن هستیم، درحالی كه روزی سربازها از داخل آن بیرون می‌آیند و با همه توان به جوانان ما آسیب می‌زنند.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha