هنوز که هنوز است در جوامع بزرگ، با تمام تبلیغات رسانه‌ای، با تمام پیشرفت‌های صنعتی، با تمام گسترش علم آموزی و بقیه پیشرفت‌های دیگر نسبت به چندین سال گذشته، ما شاهد ضرب و شتم زنان در امن‌ترین مکان زندگی‌شان یعنی در خانه شخصی خودشان و به دست محرم‌ترین فرد زندگی‌شان یعنی شوهرشان، هستیم. زنانی که به دلیل نداشتن هیچ سرپناه و پشتیبان حقوقی، با تمام دردها و مصیبت‌های وارد شده بر جسم و روح‌شان، تنها کاری که می‌کنند، سکوت است.

خشونت خانگی را بهتر بشناسیم

سلامت نیوز-*عطیه میرزا امیری: هنوز که هنوز است در جوامع بزرگ، با تمام تبلیغات رسانه‌ای، با تمام پیشرفت‌های صنعتی، با تمام گسترش علم آموزی و بقیه پیشرفت‌های دیگر نسبت به چندین سال گذشته، ما شاهد ضرب و شتم زنان در امن‌ترین مکان زندگی‌شان یعنی در خانه شخصی خودشان و به دست محرم‌ترین فرد زندگی‌شان یعنی شوهرشان، هستیم. زنانی که به دلیل نداشتن هیچ سرپناه و پشتیبان حقوقی، با تمام دردها و مصیبت‌های وارد شده بر جسم و روح‌شان، تنها کاری که می‌کنند، سکوت است.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از ضمیمه خانواده روزنامه اطلاعات، یادم می‌آید که چندین ماه پیش خبری در روزنامه خواندم که هنوز که هنوز است ذهنم درگیرش است.

آن خبر مبنی بر این بود که زنی جوان همراه با دو دخترش، توسط شوهر معتادش ۲۱ روز متوالی مورد ضرب و شتم شدیدی قرار گرفته‌اند که شدت این شکنجه‌ها آنقدر زیاد بوده که کار به بیمارستان و بستری چند روزه می‌کشد. در خبر نوشته شده بود مرد در طول ۱۲ سال زندگی مشترک با همسرش اعظم، سابقه کتک زنی داشته اما به دلیل ترس زن، هیچ اقدامی جهت شکایت وی نشده است.

علاوه‌بر تمامی شکنجه‌های جسمی که مرد بر همسر ۳۰ ساله و دخترش اعمال می‌کرده، توهم خیانت نیز داشته. چنانچه گاهی وارد خانه می‌شده و با ادعای خیانت همسرش، بیش از پیش نسبت به او خشونت اعمال می‌کرده. در آن گزارش آمده بود: «اعظم وقتی دارد از تهمت شوهرش به خود، حرف می‌زند، انگار درد بیشتری می‌کشد، انگار نمی‌تواند با این موضوع کنار بیاید و می‌گوید فقط خدا شاهد است که چه اتفاقاتی افتاده».

این مقدمه را نوشتم تا بگویم، هنوز که هنوز است در جوامع بزرگ، با تمام تبلیغات رسانه‌ای، با تمام پیشرفت‌های صنعتی، با تمام گسترش علم آموزی و بقیه پیشرفت‌های دیگر نسبت به چندین سال گذشته، ما شاهد ضرب و شتم زنان در امن‌ترین مکان زندگی‌شان یعنی در خانه شخصی خودشان و به دست محرم‌ترین فرد زندگی‌شان یعنی شوهرشان، هستیم. زنانی که به دلیل نداشتن هیچ سرپناه و پشتیبان حقوقی، با تمام دردها و مصیبت‌های وارد شده بر جسم و روح‌شان، تنها کاری که می‌کنند، سکوت است.

خشونت چطور اتفاق می‌افتد؟

باوجود آنچه خیلی از افراد به آن عقیده دارند، خشونت خانگی و آزار و اذیت، به این خاطر رخ نمی‌دهد که طرف کنترل رفتارش را از دست داده است، بلکه رفتارهای سوءاستفاده‌گرانه و خشونت، انتخابی عمدی برای به دست آوردن سلطه است. یعنی کسی که زور و خشونت را بر فردی دیگر اعمال می‌کند تنها هدفش این است که به فرد مقابلش سلطه خود را نشان دهد.

مجرمان از روش‌های گوناگونی برای کنترل و اعمال قدرت استفاده می‌کنند، از جمله:

۱- تحقیر

فرد سلطه‌گر و آزاردهنده، هر کاری بتواند می‌کند تا شخصیت شما را خرد کند و اعتماد به نفس‌تان را کاهش دهد و احساس بی‌ارزشی در شما به وجود آورد. اگر باور کنید که بی‌ارزش هستید و هیچ‌کس دیگری شما را نمی‌خواهد، بعید است آن رابطه را ترک کنید. توهین، خجالت‌زده کردن یا تحقیر در مقابل دیگران، همگی ابزارهایی هستند که شما را پیش خودتان کم‌ارزش می‌کنند یا احساس ناتوانایی در شما به وجود می‌آورند.

۲- انکار

فرد آزاردهنده، عادت به بهانه‌تراشی برای کارهای نابخشودنی دارد. او از واکنش دفاعی مقصرتراشی و انکار استفاده می‌کند بدین طریق که تقصیر اذیت و خشونت خود را بر گردن دوران سخت کودکی، روز بد کاری یا حتی شما و فرزندان می‌اندازد؛ یعنی فاعل خشونت را همان قربانی‌های سوءاستفاده می‌داند. او خشونت خودش را جزیی و ناچیز نشان می‌دهد یا حتی وقوع آن را انکار می‌کند.

۳- انزوا

فرد آزاردهنده، برای اینکه شما را بیشتر از قبل به خود وابسته کند، شما را از دنیای بیرون جدا می‌کند. او نمی‌گذارد خانواده یا دوستان خود را ببینید، یا حتی نمی‌گذارد کار کنید و درس بخوانید. برای انجام هر کاری، رفتن به هر جایی یا دیدن هر شخصی، باید از او اجازه بگیرید.

تشخیص خشونت خانگی

نشانه‌هایی از خشونت خانگی و سوءاستفاده عاطفی وجود دارند که از این طرف و آن طرف و حتی از خود قربانیان شنیده می‌شود. این نشانه‌ها اینجا نوشته می‌شوند تا اگر شاهد این نشانه‌ها در دوست‌تان، یکی از اعضای خانواده یا همکارتان هستید، قضیه را کاملا جدی بگیرید.

کسانی که مورد آزار و اذیت فیزیکی و عاطفی قرار می‌گیرند، معمولا:

•در رابطه خود همیشه ترسان و مضطرب هستند و می‌ترسند هرکاری بکنند مورد قبول همسرشان واقف نشود.

• هر کاری همسرشان بگوید و بکند، انجام می‌دهند. حتی اگر مطابق با میل خودشان نباشد.

•هر لحظه به همسرشان اطلاع می‌دهند که کجا هستند و چه می‌کنند و مدام تماس‌های تلفنی آزاردهنده از همسرشان دریافت می‌کنند که آنها را چک می‌کند و می‌پرسد کجا هستند و چه کار می‌کنند.

•از تند مزاجی، غیرتی شدن‌های گاه و بی‌گاه و سلطه‌جویی همسرشان شکایت می‌کنند.

•همیشه روی بدن‌شان جای زخم است و بهانه‌شان هم «اتفاقات روزمره» است یا در مقابل تعجب شما از زخم‌ها می‌گویند «چیز مهمی نیست». آنها لباس‌هایی می‌پوشند که جای کبودی‌ها یا زخم‌ها را بپوشانند؛ به طور مثال در تابستان‌ها لباس‌های آستین‌بلند می‌پوشند یا داخل اتاق عینک دودی می‌زنند.

•اغلب افراد قربانی اعتماد به‌ نفس بسیار پایینی دارند، حتی اگر قبلا اعتماد به ‌نفس‌شان مشکلی نداشته و همیشه در همه جا مطرح بوده‌اند و از آن مهم‌تر تغییرات شخصیتی زیادی دارند. به‌طور مثال فرد معاشرتی، منزوی می‌شود و نوسانات خلقی به شدت در آنها مشهود است.
*کارشناس ارشد روانشناسی

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha