سلامت نیوز: انتشار اخباری از شیوههای مختلف تنبیه در مدارس از جمله برخوردهای فیزیكی و خشن، توجه جدیتر به مساله خشونتزدایی همهجانبه از مدرسه را ضروری میسازد. تنبیه بدنی، یكی از رخدادهایی است كه هر از چند گاه اخباری از آن در مدارس به گوش میرسد.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه آرمان ،این در حالی است كه امروزه تنبیه بدنی دانشآموزان با نقدهای بسیاری همراه است و كارشناسان و روانشناسان بر ضرورت منع جدی این اتفاق در مدارس كشور تاكید دارند.
به گفته برخی از آنان تنبیه همراه با خشونت با تبعات بسیاری در آینده همراه خواهد شد و در ایجاد روحیه پرخاشگرانه در دانشآموزان تاثیرگذار است. اكثر رفتارهای پرخاشگرانه در بزرگسالی از خشونتی كه در دوران كودكی تجربهشده نشات میگیرد.
از طرفی شرایط مدرسه كه خانه دوم كودكان و نوجوانان محسوب میشود تاثیر بسزایی در آینده و بزرگسالی آنها خواهد داشت. كودكی كه مورد تنبیه بدنی قرار میگیرد در آینده فردی با عزتنفس پایین، پرخاشگر و افسرده خواهد شد.
كودكان از طریق مشاهده و تقلید، مدلهای متفاوت رفتاری را یاد میگیرند و سپس آن را بروز میدهند. بنابراین معلم میتواند بهعنوان یك الگو برای دانشآموزان، تعمیمدهنده خشونت در آنها باشد.
گاه این خشونتها از سوی برخی مدیران، معاونان آموزشی و بعضا از سوی برخی معلمان صورت میگیرد و گاه نیز نوع تنبیه تغییر میكند و از خشونت یك دانشآموز بر دانشآموز دیگر با خواستها و اصرارهای معلم تغییر میكند. چرخه خشونت در مدارس در حالی از معلم به دانشآموز و از دانشآموز به معلم تغییر میكند كه براساس قوانین آموزش و پرورش سالهاست تنبیه اینچنینی در مدارس ممنوع شده است.
براساس آییننامه انضباطی مدارس، هرگونه تنبیه، توهین و تعیین تكالیف اضافی برای دانشآموزان غیرقانونی است. به عبارت دیگر مطابق ماده ۷۷ آییننامه انضباطی مدارس، «اعمال هرگونه تنبیه از قبیل اهانت، تنبیه بدنی و تعیین تكالیف درسی جهت تنبیه ممنوع است.»
اما برای برخورد با تخلفات احتمالی دانشآموزان، قانون سلسلهمراتبی را براساس اصول تربیتی تعیین كرده است كه برای تنبیه دانشآموزان باید به آن توجه شود.
همچنین، ضرورت بررسی وضعیت روحی و روانی معلمان مورد تاكید قرار گرفته و با توجه به اینكه معلمان در طول خدمت خود دورههای گوناگونی از زندگی كاری و شخصی را میگذرانند پیشنهاد بر این شد تا توجه و گزینش معلمان به شكل متناوب و دورهای صورت گیرد و سلامت روحی آنها بررسی مجدد شود.
یک كارشناس مسائل آموزشوپرورش گفت: بیگمان هر فرد برای خدمت در لباس آموزگاری نیاز به آموزشهای ویژه برای برخورد با دانشآموزان، آشنایی با حقوق آنان و كنترل هیجانات خود دارد كه البته جای اینگونه آموزشها در دانشگاههای تربیت معلم خالی است.
محمدرضا نیك نژاد با بیان اینكه آن سوی قضیه دانشآموزان هستند، گفت: امروزه ساختار آموزشی بیش از آموزش اخلاق، رفتار و پرورش شهروندان دانا، دلسوز، آگاه و راستگو بهدنبال ماشینهایی با خروجیهای نمره، معدل و رتبههای كنكوری است.
وی بیان داشت: آموزگاران در دوران آموزش در دانشگاه و پس از آن در دورههای نهچندان سودمند ضمن خدمت آموزشی در زمینه برخورد با دانشآموزان نمیبینند و اخلاق و منش آنان بر آموزههای خانوادگی و اجتماعی و تا اندازهای غریزی بنا شده است.
نیكنژاد تصریح كرد: برخی آموزگاران از یكسو، رفتارهای خود را نه بر پایه جایگاه آموزگاری و حرفهای بلكه بهعنوان یك انسان معمولی طرحریزی میكنند و از سوی دیگر دانشآموز را زیردست میدانند و با كوچكترین حركت دانشآموز خارج از چارچوبهای رفتاری، برمیآشوبند و گاه رخدادهای تلخی چون تنبیه بدنی را پدید میآورند.
وی اضافه كرد: در ساختار آموزشی ما آموزش حقوق و تكالیف كمترین سهم را در درونمایههای آموزشی دارند و از اینرو خروجیهای آن برخوردار از كمترین آموزههای اخلاقی و رفتاری و شهروندی هستند.
وی خاطرنشان كرد: دانشآموز بیانگیزه به درونمایههایی كه كمترین پیوند را با زندگی كنونی و آیندهاش دارد و به تنگ آمده از فشارهای خانوادگی و فرهنگی معدلمدار و كنكورمحور و محصور شده در چارچوبهای اجتماعی مبتنی بر سلیقههای شخصی و گروهی و بهدنبال فرصت برای برونریزی هیجانات فروخورده است؛ كلاس، مدرسه و جمع همسالان را بهترین فرصت برای تخلیه میداند و ناآگاه از حق و تكلیف خود، بر روان آموزگار تاخته و او را به واكنش وامیدارد.
نیكنژاد با اشاره به اینكه اما وجه دیگر این مساله، فرادستان آموزشوپرورش و سیاستگذاران كلان در این زمینه هستند، افزود: بیش از دو دهه است كه فرهنگیان از شرایط كاری خود ناخشنودند و مسئولان در بسیاری از گسترههای آموزشی معلمان را نمیبینند.
این كارشناس حوزه آموزشوپرورش اظهار داشت: كاهش نیروهای آموزشوپرورش سبب فشار بیشتر به آموزگار و دانشآموز، افزایش دانشآموزان كلاس، كاهش كیفیت آموزشی و بالارفتن تنش میان دانشآموزان و معلمان و بروز خشونت است و بیگمان گونهای از تنبیه روانی و خشونت را نسبت به هر دو گروه بهدنبال دارد كه در نهایت آسیب زیادی را به آموزشوپرورش وارد میکند.
باید كنترل خشم آموزش داده شود
وزیر آموزشوپرورش پیش از این در اظهاراتی در رابطه با خشونت در مدارس از سوی دانشآموزان و در عین حال معلمان با تاكید بر اینكه خط قرمز ما در آموزشوپرورش حفظ حریم و صیانت از حرمت معلمان است، گفته بود گاه در رسانهها و شبكهها میبینیم كه یك تنبیه بدنی یا تحقیر شخصیت دانشآموز صورت میگیرد كه باید از وقوع این مسائل جلوگیری كنیم اما در عین حال از خطاها و تعرضات جسمی و بدنی كه به معلمان نیز میشود، نباید چشمپوشی كرد.
سیدمحمد بطحایی تصریح كرد: بنده مكلف هستم این تخلفات را بهعنوان همكار آن معلم و عضوی از خانواده آموزشوپرورش پیگیری كنم، بنابراین هر دو جنبه برای وزارت آموزشوپرورش و مدیران این وزارتخانه مهم است.
وزیر در مناسبتی دیگر هم تاكید كرد كه من بهعنوان همكاری از اعضای خانواده آموزشوپرورش همانگونه كه نسبت به حقوق دانشآموزان حساس هستم در رابطه با تعرض به حقوق معلمان حساسیت دارم بهویژه اینكه این مساله تعرض به حوزه تعلیم و تربیت است.
بطحایی در خصوص افزایش خشونت علیه معلمان نیز اظهار داشت: مردم ما فرهنگپرور و فهیم هستند اما گاه با كنترلنكردن عصبانیت و خشم شاهد اتفاقاتی در مدارس هستیم آن هم در محیطی كه باید كنترل خشم آموزش داده شود تعرض به یك معلم كار بسیار نابخشودنی است. با این همه، كارشناسان ریشههای مختلفی را برای معضل خشونت در فضای آموزشی كشور مد نظر قرار میدهند.
اگر تو را زدند تو هم آنها را بزن
برخی از خانوادهها در ابتدا به فرزندان خود میگویند که اگر در مدرسه کسی شما را زد شما هم او را بزن، متأسفانه این خانوادهها در ابتدا بهجای اینکه به فرزندان خود آموزش دهند که اگر ناملایمتی از طرف مقابل دیدند صبر پیشه کنند میگویند اگر تو را زدند تو هم آنها را بزن. خانوادهها تصور میکنند در این شرایط و با چنین راهنماییهایی، به فرزندان خود دفاعکردن از حقشان را آموزش میدهند در صورتی که غیرمستقیم خشونتکردن را به فرزندان خودشان آموزش میدهند.
خانواده یکی از مهمترین مکانهایی است که میتواند خشونت را در فرزندان کاهش یا افزایش دهد و متأسفانه حتی در مشکلات زناشویی نیز این مسأله وجود دارد که اگر طرف مقابل داد میزند من هم باید داد بزنم تا صدایم شنیده شود.
خشونت میتواند به دیگر افراد جامعه سرایت کند، همانطور که خنده میتواند مسری باشد، اگر در خانواده جروبحث زیاد باشد این موضوع به فرزندان نیز سرایت میکند و در محیط اجتماعی و مدرسه موجب میشود تا رفتار خشن را از خود بروز دهند.
در وهله نخست باید زمان مذاکره و گفتوگوکردن را بیاموزیم و یادمان باشد که خشونت فراگیر است و مربوط به جامعه شهری و روستایی نیست و در هر منطقه نوع خشونتها متفاوت است اما وجود دارد.
با تاسف مشكلی حل نمیشود
در مدارس باید دانشآموزان را با مصادیق خشونت آشنا كرد و در زمینه پیشگیری آموزشهای لازم را به آنها ارائه داد. با وجود ارائه راهكارهای مختلف اما هنوز هم خشونت در مدارس مشاهده میشود؛ فضایی كه گستردگی آن هم به دانشآموزان و هم به معلمان آسیب میرساند.
اساسا خشونت آتشی است كه توسط رفتارهای غلط تربیتی خانواده روشن میشود و ضعف سیستم آموزشی و دستاندركاران آن و ناآگاهی از نوع برخورد با خشونت و مشكلات دانشآموزان موجب شعلهورترشدن آن میشود و با ایكاش گفتن و تاسف مشكلی حل نمیشود بلكه آموزشوپرورش باید گام بزرگ و جدی در این زمینه بردارد.
معلمان و پرسنل مدرسه قابلاعتمادترین افراد در جامعه برای محافظت از دانشآموزان هستند. اما بروز خشونت نیز در مدارس غیر قابل اجتناب است که چاره کار بدون حمایت و همکاری خانوادهها عملا امکانپذیر نیست.
اکثر دانشآموزان به معلمان خود، بیش از سایر اقشار جامعه اعتماد دارند و اگر معلمی بتواند از این اعتماد، حُسن استفاده را ببرد، راه هموار خواهد شد. همبازی یا همتیمیشدن معلم با دانشآموزان خاطی در مدرسه، ایجاد انگیزه در پرورش توانمندیهای درسی، ورزشی یا مهارتی دانشآموزان خاطی، ملاقات با والدین و دوستان ایشان و... می تواند در کنترل دانشآموزان خاطی موثر باشد.
نظر شما