سلامت نیوز:دقایق اولیه پس از سقوط هواپیمای بوئینگ707 ارتش در حوالی کرج خبری منتشر شد که از شهادت هر 16سرنشین آن حکایت داشت اما در ادامه معلوم شد که یکی از سرنشینان هواپیما به طرز معجزه‌آسایی نجات پیدا کرده است.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از همشهری ،او کسی نبود جز سرهنگ فرشاد مهدوی، 44ساله، مهندس پرواز هواپیما. حالا چند روز بعد از این حادثه او در گفت‌وگو با خبرگزاری صداوسیما جزئیات بیشتری از نجات معجزه‌آسایش بازگو می‌کند.
او درباره مأموریت خود و همکاران شهیدش می‌گوید: «قرار بود برای تنظیم بازار از کشور قرقیزستان گوشت وارد کنیم. طبق برنامه به این کشور رفتیم، محموله گوشت در هواپیما بارگیری شد و ما چند ساعتی استراحت کردیم تا اینکه ساعت5:30 صبح سوار هواپیما شدیم و به سوی ایران پرواز کردیم.»
آن‌طور که او می‌گوید همه‌‌چیز حتی در زمان فرود کاملا عادی بود، اما در یک لحظه حادثه اتفاق افتاد: «موقع فرود همه‌‌چیز عادی بود. فرودگاه را دیدیم. با دستورالعمل‌هایی که داشتیم به‌طور عادی فرود آمدیم اما یک لحظه دیدیم آخر باند هستیم. سرعت زیاد بود و این حادثه اتفاق افتاد.»
سرهنگ مهدوی می‌گوید که چیز زیادی از این حادثه به‌خاطر ندارد و زنده ماندنش یک معجزه است: «از یک لحظه زودتر از برخورد دیگر چیزی یادم نمی‌آید. حتی ندیدم به دیوار برخورد کنیم. هیچ‌چیز نفهمیدم تا اینکه دود همه‌جا را گرفته بود. یک نفر با لباس سفید زیرم افتاده بود. یک نفر هم که کت و شلوار مشکی به تن داشت رویم افتاده بود. بین این 2نفر گیر افتاده بودم. به‌زور اینها را کنار زدم دیدم از پشت آتش به سمتم می‌آید. راه فرار نداشتم. لباس‌هایم گیر کرده بود. همان موقع از شکاف هواپیما دیدم جوانی بیرون ایستاده و شروع کردم به فریاد زدن و داد زدم کمک.»
حرف‌های سرهنگ مهدوی به اینجا که می‌رسد او هیجان بیشتری دارد. می‌گوید: «نمی‌دانم صدایم در می‌آمد یا نه. اصلا او چطور صدایم را شنید. از امدادهای الهی بود. او من را بیرون کشید و نجات داد و بعد آتش به همه‌جای هواپیما رسید. حادثه خیلی ناگهانی اتفاق افتاد. من هنوز در شوک این حادثه هستم. این اتفاق برایم یک معجزه است. گاهی فیلمی می‌بینید که یک نفر از آن دنیا برمی‌گردد و می‌گوید کار انجام‌نشده‌ای دارم. حالا من هم به این فکر می‌کنم که چه کار انجام‌نشده‌ای دارم که باید بروم دنبال آن کار.»
سرهنگ مهدوی از این حادثه مرگبار جان سالم به‌در برده و ممکن است تا چند روز دیگر از بیمارستان مرخص شود اما می‌گوید که همیشه برای جانفشانی در راه کشور آماده است: «ما همه وارد این راه شده‌ایم که به ملت ایران خدمت کنیم. هر وقتی لازم باشد جانمان را فدا می‌کنیم. نیازی به تقدیر و تشکر هم نداریم. عاشقانه خدمت می‌کنیم. عاشقانه هم می‌میریم.»
نظر شما