سلامت نیوز: مسأله زنان کارتن خواب معتاد، یعنی همان تقریباً 500 زنی که حالا روزهای درماندگی شان را پشت شیشههای <شفق> میگذرانند و آن چند هزار زن دیگری که در کوچه پس کوچههای تاریک و تنگ «دروازه غار»، «هرندی»، «فرحزاد» و پاتوقهای مردانه، روزهایشان را به سختی شب میکنند، این روزها از واژههای «جمع آوری» و «ساماندهی» و «ترک» عبور کرده است. حالا همه چشمها به نگرانیها و دغدغههای مادران پر دردی دوخته شده که فرزندانشان به دنیا نیامده، چک اش را جای بدهی هایشان خرج کردهاند یا نه مادرانی که روی تخت بیمارستان، کودکانشان را ندیده، سرنوشتش را با تقدیری گره زدهاند که معلوم نیست چه خوابی برایشان دیده!
به گزارش سلامت نیوز، روزنامه ایران در ادامه می نویسد: روایت دردناک این مادران حالا به یک مسأله جدید تبدیل شده، مثل همان زمان هایی که شنیدن اینکه در گوشهای از این شهر زن معتادی زندگی میکرد، تن خیلیها را میلرزاند یا وقت هایی که کارتن خوابی زنان معتاد جریان نوظهوری قلمداد می شد. امروز، اما مسأله از «اعتیاد زنان» به «بارداریهای ناخواسته» و «پر خطر» چند بارهای رسیده که صدای خیلی از فعالان حقوق زنان و کارشناسان حوزههای اجتماعی را بلند کرده است. مادران 15، 20، 30 و 40 سالهای که دانسته یا ندانسته، عشق مادری را با خماریهای چند ساعته تاخت زدهاند و حالا در شرایط نابرابری قرار گرفتهاند که به اجبار باید زیر فشارهای روزگار قد خم کنند. این روزها ایده «عقیمسازی اختیاری زنان معتاد کارتن خواب» در ادامه این بحثها، حرف و حدیثهای زیادی پیش آورده است. موافقان و مخالفان البته استدلالهای خودشان را دارند. عدهای مثل فاطمه دانشور، عضو شورای شهر تهران معتقدند که «عقیم سازی» باید به عنوان یک گزینه اختیاری پیش روی موردهای پر خطر قرار گیرد و برخی مصرانه تأکید دارند که نباید مادری را از حق فرزند دار شدن محروم کرد، (حقی که البته تا این زمان از آن مادر سلب نشده، اما حس مادرانه اش زیر همین حق مدفون شده است)... اگرچه چندی پیش برخی منابع به نقل از شهیندخت مولاوردی، معاون رئیس جمهوری اعلام کرده بودند که دولت بهدنبال اجرای طرح اجباری عقیمسازی زنان معتاد کارتن خواب است،
اما او در آخرین اظهار نظرش با «ایران» با رد اینکه دولت هیچ طرحی برای عقیمسازی زنان معتاد کارتن خواب ندارد، تنها از تلاشهای دولت برای ساماندهی وضعیت آنها خبر داد. موافقان و مخالفان این طرح در گفتوگو با «ایران» در این باره نظراتشان را مطرح کردهاند که در زیر میخوانید:
توبکتومی با رضایت مادر، آری یا نه؟!
فاطمه دانشور، عضو شورای شهر تهران که پیش از این بحثهای دنبالهدار زیادی درباره مشکلات مادران و کودکان در معرض خطر مطرح کرده و برای نخستین بار بحث گدایی با نوزاد مرده را پیش کشیده بود، باز هم با تأکید بر اینکه باید برای بارداریهای پر خطر مادران معتاد کارتنخواب دنبال چاره بود، درباره برنامه پیشگیری یا تنظیم خانواده و فرزندآوری موردهای در معرض خطر میگوید: «وقتی مادر، آمادگی بارداری ندارد و از آن طرف خانواده و نهاد حمایتی هم وجود ندارد که او را پشتیبانی کند، به ناچار سر از کارتنخوابی در میآورد، خب وقتی این پروسه طولانی شد، ممکن است خارج از چارچوب خانواده و روابط خارج از نکاح، باردار هم شود. من در گزارشها با زنهایی برخورد کردهام که بارداری سوم، چهارم و بعضاً پنجمشان را تجربه میکردند و جالب اینکه از سرنوشت فرزندشان هم خبر نداشتند، خود آنها هنگام زایمان از پزشکشان میخواستند که روی آنها عمل توبکتومی انجام دهد، اما بیمارستان با وجود آنکه مادر داوطلب بود از انجام این عمل خودداری میکرد. خب این برنامهریزیها باید بازنگری شود و به اعتقاد من باید درباره موارد ویژه انعطاف بیشتری به خرج داد و این درباره عموم مردم صدق نمیکند.
او با بیان اینکه درباره موردهای جوانتر و کم سن و سال دارتر باید مداخلات پیشگیری از بارداری در مدت زمانهای طولانی و به روشهای علمی و پزشکی انجام شود، میگوید: «باید برای این افراد، داروهایی تجویز شود که تا وقتی درزندگی و شرایط فعلیشان به سر میبرند، باردار نشوند. گزارشهای ما نشان میدهد اگر در این زمینه اقدامی انجام ندهیم با کودکانی مواجه میشویم که در شرایط منطقی و مناسبی متولد نمیشوند، آنها اگر شانس بیاورند و مبتلا به ایدز و هپاتیت و انواع امراض نشوند و سالم بمانند یا به بهزیستی سپرده میشوند یا اگر دوباره به آغوش مادر برگردند ممکن است فروخته شده و در آینده به یک بزهکار و متکدی تبدیل شوند که در هر حالت جمعیت کیفری جامعه را زیاد میکند و برای امنیت اجتماعی ما خوب نیست.»
وی با بیان اینکه توبکتومی اجباری یک عمل غیر انسانی است و حتماً باید با رضایت خود فرد انجام شود، میگوید: «اما این روش باید به عنوان یک گزینه انتخابی به فرد پیشنهاد شود تا درصورت رضایت، بیمارستان مانع انجام این عمل نشود. چراکه تجربه نشان میدهد برخی از آنها در سنین بالا خیلی سخت از سبک زندگی فعلیشان خارج میشوند.»
فراخوان «آیودی»؛ نه به بارداریهای پر خطر!
حرفهای سپیده علیزاده، به عنوان فردی که حدود 10 سال است روزگار سیاه زنان معتاد کارتنخواب را با ذره ذره وجودش لمس کرده از یک فراخوان آغاز میشود. فراخوانی که به گفته او بار منفی عقیمسازی را ندارد، اما به پیشگیری از بارداری زنان درحال مصرف یا بهبود یافته کمک میکند: «من الان با زنان بهبود یافته زیادی کار میکنم که پیش از این، چندین زایمان داشتهاند و اغلب بچههای خود را یا به بهزیستی سپرده یا درپروسه خرید و فروش، فروختهاند، چون بیشترشان به دلایل مختلف، توان نگهداری از فرزندانشان را ندارند. بنابراین وقتی تصمیم به ازدواج دوباره میگیرند، مجبورند که از بارداری جلوگیری کنند، اما متأسفانه قدرت پرداخت هزینه وسایل پیشگیری از بارداری مثل «آیودی» که برای آنها مناسب تر است را هم ندارند، بنابراین ما از بین خیرینی که شرایط این افراد را درک میکنند، هزینه رایگان «آیودی» را از طریق فراخوان تأمین میکنیم. البته برای این کار با درمانگاه خیریهای در شرق تهران هم قرارداد بستهایم که این کار را به شکل رایگان انجام میدهد.»
او البته نگرانیهای دیگری هم دارد و اینکه تعداد بسیار کمی از زنان بهبود یافته برای انجام این کار اقدام میکنند و هنوز تعداد زیادی ازآنها با وجود اینکه تمایل قلبی دارند، اما نمیتوانند مراجعه کنند. «مثلاً در مرکز ما از 50 زنی که شرایط مشابه دارند فقط 4 یا 5 نفر برای این کار اقدام میکنند. البته ما برای آنها کلاسهای آموزشی پیشگیری از ایدز و بیماریهای مقاربتی هم برگزار میکنیم، اما جالب اینجاست که دغدغه اغلب آنها پیشگیری از بارداری است تا مبتلا شدن به انواع و اقسام بیماریهای مقاربتی، آنها حتی ترجیح میدهند از وسایلی استفاده کنند که اگرچه جلوی انتقال ویروس اچ ای وی را نمیگیرد، اما میتواند از بارداری جلوگیری کند، یعنی آنها حتی با اینکه میدانند شریک جنسیشان از کاندوم استفاده نمیکند، نگران مبتلا شدن به ایدز نیستند ودغدغه اصلیشان بارداری است. من در یکی از جلسات با دختر 18 سالهای آشنا شدم که حتی ابتداییترین مسائل ارتباط جنسی را نمیدانست، همین دختر تا الان 3 بار سقط جنین کرده و اچ ای وی مثبت هم هست. خب شما در نظر بگیرید که این فرد از این به بعد چه تعداد رابطه پر خطر خواهد داشت.
او درباره پروسه خرید و فروش نوزادان هم از حداقل قیمت 3 و حداکثر قیمت 30 میلیون تومان نام میبرد و میگوید: «بسته به اینکه مادر در چندمین ماه بارداری، مصرف مواد را کنار گذاشته و اینکه دچار بیماریهای مقاربتی، هپاتیت و ایدز نباشد یا در کمپ نگهداری شود، قیمت کودک تغییر میکند. چون خیلی از مادران تا آخرین ماههای بارداری، مصرف مواد، روانگردانها و الکل را با شدت ادامه میدهند و اغلب آنها فرزندان ناقص و عقب مانده به دنیا میآورند. درواقع دردناکترین لحظه زندگی یک مادرمصرف کننده، هم همین زمان است، حتی اگر فرزند مرده بهدنیا بیاورد یا کودکش را سقط کند. البته ازآنجایی که در جامعه ما، حق قانونی برای سقط جنین وجود ندارد، بیشتر آنها به اجبار بچه دار میشوند و فرزندانشان را هم میفروشند. من موردی را میشناسم که فرزندش را برای تأمین 3 میلیون تومان ودیعه مسکن، پیش فروش کرده بود، شاید این مبلغ برای خیلیها عددی نباشد، اما میتواند زندگی یک آدم را عوض کند. تجربه من میگوید عقیمسازی اگرداوطلبانه باشد، می تواند موفقیتآمیزباشد، درغیراینصورت نه! به اعتقاد من حتی مصرفکنندگان دائمی که از طریق روابط جنسی کسب درآمد میکنند هم تمایلی به بچه دار شدن ندارند. یا موردی دیگر که خانمی 35 ساله بود و حتی نمیدانست اسم کوچک پدر فرزندش چیست، خب این بچه الان تحویل شیرخوارگاه شده، اما دو سال است که شناسنامه ندارد، با اینکه اسم مادر موجود است و در روزنامهها هم به دستور قاضی برای پیدا کردن پدر آگهی زدند، اما در نهایت قاضی رأی داد که نمیتوان به اسم بچه شناسنامه گرفت، با اینکه قراربود جای اسم پدر خالی باشد. خب این بچه چه گناهی دارد. بهزیستی میگوید تنها در صورتیکه مادر قبول کند، بچه در فهرست فرزند خواندهها برود، میتواند شناسنامه بگیرد.»
علیزاده درباره سرنوشت کودکان ناخواستهای که از این طریق بهدنیا میآیند، به باندهای خرید و فروش کودک اشاره کرده و دراین باره اینطور توضیح میدهد: «بیشتر این کودکان از سوی افراد بدبختتر خریداری میشوند. من مددجویی دارم که در اتوبان آزادگان، جایی که پرنده پر نمیزند، همین بچهها را روزی 30 هزار تومان کرایه میدهد. اصلاً به خاطر کسب درآمد، باندهایی هستند که به عنوان پدر و مادر جعلی برای این بچهها شناسنامه میگیرند.»
البته دلیل این کارهم از زبان او جالب توجه است: «چون بهزیستی موظف است کودک متکدی که شناسنامه دارد و در آن اسم پدر و مادر قید شده را پس از جمعآوری دوباره به پدر و مادرش برگرداند، برای همین این افراد ترجیح میدهند برای اجاره دادن کودکان، اسمشان را در شناسنامهشان ثبت کنند. البته این کار، بیشتر در روستاها اتفاق میافتد و باندهای خاصی برای این کار تشکیل شده است.»
مراکز کاهش آسیب باید توسعه پیدا کند
بر خلاف کارشناسانی که به دلایل متعدد تأکید زیادی بر عقیمسازی زنان معتاد پر خطر دارند، عباس دیلمیزاده، کارشناس حوزه اعتیاد، نظر دیگری دارد. او طرح موضوع عقیمسازی مادران معتاد کارتنخواب را بسیار پیچیده میداند و معتقد است که هر انسانی ولو با این شرایط حق دارد فرزند داشته باشد و نباید به جرم اعتیاد ازحق داشتن فرزند محروم شود.
او بحث عقیمسازی زنان معتاد پر خطر را تنها یک ایده میداند که میخواهد صورت مسأله را پاک کند، برای همین میگوید: ما این ایده را مطرح کردیم، چون هنوز نتوانستهایم به راه حل درست دراین زمینه برسیم. درحالیکه اگر بخواهیم مسأله را تبیین کنیم، باید بدانیم که این کودک در بیمارستانی بهدنیا آمده که سرنوشتش قابل پیگیری است و مادر میتواند شناسایی شده و مشخص شود که زایمان چندمش است و اصلاً پدر بچه کیست... .
وی ادامه میدهد: «من معتقدم اگر سیستم اورژانس اجتماعی بدرستی عمل کرده و در لحظه و سروقت مداخله کند، نگرانی برای سرنوشت کودک پس از تولد وجود ندارد. اما آیا قانون از مددکار به اندازه کافی حمایت میکند، آیا میتواند در سریعترین زمان ممکن وارد عمل شده و فرزند را بر حسب شرایطی که دارد به شیرخوارگاه یا بهزیستی تحویل دهد؟ پاسخ تمام این سؤالات یک «نه» محکم است، چراکه ما بهدنبال راه حلهای چندان تخصصی نیستیم، در حالی که این کار نیاز به پژوهش، مستندات کافی، ارائه راه حلها و پیشنهادهای دقیق و مشخص دارد. ازطرفی ما به اندازه کافی مراکز کاهش آسیب برای زنان معتاد خیابانی در کشورنداریم، درحالی که این مراکز میتوانند درباره ابتلا به ایدز و هپاتیت اطلاعرسانی کرده و وسایل پیشگیری از بارداری را در اختیارمراجعهکنندگان قراردهند، بنابراین کوتاهترین راه حل، توسعه مراکز کاهش آسیب است.»
یک زن 32 ساله با 8 زایمان بیسرانجام
مریم السادات موسوی، یک پزشک فعال در یکی از مراکزنگهداری از زنان معتاد و کارتنخواب با بیان اینکه ما در این مراکز با حجم زیاد زنانی روبهرو هستیم که رفتارهای پر خطر جنسی داشته و از مواد روانگردان استفاده میکنند، میگوید: متأسفانه بیشتر این زنان در سنین باروری قرار داشته و بارداریهای پر خطری را پشت سر میگذارند، اما متأسفانه تعداد مراکزی که خدمات بهداشتی، درمانی و مددکاری ارائه میدهند، حدود 40 مرکز بیشتر نیست.
وی با اشاره به روش متادون درمانی که به عنوان یک روش معمول در این مراکز اجرا میشود، میگوید: ما به طور دقیق نمیتوانیم بگوییم که این کار خوبی است یا نه! چون مصرفکنندگان هرویین در زمان مصرف، قدرت باروری خود را از دست میدهند و وقتی متادون درمانی را شروع میکنند هنوز در تصورات قبلی خود هستند و احتمال بارداریشان بالا میرود. خب آنها مثل زنان معمولی مراقبتهای پیش، هنگام و بعد از بارداری را دریافت نمیکنند و به همین علت اغلب، کودکانی ناقص و با وزن پایین بهدنیا میآورندکه روی هوش، سلامت و سیستم ایمنی آنها تأثیر زیادی میگذارد. یا بیشتر آنها دچار زایمانهای پیش و پس از موعد میشوند که جانشان را به خطر میاندازد و مشکلات زیادی را برای فرزندانشان ایجاد میکند.
وی با بیان اینکه بعضی مراکز با همکاری وزارت بهداشت خدمات رایگان پیشگیری از بارداری در اختیاراین افراد قرار میدهد، میگوید: «اما باید در نظر گرفت زنی که روانگردان مصرف میکند، نمیتواند روی رفتارش تسلط داشته باشد یا درباره سایر روشها، یک دوره مصرف میکند و فراموش میکند، پس نمیتوان گفت که این روشها صددرصد کارآمد است و مشکل را حل میکند. از طرفی خیلی از آنها درسابقه خود، تجربه سقطهای مکرر دارند و نگران بارداری نیستند، بنابراین، این مسأله باید ریشهای حل شود و خدمات کارآمد در فضای مناسب در اختیار آنها قرار بگیرد. چراکه نگاهی که الان حاکم است زیاد مؤثر نیست و بیشترنمایشی و ویترینی است، گرچه جمعیت زیرپوشش آنها خیلی بزرگ است. اینکه زنان کارتنخواب جمعآوری شده و دوباره به اجتماع پر خطرشان برگردند، یک چرخه معیوب محسوب میشود. من مددجویی را میشناسم که 32 ساله است و تا الان 8 زایمان داشته و تنها 2 فرزند برایش باقی مانده که به بهزیستی سپرده شدهاند. خب خیلی از این خانمها در زمان مصرف قدرت تحلیل و قضاوت یک فرد معمولی را ندارند و ممکن است پس از ترک انگیزه ادامه زندگی داشته باشند که هماکنون ندارند و نمیتوان نسخه عقیمسازی را برایشان پیچید.»
«زنان معتاد کارتنخواب هم همانند زنان عادی میتوانند از خدمات رایگان پیشگیری از بارداری که وزارت بهداشت در اختیارشان قرار میدهد، استفاده کنند.» دکتر اسماعیل مطلق، مدیر کل دفتر سلامت، جمعیت، خانواده و مدارس وزارت بهداشت درباره بحث باروری زنان معتاد کارتنخواب به این جمله اکتفا میکند و در برابر این سؤال که وزارت بهداشت چه امکاناتی برای این گروه از جامعه در نظر گرفته است، میگوید: «ما دراین حوزه زنان معتاد کارتنخواب را از دیگر زنان جامعه جدا نکردهایم و همانطور که به همه زنان در رابطه با پیشگیری از بارداری و فرزندآوری مشاوره میدهیم، برای این دسته هم همین خدمات و اقلام را پیشبینی کردهایم. چراکه آنها هم انسان هستند.» وی با بیان اینکه هماکنون عمل توبکتومی (بستن لولههای زنان) براساس اندیکاسیونهای 20 گانه مورد تأیید کمیته علمی کشوری و پس از تأیید در کمیتههای متشکل از متخصصان مختلف و در صورت تمایل زوجین قابل انجام است، تأکید میکند: «براین اساس در موارد جزئی و حاد که جان مادر در خطر است، میتوانند از عمل اندیکاسیون استفاده کنند که البته به هیچ وجه اجباری نیست، هماکنون پایگاههای سلامت و مراکز بهداشتی - درمانی ما در تهران زیر نظر 3 دانشگاه علوم پزشکی ایران، شهید بهشتی و تهران خدمات سلامت را به شکل رایگان دراختیار مراجعهکنندگان خود قرار میدهند که زنان معتاد کارتنخواب و افراد پر خطر هم میتوانند جزو مراجعهکنندگان باشند و مشاوره شوند و براساس نظر مشاور، اقلام پیشگیرانه دریافت کنند.»
وی با اشاره به اینکه هماکنون زنان حاشیه شهرها دارای پرونده سلامت هستند و زیر پوشش خدمات سلامت رفتهاند، میگوید: «این افراد میتوانند از خدمات فعال رایگان استفاده کنند، یعنی اگرخود آنها پس از مدتی مراجعه نکنند، کارشناسان ما به سراغ آنها میروند که البته از امسال شهرهای زیر 100 تا 500 هزار نفر هم زیر پوشش این برنامه میروند و خدمات پیشگیری از بارداری با انجام مشاوره به صورت رایگان در اختیار این گروه قرار خواهد گرفت.»
با عقیمسازی دائمی مخالفیم
مجید رضازاده، معاون توسعه و پیشگیری از آسیبهای سازمان بهزیستی با تأکید بر اینکه عقیمسازی به معنای دائمی به هیچ وجه توصیه نمیشود و هیچ کدام از کشورهای دنیا هم از این روش استفاده نمیکنند، میگوید: «مشکل اساسی که درباره زنان معتاد کارتنخواب وجود دارد، رفتارهای پر خطری است که از آنها سر میزند. بنابراین ما نمیتوانیم با عقیمسازی به نتیجه مطلوب برسیم، اگر هم نتیجه بدهد، مقطعی است و عوارض زیادی بهدنبال دارد. چراکه از این طریق به آنها اطمینان میدهیم میتوانند به شکل آزاد با افراد مقابل ارتباط جنسی متعدد داشته و خیالشان هم از بابت بارداری راحت باشد.»
مجید رضازاده با بیان اینکه یکی از سیاستهای بهزیستی درباره افراد کارتنخواب و معتاد، توانمندسازی اجتماعی آنهاست تا بتوانند به آغوش خانواده بازگردند، میگوید: «براین اساس یکی از روشهای ما توزیع کاندوم به عنوان یک روش پیشگیری موقت است، از طرفی یکی از روشهای دیگری که در حال مطالعه بوده و به شکل پایلوت درحال اجراست، استفاده از کاندومهای زنانه است که در همه افراد کاربرد ندارد و بیشتر برای زنانی توصیه میشود که همسران آنها رفتار پر خطر دارند. چون در این روش در هر حالت امکان انتقال ویروس ایدز وجود دارد.»
وی با تأکید بر اینکه بهترین راه در این زمینه، آگاهسازی و استفاده از روشهای پیشگیری از بارداری است، میگوید: «در حال حاضر 145 مرکز روزانه (زنانه و مردانه)، 50 مرکز شبانه (خوابگاه) و 250 تیم سیار که به همراه آموزش، خدمات ارائه میدهند، زیر پوشش سازمان بهزیستی بین گروههای پر خطر اقلام رایگان توزیع میکنند.» او درباره تعداد مراجعهکنندگان به مراکز تجت پوشش این سازمان هم می گوید: در 4 ماهه اول سال 94، تعداد هزار و 338 زن به این مراکز مراجعه و تحت پوشش خدمات ما قرار گرفتند.
نظر شما