سلامت نیوز:دوران پرداخت پاداش بازنشستگی در آموزش و پرورش، اعصاب خرد کنترین دوران برای فرهنگیان بازنشسته است. معلمی که با خرسندی این دوران را آغاز میکند، افزون بر اینکه چند ماهی قطعی حقوق را باید تاب آورد، گاه تا چند ده ماه نیز پاداش خویش را یا دریافت نمیکند یا چنان دریافت میکند که در کل، بهره درست و چشمگیری از آن نمیبرد. در واپسین پرداختها نیز که در هفته معلم رخ داد، فرهنگیانی که از مهر سال گذشته بازنشسته شده بودند پس از هشت ماه و آن هم یک سوم تا نصف پاداش خویش را دریافت کردند.
به گزارش سلامت نیوز، محمدرضا نیکنژاد- عضو کانون صنفی معلمان ایران در روزنامه جهان صنعت نوشت: در گردهماییهای سکوت و اعتراضهای چند ماه گذشته فرهنگیان، بازنشستگان پای ثابت بودند. آنها نیز از کمی دریافتی و تبعیض گسترده میان آنها و بازنسشتگان دیگر نهادهای دولتی گلهمند و دلخورند. این گلهمندی ریشههای گوناگونی دارد.
1- کارمندان با میزان دریافتی سالهای پایانی خدمت بازنشسته میشوند بنابراین کارمندانی که دریافتی آنها کم است دوران بازنشستگی خویش را نیز با درآمدی کمتر آغاز میکنند. این میزان دریافتی سبب میشود که بسیاری از فرهنگیان در دوران بازنشستگی رو به شغلهای تازهای آورده و دوران آرامش بازنشستگی! برایشان چالشهای تازهای به ارمغان میآورد و به دنبالش استرس و نگرانی و فشارهای چندینگانه.
2- دوران پرداخت پاداش بازنشستگی در آموزش و پرورش، اعصاب خرد کنترین دوران برای فرهنگیان بازنشسته است. معلمی که با خرسندی این دوران را آغاز میکند، افزون بر اینکه چند ماهی قطعی حقوق را باید تاب آورد، گاه تا چند ده ماه نیز پاداش خویش را یا دریافت نمیکند یا چنان دریافت میکند که در کل، بهره درست و چشمگیری از آن نمیبرد. در واپسین پرداختها نیز که در هفته معلم رخ داد، فرهنگیانی که از مهر سال گذشته بازنشسته شده بودند پس از هشت ماه و آن هم یک سوم تا نصف پاداش خویش را دریافت کردند. اگر اینگونه پرداخت پاداش پایان خدمت را با نهادهای دیگر بسنجیم که بیشترین دوره انتظار برای آنها یک ماه است، پی میبریم که حتی در این دوران مسوولان امر سابق و کنونی با رفتاری تبعیضآمیز این عزیزان را مینوازند و با چنین رفتار تحقیرآمیزی زمینه رنجش فراوان آنها را فراهم میکنند.
3- رتبهبندی معلمان که چند ماه است پر آوازه شده و قرار است از مهر 94، 160 تا 600 هزار تومان به دستمزد فرهنگیان بیفزاید، برای بازنشستگان سودی در پی ندارد. این افزایش تنها معلمان شاغل را در برگرفته و اگر هم گشایشی در دستمزدها پدید آورد، بازنشستگان از آن بیبهرهاند. اینگونه افزایش برای شاغلان نیز چندان پشتیبان محکمی نیست و ظلمی است که دیر یا زود درِ خانه هر فرهنگی را میکوبد و کاهش ناگهانی بخش مهمی از حقوق، بیگمان ضربه ویرانگری بر سازمان زندگی خانوادههای بازنشسته خواهد زد.
4- بیمه تکمیلی (طلایی!!) فرهنگیان که در سالهای نخست اجرا توانست آرامشی بر تن و جان فرهنگیان ببخشد، هیچگاه درست و حسابی بازنشستگان را در برنگرفت و همچنان با اما و اگرهای فراوانی روبهرو است. بر کسی پوشیده نیست که هزینههای درمانی برای بازنشستگان فرهنگی پس از سالها سر و کله زدن با پرانرژیترین شهروندان کشور، جان و تنشان را فسرده و ناتوان کرده و آنها را بیش از دیگران سزاوار بیمههای تکمیلی کارآمد میسازد.
بیگمان اینگونه برخورد با بازنشستگان افزون بر اینکه بخش مهمی از نیروهایی که سالهای سال برای پرورش نسلهای آینده تلاش کردهاند را تحت فشارهای روحی و روانی قرار میدهد، میتواند انگیزه در فرهنگیان شاغل را هم از میان برده و نابود کند. در اوج اعتراضهای فرهنگیان یکی از وزیران پیشین که همسرش فرهنگی است، گفته بود شوربختانه انگیزه برای برگزیدن حرفه معلمی به شدت کاهش پیدا کرده و این حرفه ارزشمند در ردههای پایانی انتخاب شغل قرار دارد. آیا در چنین وضعی انگیزهای برای ورود به شغل معلمی و ادامه آن باقی میماند؟ آیا حرفه آموزگاری که در جهان کنونی یکی از پراهمیتترین شغلهاست، میتواند چشم به راه نیروهای نخبه و پرانگیزه و توانمند باشد؟ آیا آینده کشور با چنین معلمانی بیانگیزه و رنجکشیده شکوفا و پیشرفته خواهد شد؟ دیدگاه اخلاقی، حرفهای و توسعهای، حکم میکند که بیش از گذشته بازنشستگان را دریابیم. این گرامیان که مهمترین گوهر خویش یعنی عمر و جوانیشان در کلاس و با نوباوگان این مرز و بوم فرسوده شده است، اینک چشم به راه شاگردان گذشته خویشند تا آنها را دریابند.
نظر شما