شنبه ۲۵ بهمن ۱۳۹۳ - ۰۹:۵۷
کد خبر: 138457

برای نخستین بار مسئولین پذیرفتند که منشأ ریزگردهای اخیر به‌طور مستقیم و غیرمستقیم داخلی بوده است. اگرچه وزیر محترم بهداشت، درمان و آموزش پزشكی خواسته‌اند تا به مسببین آنها پرداخته نشود، ولی واقعیت آن است كه ایشان به‌عنوان یك پزشك همیشه درمان را پیگیری نمی‌كنند و حتما اعتقاد دارند كه پیشگیری از درمان بهتر است. در ضمن ریزگرد وقتی حادث شد، درمان ندارد، پس تنها راه مقابله با آن پیشگیری است.

سلامت نیوز: برای نخستین بار مسئولین پذیرفتند که منشأ ریزگردهای اخیر به‌طور مستقیم و غیرمستقیم داخلی بوده است. اگرچه وزیر محترم بهداشت، درمان و آموزش پزشكی خواسته‌اند تا به مسببین آنها پرداخته نشود، ولی واقعیت آن است كه ایشان به‌عنوان یك پزشك همیشه درمان را پیگیری نمی‌كنند و حتما اعتقاد دارند كه پیشگیری از درمان بهتر است. در ضمن ریزگرد وقتی حادث شد، درمان ندارد، پس تنها راه مقابله با آن پیشگیری است.

به گزارش سلامت نیوز، حسین آقاخانی استادزیست شناسی دانشگاه تهران در همشهری آنلاین نوشت: جالب است بعضی اقلیم شناسان كه با اطلاعات پراكنده و فقط با تكیه بر تصاویر ماهواره‌ای، مرتب طبل ریزگرد عربی را به سینه می‌زدند و مقصر را نه خشكی تالاب‌ها بلكه تغییرات اقلیمی را عامل ریزگردهایی می‌دانستند كه معتقدند از راه‌های دور می‌آیند. حال كه همه‌‌چیز عیان شده است، با تفكیك ریزگرد از گردوغبار می‌گوید كه اینها متفاوتند! بد نیست كه با كمی تعقل توجه داشته باشیم كه ریشه یكی است، فقط دانه‌های ریزتر به بالا می‌روند و دانه‌های درشت‌تر در نزدیكی محل منشأ فرود می‌آیند. معنای اتفاق اخیر این بود كه ما از وارد‌كننده ریزگرد به صادر‌كننده تبدیل شدیم.


به هر حال قصد این یادداشت نقد و بررسی و پاسخ به دیدگاه‌های متفاوت نیست، اختلاف نظر امری بدیهی است. اما به‌نظر می‌رسد كه وقت آن رسیده كه مقصرانی را معرفی كنیم كه در این سال‌ها به جای آنكه پژوهش‌های علمی و مطالعات دقیق میدانی را حمایت كنند، تمام برنامه‌های توسعه‌ای كشور را بر زدوبندهای سیاسی اقتصادی و رفتارهای پوپولیستی بنا نهادند. طی این سال‌ها پروژه‌های عمرانی نه برای مردم تعریف شدند، بلكه برای پر كردن جیب پیمانكارانی بود كه رد‌پایشان در بسیاری از دستگاه‌های دولتی دیده می‌شود. امید آن است كه قوه قضاییه و دادستانی به‌عنوان مدعی العموم همه كسانی كه در اتفاقات اخیر دخالت داشتند - ازجمله حسین آخانی، عضو هیأت علمی دانشگاه تهران- را به پای میز محاكمه بكشاند.

براساس مطالعات صورت‌گرفته دستگاه‌ها و نهادهایی كه در بروز ریزگردها نقش داشته‌اند عبارتند از:
وزارت نیرو: مهم‌ترین مقصر بحران نابودی تالاب‌های كشور و ویرانی نظام هیدرولوژیكی كشور، وزارت نیرو و شركت‌های وابسته است. این وزارتخانه بدون آنكه كوچك‌ترین شناختی از اكولوژی كشور خشكی مانند ایران داشته باشد، برای همه رودخانه‌های آب‌دار و خشك كشور سد طراحی كرد. در رودخانه‌های بزرگی چون كرخه و كارون ده‌ها سد ساخت و آنچه امروز بر سر استان خوزستان آمده است تأثیرات این سدهاست. خشك‌شدن تالاب‌های هورالعظیم و شادگان، دریاچه ارومیه، تالاب گاوخونی و دریاچه بختگان همه نتیجه این نگاه افراطی و بدون مطالعه به سد‌سازی‌ بوده است.این سدسازی‌ها مصرف آب در ایران را به‌شدت افزایش داد و ساختار پایدار و بومی كشور خشك ایران را به كلی ویران كرد.


وزارت راه: این وزارتخانه بدون آنكه بررسی كند كه راهسازی چه آسیب‌هایی به كشور می‌زند، هر جای كشور را زخمی كرد. در دشت‌ها و كوهپایه‌ها و تالاب‌ها، راهسازی سم مهلكی است كه اگر بدون مطالعه و تأثیرات دقیق زیست‌محیطی باشد باعث به هم خوردن رابطه هیدرولوژیكی یك حوضه می‌شود. اتفاقی كه در دریاچه ارومیه افتاد مثال كاملا شناخته شده‌ای است. 4بانده كردن جاده‌های بین آبادان و ماهشهر و ماهشهر و هندیجان باعث به هم خوردن و قطع ارتباط هیدرولوژیكی‌دو طرف جاده شد و به خشك شدن و افزایش شوری نیمه جنوبی تالاب كمك كرد. ساخت باندهای جدا از هم به جای اتوبان‌های 4بانده، بسیار خطرناك‌تر است. این نوع جاده‌سازی‌ مانند آن است كه 2سد در 2طرف دشت و تالاب احداث شود و بر اثر آن ارتباط آبی 2طرف كاملا قطع می‌شود.
وزارت جهادكشاورزی: توسعه پروژه‌های كشت و صنعت، دادن مجوز زراعت و كشت دیم در همه نقاط كشور و احداث زهكش عامل بسیار مهمی در خشك كردن دشت‌های شور خوزستان است. برای نمونه در بین ماهشهر و هندیجان زهكش عظیمی درست شده كه عامل اصلی خشكی تالاب‌های فصلی منطقه شده است.


وزارت نفت: چنانچه رئیس سازمان حفاظت محیط‌زیست هم اعلام كردند، خشك كردن تالاب هورالعظیم عمدا توسط وزارت نفت صورت گرفته است. آیا این وزارتخانه نمی‌توانست بدون خشك‌شدن تالاب و ساخت سكو دستگاه‌های حفاری خود را به‌كار اندازد؟ وقتی در دنیا حتی نفت از عمق ده‌ها كیلومتر زیر اقیانوس استخراج می‌شود، آیا باید تالاب كم‌عمق را خشكاند و نفت استخراج كرد؟


سازمان حفاظت محیط‌زیست: این سازمان وظایف بسیار گسترده‌ای دارد. هر پروژه بزرگ عمرانی كه در كشور صورت می‌گیرد باید با تأیید این سازمان باشد؛ به‌خصوص حاكمیت و مدیریت تالاب‌های كشور در اختیار این سازمان است و درصورت استفاده از ابزارهای قانونی می‌توانست جلوی بسیاری از این فجایع را بگیرد. متأسفانه این سازمان به‌دلیل آنكه فاقد كادر كارشناسی قوی بوده و مدیران آن اغلب از بیرون سازمان بوده‌اند و تسلط كافی به شغل خود ندارند، اغلب در مقابل فشارهای دستگاه‌های بیرونی و خواست‌های نمایندگان مجلس كوتاه آمده است. نشانه این كوتاهی را در دادن مجوز ساخت جاده در حریم اكولوژیكی تالاب بسیار حساس بختگان و همچنین جزیره آشوراده در همین هفته‌های اخیر شاهد بودیم. جالب است كه در همه این موارد بدنه كارشناسی سازمان مخالف اجرای پروژه‌های اینچنینی است ولی مدیرانی كه در سازمان ریشه ندارند با آنها موافقت می‌كنند.


مدیران سیاسی و نمایندگان: در كشور ما متأسفانه نمایندگان مجلس به جای آنكه پیگیر خواسته‌های كلان كشور و قانونگذاری با توجه به منافع درازمدت كلان كشوری باشند، اغلب پیگیر مسائل محلی هستند. بسیاری از نمایندگان به دستگاه‌های اجرایی و نظارتی فشار می‌آورند كه پروژه‌هایی كه با بوق و كرنا كردن آنها امكان رأی آوری را بالا می‌برد (مانند سد‌سازی‌ و جاده‌سازی‌) پیگیری كنند. تجربه 36سال جمهوری اسلامی نشان داده است كه بایستی اصلاحاتی در این خصوص صورت گیرد تا نمایندگان بیش از آنكه دنبال مسائل منطقه‌ای باشند، مصالح كلان كشورا پیگیری كنند. این معضل در مورد همه مشاغل حكومتی كه به رأی مستقیم مردم بستگی دارد دیده می‌شود. نكته مهم دیگر در این رابطه هم تفسیر خاصی از توسعه (ناپایدار) بود كه از رئیس دولت سازندگی آن شروع شد. مثلا نطفه سد‌سازی‌ با تأكید بر سدهای مرزی توسط دولت سازندگی گذاشته شد و دولت‌های بعدی بدون آنكه آن‌را را مورد كنكاش قرار دهند به‌شدت ادامه یافت. معمولا این مگا پروژه‌ها در كوتاه‌مدت ارزش تبلیغاتی بالایی دارند.


متخصصان، استادان دانشگاه و محققان كشور: اجرا و طراحی همه پروژه‌ها همیشه با امضای مهندسان، محققان و استادانی است كه یا در ارزیابی زیست‌محیطی و یا در طراحی فنی و اجرایی آنها نقش داشته‌اند. متأسفانه جاذبه‌های مادی این پروژه‌ها و مشكلات تورم همیشه انگیزه بالایی بوده كه با چشم‌پوشی از آثار مخرب این پروژه‌ها، نان خود را آجر نكنند. آیا ساخت سد عظیمی مانند گتوند بدون پشتوانه فنی و تخصصی متخصصان امكان‌پذیر بود؟
راه چاره چیست؟دولت چاره‌ای ندارد جز اینكه دست به جراحی بزرگ مدیریتی و توسعه‌ای بزند. اتفاقا الان كه درآمدهای نفتی به حداقل رسیده است و ما هم وظیفه داریم اقتصاد مقاومتی و رهایی از نفت را سر لوحه برنامه‌ریزی‌های كشور قرار دهیم، باید با توقف كامل پروژه‌های عمرانی مخرب (در راس آن سدسازی، انتقال آب و جاده‌سازی‌) و ارتقای سازمان محیط‌زیست به‌عنوان یك وزارتخانه مقتدر، توسعه پایدار مبتنی بر حفظ محیط‌زیست و توانمندیهای اكولوژیكی كشور را در اولویت برنامه‌های آتی كشور قرار دهیم.


حسین آخانی، عضو هیأت علمی دانشگاه تهران: ایشان از سال 65مشغول مطالعه اكولوژی شوره‌زارهای ایران است. با وجود آنكه با چشم خود شاهد مرگ تدریجی این اكوسیستم‌ها بود، نظرات خود را فقط در چند رسانه و مقاله علمی و سر كلاس منتتشر كرد. او هرگز تلاش نكرد خود را دوست مسئولین جلوه دهد، تا شاید به حرف‌هایش گوش كنند. گناه او از همه كسانی كه در بالا ذكر شده اگر بیشتر نباشد، كمتر نیست.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha