تکدی گری
-
مدیر عامل انجمن آلزایمر: گزارش شده که از سالمندان مبتلا به آلزایمر به عنوان متکدی استفاده کرده‌اند
معصومه صالحی، مدیرعامل انجمن آلزایمر ایران اظهار کرد: ما قریب به ۱۵ هزار بیمار از بدو تأسیس انجمن پذیرفته‌ایم که برخی از این بیماران از دنیا رفته‌اند.
-
ازدواج دختر ۱۰ ساله با مرد ۵۰ ساله | فقط می‌خواستند یک نان‌خور کم شود
زن جوان که به دلیل اعتیاد و تکدی‌گری دستگیر شده بود، ریشه بدبختی‌هایش را در ازدواجی دانست که در کودکی انجام شده بود؛ ازدواج با مردی ۴۰ سال بزرگ‌تر از خودش.
-
ترفندی که از کودکان کار به سالمندان نیازمند رسید
گدایی سالمندان موجه با روزی تا ۲۰۰هزار تومان درآمد/«فردا نوه‌هایم می‌آیند، از این سوپرمارکت برام روغن می‌خری؟»
در گذشته کودکان کار از مردم درخواست می‌کردند برایشان از سوپر مارکت کیک و شیر و بیسکوییت بخرند، اما حالا هم نوع درخواست‌ها تغییر کرده است، هم سن و سال‌ها، زنان و مردان مسن درخواست‌هایشان را مطرح می‌کنند و روغن و تن ماهی و ماکارونی می‌خرند...
-
تکدی‌گری در کشور رو به رشد است
سلامت‌نیوز:یک جرم‌شناس می‌گوید: پیش مقدمه کاهش تکدی‌گری فعال شدن چرخه اقتصاد است. همچنین کار باید دارای ارزش و احترام باشد و بعد از این مرحله می‌شود به مساله متکدیان یک توجه قضایی و انتظامی کرد.
-
دستگیری گدای میلیونر در کرمان
ماموران در بازرسی از خودروی متعلق به وی مبالغی وجه نقد و ۲عدد کارت بانکی جاساز شده را کشف کردند.
-
جمع‌آوری یا حمایت
نتیجه 2دهه برخورد ضربتی با متکدیان چیست؟
در میان آسیب‌های شهری، تکدی‌گری از معضلات مهم، چه در چهره و چه در کالبد شهرهاست. این معضل از سویی از المان‌های نازیبای بصری در خیابان‌های شهر به شمار می‌رود و از سوی دیگر علامت برخی معضلات جدی‌تر اقتصادی و فرهنگی است که زیر پوست شهر جریان دارد.
-
افزایش گدایان پشت ماسک کرونا
«از تو پول نقد گرفتم اما از دیگران نمی‌گیرم. عابران پول‌ها را که داخل سبد انداختند، دستگاه پز را نشانشان می‌دهم که خیالشان از بابت کرونا هم راحت شود. به بعضی‌ها هم در صفحه مجازی‌ام، شماره کارت داده‌ام، نذری داشته باشند به حسابم می‌ریزند! قبل از کرونا بعضی روزها تا ۵۰۰ هزار تومن هم درآمد داشتم اما حالا به زور به ۲۰۰ هزار می‌رسد. مردم رغبت نمی‌کنند، پول نقد با خودشان بیاورند.»
-
چرا این جا فقط و صرفا یک سقف است؟
روایتی تلخ از یک شب زندگی در گرمخانه بانوان
پاهایم زیر پتویی که با بحث و کشمکش غنیمت گرفته‌ام، یخ زده، با احتیاط کمی جابه جا می‌شوم تا بدون اینکه مهین از تخت یک‌نفره‌ای که با هم روی آن خوابیده‌ایم، سقوط کند.