به گزارش سلامت نیوز به نقل از شرق، زندگی با ناتوانی جسمی سخت و رنجآور است و سختتر و رنجآورتر میشود وقتی که فرد معلول با تمام تلاشی که برای زندگی اجتماعی میکند، شکست میخورد و درمییابد که جامعه نیازهای اولیه او را هم در نظر ندارد و برای سادهترشدن مسئله، سعی در حذفش دارد.
فردی که دچار نقص فیزیکی است هرچقدر هم که تلاش کند انسان مستقلی باشد، لاجرم برای زندگی روزمره به کمک دیگران نیاز دارد و این نیازها شامل زیرساختهای لازم شهری نیز میشود. اگر یک فرد معلول که با وسایل کمکی مثل عصا یا صندلی چرخدار حرکت میکند بخواهد برای سادهترین کارها از خانه خارج شود، اولین معضلی که با آن روبهرو میشود پیادهروهای غیرهمسطح، پر از مانع و غیراستاندارد است.
اگر بخواهد از وسیله نقلیه شخصی خودش استفاده کند که مراحل سخت دریافت گواهینامه و دریافت پلاک مخصوص معلولین را باید طی کند که در این صورت هم با معضل پیداکردن جای پارک مناسب روبهروست. اگر هم از تاکسی اینترنتی استفاده کند، هزینه بالایی باید در نظر بگیرد. حالا اگر این شخص خودش را به ایستگاه مترو برساند آیا برایش تسهیلاتی در نظر گرفته شده است؟ امکاناتی از قبیل آسانسور یا واگن مخصوص که در شلوغی و ازدحام جمعیت جای امن و مطمئنی برای نشستن داشته باشد؟ اصلا در رفتوآمدهای روزانهمان با مترو چند نفر را میبینیم که با ویلچر یا واکر سوار قطارهای مترو شوند؟ از دیگر مشکلات معلولین برای حضور در جامعه پلهها و ساختمانهایی است که فاقد آسانسور یا بالابر یا سطح شیبدار هستند؛ چون همه چیز برای افراد سالم طراحی شده و اگر هم قانونی وجود داشته باشد، راههای دورزدن و نادیدهگرفتنش هم وجود دارد.
حتی اگر نخواهیم فقط به مسائل معلولین بپردازیم، در جامعه ما که جمعیت رو به پیری است، تعداد افرادی که به علت انواع مشکلات جسمی و ابتلا به انواع بیماری و آرتروزها نمیتوانند بهراحتی در سطح شهر تردد کنند زیاد شده است و باید اقداماتی برای زندگی بهتر افراد انجام بگیرد.
یک معلول برای زندگی بهتر نیاز دارد به طور مستمر تحت نظر پزشک باشد و به کاردرمانی و فیزیوتراپی برود و مانند بقیه افراد جامعه ورزشهای خاص خودش را انجام دهد که تمام اینها هزینهبر است و معمولا شامل خدمات بیمهای نمیشود. در جامعهای که افراد سالم از بیکاری در زحمتاند، معلولین چه کار و درآمدی میتوانند داشته باشند؟ خانواده با سطح درآمد متوسط هم هرچقدر همراه و همدل باشد، تا کی میتواند از پس هزینهها برآید؟
یک معلول احتیاج دارد با مردم معاشرت کند. احتیاج دارد با همه افراد و اقشار جامعه رابطه برقرار کند. آیا جامعه آموزش دیده است که چطور با یک نفر با نیازهای خاص برخورد کند؟ آیا در مدارس، کودکان معلول در کنار افراد عادی تحصیل میکنند که از کودکی به همزیستی کنار هم عادت کنند؟ یا برای ناشنوایان مدرسه جدا تأسیس کردهایم و برای نابینایان مدرسه جدا. و اگر جایی با فرد ناشنوا یا نابینا مواجه شویم دست و پایمان را گم میکنیم و بلد نیستیم با آنها ارتباط برقرار کنیم و چون در کنار این افراد زندگی نکردهایم و شناخت نداریم، گاه دلسوزی و ترحم بیجا میکنیم یا مورد تمسخر و نیشخند قرارشان میدهیم.
آیا در مدارس اطرافمان هیچ وقت دیدهایم که غیر از بچههای عادی، کسی با نیازهای ویژه هم تردد کند؟ در این میان افراد دچار معلولیتهای ذهنی هم هستند که فراموششدهترین هستند و خانوادههای این افراد که از همه نظر فشار زیادی را تحمل میکنند، بدون اینکه هیچکس یادی از آنها بکند. سادهترین راه در مواجهه با معلولین، نادیدهگرفتن نیازهایشان است که باعث میشود فرد معلول هرچقدر هم که خودش و خانوادهاش برای زندگی بهتر و حضور در جامعه تلاش کنند، خسته شود و خود را از حضور در اجتماع محروم کند. زندگی با معلولیت سخت و رنجآور است، اما زندگی در انزوا سختتر، رنجآورتر و تلختر.
نظر شما