به گزارش سلامت نیوز به نقل از ایران، ندیده و نشناخته پا درون خانهای میگذارد که نمیداند اهالی آن چگونه آدمهایی هستند؛ چارهای ندارد، باید توکل کند تا شاید صاحبخانه فردی مهربان باشد و جدای از نظافت، کارهای سنگینی را که هیچ رقم از جسم و جان نحیفش برنمیآید، طلب نکند. همین چند وقت پیش به خاطر اُرد یکی از صاحبخانهها برای جابهجا کردن یک کمد بسیار سنگین، دچار کمر درد شدیدی شده و چند روز در خانه افتاده بود.
گرچه ماهیت کارش ماه و روز خاصی ندارد، اما با نزدیک شدن به اسفندماه زنگ تلفنش بیش از ماههای دیگر به صدا در میآید. بعد از پایان کار نظافت و دریافت حقالزحمه با تمام خستگی که بر جسم و جانش رسوب کرده راهی منزل میشود. راهی شدن، گاهی با رضایت و لبخند همراه است و گاهی با برخوردهای تحقیرآمیز آدمهای نوکیسه که حتی از پرداخت تمام و کمال پولی که حقش است نیز امتناع میکنند.
امروز از زنانی صحبت میکنیم که شرافتمندانه از بنیه جسمی خود میگذرند، تا دستشان را جلوی دیگری دراز نکنند. عموماً هم بیمه و سختی کار ندارند و شاید حتی ندانند، قانون چگونه میتواند از آنها حمایت کند.
طبق گزارش مرکز آمار ایران، در سال 1402 بیش از 55 درصد کارگران خدماتی در مشاغل غیررسمی کار میکنند؛ یعنی شغلهایی که کارگاه، زمان و کارفرمای مشخصی ندارد. در این جامعه آماری، بانوان سهم بزرگی دارند که غالباً در کسبوکارهای خانگی مشغول هستند یا کارهای خدماتی همچون نظافت در منازل و بعضاً شرکتها را انجام میدهند یا اینکه در مترو و خیابانها دستفروشی میکنند. پس فضای بزرگی از اشتغالهای غیررسمی به بانوان اختصاص دارد و مشکلات فراوان آن را هم به دوش میکشند.
جسمی که در جوانی فرسوده شد
اولین بار با هزاران دلهره و تردید وارد خانهای شد که نمیدانست چه چیزی در انتظارش است، پشت در منزل که رفت با دستانی لرزان زنگ را به صدا درآورد؛ درست 15 سال قبل. اکنون تعداد مشتریان زیاد شده به طوری که از دوماه مانده به ایام خانهتکانی عید، وقت میگیرند.
سمیرا خانم اکنون در آستانه 38 سالگی قرار دارد و تنها نانآور خانه است. او میگوید: «همسرم مریض است و توان کار ندارد. برای گذران زندگی سه نفره باید دست به کار میشدم، اما تحصیلات خاصی نداشتم، به همین دلیل برای کار به خانههای مردم میروم. برای هر ساعت کار، 100 هزار تومان دریافت میکنم اما هر ساعتی که میگذرد، ذره ذره جانم از بدن میرود و بیشتر از 8 ساعت هم دیگر توان تکان دادن دستم را هم ندارم. روزهای اول میتوانستم ساعات بیشتری کار کنم اما با گذشت 15 سال توان بدنیام کمتر شده؛ شاید بگویید هنوز جوانی! اما باور کنید، شبها از درد جانم خواب ندارم و استخوان کمر و مچ دستم دیگر جان سابیدن وسایل منزل مردم را ندارد.»
پرسیدم چرا شغلت را عوض نمیکنی؟ میگوید: «تنها کاری که طی این سالها میتوانستم انجام دهم که درآمد روزانه خوبی داشته باشد، همین کار نظافت است. یک بار خواستم در کارخانهای مشغول شوم اما بعد از 10 روز حال همسرم بد شد و پساندازی هم برای درمانش نداشتیم از طرفی تا ماه کامل نمیشد، خبری هم از حقوق نبود. به همین دلیل کار در کارخانه را رها کردم و دوباره به کار نظافت منازل پرداختم، با این کار حداقل نان شبم تضمین میشد. میدانم افرادی مثل من آینده کاری ندارند، اما شما بگو چه کار کنم؟!»
آینده خاموش زنان در مشاغل نظافتی
سمیه گلپور، رئیس کانون عالی انجمنهای صنفی و کارگران کشور با اشاره به چالشهای پیشروی بانوان کارگر در بخش خدمات میگوید: «اشتغال بانوان در حرفههای دامداری، تولیدی، صنایع، کشاورزی، خدمات و حوزههای مختلف برهیچ کس پوشیده نیست و سیاستگذاران حوزه اشتغال بر حضور پررنگ زنان شاغل واقف هستند، اما در فضای احصا و جمعآوری اطلاعات، آمار دقیقی از زنان شاغل وجود ندارد.
به طور کلی آمارهایی که در فضای رسمی منتشر میشود، بر پایه بیمهپردازی اجتماعی بوده، در صورتی که بسیاری از بانوان شاغل، فاقد پوشش بیمهای هستند و این امر سبب شده در آمارها شمارش نشوند. به عنوان مثال خانمهایی که در حوزه خدمات نظافتی فعالیت میکنند، اکنون که در اسفندماه قرار داریم بازار کارشان بسیار پر جنب و جوش شده است اما به خاطر پوشش بیمه نداشتن، هیچ آیندهای از لحاظ بازنشستگی و دریافت مستمری برایشان دیده نمیشود؛ حال اینکه این افراد، همواره با خطرها و آسیبهای بسیاری روبه رو هستند. اگر دچار حادثه ناشی از کار شوند، نمیتوانند از مزایای بیمه اجتماعی جهت جبران خسارتهای حادثه، همچون پرداخت دیه و سایر موارد استفاده کنند و این در حالی رقم میخورد که اکثراً در معرض مواد شوینده و شیمیایی هستند و وسایلی را جابه جا میکنند که از توان بدنی آنها خارج است.»
گلپور به خطرات ناشی از ناامنی اشتغال در منازل هم اشاره کرد و گفت: «فارغ از سختی کار خدماتی، امنیت یکی از مهمترین دغدغهها برای این بانوان است؛ چرا که نمیدانند چه افرادی در خانهای که برای کار دعوت میشوند، زندگی میکنند و آیا از سلامت فکر و روان برخوردار هستند؟ چند سالی است شرکتهای خدماتی رواج بیشتری پیدا کردهاند اما عمدتاً نقش دلال را بازی میکنند و نمیتوان به این امید بست که معرفی از سوی این شرکتها برای کار، امنیت بانوان را تأمین میکند. بسیاری از این شرکتها خود استثمارگران جدیدی هستند که از این کارگران بهره میبرند و فقط دریافت کننده درصدی از پول هستند.
ساماندهی این افراد کار سختی برای مجموعههای ذیصلاح این حوزه نیست اما به علت نادیده گرفته شدن، این گام هم هنوز برداشته نشده است و شاهد فرسایش جسمی بانوان کارگری هستیم که با 40 سال سن دچار انواع و اقسام بیماریهای جسمی شدهاند و دیگر نمیتوانند همچون گذشته نانآور خانواده باشند.»
شاید فکر کنید، چرا این بانوان برای کار، محیطهای امنتری همچون صنایع و کارخانجات را انتخاب نمیکنند؟ رئیس کانون عالی انجمنهای صنفی و کارگران میگوید: « دستمزدهایی که در کارخانهها پرداخت میشوند، روی عدد 7 تا 8 میلیون تومان برای خانمها میچرخد و عمده بانوان کارگر در بخش خدمات منزل سرپرست خانوار هستند که این مبالغ نمیتواند کفاف هزینههای جاری زندگیشان را بدهد. مشاغل خدماتی مختص بانوان نیستند و آقایان هم دراین زمینه فعالیت میکنند، اما نوع نگاه کارفرمایان در این شغل استثمارگرایانه است چرا که این نوع کار از لحاظ جسمی بسیار سنگین و فرسایشی است و نه بیمه دارد و نه بازنشستگی. هنگامی که فردی در شغلی بیمه نباشد، یعنی از تسهیلاتی همچون درمان،از کارافتادگی، بیمه بیکاری و... محروم خواهد بود.»
ضرورت آموزش برای ارتقای شغلی بانوان کارگر
باوجود داشتن زنانی هنرمند، دانشمند و اجتماعی با طرزتفکرهای خوب اقتصادی که دارای تحصیلات در سطوح مختلف هستند؛ متأسفانه هنوز هیچ تشکل بزرگ کارگری در حوزه زنان ایجاد نشده که بتواند مشکلات جامعه کارگری بانوان را راهبری و در بخشهایی مطالبهگری کنند.
این فعال کارگری میگوید: «اکنون وقت آن رسیده است که زنان کارگر همت کنند، در فضای مناسب مطالبهگری کرده و مشکلات را به گوش مسئولان برسانند. نه اینکه فقط رسانهها سالی یک بار در اسفندماه به موضوع زنان کارگر خدماتی و مشکلاتشان بپردازند.
این درحالی رقم میخورد که میتوان با گسترش شبکههای تولیدی صنایع دستی و بهرهمندی از این بانوان در اینگونه کارها مشکلات را کمتر کرد و گامی بلند برای گسترش توانمندی زنان در بخش مختلف و ازجمله صادرات صنایعدستی ایران به کشورهای دیگر برداشت.»
نظر شما