روز گذشته نشست خبری دکتر مسعود پزشکیان نامزد انتخابات 1403 برگزار شد که بخش هایی از گزارش این نشست خبری را می خوانید:
*در این نشست در خصوص عدالت خواهی پرسیده شد: تصویری که از دکتر مسعود پزشکیان در سطح سیاسی و رسانهها بازنمایی میشود و به نظر میرسد با توجه به صراحت و صداقتی که مخاطب از شما دریافت میکند، برای انتقال آن به جامعه هم چندان کار دشواری پیش رو ندارید، یک چهره ضدفساد، سالم و عدالتخواه است. اما در سطح نخبگان، مفهوم «عدالت» و عدالتخواهی محل بحث جدی نظری است و به خاطرعدم تعینی که دارد و سوابق تاریخی که از ساختارها و دولتهای مدعی عدالت وجود دارد، همواره در خطر مصادره از سوی دو گفتمان اقتدارگرایی و پوپولیسم بوده است.
در سطح عمل سیاسی نیز، این انگاره وجود دارد که جامعه از شعار عدالتخواهی شما برداشتی مبتنی بر عدالت توزیعی یا پولپاشی داشته باشد که رویکردی ضدتوسعهای و تورمزاست. همچنین، این تصویر که شما بهعنوان چهرهای ضدفساد و عدالتخواه تلاش دارید مدل احمدینژاد را در انتخابات ۱۳۸۴ علیه هاشمیرفسنجانی، اینبار مثلاً در مقابل محمدباقر قالیباف تکرار کنید که این هم، حواشی خاص خود را در پی خواهد داشت. براین اساس، میخواهم بدانم عدالت مدنظر مسعود پزشکیان چیست؟ آیا تعریف شفافی از آن دارد یا صرفاً شعاری کلی را طرح میکند؟
پزشکیان: عدالت مسئله بسیار شفافی است. این جمله را وقتی وزیر بهداشت و درمان در دولت آقای خاتمی بودم، درباره «عدالت در سلامت» عنوان کردم و معتقدم در هر حوزهای این موضوع صدق میکند. حضرت علی در نامه به مالک اشتر خدا و مردم را در یک طرف قرار میدهد. در این نامه حضرت علی به مالک میگوید: «مِنْ نَفْسِکَ، وَ مِنْ خَاصَّةِ أَهْلِکَ، وَ مَنْ لَکَ فِیهِ هَوًی مِنْ رَعِیَّتِکَ» (یعنی هر آنچه را که برای قوم و خویش یا جریان و حزب خود میخواهید برای خدا و مردم هم همان را بخواهید). زمانی که وزیر بهداشت و درمان بودم بحثمان این بود که دولت، مجلس و قوه قضائیه برای خودشان سفرهای پهن کردهاند ولی به مردم میگویند «ندارم»، اگر ندارند، خودشان هم سر همان سفرهی نداشته بنشینید.
حضرت علی در ادامه میفرمایند: «فَإِنَّکَ إِلاَّ تَفْعَلْ تَظْلِمْ» (یعنی اگر چنین رفتار نکنی، مرتکب ظلم شدهای). «وَ مَنْ ظَلَمَ عِبَادَ اللهِ کَانَ اللهُ خَصْمَهُ دُونَ عِبَادِهِ» (به این معنا که هر کس به بندگان خدا ظلم کند، علاوه براینکه بندگان خدا با او دشمن میشوند، خداوند هم با آنها دشمن میشود). در ادامه این نامه آمده است: «وَ لَیْسَ شَیْءٌ أَدْعَی إِلَی تَغْیِیرِ نِعْمَةِ اللهِ وَ تَعْجِیلِ نِقْمَتِهِ مِنْ إِقَامَة عَلَی ظُلْم» (یعنی هیچ مسئلهای باعث نمیشود که عذاب خداوند به سرعت نازل شود مگر اینکه جامعه، حکومت یا مردمی بر ظلم بایستند). از طرف دیگر میگوید: «أَدْحَضَ حُجَّتَهُ» (یعنی دلیل و برهان را هم از تو میگیرد).
من آن زمان گفتم که این موضوعات در رابطه با حوزه بهداشت و درمان که دولت مرتکب خلاف میشود هم معنی میدهد. مجلس و قوه قضائیه هم خلاف میکنند. سلامت حق مردم است.در رابطه با سلامت مردم نمی شود مثل بازار برخورد کرد. باید حق افراد بیپول و فقیر را داد. آیا حاکمیت نباید مشکل فردی که پول ندارد و در خیابان تصادف کرده یا مادری که پول ندارد اما فرزندش روی دستانش در حال مرگ است را رفع کند؟ حاکم باید مشکلات افراد را حل کند. کاری ندارم که حاکمیت پول دارد یا نه؛ اما اگر ندارد، نه برای خودش داشته باشد و نه برای مردم. اگر هم پول دارد باید برای همه داشته باشد. باید براساس عدالت اقدام کرد.
این سخنان در خصوص حوزه آموزش هم صدق میکند. آموزش حق همه مردم است. چرا کیفیت مدارسی که برای دولت و افراد فقیر است را افزایش نمیدهند؟ چرا اصلاحات لازم را در این مدارس انجام نمیدهند این موارد که در اختیار دولت است. در این کشور هرکس که پول و ارتباط دارد، فرزندان خود را به مدارس آنچنانی میبرد. ۷۰ درصد از دانشآموزانی که در مدارس عادی درس میخوانند پایشان به دانشگاه نمیرسد؛ زیرا این مدارس فاقد امکانات هستند. چرا برای چنین مدارسی امکانات لازم فراهم نمیشود؟
این به معنای بیعدالتی است. این مسئله درباره مشاغل و استخدامها و بهکارگیری نیروها در دولت و دستگاههای مختلف هم صدق میکند. به این معنا که من دوست، قوم یا اعضای حزب خود را استخدام میکنم، اما دیگران را استخدام نمیکنم. همه اینها مصادیق بیعدالتی است.
به نظر من، همه دعوا برسر دو واژه «عدالت» و «حق» است. تمام اعتراضات و تشنجها از همین بیعدالتی شکل میگیرد. وقتی حق افراد خورده شود، معترض میشوند. نمیتوان حق فردی را خورد و به او گفت سکوت کن. اگر این موضوع را متوجه شویم و در جامعه پیاده کنیم، میتوانیم مشکلات را جمع کنیم.
در زمان وزارتم عدهای از کارمندان جلوی وزارتخانه داشتند فریاد میزدند. ماموران حراست هم سعی میکردند صداها را خفه کنند. علت را جویا شدم، گفتند این افراد به دلیلعدم پرداخت حقوقشان اعتصاب کردهاند. پرسیدم چرا حقوقشان پرداخت نشده است؟ چرا با این افراد برخورد میکنید؟ من حقوقشان را ندادهام به جای اینکه من را محاکمه کنید، چرا این افراد محاکمه میشوند؟
اگر یکی دو ماه به من پول ندهند، برایم مهم نیست زیرا از جای دیگری درآمد دارم و مشکل ندارم؛ اما کارمندان دولت اگر یک ماه حقوقشان پرداخت نشود، نمیتوانند معاش خانوادههایشان را تامین کنند. من باید پاسخگوی این افراد باشم. آیا در چنین شرایطی باید این افراد معترض را اخراج کرد، به این دلیل که من نتوانستم حقوق آنها را پرداخت کنم؟ عدالت میگوید نباید فردی را که به دنبال حق خود است، اخراج کرد.
معتقدم شما بهعنوان رسانه باید حق و حقوق انسانها، طبقات و جوامع را مورد توجه قرار دهید. این مردم همانهایی هستند که ۹۸ درصدشان به جمهوری اسلامی رای دادهاند. چرا امروز شرایط چنین شده است؟ زیرا نامردیها، حقکشیها، خوردنها و بردنها را دیدهاند. امروز برخی همه اطرافیان خود را استخدام کردهاند، اما وقتی به دیگران میرسند میگویند اینها خوردهاند و بردهاند و فریاد میزنند که مسلمانی نیست.
رسالت شما و ما این است که از حق مردم دفاع کنیم و بر مبنای عدالت مدافع مردم باشیم. امروز دختر مردم، فرزند مردم در خیابان به خاطر اینکه پوشش او مطابق آنچه که ما میگوییم نیست، با آنها برخورد میشود. ما مقصر بودیم که آنها را درست آموزش ندادهایم یا آنها مقصرند؟ بهجای اینکه خودمان را بزنیم، آنها را میزنیم.
صداوسیما، مسجد، مدرسه، محله و… همه در وضعیت امروز زنان و جوانان نقش داشتهاند. مقصر ما هستیم؛ در نتیجه باید مشکل خودمان را حل کنیم. مشکل آنها ما هستیم. اگر ما را قبول ندارند، حق با آنهاست؛ زیرا نتوانستهایم مشکلشان را حل کنیم و باور، اعتقاد و منطقی را که وجود دارد، به آنها منتقل کنیم.
در عرصه بازار و اقتصاد هم این مسئله صادق است. اینکه یکی رانت اطلاعاتی دارد و دیگری فاقد چنین رانتی است، به معنای بیعدالتی است. اطلاعات باید شفاف و آزاد باشد تا همه بتوانند از آن استفاده کنند. رقابت باید آزاد باشد تا همه بتوانند مسابقه بدهند. در یک رقابت نابرابر مشخص است که چه کسی میبرد و چه کسی میبازد.
ما موظفیم که با مردم براساس حق و عدالت عمل کنیم، اما چنین نمیکنیم و مشکل هم همین است. اگر امکانات رشد و تربیت برای همه مردم فراهم شود و جلوی فعالیتشان را نگیریم، خودشان با قدرت، شغل و درآمد ایجاد میکنند.
اما وقتی نمیگذاریم عدهای آموزش ببینند و رشد کنند، از ایجاد صنعت و توسعه در برخی نقاط جلوگیری میکنیم، چنین اعتراضات و مشکلاتی هم ایجاد میشود. در همه حوزههای اقتصاد، فرهنگ، صنعت، قومیتها، زنان و… این بیعدالتی را شاهدیم. دعوا بر سر ضایع کردن حقوق افراد است. باید جلوی افرادی که حقوق سایرین را ضایع میکنند، گرفته شود.
من نمیگویم سهم کسی را زیادی بدهید، بلکه میگویم سهم مردم را درست بدهید. باید سهم بلوچستان، کردستان، خوزستان و… را درست داد. سهم جایی را ۱۰ برابر میدهند، اما به جایی دیگر هیچ سهمی نمیدهند. این ظلم است.
نظر شما