سه‌شنبه ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۲ - ۱۱:۱۳

نگاه مدیران ما توسعه روستاهاست و برای همین برنامه چندانی برای توسعه پایدار شهرها، آن‌هم بر پایه سلامت ندارند و مسائل مهم شهرسازی تنها به وزارت مسکن محول شده و وزارت بهداشت نقشی در آن ندارد، به‌عنوان مسال شهرداری تهران هرنوع مجوزی برای ساخت و ساز می‌دهد، بدون اینکه توجهی داشته باشد که این سازه‌های سیمانی و بتنی، تا چه اندازه برروی سلامت روح و روان شهروندان تاثیر منفی می‌گذارد یا اینکه مجوز یا مشاوره‌ای با وزارت بهداشت و درمان که متولی این امر است، انجام نمی‌شود. دلیل این بی‌توجهی نیز ساده است. وقتی که بحرانی درک نمی‌شود، چاره‌ای هم برای درمان آن وجود نخواهد داشت. و این همان بلایی است که سر توسعه پایدار سلامت محور در کشور ما افتاده است!.

چرا تهران جای زندگی نیست؟‌

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه آرمان امروز، در ژانویه سال 2002، وزرای بهداشت کشورهای جهان در شهر ژوهانسبورگ گردهم آمدند تا مفهوم توسعه پایدار را از دیدگاه بهداشت عمومی مورد بررسی قرار دهند. این امر از نگاه آنها سه شاه‌کلید داشت: «سلامت جسم و روان»، «سلامت اجتماعی و اقتصادی»، امری که خیلی زود مشخص شد که راه درازی برای رسیدن به آن وجود دارد. دو سال پس از این نشست گزارش غم انگیز مدیر کل سازمان جهانی بهداشت نه تنها بهداشت برای همه را گواهی نمی‌داد، بلکه فاصله بین کشورهای توسعه یافته و فقیر هر لحظه افزایش می‌یافت، به نحوی که امید به زندگی برای کشورهای توسعه یافته 75.2 سال است، اما برای کشورهای فقیر آفریقایی و آسیایی 49.2 سال برآورد شده بود.

گزارش WHO وضع تاسف بار همه گیری بیماری ایدز (HIV) که بیش از 60 میلیون نفر از مردم جهان را گرفتار کرده و هر سال 20 میلیون نفر را به کام، مرگ می‌فرستد، ابتلا بیش از 30 میلیون مردم جهان به بیماری سل و مرگ و میر ناشی از آن، گسترش بیمارای مالاریا، بیماری «سارس» همگی زنگ خطری برای کشورهای کمتر توسعه یافته بود. در این شرایط «توسعه پایدار» به‌عنوان مفهومی با سابقه بیش از سه دهه در ادبیات توسعه، امروزه به یک قالب فکری عمده در بسیاری از کشورها، بالاخص کشورهای در حال توسعه، بدل شده است. بر اساس تعریف کمیسیون جهانی محیط زیست و توسعه (کمیسیون برانت لند) در سال 1987، «توسعه پایدار»، عبارت است از توسعه‌ای که نیازهای کنونی را تامین می‌کند، بدون آن‌که توانایی نسل‌های آینده را در برآوردن نیازهای خود، به مخاطره بیاندازد. پایداری در عمل، معادله‌ای میان ضرورت‌های زیست محیطی و نیازهای توسعه است. از سوی دیگر، سلامت به عنوان رفاه کامل جسمانی، روحی، روانی و اجتماعی عرصه ای است که پیوند تنگاتنگی با سایر عرصه‌های سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و صنعتی و.. دارد. امروزه به خاطر پیچیده‌تر شدن ابعاد مختلف توسعه‌ای بسیاری از کشورها، تامین، حفظ و ارتقای سلامت به محوری‌ترین دغدغه و چالش‌ بر روی سیاست گذاران و شهروندان بدل شده است. یکی از شاخص‌های توسعه‌یافتگی و پیشرفت اجتماعی هر کشور، تلاش برای استقرار نظام سلامت کارآمد و اثربخش در راستای بهبود کیفیت زندگی آحاد جامعه و تامین مناسب خدمات بهداشتی و درمانی به‌صورت عادلانه و بدون تبعیض است. افزایش دسترسی و توزیع مناسب و گسترش عادلانه خدمات سلامتی در هر کشور نیاز به سیاست‌گذاری مناسب در همه سطوح جامعه دارد. ترویج رویکرد ارتقاء سلامت با هزینه اندک بیشترین اثر را روی سلامت مردم دارد و بحث بر روی شیوه زندگی، افراد را نسبت به سلامت خود حساس و در مشارکت بین بخشی نیز موثر ساخته است.

آسیب‌های اجتماعی و رکود توسعه پایدار

اما توسعه پایدار سلامت محور را می توان از منظر جامعه شناسی نیز بررسی کرد. اینکه شهرها، چالش‌های اجتماعی و فرهنگی و حتی دغدغه‌های اقتصادی چه نقشی در تضمین سلامت جامعه به‌عنوان محور توسعه پایدار دارند؟ دکتر حسین ایمانی جاجرمی‌، جامعه شناس، در گفت و گو با «آرمان امروز»، در خصوص نقش سلامت در توسعه پایدار یک جامعه می‌گوید: «اصولا سلامت عمومی یک شاخصه مهم در حوزه پایداری اجتماعی است. به بیانی اگر جامعه‌ای درگیر آسیب‌های اجتماعی یا نظام اجتماعی از هم گسیخته باشد، مسلما در مسیر توسعه پایدار خود نیز به مشکل برخواهد خورد. آسیب هایی مانند گره کور بی‌خانمان‌ها، فقر، مساله آسیب پذیری گروه های خاص، مهاجران، گروه‌های اقلیت و...

وی ادامه می دهد: البته این یک اصل جهانی است چندی قبل گزارشی را می‌خواندم که براساس آن به‌خاطر بالا رفتن هزینه‌های زندگی و تورم جهانی، دنیا و بخصوص زنان با پدیده جدیدی به نام تن فروشی برای «زنده ماندن» روبه‌رو شده است. این موضوع از آن جهت حائز اهمیت است که زنان، فقط برای آنکه «زنده» بمانند تن فروشی می کنند نه برای «زندگی کردن».

وی با تاکید براینکه هر چقدر که اوضاع اقتصادی جهان بیشتر به هم بریزد و تورم افزایش بیشتری داشته باشد، اوضاع اجتماعی نیز بیشتر به هم می‌ریزد، می‌گوید: در چنین شرایطی، جامعه به حداقل‌ها سقوط می‌کند و اتفاقا عجیبی در آن رخ می‌دهد. مثلا دزدی در جامعه افزایش پیدا می‌کند ولی کسانی که دست به سرقت می‌زنند نه فقط به هیچ عنوان ناراحت نیستند، که به آن افتخار هم می‌کنند چون معتقدند حق خود را از مدیران و افراد نالایق گرفته‌اند!. بدین ترتیب برای توسعه پایدار سلامت محوری که تضمین کننده سلامت روح و جسم و روان جامعه باشد، باید ابتدا فکری برای حل مشکلات اقتصادی و کاهش آسیب‌های اجتماعی کرد تا در گام‌های بعدی بتوانیم به توسعه پایدار در این حوزه که می تواند کشور ما را از کشوری در حال توسعه، به کشوری توسعه یافته دست پیدا کنیم.

این استاد دانشگاه با بیان اینکه در چنین جامعه‌ای سلامت اجتماعی به یک بیماری اجتماعی بدل می‌شود، می‌گوید: برای همین باید در برنامه‌ریزی های صورت گرفته دقت زیادی بکنیم تا مبادا تاب‌آوری اجتماعی را از دست بدهیم. چراکه این امر مصادف است با سقوط اجتماعی که ممکن است سال‌ها یک جامعه را درگیر خودش کند!. کوچک شدن سفره مردم، از دست دادن امید و مهاجرت از کشور زنگ‌های خطری هستند که توسعه پایدار در ایران را به شکلی جدی به خطر می‌اندازند.

توسعه پایدار و شهرها

شهرهای پایدار، محوربعدی است که جاجرمی از آن به عنوان یکی دیگر از ستون های توسعه پایدار سلامت محور یاد می‌کند، و در این‌باره می‌گوید: «زیست پذیری هر شهری یکی از مبانی مهم توسعه پایدار است. برای همین هر ساله لیستی از شهرهای «زیست پذیر» و «زیست ناپذیر» جهان را منتشر می‌شود. چراکه آینده بشری، درگرو آینده شهری است. حتی نحوه ساخت و سازها و شهرهای نیز از آن جهت که می تواند تضمین کننده آرامش و سلامت روح و روان شهروندان باشد نیز در این میان بسیار موثر است. برای همین در بسیاری از شهرهای توسعه یافته جهان وزارت بهداشت آن کشور یکی از منابعی است که باید پای پروانه ساخت یک ملک را امضاء و تایید کند. رویه ای که باید در کشور ما نیز پیگیری شود. حالا شما تصور کنید که در سال 2022، تهران دهمین شهر زیست ناپذیر جهان بوده و دمشق، سوریه اولین!. همچنین در شهرهای زیست پذیر جهان، وین اتریش و کپنهاگ دانمارک در راه نخست قرار دارند.

این جامعه شناس با طرح این موضوع که هم اینک نگاه حاکم در ایران از سوی وزارتخانه ها و شهرداری ها، نگاهی ضد شهری و زیست ناپذیر است، می‌گوید: «در واقع نگاه مدیران ما توسعه روستاهاست و برای همین برنامه چندانی برای توسعه پایدار شهرها، آن‌هم بر پایه سلامت ندارند و مسائل مهم شهرسازی تنها به وزارت مسکن محول شده و وزارت بهداشت نقشی در آن ندارد، به‌عنوان مسال شهرداری تهران هرنوع مجوزی برای ساخت و ساز می‌دهد، بدون اینکه توجهی داشته باشد که این سازه‌های سیمانی و بتنی، تا چه اندازه برروی سلامت روح و روان شهروندان تاثیر منفی می‌گذارد یا اینکه مجوز یا مشاوره‌ای با وزارت بهداشت و درمان که متولی این امر است، انجام نمی‌شود. دلیل این بی‌توجهی نیز ساده است. وقتی که بحرانی درک نمی‌شود، چاره‌ای هم برای درمان آن وجود نخواهد داشت. و این همان بلایی است که سر توسعه پایدار سلامت محور در کشور ما افتاده است!.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha