به گزارش سلامت نیوز به نقل از نیویورک تایمز، ماه گذشته، من دختر 5 ساله ام را به جشن تولد بهترین دوستش بردم. یک محیط سرگرم کننده، موسیقی پرشکوه و 20 کودک کوچک در حال رقصیدن بودند و سپس دخترم بود که وحشت زده پشت یک گیاه در گوشه اتاق پشتی قایم شده بود.
من اغلب می بینم که دخترم پشت اشیای بی جان پنهان شده است و نمی دانم چه کار کنم یا نگران باشم. آیا بد است که زمان زیادی طول می کشد تا به موقعیت هایی که افراد زیادی را درگیر می کند عادت کند؟ آیا باید متاسف شوم که بعد از اینکه او را به دوستان بزرگسال معرفی کردم مانند یک نینجا فرار می کند؟ چه کاری باید انجام دهم و چه کاری انجام ندهم تا به او کمک کنم در دنیایی که انتظار دارد همه دوستانه و آماده صحبت کردن باشند، رشد کند؟ برای دریافت پاسخ به تعدادی روانشناس مراجعه کردم و این چیزی است که یاد گرفتم.
درک کنید که کمرویی چیست
مردم گاهی اوقات از کلمات «خجالتی»، «مضطرب اجتماعی» و «درونگرا» به جای یکدیگر استفاده می کنند، اما معنای همه آنها متفاوت است. اگر کودک شما خجالتی است، ممکن است در موقعیت های اجتماعی احساس ناخوشایندی یا عصبی کند، زیرا از قضاوت منفی می ترسد؛ او نگران است که طرد یا تحقیر شود. از سوی دیگر، اضطراب اجتماعی این یک اختلال قابل تشخیص است که با ترس از تماشا و قضاوت شدن توسط دیگران مشخص می شود و آنقدر شدید و مداوم است که زندگی روزمره را مختل می کند.
کودکان خجالتی ممکن است در انتقال به مدرسه جدید مشکل داشته باشند و ممکن است چند هفته یا حتی چند ماه طول بکشد تا احساس آرامش کنند. بچه های مضطرب اجتماعی ممکن است هرگز به آن نقطه نرسند و اصلاً از رفتن به مدرسه امتناع کنند.
و سپس درونگرایی وجود دارد که ربطی به کمرویی یا اضطراب اجتماعی ندارد. این نشان دهنده ترجیح فرد برای تنها بودن یا شرکت در گروه های کوچک است، بر اساس آنچه که نیازهای آنها را برآورده می کند و به آنها انرژی می دهد. یک درون گرا عاشق زمان تنهایی و سکوت است، در حالی که یک برون گرا ترجیح می دهد با دیگران وقت بگذراند و در موقعیت های تحریک کننده قرار بگیرد. سوزان کین در کتاب خود با عنوان «آرام» توضیح داد که «درونگراها و برونگراها در سطح تحریک بیرونی که برای عملکرد خوب به آنها نیاز دارند متفاوت هستند. درونگراها با تحریک کمتر احساس «بهتری» دارند، مانند زمانی که با یک دوست صمیمی زمان می گذرانند، جدول کلمات متقاطع را حل می کنند یا کتاب می خوانند. برونگراها از فعالیتهایی مانند ملاقات با افراد جدید، اسکی در مسیرهای لغزنده و بالا بردن صدای استریو لذت میبرند.»
من خودم و دخترم را هم خجالتی و هم درونگرا میدانم، اما مردم میتوانند خجالتی و برونگرا، غیرخجالتی و درونگرا و غیرخجالتی و برونگرا باشند. ویژگیهای خجالتی و درونگرایی نیز در یک طیف قرار دارد، بنابراین یک فرد میتواند کمی خجالتی یا نسبتاً خجالتی باشد یا خجالتی باشد.
به یاد داشته باشید که کمرویی یک ویژگی ثابت نیست
خجالتی بودن نیز یک ویژگی ثابت نیست. در واقع، بچهها معمولاً با گذشت زمان کمتر خجالتی میشوند، زیرا مهارتهایی را که برای مدیریت موقعیتهای اجتماعی نیاز دارند، یاد میگیرند. ونسا لوبو، دکترای روانشناسی در این باره گفت: «ما نمیخواهیم بچهها را در سالهای پیشدبستانی محدود یا مجبور کنیم – «آنها خجالتی یا اهل رفتار خواهند بود» – زیرا هنوز تغییرات زیادی وجود دارد که میتواند برای آنها اتفاق بیفتد.
وقتی او یک کودک نوپا بود، کودک 8 ساله من به من می چسبید و در مهدکودک فریاد بلندی می زد اما تابستان گذشته، وقتی او را در یک کمپ شبانه جدید گذاشتم ، قبل از اینکه برای یافتن دوستان جدید دست و پا بزند، به سختی خداحافظی کرد. دکتر کورالی پرز ادگار، روانشناس که در دانشگاه پن استیت درباره کمرویی مطالعه می کند، گفت: «آنها یاد می گیرند که سازگار شوند. برای اکثریت قریب به اتفاق بچههای خجالتی، «شما به برنامههای درسی، کتابهای کار یا مراجعه به درمانگر نیاز ندارید، زندگی روزمرهتان را انجام دهید، و برای بیشتر بچهها همین کافی است».
خجالتی بودن یک نقطه ضعف نیست
جامعه ما یک سوگیری فرهنگی نسبت به برون گرایی دارد: ما بخاطر همبستگی با یکدیگر جشن می گیریم و اغلب در مقابل کسانی که ترجیح می دهند خود را حفظ کنند، اخم می کنیم. دکتر پرز ادگار گفت: « هرگز پدر و مادری نزد من نیامده که بگوید: "من نگران مری هستم، او دوستان زیادی دارد، او بسیار اجتماعی است"؛ چرا که این یک مشکل محسوب نمی شود.»
با این حال والدین اغلب خجالتی بودن فرزندان خود را یک نقص شخصیتی می دانند و نباید این کار را انجام دهند. دکتر پرز ادگار گفت: "کمرویی چیز بدی نیست، این یک واکنش طبیعی به عدم اطمینان یا تازگی است و در بیشتر موارد واقعا خوب است.» وقتی به یک مهمانی شام میرسید، احتمالاً اتاق را برانداز میکنید تا انرژی و اینکه چه کسی آنجاست را بررسی کنید. این دقیقاً همان کاری است که بچه های خجالتی وقتی به یک جشن تولد یا کلاس جدید ژیمناستیک می رسند انجام می دهند. آنها به شما نزدیک می شوند و در عین حال حسی از اتاق و آنچه از آنها انتظار می رود دریافت می کنند. از آنجایی که آنها تمایل دارند قبل از پاسخ دادن به محیط اطراف خود را درک کنند، بچه های خجالتی اغلب مراقب هستند و در عین حال همچنین می توانند بسیار همدل و دلسوز باشند. برخی تحقیقات نشان می دهد به عنوان مثال، معلمان تصور می کنند که بچه های خجالتی در ابتدای دبستان دارای کنترل بیشتری هستند و همکاری بیشتری دارند.
کودک خجالتی خود را نوازش نکنید
در حالی که خجالتی بودن طبیعی است و جای نگرانی نیست، برخی از استراتژی های تحقیقاتی برای کمک به کودک خجالتی شما برای غلبه بر ترس هایش وجود دارد. یکی از کارهایی که والدین نباید انجام دهند این است که بچه های خجالتی خود را تشویق کنند و از آنها در برابر موقعیت های چالش برانگیز محافظت کنند.
اگر کودک 3 ساله شما حاضر نشد به بچه های دیگر در اولین کلاس باله خود بپیوندد، با این جمله «اوه عزیزم، خیلی متاسفم، ما دیگر به اینجا نمی آییم» به رفتار او پاسخ ندهید و سپس او را از کلاس دور کنید. چرا که انجام این کار این پیام را میفرستد که فرزند شما حق داشته است که بترسد( که کلاسهای باله به طور عینی آسیبزا هستند) و همچنین فرصتی برای رشد مهارتهایی که برای غلبه بر ترسهایش نیاز دارد را از او سلب میکند. در حالی که مطالعات در این زمینه کوچک هستند، مقالات متعددی پیدا شده است که نشان می دهند بچه های خجالتی وقتی پدر و مادری بیش از حد محافظ دارند وضعیت بدتری دارند.
آنها را مجبور به حضور در موقعیت های ترسناک نیز نکنید
با این حال، حالت افراطی دیگر می تواند به همان اندازه بد باشد - شما نمی خواهید چشمان خود را بچرخانید و کودک وحشت زده خود را بین انبوهی از پیش دبستانی های ناشناس سوق دهید، زیرا انجام این کار فقط باعث ناراحتی و غلبه بیشتر او م شده و باعث وحشت بیشتر او می شود. تحقیقات انجام شده این نوع پاسخ های غیر حساس را با افزایش خطر اضطراب در کودکان مرتبط دانسته است.
بنابراین، در حالت ایدهآل، شما میخواهید احساسات فرزندتان را بپذیرید و از او حمایت کنید، اما او را تشویق کنید تا گامهایی رو به جلو بردارد. دکتر پرز-ادگار گفت: «این امر پیروی از راهنمایی های کودک است و به آنها اجازه می دهد تا با سرعت خود پیش بروند، اما در عین حال، اطمینان حاصل کنیم که واقعاً به راه خود ادامه می دهند.»
همچنین در نظر بگیرید که سرعت پیشر کلمه ای به کودک دیگر بگوید، اما همچنان، به طور دورهای، پای شما را بگیرد. اما در تاریخ سوم بازی، او ممکن است مشغول بازی شود.
سناریوهای بالقوه استرس زا را قبل از وقوع تمرین کنید
بچههای خجالتی معمولاً نسبت به راه رفتن و صحبت کردن در موقعیتهای اعصاب خردکن و استرس زا تجربه ی قبلی دارند، بنابراین میدانند وقتی در موقعیتهای استرس زا هستند، چه انتظاری داشته باشند و چگونه رفتار کنند. ایلین کندی مور، دکترای روانشناس مستقر در نیوجرسی، توضیح داد:«دانستن اینکه چه کاری باید انجام دهید، شرایط را برای کودک بسیار آسان تر می کند تا با آن کنار بیاید.
برای مثال، دکتر کندی مور گفت، من میتوانستم قبل از ورود به جشن تولد به دخترم نقشه حمله بدهم: اول، شاید به او میگفتم انبوهی از هدایا را پیدا کند و هدیهاش را به آن اضافه کند. بعد، برای پیدا کردن دختری که تولدش است و سلام کردن به او برنامه بچیند؛ و در نهایت، به کارهایی که سایر بچهها انجام میدادند نگاه کند و اگر جالب به نظر میرسد به آن بپیوندد.»
به همین ترتیب، دکتر کندی مور پیشنهاد کرد، اگر میخواهید فرزندتان در معارفه بهتر شود، چهار مرحله احوالپرسی دوستانه را در خانه تمرین کنید.
- مرحله اول: به چشمان طرف مقابل نگاه کنید (یا اگر تماس چشمی بیش از حد شدید است وسط پیشانی او را ببینید)
- مرحله دوم: لبخند بزنید.
- مرحله سوم: سلام کنید.
- مرحله چهارم: بسته به سن فرزندتان، ممکن است بخواهید دست دادن را نیز تمرین کنید. هنوز اولین باری را که یک بزرگسال دستش را به سمت پسرم دراز کرد را به یاد دارم. او به مرد نگاه کرد که انگار یک بیگانه است و سپس به آرامی به او دست داد.
برای کمک در زمان بازی آماده باشید
همچنین، حمایتی را که در آن لحظه به فرزندتان نیاز دارد، ارائه دهید، زیرا موقعیتهای اجتماعی واقعاً میتواند برای بچههای کوچک طاقتفرسا باشد. دکتر لوبو پیشنهاد کرد شاید بگویید: «وقتی با افراد جدیدی آشنا میشویم، سلام میکنیم، اما میتوانید دست من را فشار دهید». شما می خواهید به کودکتان این پیام را بفرستید که « این پایگاه امن( حضور من) برای شما خواهم بود، من آنجا کنار شما خواهم بود و به شما کمک می کنم زیرا درک می کنم که شما عصبی هستید.» همچنین اشکالی ندارد که هر چند وقت یکبار فرزندتان را صدا کرده و از موقعیتی فرار کنید که میدانید برای او بسیار طاقتفرسا است.
مهمتر از همه، زیاد نگران آن نباشید
اگر فرزند شما یک شخص اجتماعی نیست ناراحت نشوید. بچه ها برای احساس شادی و امنیت به 8000 دوست نیاز ندارند. گاهی یک یا دو دوست خوب برای آنها کافی است. دکتر کندی مور می گوید: «راههای زیادی برای اجتماعی بودن وجود دارد، و لازم نیست همه افراد برونگرا باشند.» من می دانم که هرگز برونگرا نبوده ام و معلوم شد که دخترم نیز به مرور با آن کنار خواهد آمد.
چه زمانی نگران باشیم
اگر متوجه شدید که خجالتی بودن فرزندتان مانع از انجام فعالیت های روزانه مانند رفتن به پیش دبستانی یا بازی در زمین بازی شده است، یا اگر ترس های او بسیار شدیدتر از سایر کودکان است، بهتر است با پزشک اطفال خود یا یک کودک درمانگر مشورت کنید. ممکن است کودک شما دارای اضطراب اجتماعی باشد و از کمک و حمایت حرفه ای بهره مند شود.
- ملیندا ونر مویر، مادر دو فرزند و یک روزنامهنگار علمی است که برای اسلیت، مادر جونز، ساینتیفیک امریکن و مجله اپرا و سایر نشریات مینویسد.
نظر شما