به گزارش سلامت نیوز به نقل از فرادید از Psychology Today؛ اخیراً از سازمانهای زیادی درخواست همکاری برای آموزش جلساتِ چگونگی برقراری تعامل و ارتباطِ بهتر در محیطهای کاری داشتهام. یکی از ترسهای بسیاری از مراجعانم بعد از برداشتنِ محدودیتهای کرونا، بازگشت به محیط کار و همکاری با آدمهایی بود که آنها «سفت و چغر» توصیف میکردند.
وقتی که میخواهید با چنین آدمهایی تعامل کنید باید چند نکته مهم را در ذهن داشته باشید. در ادامه به شما ابزارهایی را معرفی میکنم که کمکتان میکند موقعیتی که دارید، بدتر نشود.
۱. برای آنکه تنش را کم کنید، کار با دکمه توقف را یاد بگیرید
اگر ما با واکنشهایمان به درگیری دامن بزنیم؛ درگیری با آدمهای سفت و سخت خیلی راحت میتواند وارد چرخه معیوب شود؛ و هرچه درگیری بالا بگیرد، ترس ما از برقراری ارتباط در آینده بیشتر میشود که میتواند دوباره ما را وارد یک چرخه معیوب کند. بنابراین، در هر موقعیتی که خشم بالا میگیرد باید مطمئن باشید که با واکنشهایتان آن را بدتر نمیکنید.
کارامدترین ابزار برای آنکه بدانید به موقعیت دامن نمیزنید، آن است که یاد بگیرید مکث کنید و مثلِ یک ناظر به احساسات و واکنشهای جسمانیِ خودتان نظارهگر باشید.
قبل از آنکه به کسی که ناراحتتان کرده است، پاسخی بدهید، به این موارد توجه کنید: بدنم چه حسی دارد؟ آیا افکارم ذهنم را مشغول کرده است؟ آیا ممکن است به سرعت در تله زبان خودم بیفتم و چیزی بگویم که بعداً خودم سرزنش شوم؟
کافی است در هر بحثی عادتِ ۵ ثانیه مکث پیشاز پاسخ را در خودتان نهادینه کنید تا از آسیب بیشتر به خودتان پیشگیری کنید.
۳. همیشه نتایج مطلوبتان را در ذهن حفظ کنید
مشکل دیگری که در تعامل با آدمهای پردردسر داریم آن است که ناراحتیمان باعث میشود که ذهنمان منحرف شود و از هدفی که به دلیلش وارد بحث شده بودیم، دور شویم. در تعامل با آدمهای سفت و سخت، خارج شدن از هدفِ اصلیِ بحث و بهانحراف کشیده شدن کلام، بسیار راحت رخ میدهد.
درعوض اگر هدفی را که دارید ـ حل یک مسئله، پیدا کردنِ پاسخِ یک پرسش، درخواستِ شفافیت بیشتر درباره موضوعی که گیجتان کرده بود، درخواستِ رسمی برای انجام کاری ـ به ذهن بسپارید، میتوانید در تمام طولِ بحث در مسیر درست باقی بمانید تا آن را محقق کنید.
۳. اگر امکانش فراهم بود قبل از برقراری تعامل تمرین کنید
آدمهای دشوار خیلی سریع میتوانند با راهانداختنِ یک بازیِ احساسی ما را از بازی بیرون بیندازند. درست مثل موسیقیدان، بازیگر یا ورزشکاری که با تمرین بیشتر شانس یک اجرای بهتر را افزایش میدهد، ما هم میتوانیم قبل از شروع بحث با آدمهای دشوار، تمرین کنیم تا با لحظات استرسآور بهتر کنار بیاییم.
از نوشتن یک مکالمه دشوار نترسید. اگر ازقبل تمرین کنید میتوانید کلماتی را به ذهن بسپارید که در شرایط دشوار به شما کمک میکنند از بدتر شدنِ موقعیت پیشگیری کنید. برای مثال استفاده از کلماتی که با ضمیر «من» شروع میشوند برای توضیحِ احساسی که دارید مفید است. برای مثال به جای آنکه بگویید «تو همیشه وظایفات را دیر تحویل میدهی!»، بگویید «وقتی ضربالاجل را رعایت نکردی استرس گرفتم، زیرا کار من در این پروژه بیشتر شد.»
۴. هیچچیزی را خیلی شخصی نگیرید
بدترین تعاملات بینفردی زمانی است که ما مسائل را خیلی شخصی میکنیم و حس میکنیم که رفتار فردِ مقابل به ما زخم زده است درحالیکه شاید آن رفتار هیچ ارتباطی با ما نداشته باشد.
حواستان به افکارتان باشد که موقعیتها را خیلی شخصی و بیدلیل فاجعهسازی نکند. مسلماً تعداد افرادی که از دوستداشتهنشدن توسطِ دیگران ناراحت و غمگین نمیشوند، کم است. اما وقتی یک فردِ مشکلدار الگوی رفتاریِ منسجم و پایداری از عملکردِ بد را در موقعیتهای مختلف و با آدمهای مختلف از خودش نشان میدهد، ما چندان نمیتوانیم روی رفتارهای او کنترلی داشته باشیم و این کار فقط میتواند نگرانیها و دردسرهای بیشتری را ایجاد کند و باعث شود که خودمان را سرزنش کنیم.
۵. قدری خودآگاهی و همدلی میتواند نتایج پرباری داشته باشد
این بحث الکن میمانَد اگر من خاطرنشان نکنم که هر یک از ما میتوانیم آن آدمِ «سفت»، «چغر» و «پردردسر» باشیم که تعامل با او سخت است. پس فکر کردن به رفتار خودتان، بهخصوص اگر الگوی تعاملاتِ مشکل را در سراسر زندگیتان مشاهده میکنید، میتواند مفید باشد.
هر رفتار، زبان بدن، لحن یا واژگانی از سوی شما ممکن است تنش را افزایش دهد و موقعیت را از آنچه که انتظار داشتید، بدتر کند. بازاندیشی و تمرکز کردن روی این موارد میتواند خودآگاهی شما را افزایش دهد و به شما کمک کند الگوهای رفتاریتان را بشناسید؛ و درنهایت، درست است که همیشه طرفِ مقابل میتواند آزاردهنده باشد، اما نشان دادن قدری همدلی میتواند مشکل را حل کند. بعضیاوقات، همان آدمهایی که بیشترین آسیب را در زندگی دیدهاند، افسرده هستند، از تروما رنج میبرند یا فقط به قدر کافی در زندگی از آنها حمایت نشده است، تبدیل به آدم بدهای قصه میشوند.
ایندرحالیست که هر کدام از ما اگر در شرایط آنها بودیم، میتوانستیم رفتاری مانند آنها (یا به مراتب بدتر) داشته باشیم!
نویسنده: Andrea Bonior Ph.D
نظر شما