سلامت نیوز:«از قول من بنویسید به عنوان یک مادر هیچوقت مسببان حادثه پلاسکو را حلال نمیکنم.» این سخنان مادر یکی از آتشنشانان جانباخته حادثه پلاسکو است، حادثهای که داغش هنوز برای خانوادههای آتشنشانان پلاسکو سرد نشده است.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه همدلی ،۳۰دی سال۹۵ از خاطر هر کسی برود از خاطر مادر رضا نظری و خانوادههایی که فرزندانشان را در حادثه پلاسکو از دست دادند، نمیرود. این خانوادهها خاکسترنشینان آتش فراموش شدهای هستند که هنوز بعد از نزدیک به چهار سال میسوزد و شعله میکشد.صبح پنجشنبه ۳۰ دی سال ۹۵ بود که خبری در شهر پیچید، «پلاسکو آتش گرفته است.» این خبر برای خانوادههای آتشنشانانی که عازم ساختمان در حال سوختن پلاسکو بودند، بیشتر از یک خبر بود، قصه مرگ و زندگی بود.
مرگ گلوی فرزندانشان را در میان دود و آتش و آهنهای گداخته میفشرد و آنان بهتزده و دستپاچه این رقص مرگ را به تماشا نشسته بودند و کاری از دستشان برنمیآمد.پلاسکو با سهلانگاری آتش گرفت، اما آتش بیتدبیری به جان آتشنشانان افتاد، ۱۶ آتشنشان یکی پس از دیگری با شعلههای آتش به زمین افتادند و برگی را به تاریخ فداکاری و جانفشانی آتشنشانان این مرز و بوم اضافه کردند. درست مثل آتشنشانانی که در روز ۷ مهر ۱۳۵۹ به پالایشگاه آبادان اعزام شدند و هرگز برنگشتند.
درروز 7 مهر 1359 وقتی که هواپیماهای عراقی به پالایشگاه آبادان حمله هوایی کرد، آتشنشانان منطقه و شهرهای اطراف برای مهار آتش به پالایشگاه رفتند که در حین عملیات خاموش کردن آتش، مجدداً هواپیماهای دشمن سر رسیدند و اقدام به بمباران پالایشگاه کردند و باعث شهادت تعداد زیادی از آتشنشانان شدند و امروز ۷ مهر برای تقدیر از آنان روز «آتشنشان» نام گرفته است.دشمن و جنگ حادثه ۷ مهر ۱۳۵۹ و شهادت آتشنشانان را رقم زد، اما بیتدبیری مسئولان امرحادثه پلاسکو را رقم زد.
از دشمنی که در جنگ است نمیتوان انتظار رافت و مهربانی و تدبیر داشت، شاید ماموریت همان کاری را داشتند که انجام دادند، اما از مسئولانی که مسئولیت مدیریت حادثه پلاسکو را در دست داشتند میتوان انتظار مدیریت و تدبیر بحران را داشت.شاید اگر آن افرادی که در روز حادثه پلاسکو مدیریت بحران را بر عهده داشتند، تدبیر به خرج میدادند و به موقع دستور عقبنشینی به نیروهای آتشنشان میدادند اکنون حادثه پلاسکو فقط به فرو ریختن یک ساختمان قدیمی خلاصه میشد نه خلق داستانی تراژیک از آتش و مرگ!
داغ پلاسکو هنوز سرد نشده
حتی اگر به دلیل گذشت زمان گرد فراموشی به حادثه پلاسکو نشسته باشد و مردم دیگر خبرهای آن حادثه را دنبال نکنند، اما این حادثه برای خانوادههایی که عزیزانشان را در این حادثه از دست دادند کهنه نشده و تازه است.
داغی که بر دل خانوادههای ۱۶ آتشنشان نشسته، به قدری سنگین است که گذشت زمان سردش نمیکند، وعدههای ماسیده مسئولان و مطالبات انجام نگرفته خانوادههای آتشنشانان نشان میدهد که این داغ حالا حالاها سرد نخواهد شد. چرا که به رغم وعدهوعیدهای فراوان هیچ اقدام و دلجویی که بتواند سنگینی این داغ جانسوز را اندکی سبکتر کند انجام نگرفته است مخصوصا اینکه بعد از گذشت نزدیک به چهار سال پرونده این حادثه مرگبار هنوز به نتیجه نهایی نرسیده است و مقصران مشخص نشدند.
حتی افرادی که به اعتقاد خانواده آتشنشانان در حادثه دخیل بوده و کوتاهی کرده است، نه تنها جوابگو نیست و مجازات نشده، بلکه در عوض ترفیع و پست جدید گرفته است.
مقصر کیست؟
مادر رضا نظری آتشنشان ۲۷ سالهای که حادثه پلاسکو به زندگیاش نقطه پایان گذاشت، بیان مطالبات خانوادههای آتشنشانان را تکرار مکرراتی میداند که بعد از چهار سال شنیده نشده است.او گفت:
«بعد از حادثه پلاسکو اتفاقات زیادی در کشور رخ داده که تکلیف پروندهاش مشخص شده و به سرانجام رسیده است، مانند پرونده قتل محمدعلی نجفی، شهردار پیشین تهران، اما تکلیف پرونده سوختن فرزندان ما هنوز تعیین تکلیف نشده است، هنوز ما نمیدانیم مقصر کیست؟ باید یقه کی را بگیریم؟ این موضوع موضوعی آزاردهنده برای خانوادههای آتشنشانان پلاسکو است.»موضوع شهید نامیدن آتشنشانان پلاسکو مطالبه دیگری است که این سه سالواندی است که خانوادههای آتشنشانان پلاسکو در هر گفتوگویی با رسانهها از آن نام بردهاند. آنان فقط این مطالبه را فریاد نکرده و به گفتوگو با رسانهها اکتفا نکرده، بلکه خود نیز برای تحقق این امر دست به کار شدهاند.
چه بسیار پلههای ادارات و نهادهایی که بالا و پایین نکردهاند، چه دالانها و راهروهای ادارات پیچ در پیچی را که طی نکرده و چه ساعتهایی طولانی که پشت در اتاق رئیس و مدیر نهادهای دخیل منتظر نماندند، بلکه بتوانند از حق فرزندانشان دفاع کنند تا آنان را نه فقط در لفظ بلکه در عمل نیز در زمره شهدا بنامند.رویا شاهوار مادر داغدیده رضا نظری در این مورد افزود:
«روزهای اول حادثه به ما گفتند بچههایتان شهید شدهاند و آنان شهید محسوب میشوند، اما وقتی پای عمل آمد گفتند بچههایتان شهید ایثار نیستند، فقط شهید خدمت هستند، شهید ایثار در جنگ با دشمن به شهادت میرسند، اما شهید خدمت در حین خدمت جانشان را از دست میدهند بنابراین سازمان متبوعشان باید مسئولیتها را تقبل کند. اما سازمان آتشنشانی نیز آنان را جانباخته و متوفی میداند و فقط در ادبیات و گفتار است که آنان را شهید مینامند.»این مادر داغدیده گفت:
«رهبر نیز بچههای ما را شهید نامیده بر روی سنگ قبرشان شهید خدمت نوشته شده است اما در حکم سازمان آتشنشانی آنان را جانباخته و متوفی نامیدهاند. وقتی هم پیگیری کردیم که چرا جانباخته نوشته شده؟ گفتند فرمانداری تهران موافقت نکرده است.»وی افزود:«اکنون مدافعان سلامت را هم شهید خدمت مینامند، اما وزیر بهداشت در حال رایزنی است که زیر نظر بنیاد شهید بروند تا از امتیازات بنیاد شهید برخوردار شود اما این امتیاز را برای آتشنشانان پلاسکو قائل نشدند مگر آتشنشانان پلاسکو چه فرقی با مدافعان سلامت دارند، پس سازمان آتشنشانی در این زمینه کاهلی کرده است. این چهار سال است این ۶خانوادهها را به این سازمان و آن سازمان پاس میدهند و نتیجهای هم ندارد. ۱۴سازمان در حادثه پلاسکو مقصر شناخته شدهاند اما چون خودشان همدست بودند هیچ کس پرونده را پیش نمیبرد.»
حلال نمیکنم
این مادر یادآور شد:«به عنوان مادر شهید رضا نظری مسببان حادثه را حلال نمیکنم، چون با خون دل بچه بزرگ کردم. بچهام مهندس مکانیک بود. بهترین مدرسهها او را فرستادم تا دانش کسب کند و به مملکتاش خدمت کند. بعد از ۹ ماه از شروع کارش در آتشنشانی او را به یک ماموریت سنگین فرستادند.
ماموریتی که نیاز به تجربه داشت، نباید او را به خاطر تحربه کماش به حریقی به آن بزرگی میبردند. فرماندهاش باید عقلاش میرسید، خودشان بیرون ساختمان نظاره میکردند و بچههای تازهکار و آموزش ندیده را فرستادند دل آتش، اکثر آتشنشانان حادثه پلاسکو تازه کار بودند، از شهید هوایی گرفته تا شهید نظری و شهید شفیعی و .... هیچی از بچه من نشان ندادند. من هنوز نمیدانم بچه من جنازه داشت یا نداشت.
همه آمدند فیلم و عکس خودشان را گرفتند و رفتند و من بعد از چهار سال ماندهام با کاسه چهکنم، چه کنم و یک سنگ قبر خالی، مادر آتشنشان شهید در آخر با بغض میگوید حتما تاکید کنید بچهام مهندس و مجرد بوده است و به دلیل مجرد بودنش هیچ چیزی به من تعلق نگرفته است. صدایش را بالاتر میبرد و میگوید بنویسید که حلال نمیکنم.»
درد مشترک خانوادههای آتشنشانان پلاسکو
درد دل مادر شهید رضا نظری درد دل تمام خانوادههای آتشنشانان حادثه پلاسکو است، همه آنان از درد مشترکی رنج میبرند که برای هم قابل درک است. برادر شهید حسین سلطانی نیز گلایههایی از جنس مادر شهید رضا نظری دارد. او نیز از مطالبات به سرانجام نرسیده گله دارد و میگوید هیچ مطالبهای تاکنون به سرانجام نرسیده است.
وی به همدلی گفت:«حالا شنیده میشود خانواده آتشنشانان میلیاردها پول گرفتهاند، کدام پول که خودمان خبر نداریم! از چه کسی؟ وقتی هنوز مقصر شناخته نشده و متهمی معلوم نشده است، باید از کی دیه گرفت؟ تاکنون فقط بیمه عمر و حوادث پرداخت شده است که در صورت بروز حادثه برای هر کسی که تحت پوشش این بیمهها باشد پرداخت میشود و نیاز به ورود مراجع خاصی نیست.»
وی افزود:«خانوادههای شهدای آتشنشان پلاسکو سه مطالبه جدی دارند که هنوز بعد از گذشت نزدیک به چهار سال شنیده نشده و برای تحقق آن اقدامی صورت نگرفته است.»اولین سوال این خانوادهها این است که به چه دلیلی پروندهای که سه ماهونیم دیگر ۴ساله میشود، دادگاه آن تشکیل نشده است؟ چرا بعد از این همه فشار هنوز اقدام درخوری برای رسیدگی به این پرونده انجام نگرفته است؟ چرا هنوز مقصر یا مقصران این حادثه مشخص نشدهاند؟ اگر نفوذی در این پرونده صورت گرفته است، اعلام کنند با خانوادهها صادق باشند. اگر مشکلی در روند پرونده است اعلام کنند. هر بار پیگیری کردیم آقای شهریاری، دادستان امور جنایی بحث کارشناسی را پیش گرفته است.
هر بار که ما برای پیگیری پرونده مراجعه کردیم، آشکار بود ما را میپیچانند. یعنی رسیدگی به همه پروندهها این قدر زمان میبرد. چگونه پرونده محمدعلی نجفی و امثالهم سریع پیش رفت؟ چگونه است پرونده آتشنشانان پلاسکو این همه زمان برده است؟»وی افزود:«بعد از این همه سال اکنون اسم تعدادی از ارگانها را آوردهاند که مقصر حادثه بودند، مانند شهرداری، شورای شهر، کمیته امداد و... این اطلاعات ناقص و بدون نتیجه چه دردی از خانواده آتشنشانان را درمان میکند.»
برادر شهید سلطانی با اشاره به وعدههای انجام نشده گفت:«دیدار با رهبری برای خانوادههای شهدای آتشنشان گذاشتند اما این دیدار اتفاق نیفتاد. خیلی هم پیگیری کردیم این دیدار صورت بگیرد، اما نشد که نشد و حالا هم که بحث کرونا پیش آمده، کاملا منتفی است.»
جانباخته و متوفی به جای عنوان شهید
میثم سلطانی با اشاره به مطالبات تحقق نیافته خانواده آتشنشانان پلاسکو افزود:«سوال و مطالبه دوم این است چرا قربانیان حادثه پلاسکو را شهید لفظی اعلام کردند؟ حالا در حکم بازنشستگی علی امینی وی را جانباخته و متوفی نامیدهاند.
در حکم داخلی سازمان آتشنشانی از شهدای پلاسکو به عنوان شهدای زنده یاد کردهاند، اما در سندهای رسمی مانند حکم بازنشستگی عنوان شهید را حذف کرده و جانباخته و متوفی مینویسند. امروز این موضوع برای شهید امینی پیش آمد چون وی در سن بازنشستگی قرار داشت؛ در آینده برای بقیه نیز به همین منوال جانباخته و متوفی مینویسند.
وقتی هم این موضوع را پیگیری کردیم، طبق معمول پاس کاری کردند. یکی تقصیر را به گردن آتشنشانی دیگری به شورای شهر و آن یکی به گردن فرمانداری و... میانداختند.»وی افزود:«خانواده شهدای پلاسکو خیلی متانت به خرج دادند وقتی بحث شهید خدمت شد و قربانیان حادثه را شهید ایثار ننامیدند، خانوادهها به امید درست شدن این موضوع متانت به خرج دادند و موقتا به عنوان شهید خدمت بسنده کردند، اما میبینیم حالا این عزیزان را شهید خدمت هم به حساب نیاوردند و آنان را متوفی و جانباخته مینامند؛ در صورتی که قربانیان حادثه منا را شهید نامگذاری کردند اما قربانیان حادثه پلاسکو متوفی و جانباخته!»
قطع حقوق مجردها
برادر شهید سلطانی در مورد مطالبه سوم گفت:«خانوادههای آتشنشانان فرزندانشان را که بابت بزرگ کردنشان زحمت زیادی کشیدند، تقدیم کردند، اما حالا با هر بهانهای قطع کردن حقوق و مزایای آنان برای خانوادههایشان انصاف نیست.
اکنون حقوق شهدای مجرد پلاسکو به خانوادههایشان با این بهانه که مجرد بودند تعلق نمیگیرد. حتی یکی از این خانوادهها برای پیگیری حقوق فرزند مجردش اقدام کرده بود. در جواب پیگیری به او گفته بودند همین که دیه گرفتی و حالا از آن میخورید، انگار حقوق گرفتید! در صورتی که دیهای پرداخت نشده اصلا مقصری شناخته نشده که دیهای پرداخت شود.
از جانب من بنویسید آقای شهریاری مسئول هستید پیش خدا، این سه سالواندی است که این پرونده کش پیدا کرده است. آقایانی که دخیل در این کارند، مسئول هستند. کسانی که در حادثه پلاسکو مسئولیت داشتند و احتمال کوتاهیشان در این حادثه میرود، به جای پاسخگویی به این حادثه اکنون ترفیع و پست بالاتر گرفتند.»
برادر شهید سلطانی به تاثیر حادثه پلاسکو بر خانواده آتشنشانان اشاره کرد و گفت:«این حادثه خانوادههای آتشنشانان را له کرد و همه را از خواهر، برادر، پدر، مادر فرزند و همسر را به شدت متاثر کرد و هر کاری هم کردند صدایشان به جایی نرسیده است. چون صدایشان برای کسی مهم نیست.
قبل از این اتفاق پدر من حتی یک دانه قرص نمیخورد و اکنون به جایی رسیده است که مشت مشت قرص میخورد. مادرم نیز همینطور.»وی با گلایه از رسانهها گفت:«رسانهها در سال دو بار بهخاطر یادآوری تقویم به یاد ما میافتند. به جز روز آتشنشانی و سالگرد پلاسکو، صدایی از ما شنیده نمیشود و مطالباتمان در حد همان مطالبه باقی مانده است.»
نظر شما