سلامت نیوز: دیوار پر شده از آگهی نیاز به پرستار کودک در خانه با مهر قرمز فوری، برای نگهداری کودکانی 2تا 7ساله. هر ساعت بین 10تا 12آگهی ثبت شده و حالا دامنه تقاضاها به 20صفحه رسیده است.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه همشهری ،درخواستهای کوتاه و پرتکرار میگویند برای روزهای کاری بهدنبال فردی خوب و مطمئناند که حوصله بازی با بچه و سپریکردن یک روز کامل را با او داشته باشد: «برای نگهداری و آموزش کودک 2.5ساله، خانم ترجیحا مادر با تحصیلات فوقدیپلم و بالاتر، حتما سابقه کار در مهد کودک و گذراندن دورههای آموزش به کودک را بلد باشد، منزل ما در پاسداران است.
لطفا فقط درصورتی که رفتوآمد با وسیله نقلیه شخصیتان است، تماس بگیرید. ساعت کاری ۹ صبح تا ۴ بعدازظهر شنبه تا چهارشنبه و پنجشنبهها ۹ الی ۲ است. حقوق ماهانه ۲میلیون تومان.» بعضیها هم انگار مستاصلتر باشند میزان حقوق را بالاتر برده و حتی شرط و شروط را برداشتهاند: «من خانم هستم و به یک نیروی پرستار خانم بالای 40سال سن برای نگهداری از کودک 4ساله از 8صبح تا 5بعدازظهر نیاز دارم.محدوده سهروردی با حقوق 3.5میلیون.» در بیشتر آگهیها تأکید شده که پرستار را برای روزهای عادی و بین 8تا 4عصر میخواهند و روزهای تعطیل به او نیازی ندارند: « خانوم مومن و مهربان و متعهد با آشنایی به آموزش کودک با سابقه کار در مهدکودک برای نگهداری از یک کودک ۲سال و نیم(دختر) و یک کودک ۹ ماهه (پسر) با حقوق ۱.۷۰۰.۰۰۰ تومان از راس ساعت ۷ صبح تا ۴ بعدازظهر روزهای غیرتعطیل.»
زنان و مردان پشت تلفن میگویند که شاغلاند و حالا که مهدکودک فرزندشان به واسطه شیوع کرونا بسته شده و کسی را برای نگهداری از فرزندشان در قوم و خویش ندارند: «چارهای ندارم، نمیتونم نرم سرکار، کلی قسط و اجاره خونه داریم. مجبوریم.»
تهدید به اخراج
پس از اعلام شیوع کرونا در اسفندماه ٩٨، مهدهای کودک جزو نخستین اماکن عمومی بودند که تعطیل شدند. مراکزی که طبق اعلام معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور فعلا بنا نیست باز شوند و تصمیم درباره آنها بهعهده ستاد ملی مبارزه با کروناست. مسئلهای که با شروع دوباره فعالیت ادارهها و کسب و کارها به چالش جدی برای خانوادهها بهخصوص مادران شاغل تبدیل شده است.
«سارا نجوایی»، معاون اجرایی یکی از شرکتهای خودروسازی است. او یک پسر 4ساله دارد و این روزها برای نگهداری او در ساعت کاریاش حسابی دچار دردسر شده. میگوید از سوی رئیس شرکت، جزو نیروهایی معرفی شده که هر روز باید در محل کار حضور داشته باشد اما بهدلیل اینکه کسی را ندارد که آریان، پسرش را در طول روز نگهداری کند، مجبور است فقط 2روز در هفته سر کار برود:
«همسرم معاون شعبه بانکه. مجبوره هفتهای دو روز بمونه خونه تا من بتونم برم اداره و به کارهام برسم. وضعیت سختی شده و مدیر هر دومون هفته پیش تذکر دادن که فکری به حال خودمون بکنیم. مدیر بالادستی من که یه جورایی تهدید به اخراج کرد و گفت اینطوری نمیشه کار کنی و... اتفاقی که برای چند همکار خانم دیگه که شرایط مشابه من رو دارن هم افتاده و اولتیماتوم دادن که این وضع رفتوآمد نیست و باید هر روز بیاین سر کار، انگار این شرایط بهانه خوبی شده برای اینکه عذر زنان شاغل را در بعضی ادارهها و مجموعهها بخواهند.»سارا حالا بهدنبال یک پرستار خانه برای پسرش میگردد تا مهدکودکها باز شوند و آریان را مثل گذشته به آنجا بسپارد:
«البته شرایط طوری است که اگر مهدها هم فعالیتشون رو شروع کنن، مطمئن نیستم که بخوام پسرم رو اونجا بذارم بهخاطر این شرایط کرونا و خبرهایی که منتشر شده و میگن که امکان ابتلای بچهها هم هست. واقعا دولت برای مادرانی که فرزند خردسال دارن، باید فکری بکنه و ادارهها موظف بشن در این زمینه با پدران و بهخصوص مادران شاغل برای دورکاری یا کار پارهوقت همکاری کنن.
ستاد ملی کرونا یه دستوری داد اما خیلی از مدیران فقط تا آخر اسفند اجازه دورکاری دادن و حالا فشار میارن که باید هر روز بریم. از طرفی وزارت بهداشت دائم میگه امسال همه کشور درگیر این بیماری میمونن و ماجرا به یک هفته و یکماه ختم نمیشه که بتونیم مرخصی بگیریم.»به جز آریان، 700هزار کودک دیگر نیز در مهدهای کودک حضور دارند که به گفته مدیرکل امور کودکان و نوجوانان سازمان بهزیستی کشور، در مراکز استانها، اکثریت آنها مادران شاغل دارند.
رونق بازار مهدکودکهای زیرزمینی
لابهلای آگهیهای بیشماری که درخواست پرستار کودک دارند، چند آگهی با عنوان « مرکز نگهداری کودکان» منتشر شده که در توضیح فعالیتشان فقط یک جمله نوشتهاند:« نگهداری فرزندان 2تا 6ساله شما در خانه کودک» در گفتوگوی تلفنی که داریم، میگوید امکان نگهداری کودک از 8صبح تا 18عصر را دارد با صبحانه و ناهار و یک میان وعده که آشپزی آن را خودشان انجام میدهند:
«فقط 10کودک پذیرش میکنیم و شهریه هرماه را همان ابتدا میگیرم. مربی مهد هم مدرک معتبر از بهزیستی و سازمان فنی و حرفهای دارد.» بعد هم چند عکس از اتاق نگهداری که یک فضای 30متری با وسایل بازی است، میفرستد اما آدرس را منوط به پرداخت بخشی از شهریه میکند: «محل نگهداری در مرکز شهره و آدرس را درصورتی میفرستیم که 40درصد از شهریه را بیعانه به کارتمون بریزید.»
در مورد رعایت مسائل بهداشتی هم میگوید: «هر روز با تبسنج دمای بدن بچهها چک میشه، اگر تب داشتند، اجازه ورود نمیدیم.» دوباره تأکید میکند که مهدکودک نیستند و فعالیتشان ربطی به دوران کرونا ندارد: «کار ما غیرقانونی نیست، قبل از کرونا هم فعال بودیم و بچههای زیر 6سال رو در مرکز خودمون که خانه کودک هست، نگهداری میکردیم.» وقتی از او میپرسم که مجوز سازمان بهزیستی را دارند یا نه؟ پاسخ میدهد: «در حال گرفتن مجوز بودیم که فعالیت ادارهها لغو شد و حالا در نوبتیم.»
در آستانه ورشکستگی قرار داریم
اما تعطیلی مهدکودکها فقط مشکل مادران شاغل و کودکان آنها نیست، از آنسو چالشهای متعددی گریبان مدیران مهدها را گرفته که چشمانداز نامعلوم کرونا آن را دوچندان کرده است. 16هزار مهدکودک مجوزداری که سومینماه تعطیلی خود را سپری میکنند و حالا چند روزی است که اجازه بازگشایی بهطور محدود برای پیشثبتنام را پیدا کردهاند. معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی کشور در اینباره گفته که:
«با بررسیهایی که شد و تصمیمی که در کمیته پیشگیری از بیماریهای واگیر سازمان بهزیستی کشور گرفته شده، قرار گذاشتیم تا مهدها فقط برای ثبتنام کودکان (بدون حضور کودکان) باز شوند. والدین میتوانند حضوری و غیرحضوری با رعایت مسائل بهداشتی برای ثبتنام فرزندان اقدام کنند.» مسعودی فرید تأکید کرد:
«پذیرش کودکان به هیچوجه صورت نمیگیرد و در اینباره ستاد ملی کرونا تصمیم خواهد گرفت که فعلا خبری نیست.» این فضای مبهم و نامعلوم باعث شده مدیران برخی از مهدکودکها قید فعالیت دوباره را بزنند و به تعطیلی همیشگی فکر کنند.نرگس خواجوی، مدیر یکی از مهدکودکهای تهران میگوید: «ساختمان بسیاری از مهدهای کودک اجاره ای است که در تهران و کلانشهرهای بزرگ، ماهانه رقمهای بالایی را باید بپردازند.
بهطور مثال اجاره مهد ما 17میلیون درماه است که فقط توان پرداخت اجاره اسفند را داشتیم و برای فروردین و اردیبهشت بدهکار صاحب ملک هستیم. جدا از اجاره، هزینههای جانبی و مهم مثل حقوق نگهبان، مربیان و بیمه آنها هم هست که روی هم تلنبار شده و ماجرا را پیچیده کرده. در ضمن مجبور شدیم شهریهای که والدین برای این چندماه پرداخته بودند را به آنها برگردانیم. مجموعه همه این عوامل در کنار چشمانداز نامعلوم شیوع کرونا باعث شده به فکر تعطیلی برای جلوگیری از ورشکستگی قطعی در ماههای آینده باشیم.»
سال گذشته 270کودک 2تا 6ساله در مهدکودک «روزهای شاد» عضو بودهاند که خواجوی میگوید درنظرسنجی تلفنی که آخر فروردین از والدین آنها انجام شده، فقط 60نفر درخواست ثبتنام مجدد داشته و بقیه اعلام انصراف کردهاند: «والدین هم حق دارند، آنها نگران سلامتی بچههاشون هستند. شرایط بهگونهای شد که هر دوطرف متضرر شدیم. از 270عضو مهد ما 109کودک، مادر شاغل تماموقت یا پارهوقت داشتند که در ساعت اداری پذیرای فرزندانشان بودیم. جالب اینکه حالا اغلب مادران از ما پرستار در خانه با قیمت مناسب میخواهند که تقریبا شدنی نیست، چون ما نه مجوز چنین برنامهای را از سوی سازمان بهزیستی داریم و نه تعداد مربیانمان پاسخگوی این تعداد درخواست را میدهد.»
مربیان، بدون حقوق، بدون بیمه
بیکاری مربیان، روی دیگر سکه تعطیلی مهدهای کودک و مراکز پیشدبستانی است. افرادی که اکثرا با قرارداد محدود، حقوق بسیار کم و اغلب بدون بیمه در این مراکز فعالیت میکنند و این روزها حتی دستشان به بیمه بیکاری بند نیست. احمد خاکی، معاون دفتر کودکان و نوجوانان سازمان بهزیستی، آمار مدیران و مربیان مهدهای کودک را تا پایان سال 98، 150هزار نفر اعلام کرده و گفته بیکاری در کمین آنهاست.
البته فرید، معاون امور اجتماعی سازمان بهزیستی 26فروردین امسال گفته که ستاد ملی مبارزه با کرونا، مهدهای کودک را جزو مشاغل زیاندیده در دوره کرونا قرار دادهاند و مربیان آنها میتوانند از بیمه بیکاری دوران کرونا بهره ببرند. اما مسئله این است که تعداد نامعلومی از این مربیان، فاقد بیمه هستند و حالا امکان استفاده از این تسهیلات را ندارند. اعظم جاروردی، عضو انجمن مربیان مهدکودکهای شهر تهران در اینباره میگوید:
«نزدیک 50درصد از مربیان مهدهای کودک در تهران بیمه نشدهاند یا اگر بیمه دارند 15روز در ماه و حتی کمتر است. ما قبل از کرونا هم شرایط حقوقی خوبی نداشتیم و بارها به سازمان بهزیستی و وزارت رفاه در این زمینه نامه نوشتهایم و آنها را در جریان مشکلات خود قرار دادیم اما اقدامی در خور برای ما انجام ندادند. بحران کرونا و بیکاری 150هزار مربی در سراسر کشور مشخص کرد که چقدر بحث بیمه و حقوق و مزایای مربیان مهم است و حداقل در شرایط بحران میتواند کمک حال آنها باشد.»
جاروردی از تعدیل مربیان مهدکودک در زمان بحران کرونا هم انتقاد کرد و گفت: «تعداد مربیان تعدیل شده هنوز مشخص نیست اما بهصورت مستمر خبر اعلام پایان همکاری مربیان فاقد بیمه و حتی قراردادی که بسیاری از آنها زنان سرپرست خانوار هستند را داریم.» جاروردی صدها مثال دارد از وضعیت بد اقتصادی مربیان و مدیران مهدها در این 3ماه، والدین شاغلی که برای پیدا کردن پرستار مجرب و مطمئن هر روز تماس میگیرند و بهشدت مضطرباند و مهدهای تعطیل شدهای که دیگر صدای خنده و بازی هیچ کودکی در آن نمیپیچد.
اما آخر حرفهایش میگوید: «میدونی چیه؟ بیشترین آسیب رو بچههای کوچیک که پدر و مادرشون هردو شاغلند و مجبورند برای هزینههای سنگین زندگی هردو کار کنن، میبینن. بچهها بیپناهند و این روزها خطر بیشتر از همیشه تهدیدشون میکنه. ایکاش تا قبل از اینکه دیر بشه و صد جور خبر کودکآزاری پرستارهای خونگی از اینور اونور شنیده بشه، دولت یه فکری به حال این بچهها بکنه.»
پایانبندی گزارش اصلی
به دیوار دوباره سر میزنم، در یک روز 112 آگهی جدید نیاز به پرستار کودک در خانه ثبت شده. کودکان 2ساله، 3ساله و 5سالههای فراوانی که هویتشان نامعلوم است و نیازهایشان در پس جملات گنگ و مبهم «شخصی مورد اعتماد»، «ساعت 8 تا 18عصر»، «آدرس نزدیک به مترو و اتوبوس» و حقوقهای توافقی و روزمزد پنهان مانده. یکی از محدوده تجریش آگهی فوری زده که: «در انتهای روز، پرستار با خودروی اینترنتی که هزینهاش را خودم میپردازد، به خانه برمیگردد. کودکی 2.5ساله که فقط نیاز به بازی زیاد دارد.»
تعداد مربیان تعدیلشده مهدکودکها هنوز مشخص نیست، اما بسیاری از مربیان فاقد بیمه و حتی قراردادی که بسیاری از آنها زنان سرپرست خانوار هستند و کارشان را از دست دادهاند.
نظر شما