سلامت نیوز: خانم دکتری که باعث قطع انگشتان پای نوزاد تازه متولدشده و درنهایت مرگ او را رقم زده بود، از سوی نظامپزشکی به سهماه محرومیت از طبابت محکوم شد. این حکم از سوی هیأت انتظامی این سازمان درخصوص پروندهای صادر شد که از آذرماه سال٩٧ به دنبال مرگ مشکوک و عجیب نوزاد چند روزه در یکی از بیمارستانهای شمال تهران، به جریان افتاد.
به گزارش سلامت نیوز، شهروند در ادامه نوشت: حالا با گذشت نزدیک به یکسال از آن حادثه، وکیل خانواده ابوالقاسمی با اعلام این خبر به «شهروند» میگوید:«ما به حکم صادرشده از سوی هیأت انتظامی نظامپزشکی اعتراض کردیم، تا پرونده بار دیگر در هیأت تجدیدنظر بررسی شود.»
البته شکایت خانواده ابوالقاسمی، از اتفاقات عجیب و باورنکردنی که برای فرزندشان رخ داد و درنهایت منجر به مرگ او شد، در دادسرای جرایم پزشکی هم در جریان است و به گفته یوسفینژاد وکیل این پرونده، پزشکی قانونی هم کادردرمانی و تیم پزشکی را در مرگ این نوزاد که «محمدرضا» نام داشت، به میزان ٥٠درصد مقصر دانسته است، بهطوری که سهم متخصص زنان و زایمان را ٢٥درصد، آقای دکتر بدون صلاحیت را ١٥درصد و سایر اعضای تیم پزشکی را ١٠درصد مقصر اعلام کرده است، هرچند خانواده ابوالقاسمی به این رأی هم معترضاند و آن را عادلانه نمیدانند.
ماجرای تلخ خانواده ابوالقاسمی از سال گذشته شروع شد. از روزی که قرار بود، یک زوج جوان بعد از کلی درمان و تلاش برای بچهدارشدن، تولد نخستین فرزندشان را جشن بگیرند.
هفتم آذرماه سال٩٧ بود. انجام مقدمات برای عمل سزارین داشت خوب پیش میرفت و ظاهرا هیچ مشکلی در کار نبود، اما مشکل از جایی شروع شد که خانم دکتر متخصص زنان و زایمان به سراغ بازکردن «سرکلاژ دهانه رحم» رفت. ظاهرا همان موقع دو انگشت پای این نوزاد را در داخل رحم قطع میکند.
موضوعی که البته وقتی خانم دکتر متوجه آن شد که کار از کار گذشته بود. همان موقع نوزاد تازه متولدشده، به تیغ جراحی سپرده میشود تا انگشتان آویزان این نوزاد پیوند زده شود. این یعنی دومین تخلف در مدت چندساعت.
نکته مهم این است که همه این اتفاقات درحالی برای «محمدرضا»ی کوچولو رخ داد، که خانواده او کوچکترین اطلاعی از آنها نداشتند. مادر جوان بیهوش دراتاق زایمان و پدر و مادربزرگ و سایر اعضای خانواده هم منتظر پشت در اتاق عمل.
خانواده ابوالقاسمی بالاخره پس از پیگیریهای فراوان بعد از چندروز متوجه اصل ماجرا میشوند، اما حال محمدرضا روز به روز بدتر شد. پیوند انگشتان این نوزاد پس زده، پا سیاه شد، عفونت ذرهذره بدن نحیف این پسربچه را فرا گرفت و درنهایت این نوزاد پس از هشتروز در بیمارستان جانش را از دست داد.
پدر محمدرضا همان روزهای بستریشدن فرزندش در بخش مراقبتهای ویژه اطفال(NICU) شکایت کرد و پرونده این قصور عجیب پزشکی همزمان در سازمان نظامپزشکی و دادسرای جرایم پزشکی به جریان افتاد.
حالا با گذشت یکسال از آن حادثه، هیأت انتظامی نظامپزشکی رأی به محکومیت خانم دکتر داده است. یوسفینژاد، وکیل دادگستری که از طرف خانواده ابوالقاسمی پیگیر این پرونده است، در اینباره میگوید: «خانواده ابوالقاسمی به هر دو رأی صادرشده اعتراض دارند و همین هم شده تا درخواست بازنگری دوباره پرونده در کمیسیون تجدیدنظر سازمان نظامپزشکی و درخواست بررسی مجدد در کمیسیون ٩نفره پزشکی قانونی را مطرح کنند. موکلانم در این پرونده خواهان مجازات و احکام عادلانهتری هستند.
براساس قانون میتوان پزشک متخلف را در این پرونده یا پروندههای مشابه حداقل تا ٦ماه به حبس محکوم کرد.
در این پرونده علاوه برقصور و تخلفات مختلف پزشک زن متخصص زنان و زایمان، جراحی پیوند انگشتان نوزاد هم از سوی یک پزشک فاقد صلاحیت حرفهای انجام شده. اما احکام و رأی صادرشده واقعا هماهنگی با واقعیت پرونده ندارد. ما هم به همین دلیل به رأی صادرشده معترض هستیم. متأسفانه در پروندههایی که موضوع قصور پزشکی مطرح است، برخورد قاطع و درخوری صورت نمیگیرد.
برای مثال برای عموم این پروندهها فقط قرار کفالت که سبکترین نوع قرار است صادر میشود، درحالی که قانون این اجازه را داده تا قرارهای سنگینتری مثل وثیقه و حتی بازداشت موقت هم از سوی مراجع رسیدگیکننده اعمال شود.»
مسبب مرگ نوهام را مجازات کنید
هنوز هم با یادآوری آن روزهای تلخ در آن صبح وحشتناک، صدایش میلرزد؛ صبحی که قرار بود نوهاش را در آغوش بگیرد. حس خوب مادربزرگشدن باعث شده بود سر از پا نشناسد. دلش برای پوشاندن آن لباسهای کوچک و رنگ و وارنگ برای نوهاش میلرزید؛ اما به جای در آغوشگرفتن نوزاد، نوزادی بیهوش در بخش مراقبتهای ویژه را به او نشان دادند؛ جسمی کوچک و ناتوان روی تخت بیمارستان که حتی بهسختی نفس میکشید. پاهای کوچکش را پانسمان کرده بودند. تنها فقط به خاطر سهلانگاری یک نفر، زندگیاش تباه شده بود. محمدرضا روی تخت بیمارستان جان باخت و پدر و مادر و مادربزرگش شاهد مرگ دردناک او بودند. این مادربزرگ داغدیده که حالا حکم نظامپزشکی برای عاملان مرگ نوهاش صادر شده، در حالی که بهشدت از این حکم ناراضی و شاکی است، به خبرنگار ما میگوید: «روزی که شنیدم دخترم باردار است، سر از پا نمیشناختم. روز تولد محمدرضا، یعنی دقیقا یک سال پیش در همین روزها، پشت در اتاق عمل داشتم خدا خدا میکردم که هر چه زودتر نوهام را ببینم. از هیچ چیز خبر نداشتیم و منتظر بودیم تا بچه را تحویلمان دهند؛ اما حدود ساعت یک بعدازظهر تازه دخترم را آوردند؛ برایمان خیلی عجیب بود که عمل سزارین در این حد طول کشیده است و بیمارستان به ما جواب سربالا میداد.
وقتی هم سراغ بچه را گرفتیم، به ما گفتند که او بیماری مشکوکی دارد و اجازه ملاقات به ما نمیدادند. مثل اینکه در همه آن مدت پزشکان آن بیمارستان سعی داشتند به هر نحوی مشکل پیشآمده را برطرف کنند. بیمارستان بدون اطلاع ما، نوزاد را برای پیوند انگشتانش به اتاق عمل برده بود و بعد هم او را به NICU منتقل کرده بودند. چرا بدون اطلاع ما چنین کاری کردند؛ مگر یک نوزاد تازه متولدشده طاقت جراحی پیوند دارد که با نوهام این کار را کردند. من که پزشک نیستم، میدانم جراحی برای نوزاد آن هم نوزاد چند ساعته خیلی خطرناک است. از همه بدتر اینکه کسی که انگشتان نوه مرا پیونده زده، اصلا جراح پیوند نبود. به ما میگفتند که یک خراش کوچک روی انگشت پای محمدرضا افتاده است، ولی نمیدانستیم انگشتش را قطع کردهاند. بعد از چند روز که بالاخره پانسمان را باز کردند، انگشتان نوهام سیاه شده بود. از روز هشتم هم حال او بدتر شد، عفونت وارد خونش شد، حتی به ما گفتند که خونش را عوض کردند اما فایدهای نداشت و محمدرضا در همان بیمارستان جانش را از دست داد. از بیمارستان و پزشک شکایت کردیم؛ اما انگار شکایتمان فایدهای نداشته است. برای کسی که نوه عزیزم را به کشتن داد، فقط سه ماه محرومیت از کار دادهاند. نمیدانم وقتی خطای پزشکی کاملا مشهود است، چرا باید چنین حکمی صادر کنند. ما به این رأی اعتراض کردیم و حالا قرار است کمیسیون ٩ نفره در پزشکی قانونی تشکیل شود. از طرف دیگر بهشدت خواهان مجازات کیفری این دو پزشک هستیم؛ برایمان این اهمیت بیشتری دارد و نمیخواهیم کس دیگری به درد ما دچار شود. ما خون دل خوردیم و عذاب کشیدیم. هنوز هم حال روحی خرابی دارم و دخترم یک لحظه هم آرام نمیگیرد. باید مسبب همه این بدبختیها مجازات شود.»
نظر شما