سلامت نیوز:وقتی از عدالت اجتماعی سخن میگوییم بسیاری از ذهنها بهسوی تحقق عدالت اقتصادی یا عدالت جنسیتی برای رسیدن به عدالت همگانی و اجتماعی میرود درحالیکه تحقق «عدالت آموزشی» یکی از زیرساختهای اساسی در رسیدن به جامعهای عدالتمحور است. حال باید دید نظام آموزشوپرورش کشور تا چه میزان در برقراری عدالت آموزشی موفق بوده است.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه صبح نو ،در تعاریف رسمی برای واژه «عدالت آموزشی» آمده است که دولت باید امکانات و تسهیلات آموزشی پایه را در سطحی قابلقبول برای همه کودکان، فارغ از طبقه اجتماعی، پسزمینههای قومی، جنسیت، تواناییهای شناختی، مذهب، سطح درآمد و... فراهم کند.
در حقیقت دولت موظف است سطحی پایه و اولیه از خدمات آموزشی را در دسترس همه کودکان جامعه، فارغ از هر عاملی که ممکن است میان آنان تفاوت ایجاد کند، قرار دهد. این سطح و حد پایه باید چنان باشد که غنای زندگی فردی و جمعی کودکان را در آینده تضمین کند. وجود چنین سطح پایه و همگانی آموزش تضمینکننده نوعی «عدالت اجتماعی» است.
عدالت آموزشی نداریم
موضوع برقراری عدالت آموزشی نهتنها در قانون اساسی تصریح شده است بلکه در سند تحول آموزشی کشور نیز بر آن تاکید شده است چرا که هرچه بیعدالتی آموزشی در کشوری بالا رود، شکاف طبقاتی و فاصله طبقاتی در آن جامعه زیادتر خواهد شد.
حالا باید پرسید که در کشور ما تا چه میزان عدالت آموزشی برقرار شده است؛ سوالی که حجتالاسلام علی ذوعلم، رییس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی وزارت آموزش و پرورش به آن پاسخ میدهد و میگوید: با وجود کارهای بسیار خوبی که در چهار دهه گذشته انجام شده است، ما در عدالت آموزشی بسیار عقب هستیم. پس از انقلاب امکانات آموزشی به اقصینقاط کشور برده شد و حتی در نقاط بسیار محروم و دورافتاده نیز مدارسی تأسیس شد تا بیسوادی ریشهکن شود.
او همچنین به سایر اقداماتی که در این سالها در راستای محققکردن عدالت آموزشی در کشور انجام شده، اشاره میکند و میافزاید: در برخی نقاط کشور، کلاسهای ما یکنفره هستند، یعنی یک معلم بهخاطر دانشافزایی در یک دانشآموز یکسال وقت میگذارد و وزارتخانه نیز هزینه میکند. این موضوع نشان میدهد که ما در برقراری عدالت آموزشی پیشرفت کردهایم. همچنین نسبت به بسیاری از کشورها در شاخصها در وضعیت بالاتر قرار داریم اما با همه این تفاسیر نسبت به انتظاری که از جامعه اسلامی خود داریم و با آرمانهای انقلابی خود فاصله داریم.
توزیع گسترده کتابهای آموزشی
ذوعلم یکی دیگر از نشانههای تحقق عدالت آموزشی در کشور را توزیع گسترده کتابهای درسی در سراسر کشور میداند و میگوید: در ایران بیش از 14 میلیون دانشآموز وجود دارد که برای مجهزکردن آنها به کتابهای درسی، روزانه 500 هزار جلد کتاب چاپ میشود تا بتوانیم 140 میلیون کتاب را تا آغاز سال تحصیلی به دست دانشآموزان برسانیم که این میزان چاپ در مقایسه با انتشار کتب درسی در بسیاری از کشورها قابل قیاس نیست و در نوع خود رکوردی ویژه است.
کنکور آینه ناعدالتی آموزشی
با وجود تمام تاکیدات و تلاشهایی که برای تحقق عدالت آموزشی میشود، نتایج حاصله چندان رضایتبخش نیست و بخشی از ناعدالتی آموزشی در سالهای اخیر در نتایج کنکور سراسری نمود پیدا کرده است. اگرچه در سالیانی نهچندان دور، بسیاری از رتبههای خوب کنکور مربوط به نقاط محروم و دورافتاده کشور و همچنین شهرهای کوچک بودند اما امروز شرایط تغییر کرده است.
چندسالی است که با انتشار نتایج کنکور سراسری متوجه میشویم که تراکم رتبههای برتر و سرانه قبولی در دانشگاهها و رشتههای معتبرتر در چند شهر و استان خلاصه شده است.
از سوی دیگر مدارس غیرانتفاعی و خوب ما در برخی شهرها دایر شده است و بسیاری از معلمان زبده نیز ترجیح میدهند تا در این مدارس تدریس کنند. به نظر میرسد که برنامههای پژوهشی و اجرایی وزارت آموزشوپرورش برای برقراری عدالت آموزشی بیشتر از آنکه کیفی باشد، کمی بوده است؛ موضوعی که رییس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی این وزارتخانه تکذیب میکند و میگوید: برخلاف برخی از تحلیلها و توجیههای گمراهکننده که کنکور را در وضع فعلی زمینهای برای برقراری عدالت آموزشی تلقی میکند، نظر ما این نیست.
ما معتقدیم که خود کنکور ضدعدالت آموزشی است و باید برای آن کاری کرد. ذوعلم ادامه میدهد: در سازمان پژوهش، مطالعاتی از قبل شروع شده بود و اکنون نیز ادامه دارد که بتوانیم مدلهای بهتری را برای تأمین عدالت آموزشی در سنجشها داشته باشیم. این موضوع برای ما بسیار مهم است و البته لوازم و زمینههای زیادی را میطلبد و امیدوارم بتوانیم این زمینهها و لوازم را فراهم کنیم تا عدالت آموزشی بیشتری فراهم شود.
به بیعدالتی آموزشی واقفیم
رییس سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی درحالی این سخنان را میگوید که هفته گذشته نیز در مورد عدالت آموزشی در کشور صحبتهایی را در هفدهمین گردهمایی دبیران کانون تربیت اسلامی استانهای کشور ارائه و خاطرنشان کرده بود که عدالت آموزشی در جامعه ضعیف است و تعجب میکنم که بعد از 40 سال بین مدارس محروم و برخوردار چنین شکافی وجود دارد و برخی مواقع قوانین و ارتباطاتی شکل گرفته است که عدالت را بیشتر به چالش میکشد.
وی افزوده بود: در آموزشوپرورش کمبود پژوهش نداریم و در پژوهشگاه مطالعات آموزشوپرورش، پژوهشهای متعددی وجود دارد که حاوی نکات خوبی هستند اما کدام مدیر است که براساس پژوهش تصمیم بگیرد؟ ضعف فرهنگ پژوهش ناشی از ضعف عقلانیت است. در شرایط فعلی با ضعف پژوهش و اعتبار برای التزام به نتایج پژوهشها مواجه هستیم، در واقع کمبود پژوهش نداریم اما به آن توجه نمیشود.
ذوعلم همچنین عنوانکرده بود که برخی ظرفیتهای آموزشوپرورش مغفول مانده و در حوزههای تربیت و یادگیری کمتر نیازها مورد توجه قرار گرفته است. همچنین در ساحت تربیت سیاسی و اجتماعی، حکمت و تفکر با ضعفهایی مواجهیم.
چه باید کرد؟
به نظر میرسد همه میدانیم که تا رسیدن به عدالت آموزشی راه زیادی در پیش است. این عدالت آموزشی نه در توزیع کتاب درسی خلاصه میشود و نه در سوادآموزی اولیه همگانی و اعزام معلم به مناطق محروم بلکه این عدالت ابعاد گستردهتری دارد.
عدالت تربیتی، عدالت جنسی، عدالت مهارتآموزی، عدالتِ یافتن فرصتهای شغلی مناسب، تحصیلات و عدالت در ارتقای تحصیلی و موفقیت در آزمونهای آموزش عالی و حتی عدالت در زبان آموزشی با توجه به مؤلفههای زبان مادری، فقط بخشی از شاخههای عدالت آموزشی است، پس برای رسیدن به همه ابعاد عدالت آموزشی نیاز است تا برنامهریزیهای بلندمدت صورت پذیرد و مهمتر آن است که این برنامههای تدوینشده به بهترین شکل اجرا شود.
نظر شما