سلامت نیوز: جمعیت روستایی کشور در ۵۰ سال گذشته از ۷۵ درصد به ۲۵ درصد رسیده است. روستاها یک به یک خالی از سکنه میشود و روستانشینان به هوای یافتن زندگی بهتر، پا روی خاطره جمعیشان از روستا گذاشته و به عزم زندگی در شهر میکنند، آن هم شهرهایی که هیچ آمادگی برای مهمانان تازه رسیده نداشته و ندارد.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه تعادل ،نتیجه چنین وضعیتی نه تنها از بین رفتن زیست روستایی بوده بلکه به شکل گرفتن شهرهایی فقیر و عاری از زیرساخت ختم میشود که به دلیل مهاجرت بیرویه غیرقابل کنترل شده و به بستری برای انواع آسیبهای اجتماعی تبدیل میشود.
اگرچه در چند سال اخیر به سبب بالا بودن هزینه زندگی در شهر و مشکلات اقتصادی شهرنشینان، مهاجرت معکوس یعنی بستن بار زندگی از شهر و اقامت در روستا هم شکل گرفته است اما هنوز آنطور که آمارها نشان میدهد، شاخص مهاجرت معکوس چشمگیر نیست.
اشتغال پایدار؛ ضامن ماندگاری مردم در روستا
آنطور که آمارها نشان میدهد، در پنج سال گذشته چهار میلیون و 709 هزار و 149نفر در داخل کشور مهاجرت کردهاند که سهم مناطق شهری از آن 84.4 درصد و مقاصد روستایی 15.6 درصد است.
در سال 85 جمعیت مهاجران در کشور 12میلیون و 148هزار و 150نفر بود که 74.1 مقصد شهری و 25.9 مقصد روستایی داشتند. از طرف دیگر با توجه به آخرین نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال 1395، جمعیت در معرض مهاجرت در این سال نسبت به سال 1385 حدود 2.6 برابر کاهش یافته است.
این در حالی است که در سال 1390 جمعیتی بالغ بر پنج میلیون و 534 هزار و 666 نفر در کشور مهاجرت کردند که مقصد 77.7 درصد آنان شهری و 22.3 درصد روستایی بوده است. بر اساس آخرین آمارها، حدود 33 هزار روستا و آبادی در کشور خالی از سکنه شدهاند. با اینکه برخی نهادها از آغاز مهاجرت معکوس در کشور خبر میدهند اما آمارها چنین شرایطی را تایید نمیکند به شکلی که از مجموع مهاجرتها تنها 15.6 درصد (736هزار و 253 نفر) به مقصد روستاها مهاجرت کردهاند.
این شرایط در حالی است که میانگین شهرنشینی در جهان ٥٣ درصد و در ایران ٧٢ درصد ثبت شده اما قانون برنامه ششم توسعه، دولت را مکلف کرده که تا پایان این برنامه، میزان حاشیه نشینی 25 درصد کاهش یابد و این میان برخی مسوولان ایجاد اشتغال پایدار را عامل ماندگاری مردم در روستاها میدانند.
محمد امید، معاون توسعه روستایی و مناطق محروم نهاد ریاستجمهوری چندی پیش با تاکید بر وقوع مهاجرت معکوس درباره این موضوع بیان کرد: ۲۶ درصد جمعیت کشور معادل ۲۱ میلیون نفر در روستاها زندگی میکنند.
دولت دوازدهم توجه خوبی به اشتغال و توسعه روستاها داشته و به این منظور نیز یک و نیم میلیارد دلار از منابع صندوق توسعه ملی به ایجاد اشتغال پایدار در روستاها اختصاص یافت که بانکها نیز معادل این رقم را به آن اضافه کرده و در مجموع ۱۸ هزار میلیارد تومان به منظور ایجاد اشتغال در مناطق روستایی و عشایری تأمین شد.
او افزود: نرخ سود این تسهیلات نیز پایین و بین ۴ تا ۶ درصد و دوره بازپرداخت آن ۹ ساله است. همچنین سهم اشتغال روستایی از سبد اشتغال کشور از پنج درصد به ۲۵ درصد افزایش یافته است. سال ۱۳۹۷ قطعا مهاجرت معکوس در کشور اتفاق افتاده و مهاجرت از روستاها به شهرها کمتر ازمهاجرت از شهرها به روستاها بوده است.
اظهارات امید در حالی است که روز گذشته محمود عسگری آزاد، رییس هیاتمدیره بنیاد برکت با بیان اینکه جمعیت روستایی در کشور طی ۵۰ سال گذشته از ۷۵ درصد به ۲۵ درصد رسیده است، درباره این موضوع بیان کرد:
سه چالش در راه اشتغال کشور وجود دارد و نخستین آنها پایین بودن تعداد اشتغال ما نسبت به شاخصهای جهانی است. تعداد اشتغال کشور به نسبت بار تکفل را ۳/۳ عنوان کرد و گفت: تعداد اشتغال به نسبت بار تکفل در جهان ۲/۲ است و امیدواریم که تعداد اشتغال کشور که اکنون ۲۴ میلیون نفر است به ۳۶ میلیون نفر برسد.
عسگری آزاد مشکل دوم کشور را پایین بودن بهرهوری دانست و افزود: در کشور ما اشتغال موجب مهاجرت میشود و مناطق توسعه یافته را بیشتر توسعه دادهایم. اشتغال فقط با پول حل نمیشود؛ یک و نیم میلیارد دلار برای توسعه روستاها اختصاص دادهایم اما این منابع را از طریق سازمانهای توسعهای در اختیار مردم قرار ندادهایم بلکه از طریق بانکها بین مردم پول پخش کردهایم.
اقدام بنیاد برکت بالاتر از ایجاد اشتغال است چرا که مدل جدیدی را برای توسعه کشور تعریف کرده است. اقدام بنیاد برکت استفاده از ظرفیتهای انسانی، اجتماعی، طبیعی و مالی در مناطق روستایی به جای ایجاد سوله و دادن وام است. تسهیل گران کارمند نیستند و دفتر ندارند و محل کار آنها خانه مردم است.
دلیل مهاجرت؛ اقتصادی نیست؛ محیطزیستی است
در حالی که مسوولان معتقدند ایجاد اشتغال میتواند زمینه بروز مهاجرت معکوس را فراهم کند اما پژوهشگران اقتصادی و جامعهشناسان بر این نکته تاکید میکنند که مهاجرت از روستا به شهر اگر در دهه گذشته به دلیل مشکلات اقتصادی رخ داده است، امروز عوامل محیطزیستی آن را تشدید میکند، بنابراین ایجاد اشتغال به تنهایی نمیتواند کافی باشد. رسول صادقی، جامعهشناس و عضو هیات علمی دانشگاه تهران درباره این موضوع بیان کرد:
مهاجرتهایی که در شرق، جنوب شرق و غرب کشور رخ داده، نشان از موج مهاجرتهای زیست محیطی دارد. چالشهای زیستمحیطی منجر به ناپایداری جمعیتی در مناطق شرقی کشور شده است.
ناپایداری جمعیتی که در نرخهای بالای مهاجرتی و رشد منفی جمعیت معنا پیدا میکند، برای مناطق روستایی و مرزی شرق کشور، بهویژه جنوب شرقی کشور و همچنین غرب کشور محسوس و قابل مشاهده است.
او با بیان اینکه افزایش مهاجرتهای داخلی میتواند چالشهای امنیتی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی ایجاد کند، اضافه کرد: در ایران بیشترین مهاجرتها از پیرامون به مرکز است و در طولانی مدت مناطق مرزی خالی از سکنه میشود. چالشهای زیستمحیطی منجر به ناپایداری جمعیتی در مناطق شرقی کشور شده است.
به گفته او ناپایداری جمعیتی بخشی از ناپایداری در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی است و ناپایداری جمعیتی نهتنها بر این ابعاد اثر گذاشته، بلکه بهشدت از آنها نیز تأثیر میپذیرد.
مهاجرتهای داخلی در ایران بیشتر به دلایل اقتصادی شامل بیکاریهای بالای مناطق مرزی است، به خصوص در غرب کشور که حجم و درصد بالایی از بیکاری را دارند، در سیستان و بلوچستان و کرمان نیز بیکاری خیلی موثر بوده است، اما اتفاقی که در چند سال اخیر رخ داده، خشکسالیهای پی درپی بوده که در این استانها وجود داشته است و سبب خالی از سکنه شدن خیلی از روستاها یا کمجمعیت شدن آنها شده است.
صادقی با بیان اینکه در خوزستان هم این پدیده شکل گرفته است، افزود: وقتی روند را نگاه میکنیم، متوجه میشویم از استانهایی که درگیر چالشهای زیست محیطی شدهاند، مهاجرتها بیشتر شده است، روستاها خالی از سکنه میشوند که هم مهاجرتهای روستا به شهر و هم مهاجرتهای بین استانی بیشتر میشود، بنابراین، در حال حاضر در کنار مهاجرتهای اقتصادی، شاهد مهاجرتهای زیست محیطی هستیم.
با این وجود، در سرشماریهای عمومی نفوس و مسکن وقتی علتهای مهاجرت را که میپرسند، اشتغال، تحصیل، سربازی، تبعیت از خانوار و غیره است و علل مطرح شده در سرشماری، مسائل محیط زیستی را شامل نمیشود.
صادقی با بیان اینکه مهاجرت نوعی استراتژی بقاست، اضافه کرد: ماندن در مکانی که آب ندارد، کشاورزی ندارد، بیکاری است و پولی کسب نمیشود، منطقی نیست و افراد بهطور عمده به سمت تهران، اصفهان، مشهد، کرج و غیره میآیند تا به امکانات بیشتری برای زندگی دسترسی پیدا کنند.
نظر شما