سلامت نیوز: مدیرگروه روانشناسی دانشگاه شاهد در گفت و گو با خبرنگار سلامت نیوز، با بیان اینکه :«متاسفانه یکی از معضلاتی که در حیطه روانشناسی وجود دارد، دخالت افراد غیرمتخصص در حیطه روانشناسی است .» خاطر نشان کرد :« متاسفانه برخی از روانشناس ها نیز بدون اینکه دوره دیده باشند اقدام به انجام برخی درمانها می کنند بدون اینکه تعهدی در زمینه درمان افراد داشته باشند.»
دکتر رسول روشن خاطرنشان کرد:« متاسفانه اقدامات غیراصولی و غیرعلمی برخی از مراکز روانشناسی، معضلاتی است که ممکن است نه تنها در حیطه مبتلایان به مازوخیسم بلکه در دیگر اختلالات روانی وجود داشته باشد و سازمان نظام روانشناسی باید به این مسئله توجه داشته باشد و این دکان و مغازه هایی که تحت عنوان درمان باز شده باید مورد بازرسی قرار گیرند و تلاش شود جلوی این ظلم و ستمی که به برخی مبتلایان می شود گرفته شود.»
مدیرگروه روانشناسی دانشگاه شاهد افزود:« ما هم جسته و گریخته شنیده بودیم که در یکی از مراکز درمانگر به فردی که مازوخیسم دارد دستور داده بود که درمانگاه را برایش تمیز کند ! در واقع فرد مبتلا به مازوخیسم از دستور دادن برای تمیز کردن درمانگاه لذت می برد ولی این چه درمانی است؟! ما بحثی داریم تحت عنوان “مواجهه در برخی از اختلالات” مثل فوبیا که آن هم به تدریج و با شیوه خاصی که به آن “غرقه سازی” می گوییم با آمادگی روانی، فرد را با مشکلش مواجه می کنیم ولی این درمان مواجهه سازی برای مبتلایان به مازوخیسم صحیح نیست و جوابگو نیست چون این اقدام ، بیماری فرد را تشدید می کنند و به نوعی ما داریم رفتار فرد را تایید می کنیم که روش تو ، روش خیلی خوبی است.»
دکتر رسول روشن در گفت و گو با خبرنگار سلامت نیوز، درباره مازوخیسم یا بردگی جنسی و راه های درمان آن گفت:«مازوخیسم از سال های دور به عنوان یک اختلال محسوب میشده و نمودهای مختلفی دارد و ممکن است مازوخیسم جنبه جنسی، عاطفی و یا جنبه فیزیکی پیدا کند که شکل های مختلفی از مازوخیسم است که مبتلایان به آن از خود نشان می دهند.»
وی در ادامه گفت:«مازوخیسم به این معنی است که یک آزارخواهی در فرد بوجود می آید بخصوص در سال های اخیر آنچه نمود بیشتری پیدا کرده است حالت برده خواهی و برده وار بودن است و افرادی هستند که دوست دارند از این طریق مورد تحقیر قرار بگیرند و فردی به آنها دستور بدهد برخی کارها را انجام بدهد یا حتی ممکن است فرد در یک موقعیت خوبی باشد ولی این موقعیت خود را رها کند و وارد یک موقعیتی شود که بتواند دستور بگیرد و از آن دستورات اطاعت کند و از اینکه می توانند این کار را انجام دهند لذت ببرد.»
استاد تمام گروه روانشناسی دانشگاه شاهد افزود« مبتلایان به مازوخیسم از اینکه تحقیر شوند و یا با الفاظ بد مورد خطاب قرار گیرند لذت می برند و گاهی دوست دارند که قلاده سگ به دور گردنشان ببندند و مانند سگ پارس کنند. گاهی اوقات ممکن است مازوخیسم جنبه جسمی پیدا کند به عنوان مثال مبتلایان از اینکه تنبیه و زخمی شوند لذت می برند. اینها نمودهایی از آزارخواهی جنسی یا همان مازوخیسم است که قبلا در غالب انحرافات جنسی شناخته می شد اما امروزه در طبقه بندی های جدید اگر این موضوع بر کارکرد ارتباطی و اجتماعی فرد تاثیرنامطلوب بگذارد و باعث رنج وی شود در این صورت می توانیم بگوییم اختلال جنسی است اما اگر مازوخیسم عملکرد زندگی فرد را مختل نکند در غالب انحرافات جنسی شمرده می شود.»
وی خاطرنشان کرد:«سادیسم و تماشاگری جنسی نیز قبلا جزو انحرافات جنسی شمرده می شد اما امروزه طبق شروطی جزو اختلالات جنسی محسوب می شود.»
وی با طرح این سووال که چرا چنین اختلالی در یک فرد بوجود می آید، گفت:« دلایل مختلفی برای این مشکل ذکر می شود. برخی، دلایل فیزیولوژیک را مطرح می کنند اما بروز مازوخیسم به دلیل تغییرات فیزیولوژیک مثل تغییرات هورمونی یا تغییرات فیزیولوژیکی خاصی که در ساختار مغز بوجود می آید چندان اثبات نشده است و هنوز در حد فرضیات ضعیفی قرار دارند و هنوز نتوانسته اند شواهدی پیدا کنند مبنی بر اینکه عوامل فیزیولوژیک در بروز مازوخیسم می تواند موثر واقع شود.»
دکتر روشن تاکید کرد:«بیشترین دلایلی که برای ابتلا به مازوخیسم می آورند به شیوه فرزندپروری و رابطه ای که بین والدین و فرزند بخصوص مادر و فرزند در اوایل دوره وجود دارد، برمی گردد و سیری که این ارتباط طی می کند می تواند زمینه ای برای بروز چنین رفتارهایی باشد که بروز این اختلال بیشتر جنبه های ارتباطی و مسایل اجتماعی و فرهنگی دارد.»
وی درباره درمان مبتلایان به مازوخیسم با تاکید بر اهمیت بحث پیشگیری از این اختلال گفت:« نوع مواجهه با کودک بخصوص در سنین اولیه بسیار مهم است و نباید زمینه ای برای کودک فراهم کنیم که موجب بروز احساس حقارت در کودک شود و نباید طوری رفتار کنیم که کودک به این نتیجه برسد که با تحقیر شدن مورد توجه قرار می گیرد که اگر چنین شود در نتیجه این به عنوان یک سبک رفتاری برای وی باقی می ماند.»
وی با بیان اینکه برای درمان مبتلایان به مازوخیسم روی چند جنبه می توان کار کرد، گفت:« یک روش، بحث تحلیل این افراداست که آنها را از ابتدا مورد “روان تحلیل گری” قرار دهیم و ببینیم که مشکل از کجا ناشی شده است و تا حدی آن دسته از جنبه هایی که به صورت ناهشیار این رفتار را در فرد بروز می دهد را برای فرد مشخص کنیم و از طریق مواجهه فرد با این رفتارها تاحدودی موجب تغییر رفتار در وی می شویم.»
وی با تاکید بر اینکه درمان مبتلایان به مازوخیسم کار ساده ای نیست، گفت:« شاید برخی از مبتلایان به مازوخیسم بسیار سخت و دیر به درمان پاسخ بدهند و این اختلال مانند بیماری سرماخوردگی نیست که بلافاصله بتوانیم فرد مبتلا را درمان کنیم بلکه درمانی طولانی مدت دارد و شامل تحلیل و موشکافی ویژگی های شخصیتی و درونی و تربیتی فرد از ابتدای تولد تا زمان حال وی می شود.»
دکتر روشن در ادامه گفت:« یکی از دیگر از روش های درمانی، “شناخت درمانی” است که باورهای بنیادین فرد را باید مورد بررسی و تغییر قرار می دهیم که معمولا این باور از یک حقارت سرچشمه می گیرد و در اینجا بحث “طرحواره درمانی” مطرح است که نیاز است یک درمانگر ماهر بتواند آن طرحواره هایی که در دوران کودکی فرد شکل گرفته و یک حالت رهاشدگی و یا محرومیت را در وی بوجود آورده، را تغییر دهد.»
وی مجددا خاطرنشان کرد:« چنین نیست که درمان مبتلایان به مازوخیسم یک کار ساده و ابتدایی باشد که با چند توصیه و آموزش سطحی بتوانیم آنها را درمان کنیم بلکه این کار نیاز به مهارت های خاصی دارد بخصوص روان تحلیل گر، باید به بحث طرحواره درمانی وارد باشد. اینکه برخی می گویند برای درمان مبتلایان به مازوخیسم باید اعتماد به نفس آنها را بالا برد، از نظر بنده برای این مبتلایان با این ویژگی و خصوصیات و با این عمق مشکل ، این کار جوابگو نخواهد بود و درمان مبتلایان به مازوخیسم کار هر فردی در حیطه روانشناسی نیست بلکه کاری تخصصی است.»
وی در واکنش به اینکه برخی از کلینیک های غیرمجاز و بعضا مجاز به جای درمان این افراد، اقدام به جذب مبتلایان برای تامین برخی نیازهای جنسی آنها می کنند و از این راه کسب و کاری تازه در کنار کارشان برای خود راه اندازی کرده اند، گفت:« اینکه مبتلایان به مازوخیسم را به همان روش بردگی جنسی و تحقیر به اصطلاح می خواهند درمان کنند، در واقع این کار درمان نیست بلکه مشکل مبتلایان را تشدید می کنند.
مثل این می ماند که فردی سرماخورده و به نزد یک پزشک برای درمان برود و پزشک به او می گوید کولر را برایت روشن می کنم و تو باید زیر باد سرد کولر بنشینی تا خوب می شوی! اصل درمان غلط است و وقتی فردی دچار سرماخوردگی شده باید درمانی برای وی در نظر بگیریم که جلوی پیشرفت بیماری اش را بگیرد.»
وی گفت:« متاسفانه یکی از معضلاتی که در حیطه روانشناسی وجود دارد، دخالت افراد غیرمتخصص در حیطه روانشناسی است و متاسفانه برخی از روانشناس ها نیز بدون اینکه دوره دیده باشند اقدام به این کارها می کنند بدون اینکه تعهدی در زمینه درمان افراد داشته باشند.»
وی در پایان تاکید کرد:« درمان مبتلایان به اختلالات روانی هم مثل یک درمان پزشکی است چطور در درمان های پزشکی حساسیت به خرج می دهیم که به عنوان مثال فلان دارو و یا آمپول تجویز نشود و تجویز اشتباهی صورت نگیرد؟ روانشناسی هم یک چنین ویژگی دارد و شاید حتی حساس تر از مباحث پزشکی است چون می تواند سبک زندگی افراد را تغییر دهد اینکه آیا این تغییر سبک زندگی مناسب فرد مبتلا هست یا نیست و یا برخی از توصیه ها که می تواند وضعیت روانشناختی فرد را به جای اینکه بهتر کند بدتر کند موضوعاتی است که جزو معضلات نظام روانشناسی کشور است. مازوخیسم یک اختلال روانی است که درمان آن کار هر روانشناسی نیست و باید روانشناس در این حیطه تبحر داشته باشد تا بتواند این افراد را ابتدا به خوبی ارزیابی کند و سپس مورد درمان قرار دهد.»
نظر شما