سلامت نیوز: رئیس پلیس تهران بزرگ میگوید، «20 هزار معتاد متجاهر در تهران داریم»؛ اینها همانهایی هستند که پلیس هرچند وقت یکبار در عملیاتها به سراغشان میرود اما پس از مدتی، دوباره سر و کله معتادان در محلهها پیدا میشود و این چرخه همچنان ادامه دارد.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از آنا؛ رنگ و رویش عوض شده؛ زیر چشمان گود رفتهاش را با آرایش غلیظ پوشانده و رژ لب قرمزش تضاد عجیبی با پوست سبزهاش دارد. ناخنهایی که با لاک جیغ قرمز رنگ، با هر پُک عمیق به سیگار بیشتر به چشم میآیند؛ اینها تصویر دختری است که کلافه، در گوشهای از پارک شوش، نشسته است.
پارک شوش در امتداد پارکهای حقانی و هرندی است؛ پارکی که درست دور میدان شوش و پشت دروازهای که پارسال بنا شد، قرار گرفته است. این پارکها 5 دیماه سال 94 با هماهنگی دستگاههای متولی پاکسازی شدند. همانزمان هم عده زیادی بودند که میگفتند، برهمزدن کلونی معتادان، آسیبهای بیشتری از ماندنشان در همان محل دارد. استخر خشک بوستان هرندی، در جوار پارک حقانی، سالها محل زندگی و گذران معتادان خیابانی بود، اما شهرداری تهران و سایر نهادهای مسئول و غیرمسئول، ناگهان تصمیم گرفتند تا این کلونی را برهم بزنند و بهجای آن بوستان زندگی را بنا کنند؛ طرحی که حالا بعد از حدود 30 ماه، ابعاد بیشتری از خود را نمایان کرده و علاوه بر درگیر کردن کل محلات پایتخت، با این معضل، حتی همانجا را هم نتوانسته، سالم و پاک نگه دارد.
همکلام شدن با دخترک سخت است و سماجت میخواهد؛ اما در نهایت تردید را کنار میگذارد و از خودش میگوید: «سه سال پیش از شمال، برای کار کردن به تهران، آمده بودم، آنموقع هیچی مصرف نمیکردم.» خودش میگوید که مصرف را خودش شروع کرده و وقتی علتش را میپرسم، میگوید: «وقتی به آدم فشار میآید، باید به یک چیزی پناه ببرد، من هم شیشه میزدم، آروم میشدم.»
روایت دخترک از زندگیاش ادامه دارد، حالا روزها دستفروشی میکند و شبها برای خوشگذرانی به پارک محل میآید و پس از آن به خانهاش در همان حوالی میرود؛ میگوید خانهاش آنطرف میدان شوش، سمت کوچه اوراقچیهاست، خانهای که برای اقامت در آن شبی 20 هزار تومان اجاره میدهد.
خوشگذرانی آن هم در محله شوش، فقط یک معنی میدهد و آن چیزی جز استعمال مواد مخدر نیست. چهره دخترک سیو اندی ساله میخورد اما خودش میگوید، فقط 22 سال دارد. باورش کمی سخت است اما شیشه، چهره آدمها را تکیده میکند. میگوید که برای تهیه مواد به پارک میآید اما بعید نیست که دنبال مشتری هم باشد.
از شیشه که حرف میزند، چشمهایش میدرخشد؛ چون تنها ساعات خوشش، همان دقیقههایی است که مصرف مواد او را از به اصطلاح از زمین جدا میکند. البته این روزها مصرف این ماده مخدر، کمی برای دخترک گران تمام میشود؛ قیمت شیشه به گرمی 130 هزار تومان رسیده است و این طور که میگوید باید روزی سهبار مصرف را به دو بار برساند.
موقع راه رفتن، پایش بهشدت لنگ میزند، پایی که با دستمالی چرک مرُد آن را بسته و راه رفتن را برایش سخت کرده است.
پایش را با شیشه بریده اما از چند و چون ماجرا چیزی تعریف نمیکند، فقط توضیح میدهد که «پایم بریده؛ باید آن را بخیه میزدم اما چون پول نداشتم بیخیالش شدم و با دستمال بستمش تا زخمهایم خودشان بسته شوند.»
ایستادن و حرف زدن با دختر معتادی که دنبال جنس است، کمی غیرعادی است؛ البته غیرعادی از نظر ساقیها و خردهفروشهایی که با موتور در پارک دور دور میکنند تا مشتریهایشان را پیدا کنند. بعد از چند دقیقه رفتوآمد موتورها کمی کمرنگتر شود، بهخاطر همین کمی اخم میکند و میگوید: «از من دور شو تا حاجت امشبم را بگیرم و خلاص!»
در پارک که قدم میزنی از هر طرف بویی به مشامت میرسد. گل، شیشه و ... بازار مکارهای است برای خودش. چند قدم آن طرفتر زنی دیگری با لباسهای کثیف و مندرس روی زمین افتاده و به خودش میپیچد.
تلاش برای حرفزدن با او بیفایده است چون فقط یک جمله را تکرار میکند؛ « اگر حرف بزنم منو میگیرند؛ از اینجا برو زود برو.»
ناگفته پیداست که حال و احوالش سرجایش نیست و خماری به او فشار آورده است. این داستان، تنها چند دقیقه کوتاه قدمزدن در پارک هرندی است؛ پارکی که سردار ساجدینیا، رئیس پلیس وقت پایتخت، در یک روز سرد زمستانی درست سه سال پیش از جمعآوری 3 هزار معتاد متجاهر طی 48 ساعت در آن و خیابانهای پیرامونیاش، خبر داده بود.
البته داستان جمعآوری معتادان این محله تنها مختص به سه سال قبل نیست؛ اردیبهشت ماه امسال بود که رئیس پلیس مبارزه با مواد مخدر تهران بزرگ از شناسایی و پلمپ ۹۸ منزل پلاک قرمز در شوش، هرندی و مولوی خبر داد و گفت که ۹۸ منزل پلاک قرمز که به عنوان پاتوق مصرفکنندگان و محل خرید و فروش مواد مخدر بود، شناسایی شده و پروندههای آنها در اختیار مقامات قضائی قرار گرفته است. دو منزل از این تعداد پلمپ و منتظر دستور قضایی برای پلمپ دیگر خانهها نیز هستیم. پلیس بهصورت شبانهروزی در این مناطق حضور دارد و نمیگذاریم این مناطق مانند گذشته به پاتوق معتادان تبدیل شود. همچنین از حضور دستفروشان و دلهدزدان نیز در این مناطق جلوگیری میکنیم و با هماهنگی دیگر ردههای پلیسی، اجازه فعالیت به آنها نمیدهیم.
با همه تلاشهای پلیس اما هرندی انگار خانه اول و آخر معتادان است و آنها پس از هر دوره که به بازپروری میروند مجدداً مقصدشان همین محله است.
سردار حسین رحیمی، رئیس پلیس پایتخت دراین باره به خبرنگار آنا میگوید: جمعآوری معتادان در این منطقه و سایر مناطقی که به نوعی کلونی آنها محسوب میشود، ادامهدار است. منطقه هرندی، مولوی و شوش جزء برنامههای جدی پلیس، برای جمعآوری معتادان و جلوگیری از حضور آنها است.
وی با بیان اینکه جمعآوری معتادان و همچنین خردهفروشان مواد مخدر ادامهدار خواهد بود، اضافه میکند: ما باید این واقعیت را بپذیریم که ظرفیت نگهداری و بازپروری معتادانمان بسیار کمتر از تعداد آنها است.
رحیمی با بیان اینکه ظرفیت بازپروری فعلی تهران حدود 8 هزار نفر است، اما معتادان متجاهر پایتخت به 20 هزار نفر میرسند، توضیح میدهد: این موضوع باید مدنظر قرار گرفته شود و برای آنها راه حلی بیندیشیم؛ البته گلایههای پلیس در این باره به بخشهایی که باید در این زمینه پاسخگو باشند، وارد شده است.
رئیس پلیس پایتخت درباره بازگشت مجدد معتادان دستگیر شده و تحت بازپروری قرار گرفته به چرخه اعتیاد اضافه میکند: حدود 99 درصد معتادانی که توسط پلیس دستگیر میشوند، مجدداً به چرخه اعتیاد بازمیگردند. هزینه گزافی برای این افراد انجام میشود اما مجدداً آنها پس از خروج از بازپروری، به سمت مواد مخدر میروند.
شب در هرندی با حضور معتادان ادامه دارد و هنوز پارکهای این محل بهترین پاتوق برای آنها محسوب میشود. بیشک تا پلیس تنها متولی جمعآوری معتادان است و سایر نهادها دست به کار نشدهاند، داستان هرندی ادامه خواهد داشت.
رئیس پلیس تهران بزرگ میگوید، «20 هزار معتاد متجاهر در تهران داریم»؛ اینها همانهایی هستند که پلیس هرچند وقت یکبار در عملیاتها به سراغشان میرود اما پس از مدتی، دوباره سر و کله معتادان در محلهها پیدا میشود و این چرخه همچنان ادامه دارد.
نظر شما