دوشنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۰:۰۰

آمار اعتیاد در محیط کارگری خیلی متفاوت با جامعه نیست، یعنی در جمعیت عمومی کشور با روش خوداظهاری مشخص شده که حدود 5/5‌درصد افراد مصرف‌کننده موادمخدر هستند.

کارگران معتاد اخراج نمی‌شوند

سلامت نیوز:براساس اعلام آمارها در برخی استان‌ها بین ۱۵ تا ۱۸‌درصد کارگران و در برخی استان‌ها نیز بین ۲۰ تا ۲۶‌درصد کارگران موادمخدر مصرف می‌کنند. آماری که در نگاه اول عمق ماجرا را می‌رساند، چرا که به وضوح نمایان است کارگران مصرف‌کننده موادمخدر صنایع کشور را زمینگیر می‌کنند.

به گزارش سلامت نیوز، آرمان نوشت: بهزاد دماری، متخصص پزشکی اجتماعی درباره اعتیاد در محیط‌های کارگری  می‌گوید: اگر ما قصد کاهش اعتیاد در محیط‌های کارگری را داریم، باید به عوامل اجتماعی موثر بر اعتیاد هم فکر کنیم و به‌تنهایی با نصیحت کردن مردم و کارگران نمی‌توانیم این معضل را ریشه‌کن کنیم.

با توجه به اینکه وضعیت اعتیاد در محیط کاری و تولیدی نگران‌کننده است، از منظر شما علت گرایش کارگران به اعتیاد چیست؟

 

آمار اعتیاد در محیط کارگری خیلی متفاوت با جامعه نیست، یعنی در جمعیت عمومی کشور با روش خوداظهاری مشخص شده که حدود 5/5‌درصد افراد مصرف‌کننده موادمخدر هستند. در جامعه کارگری هم همین عدد با روش خوداظهاری است، ولی وقتی که افراد تست ادرار را هم انجام می‌دهند نوعی راستی‌آزمایی صورت می‌گیرد و متوجه می‌شویم که این رقم تا 14 تا 15‌درصد افزایش پیدا می‌کند. بنابراین احتمالا حدود 10‌درصد افراد مصرف موادمخدرشان را در پرسشگری که محققان انجام می‌دهند، اعلام نمی‌کنند. از سوی دیگر، باید بین اعتیاد و مصرف موادمخدر هم تفاوت قائل شد. این اعدادی که در کشور است و حاصل پیمایش‌های تحقیقاتی است، بیشتر موضوع مصرف موادمخدر را مطرح می‌کند و اعتیاد موضوع پیچیده‌تری است و معیارهای تشخیص بیشتری را می‌طلبد که نمی‌توان در پرسشنامه تحقیقاتی اینها را از همه افراد جامعه مربوطه سوال کرد.

بنابراین در مورد اینکه گفته شده وضعیت در محیط کارگری نگران‌کننده است باید گفت که مثل نگرانی‌ اعتیاد در جامعه است، مبتنی بر افزایش آسیب‌های اجتماعی از جمله اعتیاد و سایر مسائلی که وجود دارند. منتها در جامعه کارگری به ما اجازه دادند که راستی‌آزمایی انجام دهیم. بنابراین با رعایت اصول اخلاق در پژوهش از افرادی که پرسشنامه را تکمیل کرده بودند خواهش کردیم که تست ادرار هم بدهند. از این رو در این وضعیت مشخص شد که تعدادی از افراد که اظهار کرده بودند که مواد مصرف نمی‌کنند، مصرف‌کننده هستند. بنابراین علت اعتیاد کارگران جدای از عللی که در جامعه برای مصرف موادمخدر وجود دارد، نیست. یکی از دلایل اختلالات روانی افراد است. اختلالات روانی‌ای که درمان نمی‌شوند و در نهایت این افراد دنبال مصرف موادمخدر می‌روند تا به‌گونه‌ای مساله روانی خود را رفع کنند. این در حالی است که مسائل و عوامل اجتماعی زیادی در بروز اعتیاد وجود دارند. سواد افراد به‌ویژه در تمرین مهارت‌های زندگی و سلامت اجتماعی در قسمت آگاهی‌های افراد تاثیرگذار است و باعث می‌شود که افراد وقتی کمبود مهارت‌هایی مثل اعتماد به نفس و عزت نفس دارند، توانایی گفت‌وگو نداشته و نتوانند نه بگویند. بنابراین امکان دارد که مصرف‌کننده موادمخدر هم بشوند. در واقع روابط و تعاملات افراد در قسمت سواد، آگاهی و نگرش تاثیر دارد.

 

استرس و فشارهای روانی در محیط کار امکان دارد که فرد را به سمت اعتیاد سوق دهد. حال سوال اینجاست که نقش مدیران و کافرمایان در بروز اعتیاد کارگران تا چه حد تاثیرگذار است؟

 

دسترسی به موادمخدر، عدم تفریحات در جامعه، فقر، بیکاری و شغل ناامن استرس‌زا هستند و جزو عوامل خطر محسوب می‌شوند. این در حالی است که تبعیض میان کارگران، عدم حمایت اجتماعی از آنها، شرایط و مدیریت بد کاری، نبود اجتماعاتی که کارگران بتوانند در آنجا با هم حرف بزنند و مشکلاتشان را مطرح کنند و نبود حمایت‌های رفاهی از کارگران نیز در ایجاد بروز اعتیاد نقش بسزایی دارد. تمامی این عوامل در کنار موضوع سواد افراد، مسائل سیاسی، اقتصادی و مشکلاتی که در دوران کودکی برای افراد به وجود آمده نشان‌دهنده نابرابری‌های اجتماعی است که موجب می‌شود افراد به سمت اعتیاد سوق پیدا کنند. بنابراین نه‌تنها نابرابری‌های اجتماعی بلکه نابرابری‌های اقتصادی هم در جامعه باعث بروز اعتیاد می‌شوند. آن چنان که سایر آسیب‌های اجتماعی از جمله جرم و جنایت، طلاق، خشونت و بیماری‌های جسمی باعث اختلالات روانی بیشتر در افراد می‌شوند. با وجود این، اگر ما قصد کاهش اعتیاد در محیط‌های کارگری را داریم، باید به عوامل اجتماعی موثر بر اعتیاد هم فکر کنیم و به‌تنهایی با نصیحت کردن مردم و کارگران نمی‌توانیم این معضل را ریشه‌کن کنیم.

 

معمولا روش‌های برخورد با اعتیاد در محیط‌های کارگری به اخراج کارگر مصرف‌کننده مواد مخدر می‌انجامد، در حالی که این مساله تبعات بسیاری را با خود به‌همراه دارد. به‌نظر شما چه اصلاحاتی باید در این راستا صورت بگیرد؟

 

ما با کانون عالی کارفرمایان ایران شیوه‌نامه‌ای را تدوین کردیم. در واقع آنها در پروسه تدوین شیوه‌نامه شرکت داشتند. باید بگویم که به هیچ‌عنوان در پروتکل‌هایی که در کشورهای دیگر وجود دارد، اخراج کارگران مصرف‌کننده مواد مخدر مطرح نبوده و یک چیز کاملا من درآوردی است. البته ممکن است کارگری به‌دلیل عدم رعایت اصول و قواعد محل کار به‌طور مکرر در کمیته انضباطی حضور یابد و برای او حکم تعلیق در نظر گرفته شود، اما این موضوع فرق دارد با اینکه کارگری به‌دلیل مصرف موادمخدر از محل کار خود اخراج شود. البته هنوز هم نگاه ما به مصرف موادمخدر در کشور بینابین است. آن چنان که نشان داده شده است که آسیب‌های اجتماعی از جمله جرم و جنایت، طلاق، خشونت و بیماری‌های جسمی شامل سرطان، حوادث ترافیکی و اختلالات روانی در شرایطی که نابرابری‌ها در جامعه وجود دارد، افزایش می‌یابد. البته پشت این رویکرد قصد و نیت خیری وجود دارد.

با این حال افراد سعی می‌کنند که در محیط کاری خود اعتیادشان را پنهان کنند و اینکه اگر کارگری بر اثر اعتیاد از محل کار خود اخراج شود، کاملا غیرانسانی، غیرعلمی و غیرتجربی است. تجربه دنیا هم این را نشان می‌دهد. راهنمایی وجود دارد که در شورای فرهنگی و پیشگیری ستاد مبارزه با موادمخدر تصویب شده است. در این راهنما که در محیط کار توسط خانه بهداشت اعلام می‌شود، کارگران مصرف‌کننده موادمخدر داوطلبانه خود را معرفی می‌کنند و برای درمان با مزایای ویژه معرفی می‌شوند تا کارفرمایان، وزارت رفاه، تامین اجتماعی و دستگاه‌هایی مانند سازمان بهزیستی از آنها حمایت کرده و بتوانند فرآیند ترک موادمخدر را طی کنند. حتی در مراحل اولیه مرخصی‌های درمانی با حقوق است، ولی اگر دوباره کارگران مصرف موادمخدر را تکرار کنند، دفعات بعد بدون حقوق خواهد بود. این روشی است که به شکل داوطلبانه شروع می‌شود. با وجود آنکه تعداد زیادی از کارگران اعلام آمادگی برای ترک مواد مخدر می‌کنند، اما تعدادی از آنها به دلایل مختلفی برای دادن تست حضور نمی‌یابند. از این رو افرادی که داوطلب نبودند در شرایط زمانی مشخص در عرض شش ماه تا یک سال به‌صورت تصادفی از طرف واحد بهداشت کارخانه برای تست اعتیاد دعوت می‌شوند.

اگر در این مرحله کارگران مصرف‌کننده شناسایی شوند، باز هم شرایطی برای ترک اعتیاد آنها در نظر گرفته شده است. در این راستا مسائل انضباطی و تنبیهی مطرح نیست و خیلی دیرهنگام برای افرادی که بعد از یک یا دو مرحله ترک دوباره به سمت اعتیاد برمی گردند، ممکن است شرایط انضباطی از طرف کارفرمایان حاکم شود. بنابراین شما می‌بینید که در جمعیت کارگری اگر 15 تا 20‌درصد کارگران مصرف‌کننده موادمخدر هستند، حدود 10 تا 13‌درصد به این افراد آگاهی داده می‌شود که داوطلبانه در این غربالگری حضور یابند. این تجربه دنیا است که البته در کشور ما قدری متفاوت است. بنابراین اگر قرار است که درمان اعتیاد کارگران را انجام دهیم، باید متادون‌تراپی، درمان اختلالات روانی و حمایت‌های اجتماعی را در کنار هم در نظر بگیریم. وگرنه فایده‌ای نخواهد داشت. باید بگویم که این روند درمانی اعتیاد، مراقبت اجتماعی و درمان روانپزشکی تنها در برخی مراکز رعایت می‌شوند و باید در همه مراکز ترک اعتیاد اجباری شوند که نیازمند همکاری دستگاه‌های متولی و سیاستگذاری هدفمند است.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha