سلامت نیوز: اسمش سایت "همسریابی" است. اما کدام همسر؟ بیشتر شده محلِ رفتوآمد مردان متاهل و یا زنانِ طلاقگرفته. یکی در آن به دنبال یک صیغه آسان و بدون دردسر است و دیگری هم در سایت ثبتنام کرده تا اوقات بیکاریاش را با لیست مشخصات زنان و مردان پر کند. برخی هم آمدهاند تا پشتِ کلمات مجازی دوز و کلکی سوار کنند و پولی به جیب بزنند. اما بُرد نهایی از آنِ مدیران این سایتهاست؛ آنها سالهاست حتی با تهدیدهای پلیسی هم درآمد میلیونیاشان را رها نکردهاند. در این میان اما باختِ واقعی از آن چهکسی است؟
به گزارش سلامت نیوز به نقل از فرارو، رییس پلیس فتا میگوید قربانی اصلی سایتهای همسریابی زنان هستند. به گفته سید کمال هادیانفر با اینحال سایتهای زیادی هنوز در حال فعالیتاند.
آمارهای پلیسی گفتهاند تا کنون 700 سایت همسریابی مسدود شدهاند و ادعایی مبنی بر اینکه خیلی از آنها از مراجع دینی صلاحیت گرفتهاند دروغ است.
700 سایت مسدود شده نشاندهنده رشد قارچگونه این سایتها در سالهای اخیر است. در حالیکه سال 91 پلیس فتا گفته بود 100 سایت هسریابی غیرمجاز در کشور فعالیت میکنند.
دردسرهای این سایت های پرمخاطب که گاهی تا 6 هزار کاربر آنلاین دارند در این سالها چه بوده؟ زنان و مردان در این فضا با چه چشماندازی حضور دارند؟
یک روانشناس و مشاور معتقد است انگیزههای جنسی برای مردان و اعتماد به نفس پایین در زنان از دلایل اصلی حضور آنها در سایت همسریابی است که باعث شده سالها تنور این سایتها داغ باقی بماند.
مهدی ملکمحمد در بررسی این سایتها گفت: به راه افتادن سایت برای همسریابی به طور کلی پدیدهای غربی است. در کشورهای غربی بر روی این پدیده کار شده و با توجه به فرهنگشان فضای عرضه و تقاضایی شکل گرفته است. این در حالی است که ملزومات چنین امکانی در ایران وجود ندارد.
ملکمحمد میگوید از زمانیکه در ایران فضای مجازی جای خود را باز کرده، بدون آنکه ملزوماتش در نظر گرفته شود منجر به آسیب زدن شده است. این سرنوشت سایتهای مجازی همسریابی هم هست.
به گفته این کارشناس این سایتها که در واقع باید محلی برای رد و بدل شدن اطلاعات مربوط به ازدواج باشند، محلی برای برقراری روابطی شده که هیچ دردی از مسئله ازدواج دوا نمیکند.
وی همچنین با اشاره به حضور متاهل در این سایتها توضیح داد: کسانی که باید از این سایتها کمک بگیرند به آن اعتماد ندارند و کسان دیگری که در آن حضور دارند اصلا نیازی به ازدواج ندارند؛ مانند مردان متاهل و یا افرادی که برای تفریح به این فضاهای مجازی رفت و آمد دارند.
این روانشناس با اشاره به اینکه شناخت چه در ازدواج سنتی و چه در ازدواج مدرن مهمترین اصل است گفت: در روانشناسی نمیتوان به قاطعیت گفت که آیا فضای مجازی مکانی برای ازدواج هست یا خیر. آنچه باید در ازدواج به آن توجه کرد –چه در شیوه سنتی و چه مدرن آن- مسئله "شناخت" است.
وی در این باره توضیح داد: ازدواجِ بدون شناخت قطعا با شکست مواجه میشود مگر در موارد استثناء و یا در اثر شانس. این شناخت باید شناختی وسیع و جامع و بدون سوءگیری باشد.
به گفته این مشاور خانواده مثلا زمانی را در نظر بگیرید که فردی میگوید من میخواهم با فلانی ازدواج کنم بههمین دلیل میخواهم او را بشناسم! یعنی فرد در از ابتدا به دنیال ازدواج است و بعد شناختی بر پایه همین هدف.
ملکمحمد همچنین درباره شناخت ایرانیها از فضای مجازی گفت: ارتباط ما با فضای مجازی نیز به همین شکل بوده؛ ملزومات و شناخت ما از این پدیده مدرن کم است که یکی از تبعات آن آسیبهای سایتهای همسریابی است.
این کارشناس تاکید میکند که در سایتهای همسریابی چیزیکه قاطعانه حاکم است شیادی اقتصادی است.
وی همچنین تاکید کرد: مدیران سایتها روانشناسیِ مردم ایران را یادگرفته و درک کردهاند که وضعیت مردم از نظر جنسی مخاطرهآمیز است و میتوان از آن سوءاستفاده اقتصادی کرد.
ملکمحمد با اشاره به اینکه کشور فرانسه یکی از مبدعان سایتهای برقراری ارتباط در جهان است تاکید کرد در این جامعه اما این سایتها تنها پرزنتکننده گزینههایی هستند که میخواهند با یکدیگر آشنا شوند.
این روانشناس میگوید در ایران اما افرادی که در سایتهای همسریابی میچرخند یا مردانی هستند که ازدواج برایشان مطرح نیست و یا زنانی هستند از سر ناچاری و کمبود اعتماد به نفس به این فضا آمدهاند.
زنانی که در ازدواج شکست خوردهاند به سایت همسریابی میآیند
به گفته وی مردان در این سایتها عموما به دنبال برآورده کردن نیاز جنسیاشان هستند درنتیجه از اساس این سایتها به اشتباه شکل گرفتهاند.
مهدی ملکمحمد در این باره تاکید کرد: در این میان هرچقدر هم که اصول درست اجرا شود و علمی باشد باز هم انتخاب در این فضا انتخاب از میان آدمهایی است که برای اهداف دیگری آمدهاند.
اما زنان چه دلایلی برای دنبال کردن این سایتها دارند؟ عضو انجمن روانشناسی ایران در اینباره گفت: وضعیت زنان در سایتهای همسریابی وضعتی بسیار متفاوتتر است. زنانی که در این سایتها ثبتنام میکنند راههای متعدد ازدواج را طی کرده و به نتیجه نرسیدهاند.
به گفته این کارشناس این زنها خیلی وقتها بهدلیل اعتماد به نفس ضعیفی که دارند به عضویت این سایتها در میآیند. همچنین تعداد زیادی از این زنان مطلقهاند و یا شوهرانشان را از دست دادهاند و یا حتی در دورانی از زندگی هستند که نیاز فراوان مالی دارند.
ملکمحمد تاکید کرد: درنتیجه هرچه مردان با ذهنیتی جنسی وارد این سایتها میشوند زنان چنین ذهنیتی ندارند و حضورشان به ناتوانیشان برمیگردد. به همین دلیل قربانی اصلی سایتهای همسریابی زناناند.
اما با این سایتها چه باید کرد؟ وی در اینباره گفت: اولین نکته آنکه باید نظارتی عالی بر این فضاها شود تا جلوی تخلفها گرفته شود. در ثانی باید فیلتری برای ورود آدمها باشد؛ مثلا افراد راستیآزمایی شوند.
کنترلِ فیزیکی و روانی بر ازدواجهای مجازی
"با این مقدمات آرامآرام میتوان هدف این سایتها را به هدف واقعیاشان که ازدواج است رساند". ملکمحمد با ذکر این جمله ادامه داد: در چنین شرایطی میتواند گرایش به این سایتها افزایش یابد.
این کارشناس گفت: جز این باید این سایتها با مراکز با مراکز مشاوره ازدواج لینک باشند؛ به این صورت که افراد در آنها مشخصات افراد دیگری را ببینند اما ادامه رابطه در یک فضای فیزیکال انجام شود.
وی همچنین با اشاره به این نکته که شرایط و فضای فعلی حاکم بر سایتهای همسریابی در حال حاضر امکانِ اصلاح ندارد تاکید کرد: چرا که مدیران آنها انگیزههایی صرفا اقتصادی دارند.
وی این موضوع را چنین تشریح کرد: از سویی سیاستگذاران اجتماعی نسبتبه دلایل ورود افراد به این سایتها بیتوجهاند. اینکه مرد متاهلی در این سایتها به دنبال رابطه است یعنی در زندگی مشترک و فضای شخصیاش مشکل دارد و وقتی این اتفاق زیاد است یعنی در جامعه روابط زناشویی خوبی وجود ندارد.
بنابراین به گفته این روانشناس در ابتدا باید مشکلات اجتماعی مرتبط با ارتباط با جنس مخالف را حل کرد و هوشمندانه فضایی را طراحی کرد که از آسیب این سایتها کم کند.
همچنین از دیگر ملزومات به گفته ملکمحمد تغییر نگاهی است که نسبت به فضای مدرن همسریابی باید انجام شود. این در حالی است که تغییر نگاه اجتماعی و فرهنگی بسیار کُند است.
این روانشناس و مشاور خانواده در ادامه با اشاره به گذشته گفت: اگر امروز پذیرفته شده که دختران خودشان فرد موردنظر را پیدا کنند 50 سال پیش غیرقابل تحمل بود. در این همه سال این تغییر به کندی انجام شده بنابراین تغییر رویکرد فرهنگی و اجتماعی به انتخاب همسر در فضای مجازی نیز نیاز به زمان زیادی دارد.
درنتیجه به گفته مهدی ملکمحمد اگر سایتهای همسریابی به درستی اصلاح شوند این روند کُند میتواند تسریع پیدا کند.
اسمش سایت "همسریابی" است. اما کدام همسر؟ بیشتر شده محلِ رفتوآمد مردان متاهل و یا زنانِ طلاقگرفته. یکی در آن به دنبال یک صیغه آسان و بدون دردسر است و دیگری هم در سایت ثبتنام کرده تا اوقات بیکاریاش را با لیست مشخصات زنان و مردان پر کند. برخی هم آمدهاند تا پشتِ کلمات مجازی دوز و کلکی سوار کنند و پولی به جیب بزنند. اما بُرد نهایی از آنِ مدیران این سایتهاست؛ آنها سالهاست حتی با تهدیدهای پلیسی هم درآمد میلیونیاشان را رها نکردهاند. در این میان اما باختِ واقعی از آن چهکسی است؟
نظر شما