سلامت نیوز:زمانیکه نماینده مجلس طاقت و تحمل ندارد و به خبرنگار حمله میکند و با مشت به دهان او میزند، چطور میتوان انتظار داشت، شهروندی که هزار مشکل دارد بتواند عصبانیت خود را با وجود همه زمینههای مساعد برای از کوره دررفتن، کنترل کند؟ و یکی از نتایج عصبانیشدن، درگیریهای لفظی و بعد هم درگیریهای فیزیکی و استفاده از سلاح سرد است؛ شرایط اینگونه است.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنام الکترونیکی امید ایرانیان از چند سال پیش همواره آماری از استفاده سلاح سرد توسط ایرانیها ئو به ویژه تهرانی و نیز آماری از مرگ با سلاح سرد توسط پزشکی قانونی و سایر نهادها و مسئولان ذیربط ارائه میشود و اینطور به نظر میرسد که هرچه ارائه آمار بیشتر میشود، امار کشته شدگان با سلاح سرد هم نه تنها متوقف نشده که آن هم افزایش پیدا میکند.
حالا نه تنها آمار جدید از مرگ با سلاح سرد اعلام میشود که میگویند قرار است براساس اصلاحیه جدید قانون مجازات اسلامی حمل سلاح سرد وخرید و فروشان هم جرم شود. بررسی آمارهای رسمی سازمان پزشکی قانونی نشان میدهد طی ۱۰ سال اخیر بیش از ۱۰ هزار نفر براثر اصابت با سلاح سرد در ایران جان خود را از دست دادهاند.
اگر بخواهیم دلایل آمار بالای استفاده شهروندان از سلاح سرد را مورد بررسی قرار دهیم میتوان به زمینههایی اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی دیگری هم اشاره کرد که در رشد این آسیب، مؤثر بودهاند؛ مواردی نظر بیکاری، فقر، غنینشدن و پرنشدن اوقات فراغت، اعتیاد، دوستان ناباب و تمایل به رسانههای بیگانه به دلیل کار بد صدا و سیمای ما و.. اشاره کرد؛ عواملی که اجازه نمیدهند استفاده از سلاح سرد پایین بیاید به این دلیل که اگر پایین بیاید جامعهشناسی دچار شک میشود؛ مگر امکان دارد این همه مشکل درون جامعه باشد و بعد نزاعهای خیابانی و درگیریهای لفظی، حذف شود. یک جامعه شناس با اشاره به این موارد در گفتوگو با «امید ایرانیان» به بررسی علل و عواملی که مسبب آن بیش از همه مشئولان و مدیران شهر هستند، در بروز خشونت توسط شهروندان پرداخته است؛ امانالله قرائی مقدم در گفتوگوی خود به این نکته هم اشاره میکند «قاضیپور، نماینده مردم ارومیه پیش از این کتککاری هم به زنان توهین کرده بود و در واقع به زنان، فحش داده بود؛ اگر آنزمان مسئولان به هشدارهای جامعهشناسان و کارشناسان در مورد عدم تائید صلاحیتش اندیشیده بودند، حالا کار به جایی نمیکشید که دست روی خبرنگار بلند کند.»
-شهر ما را به لحاظ وجود خشونت، چطور میبینید؟
شهرنشینی خشونت میآورد به این دلیل که مشکلات مالی و معنوی بسیاری مردم شهر را تهدید میکند؛ مردم دچار چهکنم چهکنم هستند؛ رسانهها هم که وضعشان معلوم است و از سوی دیگر نوع برخوردهای اجتماعی مسئولان با مردم به هیچوجه مناسب نیست. از سوی دیگر، از خشونت، خشونت زاده میشود؛ امری پریودیک که خود را تکرار میکند. هر جا را که نگاه کنید آکنده از خشونت است؛ از مترو که شروع کنید تا اتوبوس تا برخوردهای رانندهها و... خشونت را به وضوح خواهید دید.
محل زندگی هم در بروز خشونت مؤثر است؛ فرد کجا زندگی میکند؟ آیا در میدان شوش زندگی میکند یا پارک دروازه دولاب یا خیابان هرندی و یا سهراه آذری و پل جوادیه؟ یا اینکه در مناطق شمال شهر زندگی میکند؟ هرچند میزان بروز خشونت در نقاط مختلف شهر متفاوت است اما شما هرجا را که نگاه کنید این خشونت را خواهید دید.
زمینه بروز خشوت از ابتدای تولد در بچه به وجود میآید. مادری که فشار روحی و مالی دارد خودآگاه تمامی خشونتهای نهفته و فروخفته خود را به فرزندش منتقل میکند و او نیز مستعد بروز خشونت میشود.
زمانی که در جامعه، مادیگرایی، خودخواهی حاکم باشد، افراد به صورت رباط درمیآیند و خنده و شادی از بین میرود و همه اینها میشوند خشونت. ما هم انتظار نداریم خشونت در شرایطی که نه شادی هست و نه نشاط، برچیده شود؛ در یک کلمه جامعهای که دران نه شادی است و نه نشاط، هیچ چیز نیست.
برخی افراد هم هستند که ممکن است با وجود همه مشکلات، خشونشان را بروز ندهند، این عدم بروز و خالینکردن به چه دلیل است و آیا این میتواند به نوعی خشونت نهفته در وجود فرد بدل شود؟
بله فشار به فرد میآید اما سطح تحصیلات، تربیت والدین و شخصیت اجتماعی و نیز محل زندگی و نوع کار در نحوه بروز خشونت فرق دارد. برخی افراد هم تحمل میکنند و در دورن خود میریزند که از سوی دیگر دچار فشار روحی و روانی میشوند.
به نظر میرسد مواردی نظیر جریان فساد مالی اخیر در شهرداری و موضوع واگذاری املاکی با قیمتهای نجومی – به صورت اقساط و زیر قیمت- به مسئولان رده بالای شهری، بر روحیه مردم تأثیر بسیاری گذاشته است؛ شهروندان زمانیکه میبینند قانونی در شهر توسط مدیران شهری رعایت نمیشود، خود نیز عاملی میشوند برای عدم رعایت قانون و درگیر شدن با شهروندان دیگر. این نتیجهگیری درستی است؟
بله این مسئله عصبانیت به بار میآورد؛ برخورد رشوهگیری، دزدی، حقوقهای نجومی همه عواملی هستند که زمینه عصبانی شدن را درمردم ایجاد میکند؛ آنها خود را با افرادی مقایسه میکنند که در ماه، پنجاه میلیون درآمد دارند. همه اختلاسها و فسادهای مالی عصبانیت به بار میآورد؛ زمانی که یک دانشجو یا یک کارمند ساده خود را با افرادی که حقوقهای نجومی مقایسه میکنند عصبانی میشوند؛ عصبانیت خشونت میآورد. خشونت هم درگیری فیزیکی به بار میآورد.
میتوان گفت چون مردم توان برخورد با مسئولان متخلف را ندارند، جای دیگر و در شهر خود را خالی میکنند؟
شما نمیتوانید برخورد کنید با فساد و اختلاس مسئولان، با همسرتان، با فرزندتان، با همکارانتان و یا با شهروندان دیگر در خیابانها و کوچههای شهر درگیر میشوید؛ این گونه میشود که ما در برابر زورمندان چاپلوس میشویم و در برابر ضعیفان، زورگو و این زورگویی خود را بازتولید میکند.
برخورد رشوهگیری، دزدی، حقوقهای نجومی همه عواملی هستند که زمینه عصبانی شدن را درمردم ایجاد میکند؛ آنها خود را با افرادی مقایسه میکنند که در ماه، پنجاه میلیون درآمد دارند. همه اختلاسها و فسادهای مالی عصبانیت به بار میآورد؛ زمانی که یک دانشجو یا یک کارمند ساده خود را با افرادی که حقوقهای نجومی مقایسه میکنند عصبانی میشوند؛ عصبانیت خشونت میآورد. خشونت هم درگیری فیزیکی به بار میآورد.

نظر شما