سلامت نیوز: شاید برای خیلیها این سوال پیش بیاید که آیا جیرهبندی آب آخرین راه است؟ و چرا این همه اطلاعرسانی در رسانهها و اخبار توفیری در کاهش مصرف آب در کشور به ویژه مناطق بحرانی نداشته است؟
به گزارش سلامت نیوز به نقل از پایگاه خبری جامعه، شنیدن خبر «بد» همواره تلخ است حتی اگر بارها و بارها آن را شنیده یا خوانده باشیم، حتی اگر آن را باور نکنیم، حتی اگر برایمان اهمیت نداشته باشد اما با این وجود چیزی از اصل موضوع کم نمیشود. درست مثل خبر «بد» بحران و ورشکستگی آب که این روزها برای عده معدودی از مردم دل و دماغ آمدن بهار و سال نو را نگذاشته است؛خصوصا تهدید به جریمه و قطع آب مشترکین پرمصرف و به ویژه بحث جیرهبندی آب.
هرچند موضوع بحران آب برای امروز و دیروز نیست و تا بوده این خبر پای ثابت اخبار بوده اما گویی این بار شرایط با سالهای قبل کمی فرق دارد و این فرق را هیچ چیز توجیه نمیکند الا وضع اسفناک بارش برف و باران در بارشخیزترین فصل سال! و حالا با این اوصاف فرماندار تهران نیز التیماتوم آخر را به مردم داد و اعلام کرد: « آب سال آینده جیره بندی میشود» و دلیل آن را نیز اینگونه بیان کرد:« امسال 25 درصد کاهش بارندگی را نسبت به سال گذشته داشتهایم و باید برای سال 94 تدبیری اتخاذ شود و حتماً در این سال با جیرهبندی آب در بعضی از نقاط مواجه خواهیم شد.» خبری که بیشک شنیدنش قابل قیاس با دیدن نیست زیرا تا زمانی که در گرمای 40درجه تابستان تهران نباشی و آفتاب ظهرگاهی مستقیم مغز سرت را نشانه نگیرد، نمیتوانی درک کنی بیآبی و کمبود آب و محرومیت از یک لیوان آب تگری و باد روحنواز کولر و یک دوش آب سرد چه بر سر آدمی میآورد. حال بماند بوی ظرفها و لباسهای کثیفی که چند ساعتی یا چند روزی است رنگ آب به خود ندیده و حالا حالاها هم نخواهند دید. با این اوصاف به راحتی میتوان زجرآور بودن جیرهبندی آب آن هم در فصل تابستان را تاحدودی درک کرد. شاید برای خیلیها این سوال پیش بیاید که آیا جیرهبندی آب آخرین راه است؟
تقوی: بهتر بود مسئولان قبل از آنکه به موضوع جیرهبندی آب فکر کنند به فکر افزایش آگاهی عمومی و بالا بردن فرهنگ مصرف صحیح آب توجه میکردند.
بهترین کار این است که ما منابع آب را د رکشورمان جدا کنیم. یعنی آب شرب جدا از آب استحمام و آبیاری مزارع باشد به عبارت دیگر کیفیت آب متفاوت شود. از آب شرب تصفیهشده یا آب زیرزمینی برای آبیاری مزارع و فضای سبز استفاده نکنیم
بای: غفلت مهم مسئولان ماست که منتظر میمانند تا دقیقه 90 یک شرایط و بعد به فکر راهحل میافتند به عبارت دیگر مسئولان ما به جای پیشگیری به دنبال پسگیری هستند
نبود فرهنگ مصرف صحیح آب در جامعه ما یعنی اینکه ما تا کنون یک تفکر مستمر، درازمدت، برنامهریزیشده، هدفمند و با سیاستهای از پیش تعیینشده دقیق درباره مقوله آب را نداشتهایم و تنها جنس کار اطلاعرسانی بوده است
چرا این همه اطلاعرسانی در رسانهها و اخبار توفیری در کاهش مصرف آب در کشور به ویژه مناطق بحرانی نداشته است؟
اول فرهنگسازی بعد جیرهبندی
لعبت تقوی، استاد دانشگاه و مدیرگروه آلودگیهای محیط زیست واحد علوم و تحقیقات در پاسخ به این سوالات میگوید: «بهتر بود مسئولان قبل از آنکه به موضوع جیرهبندی آب فکر کنند به فکر افزایش آگاهی عمومی و بالا بردن فرهنگ مصرف صحیح آب توجه میکردند.» این فعال محیط زیست در پاسخ به اینکه ما شاهد اخبار و هشدارهای بسیاری از سوی مسئولان مربوطه به مردم در زمینه مصرف صحیح آب بودهاین اما تاکنون کارساز نبودهاند، آیا به نظر شما جیرهبندی به نوعی عامل محرک در فرهنگسازی مردم هست؟ اظهار کرد: «بله میتواند کارساز باشد اما در وهله اول مردم باید آگاهیهای عمومی مردم از طریق تبلیغات و رسانهها و صدا و سیما به مردم منتقل شود در حالی که این کار هنوز در کشور ما انجام نشده است و آنها به اندازه کافی از این موضوع آگاه نیستند چون بیشتر مردم میپندارند صحبتهایی که درباره کمبود آب میشود بیشتر شعار است تا واقعیت. تقوی تاکید کرد: ابتدا باید آگاهسازی عمومی اتفاق بیفتد و مردم از وضعیت منابع آبی موجود مطلع شوند درست مثل گزارشها، مطالب و اطلاعاتی که در کنفرانسهای محیط زیست و آب توسط وزات نیرو ارائه میشود.» وی ادامه داد: «سپس میتوان از ابزارهای اقتصادی استفاده کرد زیرا ما هم از لحاظ منابع آبی و هم انرژی کشور بسیار ارزانی هستیم و هزینهای که مردم بابت مصرف آب و برق و ... میپردازند در مقایسه با سایر کشورها بسیار ناچیز است. در این صورت اگر مردم پول بیشتری پرداخت کنند شاید قدر آن را بیشتر بدانند اما باز هم تاکید میکنم قدم اول فرهنگسازی و آگاهسازی عمومی است.»
این استاد دانشگاه در پاسخ به اینکه شاید علت عدم مصرف صحیح آب در کشور ما این است که مردم فکر میکنند چون تنها 2درصد از کل مصرف آب به بخش مصارف خانگی تعلق دارد این دو درصد در مقایسه با 98 درصد مابقی ناچیز است پس لزومی به صرفه جویی نیست و مشکل از جای دیگری آب میخورد بیان کرد:« البته باید بگویم مصرف آب بخش صنعت و خانگی 2درصد و حدود 92-90 درصد را بخش کشاورزی مصرف میکند. اما باید توجه داشت که همین دو درصد اولا شاید ظاهرا رقم کمی باشد اما در واقعیت بخش عظیمی آب را تشکیل میدهد در درجه دوم این دو درصد مقدار آبی است که هزینه و فعالیتهای بسیاری روی آنها انجام میشود و با زحمت بسیار به دست میآیند یا آبهای زیرزمینی هستند که بسیار باارزش تلقی میشوند و به مثابه سرمایه هستند.»
تقوی در بیان راهکار اصلی خروج از بحران آب در کشور به مسئله تفکیک مصرف اشاره کرد و گفت: «بهترین کار این است که ما منابع آب را د رکشورمان جدا کنیم. یعنی آب شرب جدا از آب استحمام و آبیاری مزارع باشد به عبارت دیگر کیفیت آب متفاوت شود. از آب شرب تصفیهشده یا آب زیرزمینی برای آبیاری مزارع و فضای سبز استفاده نکنیم درست مثل سیستمی که در کشورهای غربی . حتی طرح این موضوع چند سال پیش مطرح شد اما تاکنون اجرا نشده است زیرا متاسفانه طرز تفکری که در جامعه حاکم است این است که ابتدا باید بحرانی رخ دهد بعد به فکر رفع آن بیفتیم.»
با وجود اظهارات این استاد دانشگاه به راستی جای خالی فرهنگسازی در جامعه ما احساس میشود؛ اتفاقی که اگر در مورد مصرف صحیح آب رخ میداد شاید با وجود مشکل خشکسالی و کاهش شدید بارش برف و باران در کشور میشد به راحتی بار سنگین بحران آب را روی زمین گذاشت و دیگر نیازی به تهدید و ارعاب و جیرهبندی و ... نبود.
اظلاعرسانی همراه با هشدار به جای فرهنگسازی
جعفر بای، جامعهشناس نیزبا بیان اینکه در مورد موضوع بحران آب در کشور ما هیچ گونه فرهنگسازی صورت نگرفته است، بیان کرد:« ما الگوی مناسب مصرف را نه تنها در خصوص مصرف آب که در خیلی مسائل نداریم و یکی از اشکالات عمدهای که ما در زمینه آب در کشورمان داریم این است که ما همان آبی را که برای شرب استفاده میکنیم در آبیاری درختان و شستن پارکینگ و ماشین و استحمام و .... هم استفاده میکنیم و ای کاش قبل از هر کاری ما شرایط تفکیک مصرف را سامان میدادیم.
وی تاکید کرد:«این موضوع غفلت مهم مسئولان ماست که منتظر میمانند تا دقیقه 90 یک شرایط و بعد به فکر راهحل میافتند به عبارت دیگر مسئولان ما به جای پیشگیری به دنبال پسگیری هستند.»
بای با بیان اینکه به راستی جای فرهنگسازی مصرف صحیح آب در جامعه ما خالی است ادامه داد:« فرهنگسازی به معنای واقعی کلمه یعنی اینکه ما در کتابهای درسیمان، برنامهریزیهای محتوایی و شیوههای آموزش در سطوح مختلف چیزی به عنوان آموزش مصرف صحیح آب را داشته باشیم. چنانچه یکی از شاخصهای فرهنگسازی این است که در متون درسی دانشآموزان مطالب مربوط به مصرف آب موجود باشد در حالی چنین چیزی را شاهد نیستیم و تنها مسئولان اکتفا کردهاند به تهدید و جریمه.»
این جامعهشناس با بیان اینکه ما تنها به اطلاعرسانی در قالب هشدار و نهیب اکتفا کردهایم خاطرنشان کرد:« این در حالی است که مقوله فرهنگسازی موضوعی بسیار متفاوت با اطلاعرسانی است. در حالی که فرهنگسازی یعنی آموزش و پروسهای است طولانیمدت و مستمر. در حالی که لااقل در مورد موضوع آب ما همواره به صورت موسمی و در زمانهای بحران به مردم آگاهیرسانی کردهایم که همانطور که گویاست تا کنون هم نتیجهای نداشته است.»
وی تاکید کرد: «نبود فرهنگ مصرف صحیح آب در جامعه ما یعنی اینکه ما تا کنون یک تفکر مستمر، درازمدت، برنامهریزیشده، هدفمند و با سیاستهای از پیش تعیینشده دقیق درباره مقوله آب را نداشتهایم و تنها جنس کار اطلاعرسانی بوده است. از طرف دیگر مردم ما نه تنها در مصرف آب که در خیلی از موضوعات الگوی صحیح مصرف را نیاموختهاند این نکته بسیار مهمی است که مشکلات بسیاری را در پی دارد. به بیان دیگر در جامعه ما هیچ سنخیتی بین آنچه هستیم و آنچه نیاز داریم وجود ندارد. »
این جامعهشناس همچنین در انتقاد از وزارت نیرو بیان کرد: «یکی از راههای فرهنگسازی قبوضی است که مشترکین دریافت میکنند. شما اگر به این قبوض نگاه کنید نه شامل نمودار مقایسهای است نه آموزش در حالی که وزارت نیرو میتوانست با یک نمودار کوچک که مصرف سال پیش و امسال مشترکین را به آنان نشان دهد و مدل مصرف را تغییر دهد و سبک اطلاعرسانی میتواند بسیار در فرهنگسازی راهگشا باشد.»
بای همچنین در پاسخ به اینکه نتیجه اعمالی مثل جریمه، جیرهبندی و... در حالی که فرهنگسازی هم انجام نشده چیست؟ بیان کرد:« اینگونه اعمال تنها باعث واکنش و عکسالعمل منفی، لجاجت یا انفعال در افراد میشود. به بیان دیگر کار فرهنگی هشدار و تهدید نیست چنانچه تاکنون هم تاثیری نداشته است. پس باید در این مسیر با برنامهریزی فرهنگسازی را به معنای واقعیاش انجام دهیم از طریق آموزش در مدارس و دانشگاهها، ارائه الگوی مصرف به خانوادهها و... اگر هم قرار بر هشدار باشد از طریق عناصر هنجارفرست صورت گیرند، یعنی عناصری متنفذ که الگوی طیف عظیمی از مردم، جوانان و... هستند، مثل ورزشکاران، نخبگان، هنرمندان و... در حالی که ما از این عناصر موثر تاکنون استفاده بهینهای نکردهایم.»
نظر شما