به گزارش سلامت نیوز به نقل از اعتماد ؛ چه كسانی میخرند و مصرف میكنند. از نگاه افرادی كه كارشناس این جریان هم هستند، به جای احیای دریاچه به دنبال تئوری حذف آن رفتهاند كه به هیچ عنوان عملی نیست. این دریاچه باید به همین شكل نمكزار بماند و سنگهای نمك آن به ریزگردهای نمكی تبدیل شوند و مردم را تحت تاثیر قرار دهد. شاید با این اتفاق، فكری به حال دریاچه از دست رفته شود. حدود هفت تا 12 میلیون نفر از مردم تحت تاثیر این مساله قرار میگیرند، باید فكری به حالش بكنیم، فكری هم كه میتوان كرد این است كه دولت به وزارت نیرو دستور دهد تا سه میلیارد و 700 میلیون متر مكعب آب را از پشت سدهای 36 گانه روانه دریاچه كند. نظر من برخلاف نظر دكتر كردوانی، این است كه دریاچه در سال هفت میلیارد مترمكعب آب دریافت میكرد، از این آب 5/5 میلیارد را رودخانهها، نیم میلیارد را چشمهها و آبهای سطحی و یك میلیارد را هم باران و برف و نزولات تامین میكردند. شاید میزان نزولات كاهش یافته باشد، اما به خشكسالی نرسیدیم. حتی اگر خشكسالی هم باشد اگر سدهای وزارت نیرو اجازه دهد و آب را به دریاچه بریزد، با سه میلیارد و 700 میلیون متر مكعب آب دریاچه احیا خواهد شد.
خشكسالی كه به پشت سدهای پرآب نرسیده است. اما دریاچه هر چقدر سطحش پایینتر رود میزان تبخیر و از دست دادن آب آن هم بیشتر خواهد شد. حال سوال این است كه اگر وزارت نیرو سه میلیارد و 700 میلیون مترمكعب آب پشت سدهایش ندارد پس برای چه آنها را احداث كرده است و اگر مشكل بیآبی داشت، چرا درصدد احداث چهار سد دیگر هم بود؟ برنامهریزی اینها شده مثل گاوی كه پنج من هم نمیتواند شیر دهد و انتظار 10 من شیر از آن دارند. دریاچه ارومیه را میشود احیا كرد، باید احیا كرد، فقط نیاز به همت دارد و عمل. آبها را به دریاچه برسانند تا جان بگیرد. متاسفانه بهانه وزارت نیرو این بود كه اگر آب را باز كنیم كشاورزان در بالادست از آب برمیدارند، خوشبختانه چیزی كه در كشور ما فراوان است نیروی قهریه است، چرا نیروی انتظامی را مسوول رسیدگی به آب در مسیر سدها تا دریاچه نمیكنند تا كسی برای خود آب نكشد. نمك از عناصری است كه تا آب هست هیچ خطری ندارد، وقتی آب را از دست بدهد، تحت تاثیر فرسایش رسوب میكند، با باد حركت میكند و با سرعت یك متر بر ثانیه راه میافتد و حوالی خود را نمكی میكند. این خبر هم كه بادهای نمكی در راه است خبری درست و طبق پیشبینی كارشناسان است.
تا به حال هم وزارت نیرو تعلل كرده است. 3 سال پیش عدهیی از مردم در اعتراض به خشك شدن ارومیه اطراف آن جمع شده بودند كه همه توسط نیروی انتظامی دستگیر و بازداشت شدند. از سرنوشتشان اطلاعی ندارم، اما در همان زمان در سفرهای استانی دولت، احمدینژاد تصمیم گرفت آب را از حوضههای دیگر آبی بیاورند تا ارومیه جان بگیرد. از طرفی دیگر تز باران مصنوعی داده شد كه عملی نیست. نظریه دیگر ارتقای سیستم آبیاری بود كه به كرت نریزند و آبیاری قطرهیی ایجاد شود تا اتلاف آب به حداقل برسد. اما هیچ كدام از این تزها عملی نشد. حال با این احوال چه توریستی بیاوریم تا چه را ببیند؛ شورهزاری كه زمانی دریاچه بوده است؟ 39 سال پیش در فیلمی كه در آن بودم به نام RETURNE OF FLAMINGO فلامینگوها را میگرفتم و آنها را علامتگذاری میكردم. توریست برای دیدن این فلامینگوها به سفر میرود نه دیدن شورهزار ارومیه. هماكنون تمام تاسیسات اطراف دریاچه درب و داغاناند، قایقها تنها شدهاند و همه اینها در دامن وزارت نیرو در حال اجراست.
نظر شما