به گزارش سلامت نیوز به نقل از شرق، وضعیت آب کشور در مرحله بحرانی قرار دارد؛ معضلی که ریشه آن را باید در تغییرات قلیمی و کاهش بارندگیها در کشور از یک سو و سوءمدیریت در حوزه آب از سوی دیگر دانست.
وضعیت بارندگیها در کشور چنان وخیم است که به گفته احد وظیفه، رئیس مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی سازمان هواشناسی کشور، در حال حاضر کشور ۳۵ درصد کمتر از حد نرمال بارش دریافت کرده است: «متأسفانه در پنجمین سال خشکسالی به سر میبریم، به طوری که امروزه تغییر اقلیم نهتنها در کشور ما، بلکه در خاورمیانه موجب خشکسالیهای طولانیتر شده است؛ به طوری که در گذشته شاهد نوسان بارندگیها بودهایم.
میزان بارندگی امسال کشور تا امروز ۹۳.۰۶ دهم میلیمتر بوده است درحالیکه تا امروز باید ۱۴۵ میلیمتر به طور نرمال بارش دریافت میکردهایم». حالا با این وضعیت بارشی مناطق مختلف کشور در خطر مواجهه با کمبود جدی آب قرار دارند.
این وضعیت در حالی ایجاد شده است که اردیبهشتماه امسال به دنبال وفور بارندگیهای بهاره، صادق ضیاییان، رئیس مرکز ملی پیشبینی و مدیریت بحران مخاطرات وضع هوا، گفته بود: «به دنبال بارشهای بهاره که از ابتدای بهار تاکنون رخ داده است، انتظار میرود بخش زیادی از کمبارشیهای گذشته جبران شود».
همچنین برخی متخصصان تأکید کرده بودند که با توجه به این بارشها، تقریبا در نیمی از کشور میزان متوسط آب از حد نرمال فراتر رفته و میتوانیم بگوییم در این مناطق در آستانه ورود به ترسالی هستیم. اما بارشها در بخشهای دیگر بهویژه فلات مرکزی همچنان به حد نرمال نرسیده است.
محمد جوانبخت، معاون وزیر نیرو، از کاهش ۴۱ درصدی بارندگی نسبت به میانگین بلندمدت و بروز یکی از شدیدترین دورههای خشکسالی خبر داده است. به گفته او، کاهش بارندگی در برخی استانها به ۷۶ درصد هم رسیده است و در این بین فقط استان گیلان شرایط نرمال دارد اما ۱۹ استان با کاهش بارندگی بیش از ۵۰ درصد مواجه هستند. این آمارهای نگرانکننده در حالی ارائه میشود که براساس مطالعات انجامشده، میزان تبخیر آب در ایران سه برابر میانگین جهانی است؛ مسئلهای که با توجه به افزایش چشمگیر دمای هوای کشور در سالهای اخیر چندان هم عجیب نیست. این آمارها همگی نشاندهنده بحران خشکسالی و کمآبی در کشور است.
حالا بحران آب در کشور به نقطهای رسیده که وزارت نیرو بر لزوم اجرای برنامههای مدیریت منابع آب و همکاری همهجانبه دستگاههای اجرائی تأکید میکند. بهویژه آنکه استانهایی مانند اصفهان، مرکزی، هرمزگان، خراسان رضوی و تهران با تنش آبی مواجه میشوند.
«با بیسابقهترین دوره خشکسالی ۵۷ سال اخیر در استان تهران مواجه هستیم و میزان بارندگیهای این استان از ابتدای سال آبی جاری تاکنون، پایینترین میزان بارشهای ۵۷ سال اخیر محسوب میشود»؛ این بخشی از اظهارات محسن اردکانی، مدیرعامل شرکت آب و فاضلاب استان تهران است که صرفهجویی دستکم ۲۰درصدی مصارف آب برای عبور از شرایط سخت کمبارشی را نه یک انتخاب، بلکه امری اجتنابناپذیر توصیف کرده است.
در حال حاضر میزان آب موجود در سدهای تأمینکننده آب استان تهران امیدوارکننده نیست، به نحوی که میزان آب موجود در سدهای امیرکبیر، لتیان، لار و ماملو فقط 6 درصد مجموع گنجایش مخازن این سدها را تشکیل میدهند.
به گفته سخنگوی صنعت آب، در حال حاضر میزان آب موجود در سد لار ۱۱ میلیون مترمکعب، در سد لتیان هشت میلیون مترمکعب و در ماملو ۲۹ میلیون مترمکعب است. به بیان دیگر، مجموع این سدها ۴۸ میلیون مترمکعب آب دارد در حالی که نیاز آبی شهر تهران بیش از یک میلیارد مترمکعب است.
موجودی آب سد امیرکبیر در غرب تهران هم فقط ۱۱ میلیون مترمکعب است که نشاندهنده کاهش 18درصدی موجودی این سد نسبت نسبت به سال گذشته است. وضعیت سد کرج هم نگرانکننده است. گزارشها حاکی از آن است که در حال حاضر حدود شش درصد ظرفیت سد کرج پُر است و حدود ۹۴ درصد از ظرفیت آن خالی است. با وجود این آمار هولناک از وضعیت سدهای تهران و کاهش بارندگی در تهران اما، مسئولان سازمان آب از مصرف بسیار بالای آب توسط شهروندان تهرانی گلایه میکنند: «هماکنون ۶۰ درصد شهروندان تهرانی تا دو برابر الگوی تعیینشده و پنج درصد بیش از دو برابر الگو آب مصرف میکنند». آماری که بر انتظار مواجهه تهرانیها با مسئله بیآبی شدت میبخشد.
وضعیت آب در اصفهان
وضعیت آبی استان اصفهان نیز با توجه به شدت و حدت فرونشست زمین در این استان اسفناک است. مهمترین علت این فرونشستها نیز کمبود آب در این استان عنوان میشود. اما به نظر میرسد در سال آبی جاری وضعیت وخیمتر هم شده است، به نحوی که میزان آب در سد زایندهرود اصفهان نیز از ابتدای سال آبی جاری تا ۱۸ اسفند به 138 میلیون مترمکعب رسیده است؛ عددی که در مقایسه با مدت مشابه سال گذشته کاهشی ۵۳درصدی را نشان میدهد. براساس گزارشها، در حال حاضر میزان پرشدگی این سد ۱۱ درصد است.
علت این موضوع البته کاهش میانگین بارش در سرشاخههای زایندهرود در منطقه کوهرنگ است که امسال ۴۲ درصد کمتر از میانگین بلندمدت بوده است. این کاهش شدید ورودی آب به سد زایندهرود در شرایطی اتفاق افتاده که نیاز استان اصفهان به آب همچنان بالاست. زایندهرود که روزگاری شریان حیاتی اصفهان بود، اکنون غالبا در شرایط خشک قرار دارد. آنطورکه مجید نادرالاصلی، رئیس کمیسیون ویژه آب و مناطق کمبرخوردار شورای اسلامی شهر اصفهان، گفته است: «بر مبنای اسناد و مدارک موجود، مقدار بارندگی در حوضه آبریز و سد زایندهرود در ۵۰ سال اخیر به کمترین حد خود رسیده است».
فلات مرکزی؛ استراتژیکترین حوضه آبریزی کشور
محسن موسوی، متخصص آب و تأسیسات آبی درباره وضعیت آبی کشور میگوید: «میزان بارشها در کشور ما تا این تاریخ کمتر از میانگین کشوری بوده است؛ یعنی بهجای اینکه از ابتدای سال آبی، یعنی اول مهرماه، 160 میلیمتر بارش داشته باشیم، به صورت متوسط فقط 100 میلیمتر بارش در کشور رخ داده است. قطعا این میزان بارش میتواند سال خشکی را برای کشور رقم بزند».
او توضیح میدهد: «ایران دارای شش حوضه آبریز است که یکی از مهمترین آنها حوضه فلات مرکزی است، در این قسمت شهرهای بزرگ و استراتژیکی مانند تهران، اصفهان، قم، شیراز، همدان، مشهد، کرج، سمنان و یزد واقع شدهاند. آسیبی که حوضه آبریز فلات مرکزی از این میزان بارندگی میبیند بسیار بیشتر از سایر حوضههای آبریزی است. به عنوان مثال، حوضه آبریزی در زاگرس و حوضه رودخانه کارون را داریم. اگرچه آنها هم با مسئله کمبارشی مواجه هستند، اما حوضه فلات مرکزی شرایط بدتری دارد؛ زیرا فقط 10 درصد حجم آب تجدیدپذیر کشور را دارد اما 70 درصد جمعیت در این حوضه آبریز ساکن هستند. یک حوضه آبریز بسیار پهناور و بسیار خشک. این حوضه تحت تأثیر افزایش دما و تغییرات اقلیم قرار داشته و بهشدت آسیبپذیر است. با این حال جمعیت در آن بسیار زیاد است و میزان آب زیرزمینی و سطحی در آن بسیار کم است».
این متخصص آب تأکید میکند که در سال آینده بیشترین خسارت را در حوضه آبریز فلات مرکزی خواهیم داشت: «حوضهای که بهویژه صنایع بزرگ کشور و کلانشهرهایمان در آن مستقر هستند. از ابتدای سال آبی که از ابتدای مهر هر سال تا 31 شهریور سال بعد را در بر میگیرد، بخشی از بارشها وارد جریان آبی اعم از آبهای زیرزمینی و آبهای سطحی میشود. آبی که پایدار بوده و میتواند سال بعد تجدید شود به آن آب تجدیدپذیر میگویند. اما در چند سال اخیر به صورت متوسط سالانه 100 میلیارد مترمکعب تجدید میشود. اگر هم این آب را استفاده کنیم و هم آبهای تجدیدناپذیر را که متعلق به نسلهای بعدی است، دچار فلاکت آبی یا ورشکستگی آبی میشویم».
نیمی از منابع آبی تجدیدناپذیر را مصرف کردهایم
او اضافه میکند: «آنچه در فلات مرکزی رخ داده این است که نیمی از 300 میلیارد مترمکعب آبهای تجدیدناپذیر را استفاده کردهایم که موضوعی فاجعهبار بوده و جبران آن سخت است. از سوی دیگر آب تجدیدپذیر زیرمینیمان را هم تقریبا هرساله کامل مصرف میکنیم. این موضوع باعث شده پدیده فرونشست زمین در فلات مرکزی بسیار شدید باشد.
سایر مناطق کشور اما مانند فلات مرکزی نیستند. مثلا در حوضه خلیج فارس و دریای عمان شهرهای ساحلی داریم که برخی از آنها با آبشیرینکن آب مورد نیازشان را تأمین میکنند. در حوضه آبریز کارون هم پنج سد بزرگ را داریم که در حال حاضر آب قابل توجهی پشت این سدها دخیره شده است، به نحوی که دشت خوزستان میتواند تابستان را با استفاده از همین آبها به سلامت بگذراند». این متخصص به معضل آب در شهر اصفهان هم اشاره میکند: «آنچه در فلات مرکزی میگذرد بسیار مهم است. مثلا سد زایندهرود در این فلات واقع شده است که بهشدت خالی و آسیبپذیر است در حالی که پنج میلیون نفر آب مورد نیازشان توسط این سد تأمین میشود.
در تهران هم از هشتگرد در غرب تا پردیس و بومهن در شرق حدود 20 میلیون نفر زندگی میکنند که شهرهایی مانند تهران، کرج، پردیس، بومهن و دماوند و... را در بر میگیرد. همه این شهرها وابسته به پنج سد طالقان، کرج، لار، ماملو و لتیان هستند که در حال حاضر تقریبا خالی شدهاند. آسیب اصلی ناشی از معضل آب را دقیقا این مناطق پرجمعیت در فلات مرکزی میبینند. به عنوان مثال، سد دوستی مربوط به مشهد تقریبا خالی شده و مردم به آب زیرزمینی وابسته شدهاند در حالی که منابع آب زیرزمینی محدود است و این شهر هم شهری پرجمعیت است».
او تأکید میکند آسیبی که ما خواهیم دید در قسمت فلات مرکزی است: «حوضههای آبریز استانهای شمالی شاهد بارندگیهای خوبی بودهاند و میتوانند سال را خوبی پشت سر بگذارند. نکته مهم آن است که براساس آمایش سرزمین 1354 جمعیت ساکن در فلات مرکزی باید به سواحل جنوبی کشور منتقل میشدند. فلات مرکزی استعداد بارگذاری این میزان جمعیت را ندارد اما متأسفانه در 50 سال اخیر غفلتهایی شده و ما نتوانستهایم زیرساختها و کلانشهرهای مناسبی در سواحل جنوبی ایجاد کرده و جمعیت را از فلات مرکزی به سواحل جنوبی منتقل کنیم.
بنابراین باید به برنامه هفتم توسعه که تأکید کرده هشت درصد جمعیت فلات مرکزی به سواحل جنوبی منتقل شوند عمل کرد و حالا که در نیمه این برنامه هستیم زیرساختهای مهمی در سواحل جنوبی خلیج فارس و مکران ایجاد شود. این مسئله باعث تقویت اقتصاد دریامحور آنچنان که مورد تأیید مقام معظم رهبری نیز هست، میشود».
موسوی این را هم میگوید که سال آینده با مصرف کمابیش آب سپری میشود اما باید به فکر افق 1410 و 1420 باشیم. روند موجود نگرانکننده است و نباید بیش از این شاهد افزایش جمعیت و استقرار صنایع آببر و کمآببر در فلات مرکزی باشیم. این منطقه گنجایش این میزان صنایع، کشاورزی و جمعیت را ندارد. توان اکولوژیک فلات مرکزی بسیار محدود است.
نظر شما