چهارشنبه ۱۵ اسفند ۱۴۰۳ - ۱۳:۰۸

بیش از ۷۰ درصد کشورهای جهان یا مجازات اعدام را به ‌طور کامل لغو کرده‌اند یا در عمل حکم اعدام را صادر نمی‌کنند.

آیا چاره اتفاقات تلخ اعدام است؟

به گزارش سلامت نیوز به نقل از اعتماد، گفتن و نوشتن از پدیده اجتماعی تلخی به نام اعدام همیشه و هر زمانی سخت بوده و هست، به ویژه زمان‌هایی که جامعه تجربه‌ای مانند قتل امیرمحمد خالقی را تجربه می‌کند و پس از دستگیری مجرمان خبر می‌رسد که احتمالا حکم آنها محاربه خواهد بود و در آخر اعدام.


عباس عبدی، روزنامه‌نگار چند روز پس از آن اتفاق در توییت‌های متعدد نوشت «علاج این اتفاق‌های تلخ اعدام نیست. او تاکید دارد که اگرچه مسوولیت‌های فردی در ارتکاب جرم وجود دارد و هر جرمی را یک یا چند نفر انجام می‌دهند و از این نظر باید میان افراد مجرم و دیگران با اجرای مجازات تفاوت قایل شد، ولی در نهایت جرم یک مساله فردی نیست، بلکه یک پدیده اجتماعی است و باید ریشه‌یابی اجتماعی شود. اکنون بیش از ۷۰ درصد کشورهای جهان یا مجازات اعدام را به ‌طور کامل لغو کرده‌اند یا در عمل حکم اعدام را صادر نمی‌کنند.

بیشترین اعدام‌ها نیز در چند کشور چین، ایران، عربستان، ویتنام، مصر و عراق است. علل مخالفت با اصل حکم اعدام متنوع است. یکی از مهم‌ترین آن، اعتقاد به ناکارآمدی این مجازات در جلوگیری از افزایش جرم است که به نظرم این تحلیل درست است و اعدام برخلاف ذهن ساده‌انگار، فاقد کارایی پیشگیرانه است که بحث مفصل می‌طلبد؛ پیش‌تر هم دلایلش را شرح داده‌ام.»


تاریخ نشان داده که اجرای اعدام منجر به نتیجه مطلوبی نشده و نمونه عینی آنکه پس از گذشت سال‌ها همچنان در اذهان باقی مانده، اعدام سلطان سکه بود و این روزها هم به دلیل بالا رفتن قیمت سکه به این موضوع استناد می‌کنند و آن حکم را بی‌تاثیر می‌دانند.


آنچه جامعه‌شناسان به آن اشاره دارند این است که جامعه باید به سمتی سوق داده شود که با خبرهای سیاه مثل اعدام درگیر نشود زیرا این خشونت در جامعه را بیشتر می‌کند شاید در مدت زمان کوتاه خودش را نشان ندهد، اما بی‌شک در لایه‌های پنهانی جامعه باقی می‌ماند و در زمانی که جامعه درگیر بحران اجتماعی و اقتصادی می‌شود خودش را نشان می‌دهد.


از طرفی مخالفان اعدام که بعضا ممکن است خود مردم باشند هم معتقدند که اعدام هیچ سهمی در کاهش بزهکاری در جامعه ندارد.


اگر توییترباز باشید خاطرتان هست چند سال پیش هشتگ نه به اعدام یا اعدام نکنید بسیار ترند شد و مدتی هم در صدر توییت‌های فارسی قرار گرفت.


دلیل این واکنش از سوی مردم هم این بود که همیشه حساس‌ترین موضوع جان افراد است؛ موضوعی که به هیچ‌وجه نمی‌توان به سادگی با آن طرف شد و به راحتی درباره‌اش حکم صادر کرد. 


و سوال‌های زیادی اذهان عمومی را درگیر می‌کند؛ سوال‌هایی مانند آیا اتهاماتی مثل «محاربه»، «افساد فی‌الارض» و مانند آنها که بر اساس آن احکامی صادر شد، درست بود؟ آیا زمان کافی برای رسیدگی به پرونده‌ها صرف شده بود؟ آیا آیین دادرسی در مورد متهمان رعایت می‌شود؟ آیا متهمان به وکیل تعیینی دسترسی داشته‌اند؟


جالب است بدانید که حساسیت حکم اعدام به اندازه‌ای زیاد است که در بسیاری از کشورهای جهان، از امریکای جنوبی و شمالی گرفته تا اروپا و اقیانوسیه و آسیا آن را به‌ طور کلی کنار گذاشته‌اند. بررسی تاریخی این پدیده در کشورها نشان می‌دهد که با جریانی ریشه‌دار و رو به رشد برای کنترل و توقف مجازات اعدام در جهان مواجه هستیم.

«احمد بخارایی» جامعه‌شناس و استاد دانشگاه پیش از اینکه به موضوع اعدام از منظر پدیده تلخ اجتماعی نگاه کند، معتقد است که جامعه در سه سطح خرد، میانه و کلان در حال تجربه‌هایی است که ریشه در خشونت‌های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی دارد. قتل امیرمحمد خالقی خشونت خرد است که به دلیل دانشجو بودنش دیده شد، اما ممکن است ده‌ها اتفاق شبیه این بیفتد اما نه رسانه‌ای می‌شود و نه کسی از آن باخبر.


او  روی موضوع کاهش تحمل اجتماعی هم تاکید می‌کند و می‌گوید: «کاهش تحمل اجتماعی با افزایش خشونت رابطه مستقیم دارد. به تعبیری هر چقدر آستانه تحمل در کشور کم شود به همان اندازه خشونت بیشتر می‌شود. ماجرا وقتی سخت‌تر می‌شود که ما همیشه دنبال مقصر هستیم و دیگری را مقصر قلمداد می‌کنیم.»


بخارایی این را هم اضافه می‌کند که همان قدر که مردم در جامعه به دنبال مقصر می‌گردند، در سطح بالاتر حکومت هم همین کار را می‌کند، با این تفاوت که همواره مردم را مقصر می‌داند. اینکه می‌شنوید بیش از 70 درصد سپرده‌های بانکی، متعلق به کمتر از دو درصد است، این خشونت اقتصادی است. خشونت، علیه طبقه ندار. خشونت اقتصادی، خشونت روانی را در پی دارد یعنی آدم‌ها احساس امنیت روانی نمی‌کنند و خروجی خشونت روانی، خشونت اجتماعی است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha