به گزارش سلامت نیوز به نقل از جام جم، سالمندی، فصل نابی از زندگی است که در آن، سالها تجربه، حکمت و لحظات گرانبها در وجود انسان قوام یابد؛ اما این فصل، گاهی بهدلیل فراموشی یا بیتوجهی جامعه، به فصلی ساکت و تنها بدل میشود. سالمندان، این نگینهای درخشان گذشته، نهتنها نیاز به مراقبت دارند، بلکه به جامعهای امن،سرشار از احترام ومحبت نیازمندند تا درآن احساس کنندکه هنوز برای جامعه و خانوادهشان ارزشمند و ضروری هستند.
آنها به محبت، درک و فضایی نیاز دارند که در آن نه به چشم بار اضافی، بلکه بهعنوان منابعی گرانبها از تجربه و درس دیده شوند تا بتوانند بعد از پشتسرگذاشتن یک مسیر طولانی از سفر روزگار، با خیالی آسوده خستگی سفر چنددهساله را در و نفسی تازه کنند.همه ما میدانیم این روزها قطار جمعیتی کشور بهسرعت به سمت سالمندی در حرکت است، بهطوریکه پیشبینیها نشان میدهد تا سال ۱۴۳۰جمعیت سالمندان ایران به۳۲.۱درصد خواهد رسید. با وجود برخی تصورات، جمعیت سالمند به خودی خود تهدیدی برای جامعه محسوب نمیشود، اما ترکیب این روند افزایشی با چالشهایی مثل کاهش فرزندآوری و برهمخوردن ساختار جمعیتی و نبود زیرساختهای مناسب جهت مواجهه با این بحران جمعیتی، این موضوع را به یک چالش تبدیل میکند، چراکه بسیاری از آنان در دوران پیری با تنهایی، بیماری و انواع مشکلات اقتصادی و اجتماعی روبهرو هستند. بنابراین در کنار شیب تند سالمندی که این روزها گریبانگیر ساختار جمعیتی کشور است، وجود یک جامعه با مردم و مسئولان دوستدار سالمند بهمنظور ایجاد فضایی برای احساس ارزشمندی، تعلق و امنیت سالمندان امری لازم و ضروری است.
احترام به سالمندان؛ یک وظیفه همگانی
بر اساس گزارش سازمان ملل متحد، انتظار میرود تعداد افراد ۶۵ساله و بالاتر تا سال ۲۰۵۰ به حدود ۵/۱میلیارد نفر برسد. بنابراین ایران نیز در حال تجربه یک گذار جمعیتی قابل توجه مشابه با بسیاری از کشورهای دیگر است که مشخصه آن افزایش جمعیت سالمندان و کاهش نرخ فرزندآوری است. طبیعتا به موازات حرکت سریع نمودار جمعیتی به سمت سالمندی و افزایش تعداد سالمندان، مسئولیتهای مسئولان و سایر افراد جامعه در قبال حفاظت از این گنجهای گرانبها نیز افزایش مییابد و ما باید این مسئولیت بزرگ را بپذیریم که به این عزیزان، که سالها برای ساختن زندگی تلاش کردهاند، جایی بدهیم که احساس کنند در کنار ما ایستادهاند، چراکه زمانی که سالمندان در جامعهای زندگی میکنند که نیازهای جسمی، روانی و اجتماعی آنها را درک میکند و به آنها اهمیت میدهد، آن جامعه به معنای واقعی انسانی و باکیفیت میشود.
نگهداری از سالمندان
طیبه میرزا اسکندری، کارشناس علوم اجتماعی و فعال فرهنگی، اظهار میدارد: در فرهنگ ایرانی و سبک زندگی که تا چند دهه پیش وجود داشت، خانواده بهطورکلی به شکل هستهای نبود و بیشتر بهصورت خانوادههای گسترده تشکیل میشد. خانواده گسترده خانوادهای متشکل از چند نسل بود، بهطوریکه خانوادههای جدید نیز در کنار خانوادههای قدیمی زندگی خود را آغاز میکردند.
وی با بیان اینکه سالمندان در این خانوادهها شاید از چرخه فعالیتهای اجتماعی خارج شده بودند اما از نظر تجربه زندگی بسیار پربار و برای اطرافیان ارزشمند بودند، میافزاید: در خانوادههای گسترده افراد مسن بهجای آنکه از خانواده و جامعه طرد میشدند در امور مهم خانواده مثل رفع اختلاف بین زوجین نقش داشتند؛ اما متاسفانه در مدل زندگی جدید خانوادهها شکل هستهای به خود گرفتهاند و خانوادههای جدید جدا و مستقل از خانوادههای قدیم هستند. بنابراین پدر و مادرها که به سن کهولت میرسند، دیگر نهتنها مشارکتی در خانوادههای جوانتر نمیکنند، بلکه از نظر برخی از آنها مثل یک بار سنگین هستند که هر روز اداره این افراد به معضل بزرگتری برای مردم تبدیل میشود و این چیزی است که ناشی از نوع فرهنگ و زندگی غالب در جامعه ما است.
میرزا اسکندری با بیان اینکه روشن است که نمیتوان سبک زندگی امروز را به دهههای ۵۰ یا ۶۰ بازگرداند، ادامه میدهد: جوانان باید ارتباط متقابل و موثری با بزرگترها و سالمندان برقرار کنند. زیرا یکی از دلایل اصلی آسیبهایی که اخیرا در تربیت فرزندان و همچنین در اختلافات و طلاقهای زودهنگام مشاهده میشود، ناشی از همین دوری از تجربیات و اندوختههای نسلهای گذشته است.
این کارشناس علوماجتماعی بیان میکند: جوانترها باید در اکرام و احترام به سالمندان فرهنگ اصیل ایرانی و اسلامی را رعایت کنند و نقش و اعتبار واقعی به آنها بدهند. در این میان هرچه زوجهای جوان اعتنا و اقتدار درست به پدر و مادر نشان بدهند بچههای کوچکتر نیز عمل به این آموختهها را بیشتر یاد خواهند گرفت.
لزوم تجدیدنظر مسئولان در نگاه به سالمندان
میرزا اسکندری با اشاره به مسئولیتهای حاکمیت در قبال سالمندان میگوید: در مدل حکمرانی فعلی، اقداماتی که مسئولان برای سالمندان انجام میدهند، به فعالسازی سیستمهای بازنشستگی و فراهمکردن شرایط بهینه زندگی برای این افراد محدود میشود، درحالیکه بسیاری از کشورهای پیشرفته به قدری در حمایت از سالمندان پیش رفتهاند که حتی اگر این افراد از حمایتهای مردمی بیبهره باشند، دولت تمامقد از آنها حمایت میکند و این حمایت موجب بهبود کیفیت زندگیشان میشود، اما در جامعه ما، مشکلات فراوانی در تامین رفاه سالمندان وجود دارد. بهعنوانمثال، اگرچه فردی که به سن بازنشستگی میرسد به نظر میرسد که از تسهیلاتی برای امکانات درمانی و اجتماعی بهرهمند است،اما درعمل، این امکانات پاسخگوی نیازهای واقعی اونیست.
این کارشناس علوماجتماعی با تأکید بر اینکه مسئولان باید در نگرش به سالمندان متناسب با فرهنگ سنتی ایران تجدیدنظر کنند، میافزاید: لازم است راهکارهایی اتخاذ شود که از نظر امکانات معنوی و مادی، تسهیلات و طرحهای جدیدی برای سالمندان در نظر گرفته شود. البته این اقدامات لزوما نباید تنها بر عهده دولت باشد؛ بلکه باید شرایطی فراهم شود تا مردم بتوانند با همکاری یکدیگر، اقداماتی را برای ارتقای وضعیت روحی و معنوی سالمندان انجام دهند. علاوهبراین، ضروری است که نخبگان و استادان، بهویژه در حوزه علوم اجتماعی، در این زمینه به دولت کمک کنند.
سخن آخر
درحالحاضر با توجه به افزایش جمعیت سالمندان و چالشهای ناشی از آن، لازم است که در کنار بهبود زیرساختهای اجتماعی، فرهنگ احترام به سالمندان تقویت شود. مسئولان باید تدابیر جدیدی برای حمایت مادی و معنوی از این قشر اتخاذ کنند و در کنار آن، افراد جامعه بهویژه جوانان باید به تجربیات و حضور سالمندان ارزش بدهند. ایجاد فضایی امن و محترم برای سالمندان، نهتنها به رفاه آنها کمک میکند بلکه به بهبود کیفیت زندگی اجتماعی نیز میانجامد.
نظر شما