به گزارش سلامت نیوز به نقل از پیام ما، مردادماه امسال گزارشی روی سایتهای خبری قرار گرفت که از وضعیت نابسامان تحصیلی در مدارس پرده برداشت؛ گزارشی که نمرات سال گذشته دانشآموزان را با سالهای قبل از آن مقایسه کرده بود و نشان میداد تمام استانها با افت تحصیلی بسیار شدیدی مواجهاند. این روند حالا در جدیدترین بررسی به این داده رسیده است که از هر پنج دانشآموز دو نفر چیزی نمیآموزند.
طبق نتایج آزمون تیمز که هفته اخیر منتشر شد، ۲۱ درصد از دانشآموزان ایرانی بهویژه در دوره ابتدایی عملکرد بسیار ضعیفی دارند. ۴۱ درصد دانشآموزان به نقطه ۴۰۰، یعنی پایینترین سطح عملکرد نمیرسند، از هر پنج دانشآموز ایرانی دو نفر اصلاً یاد نمیگیرند و ۷۰ درصد دانشآموزان مدارس روستایی پسرانه به حداقل سطح یادگیری دست نمییابند.
آمارهای تأسفبرانگیز وضعیت آموزش در مدارس ایران در حالی منتشر میشود که در ماههای اخیر کنترل ناترازی انرژی، بارها مدارس را به تعطیلی کشانده. ناترازی انرژی و تعطیلی مدارس یا آموزش مجازی، به چالشی جدی برای دانشآموزان و سیستم آموزشی تبدیل شده است. این رخداد که گفته میشود بهدلیل کمبود انرژی و تلاش برای مدیریت مصرف صورت میگیرد، میتواند تأثیر منفی قابلتوجهی بر روند سیستم پرمسئله آموزش داشته باشد.
موضوع ناترازی انرژی، تعطیلات و یا مجازی شدن آموزش ناشی از آن، تنها به خسارت به وجهه آموزش و غلطهای املایی و انشایی بیشمار در میان نسل جدید منجر نمیشود. اولین اثر آن است که مدت زمان آموزش کاهش مییابد. از دست رفتن روزهای آموزشی، قطعاً برنامه درسی را مختل کرده و به روند پیشرفت تحصیلی آسیب میرساند. دانشآموزان از نظم یادگیری خارج شده و درک مفاهیم جدید برایشان دشوارتر میشود. این مسئله علاوهبر جنبه تحصیلی و کاهش سواد در میان کودکان و نوجوانان، بر جنبههای اجتماعی و روانی آنها نیز تأثیر میگذارد.
رشد اجتماعی کاهش مییابد و کاهش تعاملات اجتماعی با همکلاسیها و معلمان، میتواند به تنهایی و افسردگی در برخی از آنها بینجامد یا آن را تشدید کند. حتی ممکن است بهدلیل نبود نظارت و برنامه مشخص در منزل، دچار افت انگیزه و بینظمی دانشآموزان شود. علاوهبر اختلال در مهارتآموزی دانشآموزان، برای خانوادههایی که هر دو والدین شاغل هستند، تعطیلی مدارس میتواند چالش مراقبت از فرزندان و مدیریت زمان را به همراه داشته باشد.
وضعیت یادگیری دانشآموزان ایرانی در مدارس، موضوعی چندوجهی است که نیازمند بررسی دقیق و انتقادی است. درحالیکه پیشرفتهایی در سطح آموزشوپرورش کشور صورت گرفته است، همچنان موانع جدی در مسیر شکوفایی استعداد دانشآموزان و رسیدن به پتانسیل واقعی آنها دیده میشود. سیستم آموزشی سنتی، در بسیاری از موارد، دانشآموزان را بهجای تشویق به تفکر انتقادی و حل مسئله، به حفظ اطلاعات و پاسخ دادن به سؤالات ازپیشتعیینشده تشویق میکند. این رویکرد، نهتنها خلاقیت را در دانشآموزان سرکوب میکند بلکه به درک واقعی مفاهیم نیز لطمه میزند.
نبود منابع آموزشی کافی و مناسب، از دیگر مشکلات قابل توجه است. کمبود کتابهای درسی بهروز، تجهیزات آزمایشگاهی مدرن و دسترسی ناکافی به اینترنت پرسرعت، بهخصوص در مناطق محروم، باعث میشود دانشآموزان از فرصتهای یادگیری باکیفیت محروم شوند. کمبود معلمان متخصص و آموزشندیده، عدم انگیزه در میان برخی معلمان و روشهای تدریس سنتی و غیرجذاب، از عواملی هستند که بر کیفیت یادگیری تاثیر منفی میگذارند. همچنین، انتظارات غیرمنطقی خانوادهها و جامعه، باعث ایجاد استرس و اضطراب در دانشآموزان و مانع از یادگیری مؤثر میشود. در کنار این سیستم ارزیابی سنتی و تمرکز بر نمرات، بهجای ارزیابی جامعتر از تواناییهای دانشآموزان، به ایجاد یک فضای رقابتی ناسالم و تنشزا در مدارس منجر شده است. این سیستم، اغلب انگیزه یادگیری را کاهش میدهد و دانشآموزان را بهجای تمرکز بر فهم عمیق مفاهیم، بهدنبال کسب نمرات بالا سوق میدهد.
برای بهبود وضعیت یادگیری دانشآموزان ایرانی، نیازمند تغییرات اساسی در سیستم آموزشی هستیم. این تغییرات شامل بازنگری در برنامههای درسی، آموزش معلمان و بهروزرسانی منابع آموزشی، ایجاد محیط یادگیری جذاب و تعاملی، کاهش فشار تحصیلی و تغییر رویکرد ارزیابی است. ضروری است که مسئولان علاوهبر بررسی مشکلات آموزش در مدارس و رفع نواقص با برنامهریزی دقیق، تلاش کنند تا مشکل ناترازی انرژی را بهطور اساسی حل کرده و از تعطیلیهای پیاپی مدارس جلوگیری کنند؛ قبل از آنکه این مسئله، یک چالش ملی شود.
نظر شما