به گزارش سلامت نیوز به نقل از شهروند؛ محال است، درحال گشتوگذار مجازی باشید اما با محتوایی درباره عملهای زیبایی و تغییرات چهره مواجه نشوید. پستهای دومینووار و متعددی که هرچه بیشتر پیگیرشان شوید وقت و بیوقت بیشتر جلوی چشمتان ظاهر میشوند. تا جایی که بیآنکه بخواهید، خود را در مقابل میلیونها نقص ظاهری ریز و درشت میگذارید و برای هرکدام، برنامه و بودجه خاصی تدارک میبینید! گاهی با مراجعه به آرایشگر به مراد دلتان میرسید؛ بعضی مواقع اما آنقدر ماجرا برایتان جدی میشود که چاره را تنها در تیغ جراحی میبینید. تا پیش از این تصمیمات هم هربار قرار باشد بدون فیلتر و ابزارهای ویرایش تصویر عکس بگیرید مردد و نگران، از تصویر بدون روتوش خود، بلافاصله به دنبال برنامههای اصلاح عکس از این دستگاه به آن سایت سرگردان و هراسان درحال جستوجو هستید.
آنقدر رسانهها پیکرهای خوشتراش و بینقص چهرههای مشهور و مدلهای زیبایی را در چشم کاربران فرو کردند که گویا هرکس به شکلی دیگر زندگی میکند محکوم به تحقیر، احساس شرم، نادیدهگرفتهشدن و انزوا است. از این رو، در این گزارش تلاش شده است دلایل استقبال از عملهای زیبایی، کاهش اعتماد به نفس و نقش شبکههای اجتماعی در تن دادن افراد به جراحیهای زیبایی را زیر ذرهبین ببریم.
ماجرا از کجا شروع شد؟
اختلال بادی دیسمورفیک در سال ١٨٨٦ میلادی به وسیله انریکو مورسلی توصیف شده است. مورسلی این اختلال را بدشکلی هراسی نام گذاری کرد که در آن فرد با وجود عدم برخورداری از عیوب در ظاهر احساس زشت بودن دارد. جالب است بدانید در سال ١٩٨٠ اختلال خود زشت انگاری به وسیله انجمن روانپزشکی آمریکا به رسمیت شناخته شد. پس از آن، راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی اصطلاح بد شکلی هراسی را به اختلال بد شکلی بدن تغییر پیدا داد.
هرآنچه باید از خودزشتانگاری بدانیم
اختلال بادی دیسمورفیک یک اختلال روانی به شمار میرود. بیماران مبتلا به اختلال خود زشتپنداری ناهنجاریهای ظاهری را اغراقآمیز توصیف می کنند و دچار احساس ترس میشوند. اختلال بادی دیسمورفیک یک اختلال روانی است که در آن فرد به صورت مفرط درباره زیبایی اندام و اعضای بدن نگران است. بی شک هنگامی که فرد نسبت به اعضای بدن خود نگران باشد، زمینه برای شکل گیری نقص در عملکرد و احساسات مهیا می شود. در علم روانشناسی از اختلال بادی دیسمورفیک با عنوان خود زشتانگاری (برخلاف اختلال خودشیفتگی)، بد شکلی بدنی، بدریختانگاری و BDD یاد می شود. دلیل آن هم مختصر شده واژه body-dysmorphic disorder است.
«دیسمورفی» یک واژه یونانی است که در معنای غیر طبیعی و ناهنجار کاربرد دارد. مبتلایان به اختلال بادی دیسمورفیک بر این باور هستند که به موجب نقص در اندام، ضرورت دارد تا بخش های نقصان بدن را از دید دیگران پنهان نمایند. از آنجایی که این اختلال به شکل وسواس گونه بروز پیدا می کند در دسته اختلالات وسواسی جای میگیرد. افراد دارای اختلال بادی دیسمورفیک یک نقص فیزیکی را اغراق آمیز وصف می کنند. در واقع زمانی که فرد یک ناهنجاری کوچک را به شدت رنج آور و افراطی برشمارد، اختلال بادی دیسمورفیک شکل گرفته است. جالب است بدانید در برخی موارد اختلال بادی دیسمورفیک با افسردگی، اختلال اضطراب اجتماعی و وسواس جبری اشتباه گرفته میشود.
خودزشتانگاری از تشخیص تا درمان
کسری ثابتی، جراح زیبایی معتقد است:« پنهانکاری و احساس شرمی که معمولا همراه اختلال بدشکلی بدن ایجاد میشود، تشخیص آن را دشوار میکند. بیشتر متخصصان توافق دارند که موارد بسیاری از این اختلال، بدرستی تشخیص داده نمیشوند. افراد مبتلا به آن معمولا خجالت کشیده و تمایلی به صحبت کردن در این رابطه با پزشک خود را ندارند. یک علامت هشدار برای پزشکان زمانی است که بیماران به طور مداوم در رابطه با جراحی پلاستیک برای یک نقص خاص در بدنشان پرسوجو میکنند. در تشخیص اختلال بدشکلی بدن، پزشک ارزیابی خود را با بررسی کامل تاریخچه و سابقه فرد و معاینات پزشکی شروع میکند. اگر به اختلال بدشکلی بدن شک کند، ممکن است فرد را به یک روانشناس یا متخصصی که به طور خاص برای تشخیص و درمان بیماریهای ذهنی و روانی آموزش دیدهاند معرفی کند. مشاور روانشناس بر اساس ارزیابیهای خود از رفتار، گرایش ها و علائم فرد، مشکل را تشخیص میدهد. ثابتی در پاسخ به این پرسش که«چه اتفاقی بعد از عمل برای افرادی که دچار اختلال خود زشتانگاری هستند, میافتد؟» میگوید:«در بسیاری از افراد که دچار این اختلال هستند دیده شده بعد از عمل های زیبایی باز هم این افراد از چهره یا اندام خود راضی نیستند و حتی در مواردی عمل های زیبایی باعث تشدید بیماری این افراد شده و شما هم بارها شاید در رسانه ها افراد معتاد به عمل های زیبایی را دیده باشید. عموما یک جراح باید توانایی این را داشته باشد تا این بیماری را تشخیص دهد و از عمل این افراد قبل از درمان و بهبود سلامت روانی خودداری کند.»
استقبال از جراحیهای زیبایی به روایت آمار
تابستان امسال بود که سامان طهماسبی، فوق تخصص جراحی پلاستیک و عضو بنیاد ملی نخبگان ایران در جمع اصحاب رسانه عنوان کرد:«بر اساس آمارهای بینالمللی، نرخ اعمال جراحی زیبایی در کل دنیا طی چهار سال گذشته ۴۱.۳ درصد و در یک سال اخیر ۱۱.۸ درصد افزایش یافته است. این آمار نشان میدهد که اقبال به عملهای زیبایی در تمام کشورها رو به افزایش بوده و ایران نیز خواه ناخواه متأثر از این قضیه است.» طبق اظهار سامان طهماسبی، در کشور ما آمار موثق و معتبری از میزان جراحیهای پلاستیک وجود ندارد که بتوان به آن استناد کرد.» او در این راستا اشاره کرد: «بر اساس آمارهای بینالمللی، نرخ اعمال جراحی زیبایی در کل دنیا طی چهار سال گذشته ۴۱.۳ درصد و در یک سال اخیر ۱۱.۸ درصد افزایش یافته است. این آمار نشان میدهد که اقبال به عملهای زیبایی در تمام کشورها رو به افزایش بوده و ایران نیز خواه ناخواه متأثر از این قضیه است.»
جراحیهای غیرلازم!
علیرضا صابری، دبیر انجمن علمی جراحان پلاستیک و زیبایی ایران میگوید:«امروزه سیل عظیمی از مراجعهکننده داریم که اصلاً نیاز به جراحی زیبایی ندارند. از هر ۱۰۰ مراجعه کننده ۳۰ نفر آنها به عمل نیاز دارند، ۳۰ نفر دیگر واقعاً نیازی به عمل ندارند، اما بهدلیل مسائلی مانند مد روز یا مواردی مانند چشم و همچشمی خواستار عمل زیبایی بینی هستند، ۴۰ درصد باقی مانده هم کسانی هستند که هم میتوانند عمل کنند و هم میتوانند عمل نکنند بنابراین به سلیقه خودشان برمیگردد. اما دنبال کاهش این عملهای غیر لازم هستیم چراکه بهطور نگران کنندهای در حال افزایش هستند. در هر صورت نیاز به عمل جراحی زیاد نیست و برخی مواقع جو تبلیغاتی که در فضای مجازی اتفاق میافتد باعث میشود تعداد عملهای زیبایی افزایش پیدا کند. خیلی از انجمنهای بزرگ هم در تلاش هستند فرهنگسازی کنند مانند انجمن جراحان پلاستیک و زیبایی ایران که تلاش داریم آگاهی بدهیم که مردم بدانند همیشه و تحت هر شرایطی نیاز به عمل جراحی نیست.»
مشوقی به نام رسانه
مطالعات psychologytoday نشان دادهاند که مقایسه خود با دیگرانی که تصور میشود فرد برتری هستند، اغلب تأثیرات منفی بر عزت نفس دارد گاه ممکن است مقایسه اجتماعی رو به پایین منجر به بهبود در خودارزیابی شود گرچه برخی دادهها حاکی از آن است که به اشتراک گذاشتن محتوای جراحیهای زیبایی، قادرند تأثیر مثبت فوری بر خود ارزیابی داشته باشد. این درحالیست که تحقیقات در این زمینه نشان میدهد در دراز مدت، این پست ها احتمالاً تأثیر منفی بر عزت نفس افراد دارند. به طور کلی، رسانه های اجتماعی یک محرک مهم در مداخلات زیبایی هستند. یکی از بدیهیترین خطرات داشتن رسانههای اجتماعی به عنوان ابزاری برای ایجاد استانداردهای فرهنگی و ایجاد هنجارهای غیر واقعی است.
نظر شما