تغییرات اقلیمی به یکی از بزرگ‌ترین چالش‌های بشری تبدیل شده است که تأثیرات آن بر ابعاد مختلف زندگی انسان‌ها و تنوع زیستی غیرقابل انکار است. در حالی که برخی کشورها و اقشار خاص سهم بیشتری در تولید گازهای گلخانه‌ای دارند، هر فرد با الگوهای مصرف خود می‌تواند نقشی مهم در کاهش این بحران ایفا کند. از اصلاح عادات روزمره مانند مصرف کمتر سوخت‌های فسیلی و محصولات دامی تا توجه به آموزش و آگاهی عمومی، همه ما می‌توانیم در ایجاد تغییرات مثبت برای تاب‌آوری در برابر این بحران جهانی مشارکت کنیم.

نقش همگانی در مقابله با بحران تغییرات اقلیمی

به گزارش سلامت نیوز به نقل از پیام ما، هر فردی به طریقی به‌خودی‌خود باتوجه‌به الگوهای مصرف از سوزاندن سوخت‌های فسیلی، مصرف محصولات دامی و... در انتشار گازهای گلخانه‌ای نقش دارد. برای مثال سرانه انتشار شهروندان کشورهایی چون روسیه و ایالات متحده آمریکا سه‌برابر میانگین جهانی سرانه انتشار است، درحالی‌که شهروندان هند و آفریقا کمتر از نصف سرانه سایر مردم جهان در انتشار گازهای گلخانه‌ای دخیل هستند. همچنین، مطابق داده‌ها اقشاری در جهان که بیش از ۹۰ درصد سایرین درآمد دارند، مسبب نیمی از کل انتشار گازهای گلخانه‌ای هستند.

تغییراقلیم در سال‌های اخیر به لطف رسانه‌ها برای خیل کثیری از افراد در جوامع مختلف ناآشنا نیست. بسیاری از فعالان حوزه‌های مختلف تا حدودی از تأثیر تغییراقلیم بر ابعاد مختلف حوزه کاری خود و زندگی بشر آگاه هستند.

با اتکا بر داده‌ها و مشاهدات و مستندات مبرهن است که تغییراقلیم ابرچالشی است که نه‌تنها ابعاد مختلف معیشت انسان‌ها را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد بلکه حتی در مسیر حفاظت از تنوع‌زیستی و… نیز مانع قلمداد می‌شود. این نکات مؤید این است که به‌منظور صیانت از حیات میلیون‌ها ساکن کره زمین باید برای تاب‌آوری و سازگاری در مواجهه با این ابرچالش تدابیری جدی و سریع اندیشیده شود و دامنه تدبیراندیشی باید دایره گسترده‌ای از موارد مرتبط با زندگی بشر از جزئی‌ترین قسمت‌ها تا مسائل اساسی را در بر گیرد.

نقش همگانی

به‌هر روی، همه کشورها، افراد و جوامع در شکل‌گیری و پیشروی این بحران صاحب نقش هستند. هرچند که نقش و اثرگذاری آنها در برخی موارد با یکدیگر قابل‌قیاس نیست و نمی‌توان منکر نقش پررنگ برخی کشورها در آسیب‌رسانی‌های وسیع به محیط‌زیست در ادوار مختلف در مسیر توسعه شد. اما به‌هرحال، هر فردی به طریقی به‌خودی‌خود باتوجه‌به الگوهای مصرف از سوزاندن سوخت‌های فسیلی، مصرف محصولات دامی و… در انتشار گازهای گلخانه‌ای نقش دارد. برای مثال سرانه انتشار شهروندان کشورهایی چون روسیه و ایالات متحده آمریکا سه‌برابر میانگین جهانی سرانه انتشار است، درحالی‌که شهروندان هند و آفریقا کمتر از نصف سرانه سایر مردم جهان در انتشار گازهای گلخانه‌ای دخیل هستند. همچنین، مطابق داده‌ها اقشاری در جهان که بیش از ۹۰ درصد سایرین درآمد دارند، مسبب نیمی از کل انتشار گازهای گلخانه‌ای هستند.

الگوبرداری مصرف از خانه و خانواده آغاز می‌شود؛ توجه به نقش شهروندان در مسائل و چالش‌های محیط‌زیستی به‌معنای توسعه فرهنگ محیط‌زیست‌محور با رویکردی کم‌هزینه‌تر است

ازآنجاکه بحران شکل گرفته است و امکان بازگشت به گذشته و اصلاح فرایندها و یافتن مقصر نیست و علاوه‌بر مسائل مختلف حقوق اساسی و امنیت و دموکراسی نیز مورد تهدید قرار گرفته‌اند، قطعاً افزایش آگاهی و ترغیب اذهان عمومی به مشارکت در مسیر تاب‌آوری و چاره‌اندیشی برای چالش‌های محیط‌زیستی و جلب اقدامات حمایتی از شهروندان بی‌تأثیر نخواهد بود.

اعمال فشار از پایین

بی‌اهمیت جلوه دادن نقش شهروندان در شکل‌گیری چالش و نسبت دادن تولید گازهای گلخانه‌ای صرفاً به کارخانجات و صنایع و… و اندک جلوه دادن مصرف آب و انرژی و… توسط شهروندان شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت‌های شهروندی است و نتیجه‌ای جز ناتوانی در مقابله با چالش‌ها در آینده نخواهد داشت. چه‌بسا که آگاهی اذهان عمومی علاوه‌بر اصلاح الگوی مصرف می‌تواند به سوق دادن دولت‌ها به انجام اقدامات سازگارانه و مبارزه با علل اصلی و کاهش پیامدها منجر شود.

نقش و اهمیت پویایی شهروندان در افزایش آگاهی‌های ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی و اعمال فشار به دولت‌ها و اتخاذ سیاست‌های عمومی اساسی و هم‌سو با توسعه پایدار و تبادل تجربیات سرزمینی انکارناپذیر است.

توجه هر فرد به میزان و کاهش ردپای کربن خود (میزان گازهای گلخانه‌ای منتشرشده توسط یک فعالیت، محصول، شخص، شرکت یا کشور است که معمولاً برحسب میزان انتشار گاز کربن دی‌اکسید یا گازهای گلخانه‌ای دیگر برحسب کیلوگرم یا تن یا یکای دیگری از جرم یا واحدهای معادل آن بیان می‌شود) و اصلاح الگوی مصرف فردی اعم از مصرف کمتر از خودروی شخصی، خرید کمتر و به‌اندازه نیاز و نگهداری بهتر از وسایل، روی آوردن به تغذیه پایدارتر و محیط‌زیستی‌تر و متناسب با اقلیم و مصرف بیشتر سبزیجات، میوه‌ها و غلات کامل، حبوبات و دانه‌ها و مصرف کمتر گوشت و لبنیات و کمتر دور ریختن غذا، کاهش مصرف وسایل سرمایشی و گرمایشی و استفاده از لوازم برقی کم‌مصرف و انجام کارهای ساده‌ای مانند پهن کردن البسه برای خشک کردن آنها و بهبود بهره‌وری انرژی خانه با عایق‌کاری و… در میان‌مدت می‌تواند نتایج مفید قابل‌توجهی داشته باشد.

الگوهای نادرست

چه‌بسا که بسیاری از معضلات محیط‌زیستی کنونی ریشه در الگوهای نادرست مصرف دارند. برای مثال هر کیلوگرم منسوجات تولیدشده ۱۷ کیلوگرم گاز کربن دی‌اکسید تولید می‌کنند یا پلاستیک‌ها به‌تنهایی در سال ۲۰۱۹ عامل تولید ۱.۸ میلیارد تن کربن دی‌اکسید بوده‌اند که ۳.۴ درصد از کل تولید جهانی است.

ورای این مباحث توجه شهروندان به عملکرد خود، اصلاح آن و مهم پنداشتن نقش خود در تربیت نسل‌های آینده مهندسان و سرمایه‌گذاران و… نیز مؤثر است. به‌هر روی، الگوبرداری مصرف از خانه و خانواده آغاز می‌شود؛ به بیان بهتر توجه به نقش شهروندان در مسائل و چالش‌های محیط‌زیستی به‌معنای توسعه فرهنگ محیط‌زیست‌محور با رویکردی کم‌هزینه‌تر است که البته بهبود زیرساخت‌ها و بهینه‌سازی بهره‌گیری از ظرفیت‌های بالا در آن یک ضرورت است.

در سال ۲۰۱۹ پلاستیک‌ها به‌تنهایی عامل تولید ۱.۸ میلیارد تن کربن دی‌اکسید بوده‌اند که ۳.۴ درصد از کل تولید جهانی است

توجه و اهمیت‌بخشی به نقش شهروندان و احترام به حق آگاهی آنان و سوق دادن مردم به‌سمت پذیرش نقش‌های شهروندی مسئولانه و سازنده و تشکل‌های قانونی و بهره‌گیری اصولی از رسانه‌های جمعی و شکل‌گیری تعامل سازنده میان پژوهشگران و اصحاب رسانه می‌تواند سبب بهبود وضعیت کنونی و مشارکت‌های جمعی مؤثر در حوزه محیط‌زیست و مواجهه با تغییراقلیم شود.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha