موضوع سهمیه‌ها در کنکور به‌ویژه در رشته‌های پررقابتی همچون پزشکی، به چالشی جدی در نظام آموزشی کشور تبدیل شده است. در حالی که برخی با رتبه‌های بالا و با استفاده از سهمیه‌های مختلف وارد دانشگاه‌ها می‌شوند، کارشناسان و مسئولان آموزش کشور بر لزوم اصلاح این روند تأکید دارند. دکتر هامون سبطی، دبیر کمیسیون آموزش دیدبان شفافیت و عدالت از مشکلات سهمیه‌ها و تاثیرات منفی آن بر کیفیت آموزش و عدالت آموزشی سخن گفته است. به‌ویژه در رشته‌های پزشکی، برخی از دانشجویان با رتبه‌های بسیار پایین‌تر از استانداردها از طریق سهمیه‌های خاص وارد دانشگاه‌ها می‌شوند، که این مسأله نگرانی‌هایی را در مورد آینده کیفیت آموزش و مهارت‌های حرفه‌ای ایجاد کرده است.

تحصیل در رشته پزشکی با رتبه ۱۰۰ هزار؛ سهمیه یا رانت؟

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه جام جم، قبولی با سهمیه در دانشگاه‌های ایران، مخصوصا در رشته‌های پررقابتی مثل پزشکی برای افراد عادی، می‌تواند به‌نوعی حکم یک آرزو و معجزه را داشته باشد! اما وقتی کسی با رتبه ۱۷۰ هزار بر صندلی‌های پزشکی تکیه می‌زند، همه معادلات را به‌هم می‌ریزد! چراکه این شخص به‌راحتی می‌تواند با کمترین فشار، همچون یک ستاره در کلاس بدرخشد درحالی که با دست‌های پر از سهمیه وارد این عرصه شده!

حالا چندوقتی است ضرورت اصلاح و بازنگری سهمیه ورود به دانشگاه‌هابه‌ویژه دررشته‌های پرمتقاضی مجدد باروی کارآمدن دولت چهاردهم مطرح و به یکی از موضوعات مهم عرصه رقابت ورود به دانشگاه‌ها تبدیل شده است؛ به‌طوری‌که دکتر ظفرقندی، وزیر بهداشت هفته گذشته در آیین تکریم و معارفه معاون آموزشی وزارت بهداشت، بازنگری در سهمیه‌ها و تحقق عدالت آموزشی را از مهم‌ترین موارد مورد پیگیری خود دانست و این موضوع را یکی ازدلایل بی‌انگیزگی نخبگان و عدم تحقق عدالت آموزشی دانست.

به‌گفته وی این سهمیه‌ها در طول زمان، افزایشی بوده و در برخی رشته‌ها، پذیرش سهمیه‌ای، دوسوم بوده است. از آنجایی که شنیده‌ها اخبارقابل تاملی ازحضوررتبه‌های بعضا چندده هزاری کنکوردررشته‌های پزشکی را می‌دادند، جام‌جم  برای بررسی صحت‌وسقم این ماجرا و بررسی ابعاد مختلف بحث سهمیه‌ها با دکترهامون سبطی، دبیر کمیسیون آموزش دیدبان شفافیت و عدالت به گفت‌وگو پرداخته است.


 
به‌طور کلی، درحال حاضر چند نوع سهمیه در کشور وجود دارد؟

ما دو نوع سهمیه با مشمولیت عام و خاص در کشور داریم. سهمیه مناطق که سال‌هاست دررتبه‌های کنکور اعمال می‌شود همان سهمیه با مشمولیت عام است. ایراد بزرگ این سهمیه آن است که مسکنی برای مسئولانی است که به فکر ارتقای آموزشی مناطق محروم نباشند و مدام می‌خواهند غفلت‌های خود را در ایجاد حداقل‌های آموزشی و پرورشی درمدارس کشور به کمک این سهمیه‌ها رفع و رجوع کنند؛ درحالی که هدف انقلاب این بود که همه ایرانیان از توانمندی سواد بهره‌مند باشند. 


آیا این سهمیه‌ها به‌نفع افراد به‌خصوص افراد کم‌برخوردار نیست؟ 

خیر؛ زیرا ندانستن که با سهمیه جبران نمی‌شود. آسیب بزرگی که این سهمیه‌ها به افراد دارای سهمیه می‌زند این است که موهبت دانایی را از آنها می‌گیرد و بهشان یک رانت می‌دهد که در درازمدت باعث مشکلات اجتماعی و سیاسی شدیدی می‌شود، به‌طوری که اکنون عوارضش آن‌قدر در کشور زیاد شده کسانی که یک‌زمانی مدافع یا مسبب این سهمیه‌ها بودند اکنون به فکر چاره برای آن هستند. بنابراین درحال‌حاضر سهمیه مناطق هم مورد تایید و قابل دفاع نیست اما تا وقتی که حاکمیت و دولت‌ها در پی تحقق رسالت فلسفی و موضوعی خود یعنی ایجاد امکانات استاندارد در مناطق محروم نباشند، این سهمیه‌ها به‌عنوان یک مسکن، بودنش بهتر از نبودنش است.



نوع دیگر سهمیه چگونه است؟

سهمیه حالت دیگری هم دارد که سهمیه افراد خاص بوده که بسیار مسأله‌برانگیز است. از سهمیه خانواده‌های ارجمند ایثارگر و جانبازان که بگذریم، سهمیه‌های دیگری درکنار این شجره شاخه دوانده که اصلا قابل توجیه نیست. مثلا زمانی سهمیه دانش‌آموزان مدارس حاشیه خلیج‌فارس مطرح و خوشبختانه منتفی شد اما ببینید تاچه‌حد یک فردی که در این موضوع ذی‌نفع است و امکان قانونگذاری هم دارد برای هر موردی که به نفع خودش یا فرزندانش است، سهمیه‌ای را به‌وجود بیاورد.و مفسده‌ای بیافریند؛ بنابراین سهمیه‌ها باید از اساس برچیده شود. 



حتی سهمیه فرزندان شهدا و جانبازان؟

در خصوص فرزندان عزیز شهدا و جانبازان شکی وجود ندارد که این افراد همیشه سزاوار یک پشتیبانی خاص هستند اما لزوما نباید این پشتیبانی به شکل سهمیه باشد بلکه می‌تواند به شکل پشتیبانی آموزشی، مشاوره‌ای و... باشد، همان چیزی که در آغاز جنگ تحمیلی در موسسه رزمندگان داشتیم و این موسسه بهترین مطالب و جزوات آموزشی کشور را داشت و آن را در اختیار رزمندگان، فرزندان شهدا و جانبازان قرار می‌داد. بنابراین برای تمام عزیزانی که شرایط خاص دارند دولت باید به صورت یکپارچه امکانات ویژه‌ای را در نظر بگیرد.



سهم سهمیه‌های خاص در کنکور چقدر است؟

زمانی مشخص بود که سهمیه اشخاص خاص ۴۰‌درصد ورودی‌هاست و بعدها ادعا شد که این مقدار کاهش پیدا کرده اما اخباری که از وزرای سابق به ما می‌رسد نشان می‌دهد سهمیه‌ها بیش از اینهاست. البته میزان آن به طور دقیق مشخص نیست که این عدم‌شفافیت درست نیست. بنابراین در حال حاضر به‌نظر می‌رسد سهمیه‌ها اصول و سقفی ندارد و هرکس از راه می‌رسد برای منافع خود می‌خواهد یک سهمیه‌ای تصویب کند.

سازمان سنجش به عنوان متصدی این موضوع می‌تواند دقیقا اعلام کند که چنددرصد ورودی‌های سال گذشته آزمون سراسری از طریق سهمیه وارد شدند در اینجا باید سهمیه‌های مناطق سه‌گانه را جدا کند و بقیه سهمیه‌های ۱۹‌ گانه (یا بیشتر) را اعلام کند که چنددرصد ورودی‌های دانشگاه‌ها هستند.



به تازگی سهمیه جدیدی هم ایجاد شده؟

اخیرا شنیده شده که می‌خواهند برای افراد بااستعداد وتیزهوش شرکت‌کننده درالمپیادها سهمیه درنظربگیرند. ازطرفی دیگر چون در یک مصوبه کارشناسی نشده دانش‌آموزان دهم، یازدهم و دوازدهم مجبور شدند درامتحانات نهایی نمره پرستی به خرج بدهند و نمره بالاتر از ۱۹بگیرند تا بتوانند درکنکور سراسری موفق ظاهر شوندو باعث شده تا همه ساحت‌های آموزشی و پرورشی دوره متوسطه اول تحت‌الشعاع این نمره‌گرایی و تاثیر قطعی معدل قرار بگیرد و حالا برای این‌که از عوارض این مصوبه خارج شوند، دائما سهمیه‌های بیشتر با عناوین مختلف تصویب می‌شود. اکنون شنیده شده سهمیه دانش‌آموزان محروم المپیاد هم خواهیم داشت و فکر می‌کنم این مصوبه نیز تصویب شده یا در شرف تصویب است. 



این سهمیه مشمول چه افرادی است؟

این سهمیه شامل افرادی است که در المپیاد شرکت می‌کنند و این خود یک مفسده است و نتیجه آن این که افراد دیگر به دلیل علاقه به یک رشته علمی وارد المپیاد آن نمی‌شوند و برای این وارد می‌شوند تا از سهمیه کنکور آن استفاده کنند. اینها یک دومینویی است که ابتدای آن یک خطایی انجام شده و خطاهای مکرر بعدی را به وجود می‌آورد.


اما مسئولان مدعی هستند که سهمیه‌های ایجاد شده مازاد است؟

این یک دروغ مصلحتی دیگر است که مطرح شد و درواقع بازی با شعور مردم است. مثلا اگر دانشگاهی ۱۰۰نفر ظرفیت دارد وقتی سهمیه اعمال می‌شود ظرفیت آن می‌شود ۱۰۱نفر! در اینجا این پرسش مطرح می‌شود که اگر آن دانشگاه ۱۰۱نفر ظرفیت دارد که آن متعلق به همه مردم ایران است و اگر ندارد هم چگونه این ظرفیت اضافه شده است. 



پس اساسا بحث سهمیه در هر نوعی چالش‌برانگیز است؟

هرجایی پای سهمیه به میان بیاید مفسده هم به وجود می‌آید بنابراین باید فضای مه‌آلودی که خیلی‌ها از آن سوءاستفاده می‌کنند از بین برود. بنده خودم همکلاسی داشتم که رتبه ۲ سهمیه رزمندگان بود اما رتبه ۱۰ بدون سهمیه بود یعنی این فرد بدون سهمیه هم بسیار رتبه خوبی داشت. در واقع بسیاری از این افراد صاحب سهمیه دارای هوش و استعداد و پشتکار بالایی هستند که بدون سهمیه هم جزو نخبگان کشور هستند اما با این فضای مه‌آلود به‌وجود آمده به این افراد نیز اجحاف می‌شود که همه اینها حاصل یک سیاستگذاری اشتباه بود که شاید در ابتدای سال‌های جنگ لازم بود اما ادامه آن و تبدیل‌کردنش به بیش از ۲۰ سهمیه فقط نشانه سوء مدیریت یا سوءاستفاده از یک قانونی بود که در خدمت نفع شخصی افراد قرار گرفت.



برای حل این موضوع چه کنیم؟

برای حل این موضوع باید این سهمیه‌ها بازنگری و ورودی‌ها اصلاح شود؛ البته که نمی‌توان انتظار داشت این امر به شکل ضرب‌الاجل انجام شود اما باید از راه تغییر موازین ورود، جلوی این مسأله گرفته شود و بعد از آن با تغییر نوع حمایت و پشتیبانی سهمیه‌ها می‌توانند حل شوند. مورد دیگر خروجی‌های آن است، یعنی حتی اگر امسال هم بتوانیم یک اصلاح حساب‌شده به‌وجود بیاوریم، در هفت سال آینده پزشکانی را تحویل جامعه می‌دهیم که سزاوار پزشکی نبوده‌اند. پیشنهاد دیدبان این بود که پس از اعطای مدرک، یک آزمون مهارت‌سنجی پیش از ورود به عرصه درمان توسط مسئولان وزارت بهداشت و نظام پزشکی از این افراد گرفته شود.



تحصیل پزشکی با رتبه ۱۰۰هزار 

دکتر سبطی در پاسخ به این که اکنون افراد با سهمیه تا چه رتبه‌هایی می‌توانند درپزشکی شرکت کنند، گفت: ما با مواردی روبه‌رو هستیم که خوشبختانه مربوط به سهمیه جانبازان و ایثارگران نیست، بلکه به یک تبصره غیرقانونی ربط دارد که در دانشگاه آزاد به امضا رسیده که امضای سرپرست فعلی سازمان سنجش و رئیس فعلی کمیسیون آموزش مجلس شورای اسلامی نیز ذیل آن درج شده است. این مصوبه به فرزندان اعضای هیأت علمی این امکان را می‌داد که در رشته‌های هم‌مقطع جابه‌جا شوند.

بنابراین بسیاری از اعضای هیات علمی به‌صورت پنهانی و چراغ خاموش فرزندان خود را در رشته‌های دامپزشکی شهرهای دورافتاده‌ای که اصلا نیاز به رشته دامپزشکی و حتی رتبه کنکور نداشت با رتبه‌های بعضا بالای ۱۰۰هزار ثبت‌نام می‌کردند و پس از آن فرزندان‌شان را از دامپزشکی یک شهر دورافتاده به رشته‌های پزشکی و دندانپزشکی دانشگاه‌های محل تدریس خودشان و حتی دانشگاه‌هایی که محل تدریس‌شان هم نبوده، آوردند. درهمین رابطه کارنامه‌هایی به دست‌مان رسیده که اکنون افرادی با رتبه‌های ۱۲۰هزار،۱۴۰هزار و۱۷۰هزار از این طریق درحال تحصیل دررشته پزشکی و دندانپزشکی هستند که بسیار خطرناک است؛ چراکه کسی که با چنین رتبه‌ای به خودش اجازه می‌دهد جای نخبگان کشور را بگیرد، بعید است که خیلی به اصول اخلاقی پایبند باشد.

ما حدود چهار سال است پیگیر این پرونده هستیم اما هنوز کسی خبر نداده که آیا این افراد از دانشکده‌های پزشکی خارج شده‌اند یاخیر.بنابراین گرچه افرادی با ۲۵ درصد سهمیه رزمندگان وایثارگران وگهگاهی با رتبه‌های حدود ۱۰۰ هزار در پردیس‌های خودگران دانشگاه‌های دولتی قبول شده‌اند اما موارد بدتر از آن هم داریم که ربطی به این نوع سهمیه نداشته و به‌دلیل تخلفات و تصویب قوانینی از سوی دانشگاه آزاد و ذی‌نفعان در شورای عالی انقلاب فرهنگی بوده که اگرچه لغو شده اما تا زمان لغو آن افراد نالایق زیادی را وارد رشته پزشکی کرده است که اکنون باید وزیر بهداشت و مسئولان دغدغه‌مند تصمیم بگیرند که با این دانشجویان چه می‌خواهند بکنند. 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha