تعریف خودشیفتگی از نظر روانشناسی
خودشیفتگی، مفهومی که در تصورات عمومی جایگاه برجستهای دارد، اغلب با خودپرستی و خودبزرگبینی افراطی مترادف تلقی میشود. در سالهای اخیر، این تصور رو به رشد وجود دارد که خودشیفتگی در حال افزایش است، به خصوص در میان نسل جوان، با این حال، تحقیقات روانشناختی این تصور را به طور کامل تأیید نمیکنند.
در اینجا سوال به وجود میآید که خودشیفتگی از نظر روانشناسی یعنی چه؟ خودشیفتگی از نظر روانشناسان در واقع یک صفت شخصیتی است که روی یک طیف قرار میگیرد. به این معنا که درجات مختلفی از خودشیفتگی در افراد جامعه وجود دارد. اکثر افراد در میانه طیف قرار گرفته و تعداد کمی در دو انتهای طیف جای میگیرند.
افراد مبتلا به خودشیفتگی ظاهری از اعتماد به نفس و عزت نفس بالا را نشان میدهند، اما در حقیقت این افراد از عزت نفس ضعیفی رنج میبرند. کوچکترین انتقاد یا عدم تحسین میتواند به طور قابل توجهی به آنها آسیب برساند و منجر به خشم، افسردگی و اضطراب شود.
درک عمیق خودشیفتگی از نظر روانشناسی به ما کمک میکند تا فراتر از تصورات عمومی در مورد این صفت فکر کنیم و افراد دارای این ویژگی را به طور دقیقتر و با دلسوزی بیشتر بشناسیم.
علائم خودشیفتگی چیست؟
قبل از اینکه بخواهید علائم خودشیفتگی را پیدا کنید، لازم است بدانید خودشیفتگی از نظر روانشناسی یعنی چه؟ اختلال شخصیت خودشیفته ، اختلالی شایع در سلامت روان است که با احساسات افراطی خودبزرگی، نیاز به تحسین و فقدان همدلی مشخص میشود. این افراد معتقدند از دیگران برتر بوده و نیاز شدیدی به توجه و تحسین دارند.
علائم شخصیت خودشیفته از فردی به فرد دیگر متفاوت است و هر چقدر که خودشیفتگی در بالای طیف قرار بگیرد، با علائم شدیدتری همراه است. در این بخش به بررسی برخی از رایجترین علائم خودشیفتگی میپردازیم:
۱. احساس غرور و خودبزرگی
افراد مبتلا به این اختلال، تصویری اغراقآمیز و غیرواقعی از خود دارند. آنها به طور غیرمنطقی احساس میکنند که از دیگران برتر و مهمتر هستند و این باور را دارند که سزاوار توجه و تحسین مداوم و بیحد و حصر هستند.
۲. نیاز به تحسین
این افراد نیاز شدیدی به تحسین و تأیید مداوم از دیگران دارند. آنها ممکن است در جستجوی توجه و تمجید دائمی باشند و از اینکه نادیده گرفته شوند یا مورد تحسین قرار نگیرند، به شدت آزرده خاطر شوند.
۳. عدم همدلی
افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته در درک و همدلی با احساسات و نیازهای دیگران مشکل دارند. آنها ممکن است به دیگران به عنوان اشیایی نگاه کنند که برای تأمین نیازهای خود از آنها استفاده میکنند و به ندرت به احساسات دیگران توجه میکنند و در ارتباط موثر با دیگران دچار مشکل هستند.
۴. انتظارات غیرمنطقی
این افراد، انتظارات غیرمنطقی از دیگران دارند و تصور میکنند که همه باید با آنها به طور خاص و ویژه رفتار کنند. آنها ممکن است از دیگران انتظار داشته باشند که بدون هیچ سوالی، خواستهها و نیازهای آنها را برآورده کنند.
۵. حساسیت به انتقاد
این افراد، به شدت به انتقاد حساس هستند و کوچکترین انتقادی میتواند به عزت نفس شکننده آنها آسیب برساند و منجر به خشم، افسردگی و اضطراب در آنها شود.
۶. احساس حقارت
در پس ظاهری از اعتماد به نفس و غرور، افراد مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفتگی، از عزت نفس ضعیفی رنج میبرند. آنها در اعماق وجود خود احساس حقارت و ناامنی میکنند و به طور مداوم به دنبال تأیید و تحسین از سوی دیگران هستند.
۷. رفتارهای استثمارگرانه
این افراد، برای رسیدن به اهداف خود، از دیگران سوء استفاده میکنند و از آنها به عنوان ابزاری برای پیشبرد منافع خود بهره میبرند.
تفاوتهای خودشیفتگی با عزت نفس
خودشیفتگی یک ویژگی شخصیتی است که با احساس برتری و میل به احترام و تحسین دیگران در افراد مشخص میشود. یک باور رایج هم در روانشناسی و هم در فرهنگ عامه این است که خودشیفتگی نشاندهنده نوعی عزت نفس بیش از حد است. اما بسیاری از روانشناسان حرفهای معتقدند که بین خودشیفتگی با عزت نفس تفاوت زیادی وجود دارد.
برای درک بهتر تفاوت این دو مفهوم، لازم است که بدانید عزت نفس چیست و با خودشیفتگی و علائم آن آشنایی داشته باشید. تا اینجا متوجه شدید که خودشیفتگی تصویری اغراقآمیز از خود را به نمایش گذاشتن است، اما عزت نفس در مقابل بر پایه احساسات مثبت و واقعبینانه از خود بنا شده است. در صورت شرکت در دورههای آموزشی اساتید متخصص مانند استاد فرناز قورچیان، قطعاً به راحتی میتوانید تفاوت این دو مقوله را با یکدیگر درک کنید.
در این بخش به بررسی تفاوتهای خودشیفتگی با عزت نفس میپردازیم:
ریشه
خودشیفتگی اغلب از تجربیات دوران کودکی مانند عدم ثبات عاطفی، تحسین بیش از حد یا انتقاد شدید ناشی میشود. عزت نفس از تجربیات مثبت و حمایتی در دوران کودکی، مانند محبت، تشویق و پذیرش نشأت میگیرد.
عملکرد
افراد خودشیفته برای حفظ عزت نفس اغراقآمیز خود به رفتارهای دفاعی مانند تخریب دیگران، فخرفروشی و سوء استفاده از دیگران متوسل میشوند. افراد دارای عزت نفس بالا با اعتماد به نفس و قاطعیت عمل میکنند و به دیگران احترام میگذارند.
پیامدها
خودشیفتگی با مشکلات متعددی در روابط، شغل و سلامت روان همراه است. عزت نفس بالا با سلامت روان بهتر، روابط قویتر و موفقیت بیشتر در زندگی مرتبط است.
همدلی
افراد خودشیفته در درک و همدلی با دیگران مشکل دارند، در حالی که افراد با عزت نفس سالم به طور طبیعی با دیگران همدلی میکنند و به آنها اهمیت میدهند.
مقابله با چالشها
افراد خودشیفته در مواجهه با انتقاد یا شکست به شدت آسیبپذیر هستند، در حالی که افراد با عزت نفس سالم از چالشها به عنوان فرصتی برای یادگیری و رشد استفاده میکنند.
نتیجهگیری
خودشیفتگی از نظر روانشناسی یعنی چه؟ برخلاف نظر عامه جامعه که خودشیفتگی را به عزت نفس بالا نسبت میدهند، از نگاه روانشناسان، خودشیفتگی یک اختلال شخصیتی شایع در سلامت روان است که چالشی عمیق برای فرد مبتلا و اطرافیان به وجود میآورد.
از آنجایی که خودشیفتگی بر تمام جنبههای زندگی فرد، روابط، تحصیلی، شغلی و مسائل مالی تاثیر میگذارد، باید تفاوت آن با عزت نفس به طور کامل مشخص شود تا بتوان ریشههای آن را پیدا و درمان کرد. در صورت نیاز به دریافت مشاوره و راهنمایی، میتوانید در دورههای آموزشی استاد فرناز قورچیان شرکت کنید.
سوالات متداول
آیا خودشیفتگی مزایایی دارد؟
تحقیقات نشان داده است که خودشیفتگی در حد متوسط، تا حدی که غیربالینی تلقی میشود، میتواند با مزایایی همانند افزایش سرسختی ذهنی، موفقیت تحصیلی و شغلی، عزت نفس بالا و کاهش افسردگی همراه باشد.
آیا خودشیفتهها میدانند که خودشیفته هستند؟
پاسخ به این سوال ساده نیست به طور کلی دو دیدگاه در مورد آگاهی افراد خودشیفته از اختلالشان وجود دارد.دیدگاه اول عدم آگاهی از این اختلال و بیخبری کامل و دیدگاه بعدی انکار آگاهانه برای جلوگیری از به چالش کشیدن هویت خود میباشد.
نظر شما