سلامت نیوز : در چند روز گذشته پیامک هایی از سوی ستاد انتخاباتی آقای جلیلی با سرنویس «عهد سعید با مردم» فرستاده شده که در این پیامک ها چندین نوید به مردم هر استان برای پیگیری و انجام پاره ای از پروژه ها داده شده؛ "تکمیل سد گلورد"، "تکمیل سد مشمپا، مراش و بلوبین"، تکمیل سد صفارود" و .... اینکه آقای جلیلی، پس از نزدیک به سه دهه پویش و جنبش محیط زیستی در ایران، همچنان بی پروا و آشکارا "وعده سدسازی" می دهد، پسرفت و واگردی آشکار است که خود می تواند بیانی از چند نکته باشد که بر اساس آن می توان از «عهد سعید» چیزی برآمده از "عهد عتیق" را دید. این ها را حنیف رضا گلزار کارشناس ارشد خاک وآب برای "سلامت نیوز" نوشته است که در ادامه می خوانید.

پیامدهای محیط زیستی دولت جلیله

به گزارش سلامت نیوز حنیف رضا گلزار، کارشناس ارشد خاک و آب در یادداشتی اختصاصی برای سلامت نیوز نوشت: فضای تبلیغات انتخاباتی در همه جای دنیا، فضای پرتاب تیر و ترکش است. دو سوی میدان همه تلاش خود را به کار می گیرند تا تاجای ممکن خود را ابَرَمردِ میدان (مرد به دریافت همگانی آن) و رقیب را ناتوان از آنچه که می گوید جلوه دهند. بی گمان این میدان سرشار از بد اخلاقی ها و تلاش برای بدنام کردن ها و دروغ بستن هاست و نمی توان چشمداشت نگاه "دادورانه" ای به آنچه که در آن می گذرد داشت. شوربختانه آنچه که در این میدان پر آشوب لگدمال می شود، گفت وگو در چارچوب "اخلاق" و "انصاف" است. گزاره هایی که حلقه های گم شده بسیاری از جوامع امروزی است و گم گشتگی و نایابی این دو حلقه در جهان سیاست، گویا پررنگ تر از هر جهان دیگری است.

اگرچه معتقدم هیچ یک از دو نامزد، چشم اندازی که بتوان آن را "برنامه" برای ساماندهی محیط زیست کشور نامید ارایه نکرده اند، ولی در این یادداشت کوتاه می خواهم به دور از هرگونه جهت گیری سیاسی و با استناد به اندک دانسته ها و آموخته های خود از محیط زیست و منابع طبیعی، به واکاوی "پیامدهای محیطی زیستی" وعده های تبلیغاتی آقای دکتر جلیلی بپردازم.

شوربختانه، آنچه که همیشه در فضای تبلیغات انتخاباتی در کشور ما سایه افکنده، تنها در واکاوی و موشکافی نگاه ها و برنامه های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی کرانمند شده و گزاره ها و چالش های بنیادینی همچون نگاه به محیط زیست و منابع طبیعی، هیچ جایگاهی در گفتمان های سیاسی و برنامه ریزی برای کارگزاری آینده کشور از سوی نامزدها نداشته است.

هفته گذشته و با آغاز دور نخست رای گیری، یادداشتی نوشتم و در آن درباره 22 چالش زیربنایی کشور از نامزدهای ریاست جمهوری پرسیدم. پیش بینی پذیر بود که هیچ یک پاسخی ندهند. برداشت آشکار و بی پرده از این پاسخ ندادن و خاموشی گزیدن را می توان در نداشتن راهکار از سوی نامزدهای ریاست جمهوری برای هر یک از آن 22 پرسش دریافت؛ ولی اینکه نامزدی برای چالش های بنیادین کشور پاسخی یا توانی و یا راهکاری نداشته باشد، یک سطح از ناامیدی و چالش و اینکه نامزدی روش ها و گزاره هایی که کشور را در بیش از هفتاد سال گذشته به چنین روزی درانداخته دوباره در جایگاه برنامه ها و راهبردهای خود به مردم نوید دهد، سطحی ژرف تر از ناامیدی و تباهی است.

در چند روز گذشته پیامک هایی از سوی ستاد انتخاباتی آقای جلیلی با سرنویس «عهد سعید با مردم» فرستاده شده که در این پیامک ها چندین نوید به مردم هر استان برای پیگیری و انجام پاره ای از پروژه ها داده شده است. برای نمونه در لیست «عهد سعید با مردم مازندران»، از «تکمیل پروژه سد گلورد»، که چند سالی است بهره برداری و آبگیری شده، در «عهد سعید با مردم زنجان»، از «تکمیل عملیات اجرایی سدهای مشمپا، مراش و بلوبین»، که گویا مجوز ارزیابی اثرات محیط زیستی هم ندارند و روی بستر نمکی هم قرار دارند، در «عهد سعید با مردم کرمان»، از «تکمیل سد صفارود»، که واپسین نفس های هلیل رود، این سازنده کهن ترین تمدن جهانی در جیرفت را می گیرد و در «عهد سعید با مردم اصفهان»، نیز از «احیای زاینده رود»، بی آنکه به چگونگی و روش های آن پرداخته شود و همچنین «تکمیل آبرسانی از دریای عمان به اصفهان» و در «عهد سعید با مردم چهار محال و بختیاری»، از «تکمیل سد بابا حیدر کوهرنگ» نام برده شده است. بی گمان نوید های همانندی به مردمان دیگر استان ها هم داده شده که پرداختن به همه آنها در این یادداشت کوتاه نمی گنجد.

اینکه آقای جلیلی، پس از نزدیک به سه دهه پویش و جنبش محیط زیستی در ایران، همچنان بی پروا و آشکارا "وعده سدسازی" می دهد، پسرفت و واگردی آشکار است که خود می تواند بیانی از چند نکته باشد؛ نخست آنکه گمان می رود آقای جلیلی، پس از نزدیک به سه دهه، هنوز فریادهای کارشناسان و کنشگرانِ ناهمسو با مدیریت سازه محور آب کشور را نشنیده اند. از این روی من «عهد سعید» را چیزی برآمده از "عهد عتیق" می بینم. دوم آنکه خوشبینانه می نگرم که ایشان و هوادارانشان این صدا را شنیده اند، خشکی رودها و تالاب ها و دریاچه ها و فرونشست زمین و تولید کانون های گرد و غبار و آوارگی های مردم را دیده اند، ولی همچنان می خواهند همان تجربه و روش شکست خورده و پرهزینه را بیازمایند و سوم اینکه در تیم آقای جلیلی، کارشناس یا کارشناسانی نیستند تا به ایشان درباره اَبَرچالش های زیربنایی کشور مشاوره درست بدهند و نوید سدسازی برای بدست آورن رای مردم، همچون تیری در تاریکی و بدون هیچ هدفی و تنها برای طولانی تر کردن لیست وعده ها بیان شده است.

برداشت نگارنده این یادداشت با استناد به دیدگاهِ اقتصادی آقای جلیلی که بر بنیان صادرات سبزی و صیفی جات 11 میلیارد دلاری به روسیه استوار است و بیان چند باره آن در مناظره ها، می گوید که ایشان و تیم مشاورانشان، برداشت درستی از آنچه که بر زیرساخت های کشور در بخش محیط زیست، منابع طبیعی و آب می گذرد ندارند و در همه این سال ها که به گفته خودشان برای نشستن بر جایگاه ریاست جمهوری «زنبیل گذاشته بودند»، تنها به گزاره ها و چالش های سیاسی و ایدئولوژیکی پرداختند و نگاه هماهنگ و برنامه ریزی شده ای به چالش های محیط زیست نداشته اند، که اگر داشتند، چنین نوید هایی نمی دادند. خوب است آقای جلیلی این پیام را دریابند و به آن پاسخ دهند که شما از یکسو برنامه ریزی 11 میلیارد دلاری برای صادرات سبزی و صیفی را در سر می پروراندید (اگر چه بازار روسیه کشش بیش از 1.5 میلیارد دلار را ندارد و مشخص نیست این عدد از کجا در آمده است)، بی گمان باید بدانید که بزرگترین قطب تولید سبزیجات و صیفی جات کشور، منطقه جنوب کرمان و درکرانه های همان هلیل رودی که شما می خواهید با ساخت سد صفارود و انتقال آب آن به کرمان، واپسین نفس های آن را بگیرید قرار دارد! آیا به پیامدهای ساخت این سد بر بخش کشاورزی منطقه جیرفت که تنها فعالیت اقتصادی و درآمد زایی مردمان تمدن ساز آن دیار است اندیشیده اید؟ آیا تحقق برنامه که چه بگویم، رویای 11 میلیاردی شما برای صادرات سبزیجات به روسیه بدون در اختیار داشتن آب برای بهره برداران بخش کشاورزی در این قطب تولید کننده فرآورده های کشاورزی شدنی است؟

اینکه اینگونه به واکاوی، نکوهش و خرده گیری از دیدگاه ها و وعده های آقای جلیلی در بخش مدیریت آب کشور پرداخته ام، بیانی از آن نیست که که چشمداشتی برای جلوگیری از به سرانجام رساندن این وعده ها و به طور مشخص جلوگیری از ساخت این سدها داشته باشیم. نه از ایشان و نه از آقای پزشکیان و نه از هیچ رییس جمهور دیگری نمی توان چنین چشمداشت. چرا که ساخت این سدهای ویرانگر از سوی مجلس ردیف های اختصاصی بودجه دریافت کرده و برخوردار از پشتوانه قانون است و دیگر آنکه همان مافیای آب و سدسازی که دبیر کمیته محیط زیست ستاد آقای جلیلی در گفتگوی زنده مجازی با برخی "افراد معلوم الحال" در بیرون از کشور، کنشگران محیط زیست را با نگاهی افراطی و نسنجیده به همراهی با آنها متهم می کنند، بسیاری از این پروژه ها را زخمی کرده اند و با توجه به قدرت و نفوذی که مافیای آب در ساختار بودجه ریزی کشور دارد، چشمداشت به جلوگیری از ساخت این سد ها، آب در هاون کوفتن است ولی آنچه که نباید آن را فراموش کرد، پافشاری و پرداختن شخصی که خود را رییس جمهور آینده این کشور می پندارد به چگونگی مدیریت بزرگترین و سرنوشت سازترین چالش و تهدید آینده این سرزمین است. نگاه دادگرانه که به آن پایبندم می گوید، اگرچه آقای پزشکیان هم برنامه ای برای برون رفت از بحران آب و بهبود چالش های محیط زیست و منابع طبیعی ارایه نکرده ولی نگاه آقای جلیلی نیز آشکارا بر ادامه همان مسیری که مافیای آب در دهه های گذشته پی ریزی کرده استوار است و این می تواند پیامدهای زیانباری برای امروز و فردای محیط زیست، منابع طبیعی و بویژه توان آبی کشور داشته باشد.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha