به گزارش سلامت نیوز این همایش با شرکت مستندسازان حیات وحش و دغدغه مندان این حوزه و با هدف بررسی مهم ترین مسائل این حوزه و نقش آموزش محیط زیست در سپهر عمومی و به طبع آن، حل برخی بحران ها و پیشگیری از آنها برگزار شد. همچنین آشنا شدن مردم با تنوع زیستی ایران و اهمیت آن برای حفظ حیات و بهره برداری پایدار از طبیعت با حفظ تنوع زیستی، از مهم ترین دغدغه های این همایش بود.
تلاش برای حفاظت
دکتر قاسمپوری دبیر این همایش در گفت وگو با "سلامت نیوز" درباره اهداف برگزاری این همایش گفت:« جرقه نخستین این همایش که مبتنی بر نیاز بود وفکر می کنم ای کاش زودتر به این فکر می افتادیم که بین مستندسازی و کارهای علمی تلفیقی برقرار کنیم از اینجا شروع شد که ما یک جنگل 1800 هکتاری را از منابع طبیعی تحت عنوان "جنگل آموزشی-پژوهشی دانشکده منابع طبیعی وعلوم دریایی" در اختیار داریم و حفاظت وصیانت این جنگل، به دانشکده سپرده شده،؛ ساختمانی تاسیس کرده و قرق بان هایی مشغول هستند. به هر تقدیر سطح حفاظت در آنجا بالاتر از متوسط حفاظت هایی است که دارد صورت می گیرد و تخلفاتی از جمله قطع درخت و شکار حیوانات و صدای گلوله به شدت کنترل شده است.»
او افزود:« ما متوجه شدیم که پس از نصب چند دوربین تله ای و مشاهده مرال، شوکا در تعداد قابل قبول و زیاد و حتی 4 الی 5 پلنگ که برای یک وسعت 1800 هکتاری یک مقدار فراتر از ظرفیت های استاندارد زیستگاه باشد و حتما زیستگاه توانسته منابع خوبی را برای این ها تامین کند که این جمعیت حیات وحش در اینجا هست و ما شب و روز بلااستثنا، شانس دیدن گراز را به عنوان طعمه اصلی در اینجا داریم. این کلیپ های دوربین تله ای را که در سطح شبکه های اجتماعی توزیع می شود کم کم دوستان مستندساز را به این فکر انداخت که حالا که شما چنین امکاناتی دارید ما به بهانه یک نشست، بیاییم و ببینیم چطور می توانیم در کنار دانشگاه قرار بگیریم.»
او افزود:« این سخنان و افکار، جدی شد و در نهایت، "پارک علمی-فناوری دانشگاه تربیت مدرس نور" حمایت کرد و این رویداد شکل گرفت. استادان و مستندسازان نیز استقبال کردند و الان هر کدام از این ها که برای خودشان مطرح هستند و جوایزی در سطح ملی و جهانی دارند، همه استقبال کردند و به این همایش آمدند.»
دکتر قاسمپوری تاکید کرد:« این همایش نخستین شروع است و امیدواریم ادامه پیدا کند. قطعا این یک نیاز دو طرفه هم از سوی ما و هم از طرف مستندسازان شناسایی شده که اگرچه قبلا عنوان شده بود ولی درک درستی از این نداشتیم.»
او درباره اثر این دست همایش ها در فرهنگ سازی عمومی درباره تنوع زیستی و حیات وحش گفت:« این همایش ها حتما می تواند در بحث حفاظت کمکی باشد که البته بی برو برگرد، این فیلم ها و مستندها هنگامی که با چاشنی علم همراه می شود بهترین ابزارهای کمک آموزشی خود ماست. ما در دانشگاه در حال تربیت حفاظت گر هستیم و دانش آموخته های ما باید وظیفه اول خودشان را حفاظت بدانند و مانند یک محیط بان، جنگل بان و قرق بان از محیط زیست حفاظت کنند که این گونه نشست ها یکی از ابزارها برای رسیدن به این است.»
سربازان جان برکف
دکتر ضابطی جهرمی استاد بنام مستندسازی در این نشست خطاب به حاضران گفت:« حرف های من وصیت گونه است. بداهه نوازی بخش عظیمی از هنر موسیقی ملی ماست. حوزه وسیعی از مستند هم همین است؛ خلق فی البداهه هنر. دیشب همین اتفاق افتاد و به محض اینکه مستندسازان رسیدند یک نشست قوی ایجاد شد.»
او افزود:« به عنوان آموزگار در رشته خودم اخلاق بسیار مهم است، تاکید می کنم اخلاق؛ کسانی که روحیه زیباشناسی را اصل می دانند و حقیقت گرا هستند و صادقانه نگاه می کنند مستند را انتخاب می کنند. این ها بیشتر قابل اعتمادند. کسی که مستند را انتخاب کرده صادق و راستگو هم هست و کسی که صادق است شجاع هم هست.»
دکتر ضابطی جهرمی گفت:« سرباز جان برکف نمی آید از فرمانده اش التماس کند که به من مهمات بده تا از وطنم دفاع کنم. او بدنش را و جانش را در این راه می گذارد. شما چه به مستندساز امکانات بدهید چه ندهید او کار خودش را می کند. چه مجوز بدهید چه ندهید او کار خودش را می کند. انتخاب ایمانی است بر اساس اصل اخلاق و یک عده آدم های شجاع، متفکر و اهل تحقیق از نظر عاطفی غنی و نهایتا میهن دوست کار خودش را می کند. من همیشه می گویم "اصل مستند در کشور ما بر میهن دوستی استوار است.»
این استاد حوزه مستند همچنین گفت:« می شود از این مستندسازان که جانشان را کف دست شان می گذارند حمایت نکرد؟ مستند و مستندسازی یک علم است. من گاهی خودم در جاهایی در تردید هستم؛ یک جاهایی مستند در طبقه بندی علوم است مخصوصا علوم مبتنی بر مشاهده؛ یک جایی بر فیزیک؛ یک جاهایی یک هنر ناب است. یک طیف متغیری از مفاهیم است و تعریف ثابت ندارد؛ سیال است. اما یک چیز درباره مستند تغییر نکرده و آن، اصل صداقت و حقیقت گویی است.»
او تاکید کرد که « کار مستندسازی، به نوعی مردمی کردن علم است؛ چیزی که دانشمندان آرزویش را دارند. این تنها از طریق رسانه و از زبان هنر ممکن است و باید از راه هنر و فیلم این کار صورت بگیرد.
بی توجهی رسانه ملی به مستند
فتح الله امیری مستندساز پرسابقه و مشهور محیط زیست و حیات وحش در ابتدای سخنانش گفت:« برای من چیزی که قشنگ بود این بود که فعالان محیط زیست توانستند در میانکاله جلوی استقرار پتروشیمی را بگیرند. به نظر من این یک گام بزرگ است و اگر 50 سال پیش چنین تفکری وجود داشت اجازه نمی دادند کارخانه ذوب آهن در اصفهان مستقر شود.»
او که در حال حاضر مشاور بخش محیط زیست وحیات وحش شبکه مستند است افزود:« حدود 20 سال است که به شکل تخصصی فقط مستند می سازم. یکی از ویژگی های شخصیتی ما ایرانیان این است که آدم هایی شفاهی هستیم و تاریخ ما گواه این است. اما یادمان باشد تا وقتی که مستندسازی اتفاق نیفتد انگار هیچ کاری انجام نشده است. وقتی رسانه اینهمه قدرت دارد نمی دانم چرا بسیاری از پروژه های ما مستندسازی نمی شوند؟»
امیری همچنین با اشاره به اینکه در بسیاری از مسائل، مستندسازهایی که در ایران هستند جلوتر از منابع طبیعی و محیط زیست هستند گفت:« مثال اینکه ما مستندی ساختیم درباره "افعی دم عنکبوتی" به عنوان یک گونه اندمیک و منحصر به فرد جهان. یک فریم عکس از آن وجود نداشت؛ با یک پژوهشگر به سازمان محیط زیست رفتیم و گشتیم و پیدا کردیم؛ یعنی یک پروسه دوساله. من اینجا به سازمان های محیط زیست ومنابع طبیعی می گویم وقتی که یک پروژه ای را می خواهید استارت بزنید به مستندسازان بگویید؛ چون وقتی یک پروژه ای تمام شده ما می آییم و بازسازی می کنیم.»
این مستندساز پرسابقه که جوایز جهانی بسیاری را در کارنامه خود به ثبت رسانده تاکید کرد:« اساسا حضور دوربین یک انگیزه است برای کارشناس ها که احساس می کنند زحماتشان دیده می شود و تنها نیستند و دو روز دیگر، نهایت پروژه ای که بهترین پژوهش های ما دارند مگر چیزی بیشتر از یک مقاله می دهد؟ »
امیری گفت:« امروز اینجا برای من یک درس بود. دیدیم که ما مستندسازان حیات وحش روی درخت خیلی کار نکرده ایم. یک سری ایده هایی پیدا کردیم. توصیه ای هم به مستندسازان همراه خودم دارم؛ مستند یک محصول فرهنگی است؛ حال ما هر چقدر هم مستند بسازیم تا زمانی که در ایران پخش شود جریان یک طرفه ای وجود دارد که ما مستند خارجی را می خریم و از تلویزیون پخش می کنیم. چرا مستندهای ما از تلویزیون های خارجی پخش نمی شود؟ تا بازگشت سرمایه هم برای مستند مطرح باشد.»
او افزود:« بیشترین مخاطبی که سازمان صداوسیما دارد مال فیلم های "حیات وحش" است و جالب این است که این سازمان خودش هم سرمایه گزاری روی این بخش انجام نمی دهد.»
او با اشاره به اینکه تنوع زیستی ما بسیار شگفت انگیز است گفت:« ما در اروپا که یک قاره بزرگ است حدود 690 گونه پرنده داریم و در کشور ایران حدود 550 گونه ؛ این نشان می دهد ما تنوع زیستی بسیار ویژه ای داریم. در میانکاله 270-80 گونه پرنده داریم و سوال اینکه چرا باید در اینجا پتروشیمی دایر کنیم؟ من خواهش می کنم مردم به نماینده ای که پشت پتروشیمی به هر دلیلی ایستاده رای ندهند. مگر می شود پشت یک پتروشیمی که آنچنان آلاینده است ایستاد؟ مگر چند تا "میانکاله" در ایران است؟ من تمام ایران را به واسطه شغلم گشته ام. باورم نمی شود که نماینده بهشهر آمده شکایت کرده از "حر منصوری" و خانم الهه موسوی همین الان چند تا پرونده دارد. مگر ما چند نفر هستیم؟ باید از هم حمایت کنیم.»
درختکاری و رویکرد نادرست سازمان منابع طبیعی
او هشدار داد :« یک موردی هم درباره سازمان منابع طبیعی بگویم که توی دلم نماند. میلیاردها بذر در جنگل های زاگرس ریخته می شود که تبدیل به جوانه می شود؛ از این میلیون ها بذر معمولا هزاران نهال به یکسالگی می رسد؛ صدها نهال به 10 سالگی می رسد و از این صدها درخت، ممکن است یکی به 500 سالگی برسد. وقتی جنگل آتش می گیرد خیلی راحت، صدها درخت 500 ساله می سوزد. به جای نجات آنچه که داریم، آمده اند طرحی داده اند که بیایید 1 میلیارد درخت بکاریم. جنگل آتش می گیرد دوتا دمنده ندارند. ما خوشحال می شویم اگر 1 میلیارد درخت و حتی 100 میلیارد درخت کاشته شود؛ ولی ما می گوییم اولویت با ان درخت 500 ساله ای است که در آنجا خیلی راحت می سوزد. یا مالچ پاشی می کنند روی شنزاری که جز بر روی خودش هیچ اثری بر روی گردوغبار ندارد؛ بعد "کهور پاکستانی" می کارند. من نمی دانم "سازمان منابع طبیعی" چه می کند؟ شاید چون زیرنظر وزارت جهادکشاورزی" است این گونه است.»
امیری افزود:« یک مستند ساختم سال ها پیش به نام "حیات در رگ های سرد" که بر اساس استانداردهای پخش جهانی آنرا ساختم. خاطرم هست آنزمان 40 میلیون تومان برای ساخت آن در مرکز ایلام به من دادند. آنزمان حدود 50 هزار دلار فروخت و چند برابر پولی که به من داده بودند به سازمان صدا و سیما برگشت. حالا بماند که یک روز یکی از مدیران این سازمان به من گفت این پول ها در برابر بودجه های سازمان هیچی نیست. من هم گفتم اگر هیچی نیست، چرا به ساخت مستندهای ما بودجه نمی دهید؟! و این چرخه همچنان ادامه دارد.»
گردشگری طبیعی یا صنعت سبزشویانه
دکتر رحیم ملک نیا متخصص جنگل درباره "اکوتوریسم تا پایداری محیط زیست" سخن گفت. گفت:« تعاریف متعددی از اکوتوریسم وجود دارد که با هم تفاوت هایی دارند. اما چند نکته کلیدی دارد. در تعریف آن از سفر مسوولانه به مناطق طبیعی یاد می شود که با هدف یادگیری وحفاظت از عرصه های طبیعی از طریق ایجاد رفاه در جامعه محلی شکل می گیرد.»
او افزود:« مولفه خبر سفر یک منطقه طبیعی است با قصد حفاظت از آن. اشتباهی که حتی در منابع علمی هم صورت می گیرد اشتباه گرفتن انواع دیگری از گردشگری هایی که در طبیعت صورت می گیرد. اگر گردشگری مبتنی بر طبیعت را از "گردشگری انبوه" جدا کنیم می تواند اشکال مختلفی داشته باشد از "گردشگری حیات وحش" تا "گردشگری ماجراجویانه". به نظرم اگر بخواهیم مشخص کنیم که گردشگری در طبیعت، اکوتوریسم هست یا نه ابتدا باید جواب بدهیم که فرد گردشگر، "عاشق طبیعت" است یا "عاشق بودن در طبیعت"؟ به نظر من هر فعالیت در طبیعت، باید 3 مولفه "محیط زیستی"، "اقتصادی" و "اجتماعی" را لحاظ کند تا به سمت پایدار بودن برود. »
دکتر ملک نیا افزود:« روی دیگر گردشگری به عنوان یک صنعت "سبزشویانه" است؛ یعنی فعالیتی است که یک نفر برای اینکه فعالیت خودش را محیط زیستی جلوه بدهد – حتی وقتی نیست- از آن استفاده می کند. مثلا ما یک پیشوند "اکو" به محصولات و فعالیت های مختلف مان اضافه می کنیم تا آنرا محیط زیستی جلوه بدهیم. اکولوژها می توانند یکی از این مثال ها باشند یا یک کارخانه آلاینده، برای جنگل کاری اقدام می کند و نام آنرا "فعالیت سبز" می گذارد؛ یا به صرف گذاشتن "سطل های زباله" در برخی دانشگاه ها، عنوان "دانشگاه سبز" را اطلاق کنند.»
"گردشگری" چگونه "سبزشویی" می شود؟
ملک نیا با اشاره به اینکه ابتدا باید علاوه بر جنه های مثبت گردشگری، به بررسی جنبه های منفی آن بپردازیم افزود:« از دهه 1950 که کشورهای مختلف گردشگری را به عنوان شالوده توسعه خود در دست گرفتند تا دهه 1980 که آرام آرام این لغت متولد شد، نقدهای فراوانی به سفر و گردشگری طبیعی وارد بود که اینها در کنار فواید اقتصادی، اثرات منفی متعددی از جنبه های اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی دارند. از جنبه اجتماعی مهم ترین خطر اکوتوریسم، تجاری شدن فرهنگ است که فرهنگ را تبدیل به یک کالا کرده و تنها بخشی از فرهنگ که برای گردشگر جذاب است در جامعه میزبان باقی می ماند و باقی خورده فرهنگ ها از بین می رود؛ موردی که در کشور خودمان می بینیم. توزیع نامناسب درآمد، تغییر پوشش، تغییر آداب غذا و ... از آن جمله است.»
او درباره اثرات منفی اکوتوریسم در سطح جهانی و نقش آن بر "تغییر اقلیم" گفت:« این اثرات مخصوصا در سفرهای هوایی به دلیل مصرف بیشتر انرژی تا 2 ونیم برابر، تجاری شدن تنوع زیستی و توجه به گونه های خاصی از حیات وحش، تخریب زیستگاه در اثر اتفاق های مختلف از جمله ایجاد تله کابین، آلودگی آب و خاک، دستی شدن حیات وحش و عکاسی وغذا دادن به آنها بیشتر است.»
ملک نیا هشدار داد:« اکوتوریسم می تواند از طیف یک صنعت سبز شروع کند و به "سیاهی برای محیط زیست" ختم شود. اینکه گردشگری یا اکوتوریسم "سبز" هست یا صرفا "سبزشویانه" است کاملا بستگی به برنامه ریزی و اجرای آن دارد. هر چیزی را می شود لیبل سبزشویانه زد؛ از سواحل دریای خزر تا تنگه واشی، شب های کویر کاشان تا ایلام، این حجم زیاد گردشگر را مستعد کرده تا بدون برنامه ریزی و امکاناتی که وجود دارد اکوتوریسم را در کشور ما فعال کند؛ اما در همان حال تبدیل به یک تهدید بالقوه برای طبیعت شده است که می تواند در شمال کشور، بسیار خطرناک تر از برداشت چوبی باشد.»
او تاکید کرد:« چند موضوع برای نجات این مسائل باید اعمال شود :
- تمام فعالیت های گردشگری مبتنی بر "ارزیابی توان اکولوژیک مقاصد گردشگری" برنامه ریزی شود؛ اینکه گردشگر عاشق یک منطقه طبیعی است دلیل نمی شود که ما به هر منطقه ای ورود کنیم؛ بلکه باید متناسب با میزبان جمعیت باشیم.
- آموزش جامعه میزبان و گردشگران. یکی از دلایل آتش سوزی های زاگرس، غفلت از گردشگران است که می تواند ناشی از فقدان آموزش باشد.
- برنامه ریزی بر اساس اصول توسعه پایدار
- مشارکت جوامع محلی در عواید گردشگری.»
تلاش برای حفظ تنوع زیستی
محمدباقرغفاری چلاوی، نیروی مردمی حفاظت کننده مرال ها، درباره حفاظت مشارکتی در منطقه چلاو گفت:« حدود یک دهه است که در منطقه چلاو با پشتیبانی تیم و سازمان محیط زیست، کار حفاظت میدانی را انجام می دهیم؛ همه این سال ها دغدغه مندی ما حفظ "تنوع زیستی" بوده، گونه هایی که در معرض انقراض هستند به نوعی احیا شوند و نقشی در چرخه حفاظت منطقه داشته باشیم. نخستین روزی که کار را شروع کردیم نمی دانستیم که می توانیم اینقدر مفید باشیم و خروجی خوبی داشته باشیم؛ اما در درازمدت به این باور رسیدیم که جوامع محلی حتما می توانند نقش مهمی در عرصه حفاظت داشته باشند. همه این سال ها بهای سنگینی هم دادیم؛ همراه با جوانی و زندگی و مشکلات مالی و تهدیدات انسانی و اقتصادی و ...»
او افزود:« مکان ما 60 کیلومتر با شهر فاصله دارد. در سال 1402 از فروردین تا الان یکسره در عرصه هستیم. گاوبانگی اکثر مناطق 40 روز است و ما همین امسال حدود 60 روز در عرصه بودیم. خوشبختانه بعد از یک دهه، جمعیت مرال رو به احیا است. با هزینه شخصی این کار را کرده ایم؛ نه اسپانسر داشتیم و نه از سازمان حمایت شده ایم. همه این ها دغدغه های خودمان است و کارهایی است که سازمان، چالش داشته است؛ حفاظت انجام می شد ولی پاسگاه ها خارج از عرصه بودند و جسته وگریخته شکار انجام می گرفت. اما از زمانی که ما به عرصه رفته ایم به نوعی 40 تا 50 درصد از این تعارض کم شده و با همکاری دامدار و بومیان و خود سازمان، در نهایت کاری شده کارستان.»
غفاری در انتها اظهار امیدواری کرد که این همکاری تداوم داشته باشد و "سازمان حفاظت محیط زیست" به جوامع محلی اعتماد بیشتری داشته و تعامل بیشتری داشته باشد و طبیعت بهتر حفاظت شود.
دستاوردی به نام تغییر
پرهام دیباج تهیه کننده و کارگردان برنامه "طبیعت 360 درجه" در رسانه ملی گفت:« حدود 50 سال از حفاظت رسمی سازمان محیط زیست از طبیعت ایران می گذرد. وقتش است که هر کدام از ما به عنوان یک ایرانی، یک محیط بان باشیم. وقتش رسیده که دیگر نگذاریم هیچ گونه ای مانند ببر مازندران، منقرض شود.»
او تاکید کرد:« من یک گونه چندگانه سوز هستم. آقای احمد ضابطی جهرمی به خوبی گفتند که "مستندسازی حیات وحش باید تبدیل به رشته دانشگاهی شود" که به نظر من، باید از رشته محیط زیست شروع شود. من بنا به علاقه ای که داشتم اول فیلم سازی خواندم؛ دیدم نمی شود. بعد رشته محیط زیست خواندم و الان نیز در آستانه دفاع دکترای مهندسی محیط زیست هستم.»
دیباج با اشاره به اینکه به نظرم باید قدر جمعی را که اینجا هستند دانست؛ چرا که حرف همدیگر را می فهمیم گفت:« یک بحث محیط زیستی مهم، "حفاظت یکپارچه" است. درباره طبیعت ایران صحبت زیاد شد. زمانی که مستندسازی در ایران زیاد جدی نبوده و مستندسازانی از دیگر نقاط دنیا به ایران می آمدند. یک فرد غیرایرانی حدود 55 سال پیش به ایران آمد و مستندی از حیات وحش ایران ساخت. جمله اول نریشن فیلم را هیچ وقت یادم نمی رود. می گوید "ایران را باید چهارراه طبیعت دنیا دانست". ایشان قبلا در آفریقا و بسیاری از دیگر کشورها مستند ساخته بود.»
دیباج افزود:« 23 سال پیش وقتی این کار را شروع کردم خیلی از دوستانم می گفتند کفترباز شده ای؛ ولی الان می بینم در جلسات مختلفی که می رویم چقدر حرف های جدی درباره حفظ محیط زیست زده می شود. مثلا "کمیته ملی المپیک" برای حفظ دماوند می خواهد با روش محیط زیستی جلو برود. "ستاد حفظ محیط زیست رسانه ملی" تشکیل شده و در کل تحول زیادی اتفاق افتاده است. روزهایی بود که ساعت 7 صبح مستند حیات وحش پخش می شد و الان هر چقدر که مستند حیات وحش باشد پخش می شود. به نظر من بعد از اینهمه سال، این یک دستاورد است.»
او تاکید کرد:« یک کار دیگر که مستندسازی می کند این است که می تواند به علم کمک کند. من تجربه های شخصی ام را می گویم که تصاویری که از گونه های مختلف تهیه می شد چقدر گاهی به یافته های جدید درباره آن گونه کمک کرده است. مثلا پیدا کردن لانه لک لک سیاه در یک غار در خراسان جنوبی و در کنار رودخانه دز و کرخه تبدیل شد به یک مقاله درباره زادآوری لک لک سیاه و در یک مجله معتبر خارجی منتشر شد. یعنی مستندسازی علاوه بر اینکه می تواند به عموم مردم کمک کند، به طور خاص نیز دستاورد علمی دارد.»
این مستندساز قدیمی تلویزیون افزود:« در همین برنامه طبیعت 360 درجه، در یک برنامه تلویزیونی رییس وقت سازمان جنگل ها، مراتع و آبخیزداری وقت که حالا تبدیل به "سازمان منابع طبیعی وآبخیزداری" شده به صراحت گفت که من اعتقادی به کاشت گونه بومی ندارم. همان جا بحث مان شد و آنقدر آن موضوع را بررسی و پیگیری کردیم که الان در چند سال اخیر از بلندمازو، ازدار، شب خُسب، انجیلی، لیلکی و ... درخواست نهال این گونه ها از سازمان منابع طبیعی بیشتر شده به جای اینکه سرونقره ای و یا کاج کاشته شود در این مناطق بیشتر شده است. پس رسانه و مستند موثر است. چقدر یوز را گفتیم؛ چقدر سمندر لرستانی را همه می شناسند و حالا برای هفت سین شان آنرا نمی خرند.
بازخورد مستندهای حیات وحش
مهدی نورمحمدی مستندساز شهیر حیات وحش با اشاره به اینکه تمام ظرفیت مستندسازی حیات وحش ایران الان در این جلسه هستند گفت:« زیبایی هایی در سرزمین ایران داریم و با دیدن کلیپ هایی از مستندهایی که از زیبایی های ایران ساخته شده پخش شد روحم تازه شد. چقدر می توانیم از این زیبایی ها، ثروت تولید کنیم و دوباره برگردانیم برای حفاظت از این سرزمین ها. چه اتفاقی افتاده که ما کشوری با 1 درصد جمعیت که 9 درصد منابع جهان را در اختیار داریم نمی توانیم این کار را کنیم؟»
او افزود:« ما در بحث مستندسازی حیات وحش امروز تکنولوژی و امکانات را داریم؛ به قول آقای دکتر جهرمی "مستندسازان سربازهای میهن هستند" من می گویم مستندسازان دیده بان های بسیار خوبی هستند که هم وجود زیبایی ها و هم وجود خطرات را به جامعه نمایش می دهند و اگر به آنها اعتماد کنیم می توانیم به این سرزمین کمک های بسیاری کنیم.»
نورمحمدی گفت:« یک سری واقعیت ها جود دارد که اگر آنها را ندانیم نمی توانیم درمانش کنیم؛ ما به این باور نرسیده ایم که مستندسازی حیات وحش یک راه برای بیان چالش ها و آگاه سازی است.»
او درباره اثر مستند بر حفاظت مردمی از تنوع زیستی گفت:« "افعی دم عنکبوتی ایرانی" را که فعلا تا این لحظه یک گونه اندمیک ایران است تا قبل از اینکه آقای فتح الله امیری راجع به آن مستند بسازد این گونه شناسایی شده بود؛ ولی هیچ اتفاقی نمی افتاد و هر روز گزارش های کشتن این مار وجود داشت. بعد از آنکه آن تصویر معروف آقای محمود منصوری" در مستند آقای امیری منتشر شد چنان تحولی ایجاد شد که اگر تمام سازمان های این مملکت می آمدند پای این کار نمی توانستند به اندازه این یک "شات" تاثیر بگذارند. من مدیر تصویربرداری آن پروژه بودم و صدها بار از نقاط مختلف تلفن و پیام داشتم که ما این افعی دم عنکبوتی را گرفته ایم و الان توی دست ماست. چه کارش کنیم؟ من اولین سوالی که پرسیدم این بود که شما قبلا با این افعیچکار کردید؟ گفت کشتیمش. گفتم الان چرا نمی کشید؟ گفت آخر گونه مهمی است؛ ما حالا این را می شناسیم که برای سرزمین مان مهم است؛ گنج است. سلطان مارهای جهان است. ما دیگر این افعی را نمی فروشیم.»
این مستندساز پرسابقه حیات وحش و محیط زیست گفت:« مستند "در پناه بلوط" را که ساختم همین بازخوردها را از مردم داشتم. من حسی را که از بازخورد فیلم هایم می گیرم با هیچ ثروتی در دنیا عوض نمی کنم. بعضی هزار تا کار می کنند تا پول دربیاورند بروند چند روز در جزایر هاوایی تا حال شان خوب شود. من وقتی بازخورد کارهایم را از مردم می گیرم حالم خوب می شود. خاطرم هست یک روز در صف نانوایی یک خانم سالمند گفت که من تا قبل از دیدن این فیلم شما، نمی دانستم داخل این بلوط ها، سنجاب زندگی می کند و حالا هر کسی می خواهد تبر را بردارد و به جنگل برود می گویم نکند خانه و کاشانه سنجاب ها را ویران کند! برای همین جلویش را می گیرم.»
نورمحمدی درباره تاثیرگذاری فیلم مستند گفت:« حرف های زیادی درباره تاثیرگذاری فیلم مستند هست؛ واقعیت این است که مسولین ما به این باور نرسیده اند و نمی دانم می خواهند برسند یا نمی خواهند که می توان به وسیله دانشگاه ها، فیلم سازها و هنرمندان مشکلات این مملکت را برطرف کنند.»
این مستندساز تنوع زیستی با اشاره به بی تفاوتی سازمان محیط زیست نسبت به مستندسازان گفت:« من و بسیاری از دوستان، یادمان نمی آید که "سازمان حفاظت محیط زیست" یکبار از من مستندساز سوالی کرده باشد؛ بارها هم برای اخذ مجوز فیلم ها رفته ام؛ ولی یکبار سوالی نداشته اند. درحالی که آنچه ما انجام می دهیم در راستای اهداف این سازمان است. سازمان حفاظت محیط زیست باید رویکرد خود را نسبت به مستند محیط زیست عوض کند.»
نورمحمدی همچنین گفت:« من به سهم خودم از مدیریت، اساتید، دانشجویان و دست اندرکاران دانشگاه تربیت مدرس نور تشکر می کنم که با وجود کمبود امکانات، این شرایط را فراهم کردند که مستندسازان را دور هم جمع کنند. امیدوارم این حرکتی که شکل گرفته تمام نشود و با حمایت سازمان محیط زیست ادامه یابد. پیشنهادم این است که یک دبیرخانه دائمی برای این همایش شکل بگیرد و به شکل سالانه بتوانیم مستندسازان را گرد هم آورده، چالش ها را بررسی کنیم. نقاط قدرت وضعف را بررسی کنیم. امیدوارم رویکرد تلویزیون نسبت به مستند حیات وحش که در دو سه سال اخیر بسیار بد شده تغییر بکند.»
او درباره وضعیت مستندسازان تنوع زیستی گفت:« الان تقریبا ما همه بی کاریم و پروژه ای نداریم. این واقعا درد است. آدم هایی که خودشان با تلاش شان، به شکل خودجوش مستندسازی را یاد گرفته اند، اگر این آدم ها و این نسل نتوانند دانش شان را به نسل های بعدی منتقل کنند، حیات وحش و طبیعت ما آسیب بسیار زیادی خواهند دید. باید با همکاری سازمان محیط زیست و دانشگاه و مستندسازان، شگفتی ها و چالش های این سرزمین را منتقل کنیم. می خواهم بگویم اگر مستندسازانی که اینجا هستند حمایت نشوند و نتوانند مستند حیات وحش و جنگل بسازند یک جوان تازه نفس اصلا نمی تواند. پس اکثر حرف هایی که مدیران این مملکت می گوییند دروغ است.»
رسانه ملی و بی توجهی به مستند حیات وحش
اسفندیاری دیگر سخنران این همایش گفت:« همه ما شاگرد آقای اینانلو هستیم که به تک تک ما انگیزه داد. سازمان های محیط زیست و منابع طبیعی، مانع مستندسازان نیستند؛ مانع جای دیگر است؛ رسانه ملی را ببینید. ما در کشورمان ارزش های دینی، حماسی، تاریخی، ادبی و ... داریم؛ ولی ارزش زیستی در پایین ترین رده است. صدا و سیما باید ارزش زیستی را کنار بقیه بگذارد و وقت به برنامه های مستند محیط زیست بدهد؛ این، حیات و زندگی ما و آیندگان ماست.»
او همچنین گفت:« در منطقه "مهدی شهر" سمنان، یک سرمایه گذار برای مستقر کردن کارخانه آمده بود. در یک روز بردیم کویر سمنان، منطقه پرور و منطقه رودبارک را به ایشان نشان دادیم. ایشان گفت شما چرا دنبال صنعت هستید؟ خدا به شما داده؛ اینهمه طبیعت. اما کو گوش شنوا؟»
اسفندیاری تاکید کرد:« اصلاح این شرایط مستلزم این است که آگاهی بخشی بشود و از مستندسازان در این راه بسیار می توان کمک گرفت.»
در پایان این نشست بیانیه ای با تاکید بر مستندسازی محیط زیست و ضرورت توجه و حمایت دست اندرکاران و ادامه دادن این دست همایش ها صادر شد. همچنین در روز سوم این نشست، مهمانان با میزبانی دانشکده منابع طبیعی وعلوم دریایی دانشگاه تربیت مدرس نور به جنگل آموزشی این دانشگاه رفته و ساعاتی را در ان به کار مشاهده میدانی و تصویربرداری و نیز تبادل اطلاعات با استادان مربوط گذراندند.
نظر شما