به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه شهروند، هرساله دومین شنبه از ماههای می (اردیبهشت) و اکتبر (مهرماه) بهعنوان روز جهانی پرندگان مهاجر شناخته میشود. امسال ۲۱مهرماه روز جهانی پرندگان مهاجر زمستانی است. مهاجرت پرندگان به تالابهایی که یا خشک شدهاند یا نفسشان به شماره افتاده یعنی مرگ. اگر خوششانس باشند و بتوانند خودشان را به سرخرود و فریدونکنار برسانند هم تور شکارچیان انتظارشان را میکشد.
پرندگانی که بعد از دوهزار کیلومتر بالزدن، جان نحیفشان را در شمارش معکوس تمامشدن انرژی ذخیرهکرده مهاجرت، در ناامیدی از آب و حیات در تالابهای مرکزی ایران بدن لاغرشان را به تالابهای شمال میرسانند، تا جانی دوباره بگیرند، اینجا اسیر شکارچیان میشوند.
«مهمترین زیستگاه پرندگان مهاجر از نظر تعداد و گونه، تالابها و رودخانههای کشور هستند.» اسماعیل کهرم، بومشناس و فعال محیطزیست، صحبتهایش را درباره پرندگان مهاجر با این جمله شروع میکند و ادامه میدهد: «اما با کمال تاسف تمام تالابها و رودخانهها در حال مرگ و در خط انقراض هستند. ما بسیاری از تالابهایمان را از دست دادهایم، از جمله بزرگترین تالاب کشور که دریاچه ارومیه است. به علاوه تالاب شادگان و تالاب انزلی که نصفش خشک شده و از بین رفته است.»
کهرم با اشاره به اینکه بهترین و مناسبترین زیستگاههای این پرندگان 252 تالاب در سراسر ایران است، میگوید: «همه تالابها مهم هستند و با وضعیت محیطزیستی ایران تالابهایی که در سراسر ایران گسترده هستند، همهشان پاییز و زمستان آینده نخواهند بود و خشک خواهند شد و این مهمترین خطر برای زیستگاه پرندگان مهاجر است. حتی تالابهایی که جان دارند هم متاسفانه بین 25درصد تا 27درصدشان بیشتر نمانده و بقیه خشک شده و مردهاند.»
تالابها نقش زیادی در حیات پرندگان مقیم و مهاجر دارند، حتی تالابهایی که در ناف ایران قرار گرفتهاند؛مثل تالاب گاوخونی که زایندهرود در آن میریزد. ولی حالا چیزی از خود زایندهرود هم باقی نمانده است. پرندههای مهاجر دوهزار و 700 کیلومتر میآیند و خودشان را به تالاب گاوخونی میرسانند دریغ از اینکه در آفتاب نشانی از آفتاب نیست.
نرسیده به تالاب انرژیشان تمام میشود به امید اینکه به آب برسند و جانی دوباره بگیرند. اما آبی در تالاب نیست. کهرم توضیح میدهد که پرندههای مهاجر دو سال با پدر و مادرشان زندگی میکنند تا بتوانند به زندگی مستقل سلام کنند: «غازها، اردکها، درناها و لکلکها اول با مادر و پدر زندگی میکنند و بعد مستقل میشوند.
در موقعیتهای مهاجرت مسیری طی میکنند تا به تالاب برسند؛ انرژی ذخیرهشده در نزدیکی تالاب رو به اتمام میرود، تالاب هم خشکشده. عضلهها خسته از گرما نیاز به آب دارد، ولی در موقعیت تالابهای مرکزی ایران، بیشتر این پرندگان در 15 -20 کیلومتری تالاب جانشان را از دست میدهند. تصویر لاشههای پرندگان در اطراف گاوخونی برای کسی ناآشنا نیست.»
مخاطرات مهاجرت پرندگان؛ از کابل برق تا شکارچی
این بومشناس با اشاره به اینکه مهاجرت زمان حساسی برای انواع پرندگان است، توضیح میدهد: «پرندهها قبل از مهاجرت پرخوری میکنند تا دو برابر معمول. تا چربی مهاجرتی در بدنشان ایجاد شود. این چربی زیر پوستشان است. این چربی که جمع میشود مثل سوخت طیاره است و پرنده بهواسطه این انرژی مهاجرت را شروع میکند.
هر گرم چربی حدود 30 کیلومتر جانور را به جلو میبرد. اگر چنانچه 30گرم چربی ذخیره داشته باشد، میتواند 900کیلومتر پرواز کند. در انتهای مسیر، چربی در بدن حیوان نمیماند و او ناگزیر است از عضلهها مصرف کند که لاغر و ضعیف میشود و زمانی که زیستگاه مناسبی هم پیدا نکند، در خطر جدی مرگ قرار میگیرد. بنابراین برای پرندگان مهاجرت خطرآفرین است. بسیاری از آنها در میانه راه گممیشوند و با باد این طرف و آن طرف میروند. تعدادی به ساختمانهای بلند شهری برخورد میکنند یا به سیمهای برق میخورند و تلف میشوند.
جمعیتی که شانس داشته باشند و جان سالم به در ببرند، خودشان را به شمال ایران و به فریدونکنار میرسانند که آنجا گیر شکارچیان بیانصاف میافتند. شکارچیانی که با تور هوایی و دیگر ادوات شکار آنها را زندهگیری میکنند و در بازار میفروشند. مثلا غازها را جفتی 400 تا 500هزار تومان میفروشند.»
کاهش 60درصدی جمعیت پرندگان قابل شکار
کهرم ادامه میدهد که این فرآیند مداوم زیست پرندگان مهاجر است و همه این عوامل باعث شده جمعیت پرندگان قابل شکار مثل غاز، اردک و غیره حدود 40 تا 60درصد کاهش پیدا کند. هر سال این تلفات را شاهد هستیم و این پروسه تکرار میشود، تقریبا هیچ قوه بازدارنده جدیای جلودار شکارچیان غیرقانونی نیست. نهایتا جریمههای نقدی است که با سود شکارهای بعدی چند برابر برای شکارچی جبران میشود.هر ساله جمعیتی زیر دومیلیون تقریبا یکمیلیونو600 هزار پرنده مهاجر وارد خاک ایران میشوند. این پرندگان در اوایل دیماه همزمان با آغاز سال میلادی، سرشماری میشوند به مدت تقریبی یک ماه.
«از حالا به بعد فصل از بین رفتن پرندگان است در سرخرود و فریدونکنار.» کهرم ادامه میدهد: «در این میان عدهای از روی احساسات میخواهند مثلا به زیست این پرندگان کمک کنند؛ میآیند جایی درست میکنند از گندم و برنج برای تغذیه پرندگان که به خیال خود ثواب کرده باشند، اما اینها پرندگان را کباب میکند. این پرندگان در شرایط عادی در زیستگاههای متفاوت پخش میشوند و احتمال زندهماندنشان بیشتر است.
وقتی آنها را به بهانه غذا در یک جا جمع کنیم، به جای اینکه شکار انسان زیادهخواه شوند، طعمه شغال و سگوحشی و گرگ میشوند و تلفات آنها بیشتر میشود. کسانی که با نیت خیر تجمع برای پرندگان ایجاد میکنند، بدانند که کارشان اصلا علمی نیست.»
وقتی حیات و ممات پرندگان به تالابها بستگی پیدا میکند
عاشوری، پرندهشناس و محقق محیطزیست در استان گیلان است. او به «شهروند» درباره زیستگاهها و اهمیت وجود تنوع زیستی برای پرندگان مهاجر توضیح میدهد: «بهطورکلی ما تنوعی از گونههای آبزی داریم که شامل پرندگان آبزی، کنارآبزی و خشکزی هستند. پرندههای آبزی و کنار آبزی حیات و مماتشان به تالابها وابسته است.
در میان پرندههای آبزی تعدادی وابسته به آبهای عمیق هستند و تعدادی آبهای کمعمق. بنابراین تالابها بسیار مهم هستند برای حفظ حیات پرندگان. بر همین اساس هم کنوانسیون رامسر اولینبار با هدف حفظ حیات پرندگان شکل گرفت که بعدها به کنوانسیون تالابها تغییر نام داد. ایران قطعا یکی از مهمترین زیستگاههاست.»
عاشوری میگوید: «وقتی حرف از پرندگان آبزی میزنیم، تمرکز در حال حاضر بر پرندگان مهاجر زمستانگذران است. از این فصل تا اوایل بهار در زیستگاههای ایران میمانند و بعد وارد بخشهای شمالی ایران میشوند. این پرندگان شامل اردکها، غازها، آنقوتها، غوها و فلامینگوها هستند که در این دوره وارد ایران میشوند.
هر ساله جمعیتی زیر دومیلیون تقریبا یکمیلیونو600هزار پرنده مهاجر وارد خاک ایران میشوند. این پرندگان در اوایل دیماه همزمان با آغاز سال میلادی، سرشماری میشوند بهمدت تقریبی یک ماه.»
خوتکا، فلامینگو و اردک سر سبز در خطر انقراض قرار دارند
به گفته این محقق محیطزیست مهمترین زیستگاههای این پرندگان تالاب انزلی، تالاب امیرکلایه، میانکاه، خلیج گرگان، تالاب گمیشان، آلاگل، آلماگل، تالابهای خوزستان و فارس و سواحل جنوب ایران است. مهمترین زیستگاههای پرندگان آبزی زمستانگذران این تالابهاست و بیشترین پرندگانی که در ایران شمارش میشوند، دوره مهاجرت خود داخل ایران را در این زیستگاهها میگذرانند.
خوتکا، فلامینگو و اردک سر سبز، گونههایی هستند که در حال حاضر در خطر انقراض قرار دارند، به علاوه اردک سر سفید و اردک دم دراز. گونههای دیگری مثل اردک سرحنای، پلیکان خاکستری و اردک بلوطی در معرض تهدید هستند. «حیات تالاب یعنی آب، اگر آب نباشد اینها مجبورند از ایران به پایینتر مهاجرت کنند.
این تالابها جزو تالابهای مهم هستند. بهخصوص تالابهای شمال ایران؛ در سالهایی که تالابهای شمال یخ بست، مهاجرت به بخشهای مرکزی کشور بیشتر شد. با این وجود همه تالابها برای حفاظت از نسل این پرندگان مهم هستند، حتی تالاب نمک قم. حیات تالاب زنجیروار در حیات پرندگان مهم است.
جابهجایی 5 تا 7میلیون پرنده مهاجر هر سال در زیستگاههای منطقه
عاشوری میگوید: «پرندگان خانه به دوش هستند و همیشه در حال پرواز. تالابها باید آب داشته باشند و تنوع زیستگاههای آبی. تالابها گوناگون هستند و باید تنوع زیستگاه آبی آنها را هم تامین کنند. ما هر سال در ایران میزبان پرندگانی هستیم که در سیبری غربی جوجهآوری کرده و به دریای خرز میرسند و بعد به شرق آفریقا میروند. در این کریدور 5 تا 7میلیون پرنده جابهجا میشوند. در ایران تقریبا یکمیلیون و 500 تا دومیلیون پرنده هر ساله میزبانی میشوند که بعد از این فصل به سمت جنوب میروند.
جریمه 100هزار تومانی شکار پرنده، بازدارنده نیست
او با اشاره به اینکه مسأله مهم دیگر شکار و صید پرندگان است، میگوید: «شکار و صید پرندگان جمعیت قابل توجهی از آنها را از چرخه اکوسیستم خارج میکند. در دورههای قبل ابزارآلات شکار کمتر بود و زیستگاهها مناسبتر . حالا هم شکارچیها تجهیزتر شدهاند و هم زیستگاهها کمرمقتر. بهطوری که تنوع تفنگها و ادوات تورگیری هم بیشتر شده است.
از آن طرف جوامع محلی بهرهبردار هم متاسفانه با تورگذاری و انواع مختلف شکار جمعیت پرندگان را کمتر میکنند. در حالی که ما امیدواریم بتوانیم میزبان حداکثر پرندگان مهاجر در ایران باشیم و تصویر زیبای پرواز گروهی پرندگان مهاجر را بر فراز تالابها شاهد باشیم، ولی متاسفانه شکار، تورگیری و کشتاری که صورت میگیرد برای گونههای در خطر انقراض بسیار تهدیدآمیز است.»
فروش پرندگان در جوامع محلی بیشتر رخ میدهد. مردم با نخریدن پرندگان وحشی میتوانند به شکار نشدنشان کمک کنند. حتی برخی دلسوزی میکنند و پرنده را میخرند و دوباره آزاد میکنند، ولی همین کار هم به فروشنده نفع میرساند و او به کارش ادامه میدهد. اگر مردم هر گونه خریدوفروش پرندههای وحشی را انجام ندهند، کمککننده است. وقتی عرضهای نباشد، توزیع هم کم میشود.
عاشوری با تاکید بر اینکه صید باید با مجوز سازمان محیطزیست و در تعداد محدود با در نظر گرفتن حفظ زیستگاهها صورت بگیرد، میگوید: «شکار پرندگان زیاد است و جریمهها بازدارنده نیست. افزایش قیمت جریمهها باید متناسب باشد با گونه پرندهای که شکارشده و میزان شکار. همانطور که در حوزه پستانداران جریمههای سنگین میتواند بازدارنده باشد. جریمهها در شکار پستانداران 20 تا 30میلیون تومان است، ولی در پرندگان این جریمهها به مراتب کمتر است. برای گونههای متفاوت از 60 یا 100هزار تومان شروع میشود.
مردم را به پرندهنگری تشویق کنیم
او با این حال، مهمترین شیوه بازدارندگی را همین وضع جریمهها عنوان میکند: «ضبط سلاح، تفنگ و محرومیتهای اجتماعی جدی این افراد میتواند تا حدودی اثرگذار باشد. با این حال آنچه مهم است فرهنگ پرندهنگری است که در کنار بحثهای قانونی باید مورد توجه قرار گیرد و تبلیغ شود. در رسانهها و حوزههای گردشگری مردم باید به پرندهنگری تشویق شوند. شکارچیان خودشان هم وقتی تصاویر پرندگان را میبینند لذت میبرند. مردم پرندهنگری کنند، همین امر باعث میشود مطالبهگری مردم در این حوزه بیشتر شود و این فرهنگ توسعه پیدا کند.»
مردم پرندههای وحشی را نخرند
عاشوری با تاکید بر اینکه عدهای صرفا برای تفریح پرندهها را با تیر میزنند، توصیه کرد که این افراد به باشگاههای تیراندازی بروند و هیجان خود را خالی کنند به جای اینکه به موجود زنده شلیک کنند. عدهای دیگر اما از این راه کاسبی میکنند، تورگیری و زندهگیری و فروش پرنده در بازار. فروش پرندگان در جوامع محلی بیشتر رخ میدهد.
مردم با نخریدن پرندگان وحشی میتوانند به شکارنشدنشان کمک کنند. حتی برخی دلسوزی میکنند و پرنده را میخرند و دوباره آزاد میکنند، ولی همین کار هم به فروشنده نفع میرساند و او به کارش ادامه میدهد. اگر مردم هر گونه خریدوفروش پرندههای وحشی را انجام ندهند، کمککننده است. وقتی عرضه ای نباشد، توزیع هم کم میشود.
پروسه تنبیهی شکار غیرمجاز پرندگان به گفته این محقق حوزه پرندگان این است که افرادی که شکار غیرقانونی میکنند، حتی آنهایی که مجوز شکار دارند، اما تعداد بیشتر از حد مجاز و گونههای در خطر انقراض را شکار کردهاند، اول پرندهها ضبط میشود و این افراد جریمه و معرفی به دادگاه میشوند. تفنگ غیرمجاز ضبط میشود و اگر سلاح مجوزدار باشد، بعد از یکی دو ماه به آنها پس داده میشود.
نظر شما