به گزارش سلامت نیوز، شهروند نوشت: شوتیها میگویند «یا رَکّین، یا ترَکّین!» حتی این جمله را پشت شیشه ماشینشان هم نوشتهاند؛ یا رد میشویم یا میمیریم! پیامی که امدادگران جمعیت هلالاحمر سراوان بهخوبی معنای آن را درک میکنند. نشان به این نشان که تصادفهای جادهای پرشماری در هفته در جادههای سراوان رخ میدهد که اغلبشان ربط مستقیمی به این خودروهای قاچاق انسان دارد. تصادفات مرگبار شوتیها در جادههای سراوان، این شهرستان را در صدر پرتلفاتترین محورهای جادهای ایران قرار داده است؛ تصادفهایی که تعداد افراد متاثر از آن ١٠ برابر تصادفهای معمول در هر جادهای است.
تا ١٠ سال پیش که مرزهای شرقی شرایط دیگری داشت، از ساعت ٣ تا ٦ بامداد صف خودروهای قاچاق سوخت، جادههای سراوان را درمینوردید که گاهی تعدادشان به هزار خودرو هم میرسید. کافی بود یکی از این خودروهای حمل گازوییل چپ یا تصادف کند و سوخت روی زمین جاری شود؛ سلسله تصادفهای مرگباری در جاده رخ میداد که رسیدگی به آن کار هرکسی نبود. بعد از بستهشدن مرزها گرچه این شرایط تفاوت زیادی کرد، اما همچنان جاده سراوان از هجوم گازوییلکشها و شوتیها خالی نشد.
«احسان اطهریان» مسئول امدادونجات شهرستان سراوان میگوید: «از ابتدای هفته تاکنون ٣ حادثه جادهای سنگین در سراوان داشتیم. اغلب تصادفها توسط خودروهای قاچاقبر رخ میدهد که یا سوخت جابهجا میکنند یا مهاجران اتباع را. در هر ماشینسواری از ٢٠ تا ٣٠ مسافر را جا میدهند. تویوتای وانت اگر باشد، تعداد مسافرانش به ٤٥ نفر هم میرسد. کافی است دو ماشین قاچاقبر با هم تصادف کند که فاجعه بزرگی در این جاده رخ دهد. برای همین است که آمار مصدومان و فوتیهای تصادفات جادهای در سراوان بالاست.»
شوتیها از سد عبور میکنند
پشت ماشینها نوشته شده «یا رَکّین، یا ترَکّین!» یعنی یا از سد پلیس عبور میکنیم یا میمیریم. کمکفنرهای ماشین را بالا آوردهاند تا حجم ١٠ برابری مسافران سوار شده را تاب بیاورد. با سرعت برق در جاده پر از چالهچوله میتازند تا گرفتار پلیس نشوند. اطهریان میگوید: «شوتیها یا افغانبرها چنان باسرعت در جاده حرکت میکنند که پلیس نتواند آنها را بگیرد. در واقع تندوسریع در جاده میرانند که پلیس با دیدن سرعتشان بیخیال تعقیبوگریز شود و نتواند به سمت آنها
شلیک کند.» مهاجران غیرقانونی را به سمت ایرانشهر و زاهدان میبرند تا از آنجا راهی مرکز ایران شوند؛ ماجرایی که با افزایش تنشها در افغانستان متقاضیان بیشتری پیدا و به همین اندازه، احتمال وقوع تصادفات جادهای را بیشتر میکند.
صحنههای دردناک یک تصادف
«شنیدن کی بود مانند دیدن؟!» تصادفات جادهای سراوان با بسیاری از تصادفاتی که در کشور شاهدش هستیم تفاوت دارد؛ خودروهایی که با سرعت زیاد با هم شاخبهشاخ شدهاند در حالی که هرکدام بیش از ٢٠ مسافر را جابهجا میکنند، صحنههای تلخوتکاندهندهای مقابل چشمان امدادگران از خود بهجا میگذارند. «عبدالسلام سپاهیان» از امدادگران قدیمی پایگاه شهیدآرام هوشک میگوید: «مدتی قبل در حال ترک شیفت پایگاه بودیم که اعلام حادثه شد ٣ خودروی شوتی با هم تصادف کرده و هر سه آتش گرفته بودند. بیش از ٤٦ جنازه سوخته در حادثه بود که حتی نمیشد آنها را تکان داد. چراکه گرمای آتش آنها را از بین برده بود. صحنههای بسیار تلخوناراحتکنندهای در این تصادفها میبینیم که تا مدتها نمیگذارد زندگی عادی داشته باشیم. دیدن بچههای بیگناه که در تصادفها کشته میشوند، مهاجرانی که حتی جای تکانخوردن در ماشین را هم ندارند و بعد از تصادف، گاهی میبینیم که جنازهها در هم فرو رفته، صحنههای بسیار دردناکی است.»
روزهای اول فعالیت هر امدادگری در این جاده، روزهای سختی است و تحمل دیدن آنچه در تصادفها رخ میدهد را ندارند: «در یکی از تصادفها، خودروی سومی که از دور صحنه تصادف را دیده بود با تصور اینکه ایستپلیس است پا روی گاز گذاشته بود تا از معرکه عبور کند. غافل از اینکه چند مصدوم تصادف قبل را زیر گرفته بود. با وجود این صحنههای وحشتناک، امدادگران سرصحنه فقط به این فکر میکنند که کرامتانسانی افراد مصدوم یا کشتهشده در حادثه حفظ شود و مسئولانه به وظیفه خود میرسند.
سوختبرها شاخبهشاخ میشوند
شاخبهشاخ شدن با خودروهای سوختبر همانا و انفجار خودروها همان؛ خودروهایی که اغلب رانندگان آنها اهل پاکستان هستند و عدم تسلطشان به رانندگی در جادههای ایران، احتمال تصادف را بالا میبرد. «ناصر سپاهی» یکی از امدادگران میگوید: «هم وضعیت جادهها در سراوان خطرناک و ناایمن است و هم رانندههای شوتی یا گازوییلکش با سرعت بالا حرکت میکنند. رانندگان پاکستانی در این میان تسلط کمتری به این جادهها دارند. چراکه رانندگی در پاکستان برعکس رانندگی در جادههای ایران است. برای همین معمولا خودرویشان به سمت چپ جاده متمایل است و همین باعث شاخبهشاخ شدن با دیگر خودروها میشود.»
حوادث دیگری که در این محور رخ میدهد آنقدر کمرنگ است که امدادگران کمتر درباره آنها حرف میزنند؛ مگر آتشسوزی در فروشگاه یا چنین حوادثی رخ دهد که آتشنشانی از هلالاحمر درخواست کمک کند. سپاهی میگوید: «برای ما فرقی ندارد که چه کسی دچار حادثه شده و دلیل حادثه چیست؟ تا جایی که توان داشته باشیم برای نجات جان مصدومان تلاش میکنیم. یکی دو ماه پیش حادثهای در جاده اعلام شد. وقتی به محل حادثه رسیدیم خودروی واژگونشدهای را در درهای با بیش از ١٥٠ متر عمق پیدا کردیم. دسترسی به این دره کار سادهای برای ما نبود. با کمک امدادگران کوهستان خودمان را به پایین دره رساندیم. خیلی از سرنشینان جان خود را از دست داده بودند. داخل ماشین یکی زنده بود، اما شرایط خطرناکی بود. امکان داشت خودرو به دلیل نشت سوخت منفجر شود. وضعیت بسیار پرخطر و پرریسکی بود. با اینحال بهسرعت خودمان را به فرد مصدوم رساندیم و نجاتش دادیم. بعد از عملیات، همه بچههای تیم امداد خسته بودند، اما خوشحال بودیم از اینکه توانستهایم جان این فرد را نجات دهیم.»
نظر شما