سلامت نیوز: سحر جعفری جوزانی به تازگی با انتشار ویدئویی از فلج شدن فک خود به خاطر اشتباه یک پزشک خبر داده است. او که به سختی و با نگهداشتن فک خود میتوانست صحبت کند، نام دکتر و آدرس مطبش را هم اعلام کرده و گفته که قبلا برای چنین موردی شکایت کرده که به جایی نرسیده و ترجیح داده حالا مشکلش را علنی بگوید.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه همدلی ،مدتهاست رسانهها به موضوع خطای پزشکی میپردازند. کار تا آنجا پیش رفته که خطاهای پزشکی در مورد چهرههای مشهور نیز اتفاق افتاده و خبرساز شده است. برای نمونه عباس کیارستمی 14تیرماه 95 به خاطر خطای پزشکی درگذشت. همزمانی انتشار ویدئوی سحر جعفری جوزانی و سالروز درگذشت عباس کیارستمی ما را بر آن داشت نگاهی به این مقوله داشته باشیم.
سحر جعفری جوزانی در ویدئوی خود میگوید:«در انتخاب پزشکتان برای هر موردی که هست خیلی زیاد تحقیق کنید و از آدمهایی که پیششان رفتهاند سوال کنید. زیرا ما به همان اندازه که پزشکانی داریم که من تمام قد مقابلشان میایستم، چه در ایران و چه در خارج از ایران و افتخار میکنم که ایرانی هستم، به همان اندازه امیدوارم کمتر باشند، پزشکان بیوجدانی که فقط به فکر پول و منافع هستند و نه سلامتی بیمارشان که متاسفانه من دوبار به این موضوع دچار شدم.
الان نزدیک به یک ماه است که خودم را جمع و جور کردم و سعی کردم این موضوع را حتما با شما مطرح کنم». این بازیگر سریالهای طنز تلویزیونی در بخش دیگری از این ویدئو، با یادآوری اینکه قبلا هم چنین مشکلی داشته و شکایت کرده است، در عین حال گفت:«به همه دکترهای خوب و انسان دوست تعظیم میکنم. کاش این دکترهای بیوجدان نسلشان کمتر شود. مراقب خودتان باشید.»
عباس کیارستمی نمونهای که جامعه را دچار خشم کرد
موضوع خطای پزشکی موضوع جدیدی نیست. مدتهاست رسانهها به این موضوع میپردازند و کار تا آنجا پیش رفت که خطای پزشکی در مورد چهرههای مشهور نیز مسئلهساز شده است. عباس کیارستمی کارگردان نامآور سینمای ایران 15 تیر 1395 در اثر خطای پزشکی درگذشت. فوت کیارستمی در اثر خطای پزشکی باعث شد خشم عمومی در بین بازیگران وهنرمندان ایجاد شود، خشمی که حتی واکنشهای تندی را هم از سوی برخی پزشکان به دنبال داشت. پزشک او نیز نهایتا در دادگاه محکوم شد.
جا ماندن یک قیچی به مدت 13سال در شکم یک زن
اما ظاهرا جز رسانهها هیچ کس به این موضوع نمیپردازد. به تازگی نیز برنامه تلویزیونی محاکات که از شبکه دو صدا و سیما پخش میشود، میزبان الناز دیبافر مستندسازی بود که در مستند خود به نام «قیچی» از جا ماندن یک قیچی در شکم مادرش روایت کرده است.
دیبافر در این برنامه تلویزیونی گفته«زمانی که دانشجوی کارگردانی دانشگاه تهران بوده، مادرش به پزشک مراجعه میکند و آنجا در حین عکسبرداری متوجه میشود که پزشک قبلی او 13سال قبل یعنی سال 84 در عمل جراحی یک قیچی 15سانتی را در شکم او جا گذاشته است.» دیبافر در این برنامه گفت:«وقتی این موضوع را به پزشک قبلی مادرم گفتم، آنقدر دچار عذاب وجدان شد که دیگر جواب تلفن من را نداد و بعد از مدتی عکس پروفایل ایشان را دیدم که کنار برج ایفل ایستاده!» به گفته دیبافر، به مادرش 13میلیون تومان خسارت برای این 13سال پرداخت شده است.
فوت عسل بدیعی به خاطر قصور پزشکی
رضا داوودنژاد بازیگر سینما نیز در همین برنامه به افشای خطای پزشکی در مورد خود و عسل بدیعی خواهر همسرش پرداخته است. «من بهخاطر عمل غیر اصولی بایپس لاغری، گرفتار پیوند کبد شدم و چند سال بعد، درست قبل از یک عمل جراحی دیگر، خواهر خانمم، عسل بدیعی جلوی چشمانمن فوت شد و سه روز بعد عموی خانمم فوت شد و چنان بار روحی سنگینی بر من وارد شد که تا دوهفته برایمان زندگی به سختترین شکل ممکن گذشت.»
داوودنژاد گفته: «عسل بدیعی، بهخاطر قصور پزشکی فوت کرد، اما درباره دلایل مرگش شایعات زیادی ساختند. همه شایعاتی که درباره مرگ عسل بدیعی ساختند، دروغ بود. عسل بدیعی به خاطر قصور پزشکی فوت شد و این مسئله از نظر حقوقی هم اثبات شد.» عسل بدیعی نیز بازیگر سینما و تلویزیون بود که سال 92 در سن 36 سالگی فوت کرد.
نقش هنرمندان در طرح موضوع
در همین باره همدلی با دکتر سیمین کاظمی پزشک و جامعهشناس به گفتوگو نشسته است. این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه پروندههای قصور پزشکی در سالهای اخیر رشد فزاینده داشته میگوید:«چهرههای سینمایی نقش مهمی در طرح این مسئله در عرصه عمومی داشتهاند؛ در واقع اکثر پروندههای معروف قصور پزشکی مربوط به چهرههای سینمایی است که در فضای رسانهای مطرح و زمینهساز بحث و تبادل نظر شده و البته هرازگاه موجب شکلگیری حملاتی به جامعه پزشکی و تشدید تعارض پزشکان و جامعه نیز شده است.
قصور پزشکی باید به عنوان مسئلهای فراتر از رابطه دو کنشگر اجتماعی یعنی پزشک و بیمار در نظر گرفته شود و لازم است در پرداختن به آن، عوامل زمینهساز و تسهیلکننده اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی نیز مورد توجه قرار گیرند.»او با بیان اینکه پزشک لازم است بیماری و روش درمانی آن را به بیمار توضیح دهد، میگوید: «پزشک باید عوارض هر روش درمانی را برای بیمار روشن کند. به بیمار این اختیار را بدهد که از بین گزینههای درمانی یکی را انتخاب کند. در واقع بیمار باید در درمان مشارکت داشته باشد.»
وقتی که پزشک کاسب میشود
سیمین کاظمی معتقد است: «وقتی پزشکی به سمت تجاری شدن میرود و پزشک هدف از ارائه خدمت به بیمار را به دست آوردن مبلغی پول میداند، از نقش یک درمانگر دلسوز و خیرخواه خارج میشود و کاسبی است که میخواهد متاعی را به مشتری بفروشد. در مناسبات کاسبکارانه است که پزشک از ارائه توضیح به بیمار و گفتن عوارض جانبی سرباز میزند و به بیمار اطمینان و تضمین میدهد که روش درمانیاش بینقص است. این رفتار اساسا خلاف واقعیتهای پزشکی است که هر مداخله و روش درمانی ممکن است عوارضی به دنبال داشته باشد.اینجاست که وقتی بیمار با اعتماد به پزشک و بدون اطلاع از عوارض تن به یک روش درمانی میدهد اگر دچار عارضه شود، ممکن است علیه پزشک اقامه دعوی کند.»از این پزشک درباره مسئولیتپذیری پزشکان پرسیدیم. او بر این باور است که «این طور نیست که پزشک اصلاً پاسخگو نباشد. بیمار میتواند به علت قصور از پزشک در دادگاه جرایم پزشکی شکایت کند.
این شکایات در کمیسیونهای پزشکی قانونی بررسی و میزان تقصیر پزشک برآورد میشود و پزشک اگر مقصر باشد، محکوم به پرداخت خسارت میشود. به بخشی از شکایات هم در شوراهای حل اختلاف مستقر در سازمان نظامپزشکی رسیدگی میشود. با این وجود بدیهی است که در تمام موارد پزشکان مقصر شناخته نمیشوند و در بخشی از پروندهها، رای به برائت پزشک داده میشود. البته در چنین مواردی یعنی وقتی پزشک بر اساس رای دادگاه یا شورای حل اختلاف، پزشک تبرئه میشود، ممکن است بیمار تفسیر دیگری داشته باشد. نحوه رسیدگی به پروندههای قصور پزشکی خود بحث مفصلی است.»
الگوی رابطه پزشک-بیمار پدرسالارانه است
این جامعهشناس با بیان اینکه الگوی غالب رابطه پزشک-بیمار در ایران الگوی پدرسالارانه است، میگوید: «در این شکل از رابطه پزشک قدرت بیشتری دارد و تصمیم گیرنده اصلی است و به بیمار توضیح نمیدهد و از بیمار انتظار اطاعت صرف دارد. این الگو، یک الگوی آسیبزاست و ممکن است به تنش و تعارض در رابطه پزشک-بیمار منجر شود، از اینرو نیاز به تغییر و تحول دارد.
لازم است در دوره آموزش پزشکی به دانشجویان درباره رابطه پزشک-بیمار آموزش داده شود که دانشجویان پزشکی بتوانند شکل صحیح و انسانیتری از رابطه با بیماران را فرا بگیرند. از طرفی نظام سلامت باید به گونهای تجدید سازمان شود که حرکت به سمت تجاری شدن پزشکی متوقف و انگیزههای دگردوستی در آن تقویت شود.»
او در پاسخ به این سوال که در سایر کشورهای جهان چه راههایی برای پاسخگویی در برابر خطای پزشکی وجود دارد؛ میگوید: «سیستمهای مختلفی برای پیشگیری از قصور پزشکی و رسیدگی به شکایات وجود دارد. در بعضی کشورها، پزشکان مرتکب قصور مجبور به جبران خسارت میشوند و هر پزشک باید بیمه مسئولیت داشته باشد تا در صورت قصور، به بیمار غرامت پرداخت کند. در بعضی کشورهای دیگر، سیستم سلامت خسارت بیماران را جبران و پرداخت میکنند و به این شکل پزشکان تشویق میشوند که خطاهایشان را گزارش کنند تا برای پیشگیری از آن برنامهریزی شود.»
نظر شما