سلامت نیوز:«كرونا» هر چه هست عامل موثر و بزرگی در تغییراتی شده كه ما در برابر آنها مقاومت داشتیم. شاید جان هموطنان بسیاری از ما را گرفت و موجب رقم خوردن تلخیهای بسیاری در ماههای اخیر بین ما و سایر مردم جهان شد، شاید بیش از هر قشر دیگری امان از كادر درمان و سلامت كشور گرفته باشد و آنها را خسته كرده باشد، شاید در شرایط اقتصادی نامناسب و تحمل تحریمها این هم قوز بالاقوزی برای ایران باشد اما در مواردی هم سبب خیر بوده است.از همین تغییرات در آموزش و پرورش رقم خورد.
به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه اعتماد ، به این نگاه نكنید كه بر سر بازگشایی مدارس بحث داشتهایم و داریم به این بنگرید كه سالها آموزش و پرورش بر سر ورود تكنولوژی به مدرسهها مقاومت كرده و خیلی ساده دانشآموزان را از داشتن گوشی هوشمند و تبلت منع میكرد یا از معلمان نمیخواست كه با تكنولوژی همراه شوند.
همین «كرونا» سبب شد تا كلاسهای آنلاین مدرسهها و دانشآموزان با تكنولوژی و اینترنت پیوندی تازه كنند و معلمان مجبور شوند اینترنت و كاربردهایش را بیشتر و بهتر به كار بگیرند. «كرونا» موجب شده سبك زندگی را تغییر دهیم و اگر قرار است جامعه سبك زندگیاش را تغییر دهد طبیعی است كه باید كودكان و نوجوانان هم در این تغییر نقشی برعهده بگیرند. برای همین موضوع شروع سال تحصیلی را نباید خیلی منفی نگریست و فقط باید توجه كرد كه به دانشآموزان كه در دو سن كودكی و نوجوانی هستند چه آموزشهایی را انتقال داد.
موضوعی كه دكتر كتایون خوشابی، روانپزشك كودك و نوجوان به تشریح آن پرداخته است. این فوقتخصص روانپزشكی اطفال میگوید: نوجوانان در سنین نوجوانی همكاری پایینتری دارند و به همین دلیل كار با نوجوانان خیلی سخت است. این سختی در مورد هر مساله دیگری هم غیر از بیماری كووید19 قابل لمس است، بهویژه اگر تاكیدی ازسوی والدین انجام گیرد یا به رعایت قوانین اجتماعی گوشزد شود با مخالفت مواجه میشوند و اصطلاحا میگوییم نوجوانی سن لجبازی است.
او كه دانشیاری دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی را در كارنامه دارد و كتابی نیز تحت عنوان «كودكآزاری» به رشته تحریر درآورده در مورد چگونگی آموزش به كودكان در مورد كرونا تاكید میكند: خانوادهها از دادن هرگونه اطلاعات اضافه به آنها خودداری كنند. اطلاعاتی كه موجب بزرگ كردن میزان خطر، بزرگانگاری یا كوچكانگاری در اصل قضیه باشد هیچ كمكی به بچهها نمیكند. ما باید به عنوان والدین اطلاعات علمی در زمینه پیشگیری و آموزشی به آنها بدهیم و این انتقال اطلاعات نباید توام با اضطراب باشد. مشروح این گفتوگو و نقش اینفلوئنسرها در همراه كردن نوجوانان در پیشگیری از شیوع كرونا را در ادامه میخوانید.
سال تحصیلی برای دانشآموزان در حالی شروع شده است كه نگرانی از ادامه سرایت كرونا وجود دارد. با توجه به اینكه كودكان واكنشهای مختلفی از جمله گوشهگیری، شب ادراری، چسبیدن به والدین و نظایر آن دارند این نگرانی وجود دارد كه آیا در میان دانشآموزان هم باید شاهد بروز چنین رفتارهایی باشیم.
مشخصا درباره دانشآموزان دوره ابتدایی این پرسش را مطرح میكنم تا بعد سراغ نوجوانان در متوسطه اول و دوم هم برویم.
یكی از مسائل مهمی كه در ارتباط با كودكان داریم، روش انتقال اطلاعات لازم در هر موردی به بچههاست. هر چه سن بچهها پایینتر باشد طبیعتا این وضعیت انتقال میتواند روی وضعیت روحی و عاطفی آنها اثرگذار باشد. وقتی در همه دنیا در مورد كرونا با یك وضعیت جدید مواجه شدند، همهگیری جدیدی كه خطرات زیادی را برای سلامت انسانها دربر داشته و دارد، طبیعی است كه بچهها هم باید اطلاعاتی را در حد نیازشان در زمینه مواجهه با این ویروس و بیماری ناشی از سرایت آن یعنی كووید 19 داشته باشند.
اینك كه سال تحصیلی آغاز شده و در برخی مقاطع در آستانه شروع سال تحصیلی هستیم باید توجه داشته باشیم كه به دانشآموزان چه اطلاعاتی و چه توصیههایی را منتقل كنیم. در گام نخست باید توجه داشته باشیم كه با كودكان متفاوت از نوجوانان رفتار كنیم. بنابراین در مورد كودكان كه دانشآموز دوره ابتدایی هستند، مساله این است كه ما تا چه حد میتوانیم در مورد كووید 19 به آنها اطلاعات بدهیم.
به عبارت دیگر چه حدی از اطلاعات را چه زمانی به آنها باید بدهیم و تا چه حدی آنها را با خطرات همهگیری آشنا كنیم تا سطح اضطراب آنها را بالا نبریم. این تاكید از آن جهت است كه میدانیم وقتی سطح اضطراب افراد چه در خردسالان و چه بزرگسالان بالا رود، مشكلات زیادی را رقم میزند. با این توضیح باید ابتدا به این نكته توجه كنیم كه سهم كودكان از كرونا و داشتن اطلاعات درباره این ویروس چه سطحی است و ما چه سطحی را برای آنها قائل هستیم؟ این روزها ما مرتب در معرض خبر فوت و تعداد مبتلایان به كووید 19 هستیم.
حال این پرسش به میان میآید كه این اطلاعات اصلا به درد كودكان ما به ویژه در مورد كودكان محصل در دوره ابتدایی میخورد یا خیر؟ به نظر میرسد، جواب این سوال منفی است و چنین اطلاعاتی به درد كودكان نمیخورد كه دلایل آن را هم در ادامه خواهم گفت. آن چیزی كه بچههای ما باید به آن دسترسی داشته باشند، آن سهمی است كه آنها از كرونا ممكن است، داشته باشند.
این سهم فقط مسائل مربوط به پیشگیری است كه آن شامل فاصلهگذاری اجتماعی، شستن دست و زدن ماسك است. طبیعتا بچهها در این سن الگوهای پیشگیری را در خانواده از والدین خود دریافت میكنند و بعد در محیطهای اجتماعی و فضای آنلاین. پس در این دوره سنی مشخصترین سهم بچهها آموختن روشهای پیشگیری است. با این توضیح باید تاكید كنیم كه خانوادهها از دادن هر گونه اطلاعات اضافه به آنها خودداری كنند.
اطلاعاتی كه موجب بزرگ كردن میزان خطر، بزرگانگاری یا كوچكانگاری در اصل قضیه باشد هیچ كمكی به بچهها نمیكند. ما باید به عنوان والدین اطلاعات علمی در زمینه پیشگیری و آموزشی به آنها بدهیم و این انتقال اطلاعات نباید توام با اضطراب باشد. با بزرگنمایی میزان خطر بیماری عملا سطح اضطراب كودكان را بالا میبریم. پس اینكه چه تعداد از مبتلایان به كووید 19 جان باختهاند یا اینكه چه تعدادی به این بیماری مبتلا شدهاند، ربطی به بچهها ندارد.
در مورد واكسن كووید 19 هم وضعیت همین است. وقتی هنوز دنیا با وضعیتی درباره این بیماری روبهروست كه اطلاعات قطعی ندارد و واكسن هم تولید نشده، دادن هر اطلاعاتی در این زمینه میتواند زیادی باشد و موجب بزرگنمایی یا كوچكنمایی شود. بزرگنمایی میتواند سطح اضطراب كودك را بالا ببرد و كوچكنمایی میتواند منجر به نادیده گرفتن اصول پیشگیری شود.
یكی از مسائلی كه در مورد ویروس كرونا مطرح است، این است كه باورپذیر نبود و جامعه در بسیاری موارد این ویروس و بیماری ناشی از آن را به شوخی گرفته و باور نكردند. برای كودكان كه شناخت كمتری نسبت به بیماریهای عفونی و آثار آن دارند چگونه باید باورپذیری این ویروس را تبیین كنیم؟
رعایت اصول پیشگیری اول به خود ما والدین برمیگردد اینكه چقدر این همهگیری را جدی گرفتهایم و خود این خطر را مهم برشمردهایم. اگر خودمان این همهگیری را جدی نگرفته باشیم و برای مثال به طور مرتب دست نشوییم، فاصلهگذاری اجتماعی را رعایت نكنیم و در مكانهای عمومی ماسك نزنیم، طبیعی است كه نمیتوانیم الگوی خوبی برای فرزندانمان باشیم.
بنابراین به نظر میرسد، اصول همهگیری در مورد كرونا را باید نظیر سایر قواعد اجتماعی مثل بستن كمربند ایمنی موقع رانندگی به كودكانمان گوشزد كنیم. نكته مهم این است كه ما باید این نكته را هم خودمان درك كنیم و هم به فرزندانمان بگوییم كه طبق پیشبینی سازمان بهداشت جهانی ویروس كرونا در چند ماهه اخیر همراه ما بوده و در ماههای آینده تا 2 سال آینده هم همراه ما خواهد بود.
به همین دلیل هم ما باید قوانین اجتماعی جدیدی به كار ببندیم كه یكی از آنها این است كه كودكانمان را عادت دهیم به محض ورود به خانه 30 تا 40 ثانیه دستهایشان را بشویند. نكته دیگر در مورد استفاده از ماسك است.
وقتی ما والدین به درستی از ماسك استفاده نكنیم مثلا تا ماسك میزنیم، بگوییم وای خفه شدم، اصلا نمیتوانم نفس بكشم و اصلا نمیتوانم با ماسك حرف بزنم طبیعتا بچههایمان این الگوهای رفتاری را میآموزند و با همین جملات نسبت به ماسك و فاصلهگذاری اجتماعی موضع میگیرند. اما در مقابل وقتی نشان دهیم كه قانونپذیر هستیم و چه در خانه و چه در بیرون از خانه پیرو قانون هستیم آن وقت میتوانیم الگوی مناسبی برای آنها و امیدوار باشیم كه آنها هم تبعیت كنند.
شما هم این صحنهها را شاهد بودهاید كه بچههای دبستانی وقتی از مدرسه خارج میشوند، روپوششان را درمیآورند و بعد با آن به جان هم میافتند حالا اگر همین كار را با ماسك بكنند چه میشود.از طرفی گفته میشود در فصل پاییز آنفلوآنزا بیشتر از مدرسهها به جامعه شایع شده است. حال اگر بچهها باور نكنند كه رعایت این پروتكلها چه آثاری دارد چه باید كرد؟
یكی از مسائلی كه در بسیاری از خانوادهها شاهدش بودیم، این بود كه آنها همهگیری را جدی نگرفتند و همین باعث بروز رفتارهایی شد كه میزان ابتلا را بالا برد.همین عدم استفاده از ماسك میتواند آسیب زیادی به ما وارد كند. پس اگر همین موضوع را بتوانیم خودمان رعایت كنیم به كودكانمان هم میآموزیم كه استفاده از ماسك مسوولیتپذیری ما را نشان میدهد كه چگونه هم از ابتلای خودمان به بیماری جلوگیری میكنیم و هم چگونه مانع از انتقال بیماری به دیگران میشویم. اما همین كه با موضوع به عنوان شوخی برخورد كنیم یا آن را جدی نگیریم عملا نمیتوانیم برای كودكانمان هم الگوی خوبی باشیم و همین میشود كه همچنان در برخی موارد با انكار این ویروس و بیماری ناشی از آن در جامعه مواجهیم.
یكی از نخستین انتقادها به بازگشایی مدارس این بود كه بچهها لزوم رعایت پروتكلها را نمیدانند. بچهها مرتب از سر و كول هم بالا میروند و یكجا نمیایستند. به طنز گفتند كه بچهها ماسك خود را با هم عوض كرده بودند زیرا یكی از ماسك دیگری خوشش آمده بود. این موارد را چگونه میتوان مدیریت كرد؟
ما در آموزشها به كودكان همواره تاكید داشتهایم كه باید به فاصله یك دست از دیگری موقعیت خود را حفظ كنند.علاوه بر این تاكید میكنیم كه نباید دیگری را لمس كنند. الان باید تغییراتی در این آموزشها بدهیم. باید به دانشآموزان تاكید كنیم كه دستكم به اندازه دو دست باید فاصله خود با همكلاسی یا دانشآموز دیگر را رعایت كنند. قانون دست زدن ممنوع را به آنها آموزش دهیم كه از دست زدن به چیزهای مختلف خودداری كنند و عمدتا از وسایل شخصی خود استفاده كنند. ما به عنوان والدین باید به بچهها تاكید كنیم كه به عنوان افراد قانونمند این الگوها را اجرا كنیم تا علاوه بر تضمین سلامت خودمان، سلامت دیگران هم تامین شود.از سوی دیگر اگر ما در خانه خودمان به وسواس افتادهایم باید مراقبت كنیم تا جلوی كودكان این تكرارهای اجباری و وسواسی را از خود كمتر بروز دهیم.
حالا اگر آنچه گفتید كه نباید با دادن اطلاعات نادرست موجب بالا رفتن سطح اضطراب بچهها شویم و آنها دچار اضطراب شدند چطور باید به آنها كمك كنیم و از چه نشانههایی باید بهره بگیریم.
مهمترین علایم اضطرابی كه كودكان از خود بروز میدهند، ناخن جویدن و شب ادراری است. از سوی دیگر باید توجه داشته باشیم كه اگر سطح اضطراب كودكان بالا برود آنها دچار ترس از دست دادن والدین خود میشوند. به عبارت دیگر آنها نگران از دست دادن والدین به دلیل ابتلا به كووید 19 میشوند. حالا كافی است آنها ببینند كه والدین خود مرتب در حال استفاده از مواد ضد عفونیكننده و الكل هستند.
قطعا بچهها از ما سوالاتی درباره این بیماری و كارهای مربوط به آن دارند. باید به آنها اطمینان دهیم كه با رعایت مسائل و اصول پیشگیری احتمال ابتلا به حداقل میرسد و با پیشگیری میتوانیم خیال آنها را راحت كنیم. استفاده از ماسك را باید در خانه با بچهها تمرین كنیم. طبیعی است اگر پدر و مادرها خود در استفاده از ماسك اكراه داشته باشند، بچههایشان هم این كار را خواهند كرد. در مجموع مسائل مربوط به همهگیری یك بیماری آن هم بیماری كووید 19 كه هنوز ابعاد ناشناخته بسیاری دارد، اضطرابانگیز است و ما باید تلاش كنیم كمترین اضطراب به كودكان منتقل شود.
یكی از مسائلی كه با شروع سال تحصیلی با آن مواجهیم، این است با دانشآموزانی كه در سن كودكی هستند و با دانشآموزانی كه در سن نوجوانی هستند چگونه باید رفتار كنیم. طبیعتا هم سطح اطلاعات و هم شیوه رفتارمان باید متفاوت باشد. شما چه توصیهای در این مورد دارید و به خانوادههایی كه دانشآموز نوجوان دارند چه تاكیدی دارید؟
نوجوانان در سنین نوجوانی همكاری پایینتری دارند و به همین دلیل كار با نوجوانان خیلی سخت است. این سختی در مورد هر مساله دیگری هم غیر از بیماری كووید 19 قابل لمس است. به ویژه اگر تاكیدی از سوی والدین انجام گیرد یا به رعایت قوانین اجتماعی گوشزد شود با مخالفت مواجه میشوند و اصطلاحا میگوییم، نوجوانی سن لجبازی است.
نوجوانان عموما نافرمانی میكنند و حرف شنوی ندارند. بنابراین ممكن است كه خیلی از پروتكلها یا اصول پیشگیری را به همین دلیل رعایت نكنند. ما باید بتوانیم برای آنها تبیین كنیم كه اگر این موارد خوب رعایت نشود، میزان شیوع بیماری در جامعه بیشتر میشود. در اینجا باید از الگوهای اجتماعی كه نوجوانان آنها را قبول دارند، استفاده كنیم.
در حال حاضر الگوهایی نظیر سلبریتیها، فوتبالیستها یا هر شخصیتی كه تاثیرگذاری داشته باشد، میتوانند بهتر و بیشتر از والدین یا اولیای مدرسه در این مورد موثر واقع شوند. اینفلوئنسرها در این زمینه باید به كمك گرفته شوند تا نوجوانان با هر ایدئولوژی كه برای خود انتخاب كردهاند این تاكیدها و این آموزهها را دریافت كنند. پس در ارتباط با نوجوانان عملا كار سختتر است و ممكن است با این آموزهها و اصول پیشگیری لجبازانه برخورد كنند و ما باید از رسانههای مجازی در این زمینه بیشتر بهره بگیریم.
گرچه با شروع سال تحصیلی ممكن است تغییری در برنامههای خانوادهها و فرزندانشان ایجاد شود اما به هر حال رعایت این اصول بهداشتی و پروتكلهای پیشگیری از شیوع بیماری خستهكننده است. بسیاری از مردم هم واقعا سختگیرانه این موارد را رعایت كردهاند. با خستگی چگونه باید رفتار كنند.
طبیعی است كه مدت زیادی در خانه ماندن میتواند سخت باشد. همچنین افراد بیشتری در خانه در كنار هم هستند و ساعات شلوغی خانه بیشتر شده است.
وظیفه والدین این است كه بتوانند به این بخش وضعیت پیش آمده، توجه كنند و در خانه تا جایی كه میتوانند اسباب تفریح بچهها را فراهم كنند. بچهها زودتر از والدین خسته میشوند باید با ابتكار عمل بازیهای مختلفی را برایشان تدارك ببینند. الان كه استفاده از كلاسهای آنلاین مورد توجه و تاكید قرار گرفته خود این وضعیت میتواند بچهها را خسته كند.
برگزاری كلاسهای آنلاین كار سادهای نیست و باید توجه داشته باشیم كه برای همین شیوه برگزاری هم باید به فكر آثار و جوانب آن باشیم. نكته مهم دیگر این است كه این وضعیت حداقل تا 2 سال دیگر همراه ماست. بنابراین باید بتوانیم تغییراتی مناسب در این عرصه ارایه كنیم. در مواردی ممكن است به سبب بالا رفتن سطح اضطراب از دارو درمانی استفاده كنیم ولی در موارد بسیاری بازی درمانی كمك بسیاری میكند.
خوشابی: نوجوانان در سنین نوجوانی همكاری پایینتری دارند و به همین دلیل كار با نوجوانان خیلی سخت است. این سختی در مورد هر مساله دیگری هم غیر از بیماری كووید 19 قابل لمس است. به ویژه اگر تاكیدی از سوی والدین انجام گیرد یا به رعایت قوانین اجتماعی گوشزد شود با مخالفت مواجه میشوند و اصطلاحا میگوییم، نوجوانی سن لجبازی است.
نظر شما