در لابه‌لای حرف‌های محسن بهاروند، معاون حقوقی و امور بین‌الملل وزیر امور خارجه كه با خبرگزاری صدا و سیما در مورد حادثه آتش‌سوزی خودروی حامل اتباع افغان و مرگ سه نفر از آنها و البته ماجرای رودخانه هریرود صحبت كرده بود، عنوان شد: ‌«در سال ۵۰۰ هزار نفر تردد غیرقانونی از سمت مرزهای شرقی به ایران دارند و مرزبانی ایران فقط آنها را دستگیر و در نهایت آنان را اخراج می‌كند.»

اقتصاد زیرزمینی قاچاق انسان

سلامت نیوز:در لابه‌لای حرف‌های محسن بهاروند، معاون حقوقی و امور بین‌الملل وزیر امور خارجه كه با خبرگزاری صدا و سیما در مورد حادثه آتش‌سوزی خودروی حامل اتباع افغان و مرگ سه نفر از آنها و البته ماجرای رودخانه هریرود صحبت كرده بود، عنوان شد: ‌«در سال ۵۰۰ هزار نفر تردد غیرقانونی از سمت مرزهای شرقی به ایران دارند و مرزبانی ایران فقط آنها را دستگیر و در نهایت آنان را اخراج می‌كند.»

به گزارش سلامت نیوز به نقل از روزنامه اعتماد ،منابعی كه بر روی روند ورود غیرقانونی و پول‌های ردوبدل شده میان متقاضیان و قاچاق‌بران انسان مطالعه كرده‌اند می‌گویند كه امسال نرخ جابه‌جایی هر مهاجر غیرقانونی به دست‌كم 6 میلیون تومان رسیده است و این یعنی اقتصادی با سالانه 3هزار میلیارد تومان درآمد غیرقانونی شكل گرفته است. این تجارت در سایه و پول‌هایش تا اندازه زیادی حول سیاست‌های ناكارآمدی شكل گرفتند كه اخراج گسترده مهاجران را در قالب سیاست مبارزه با بیكاری در كشور ارایه دادند.

زهرا كریمی موغاری، اقتصاددان و استاد دانشگاه می‌گوید كه كشورهای زیادی هستند كه روند مهاجرت و اجازه كار را به شكل رسمی و دولتی پیش می‌برند، آیا می‌شود با در پیش گرفتن چنین روندی، هم ریشه این تجارت‌ غیرقانونی را خشكاند و هم از جان و امنیت مهاجران محافظت كرد و البته تبعات سنگین سیاسی و اجتماعی بیشتری را به جان نخرید؟ این استاد دانشگاه می‌گوید این راهكار ساده‌ای برای كشور ما نیست. نگاه او را به عواقب ورود پول‌های مبتنی بر قاچاق به كشور در گفت‌وگویش با «اعتماد» می‌خوانید، پول‌هایی كه بر حوزه اقتصاد و سیاست و اجتماع سایه می‌اندازند.

وزارت امور خارجه می‌گوید كه سالانه 500 هزار نفر به صورت غیرقانونی از افغانستان وارد ایران می‌شوند. برخی از منابع ما می‌گویند كه میانگین 6 میلیون تومان برای این جابه‌جایی‌ها از افراد گرفته می‌شود كه یعنی سالانه عددی حدود 3 هزار میلیارد تومان و یك اقتصاد زیرزمینی بسیار قوی. اگر فرض كنیم كه ساختار پذیرش نیروی كار و مهاجر در كشور شفاف‌تر شود و مثلا ایران به ازای صدور ویزا و اجازه كار مبلغی دریافت كند، آیا می‌شود این اقتصاد زیرزمینی و پول‌های كثیف را از میان برد و در این میان به وضعیت این مهاجرت‌های غیرقانونی هم سامانی داد؟


نه، به سادگی نمی‌شود. اولین دلیلش هم این است كه سال‌ها دولت یكی از سیاست‌های مبارزه با بیكاری‌ را اخراج نیروی كار مهاجر اعلام كرده و اگر به برنامه‌های سوم، چهارم و... نگاه كنید، یكی از سیاست‌های بازار كار همین اخراج نیروی كار غیرقانونی بوده است. به نظر من این سیاست درستی نیست، چرا كه مشكل اصلی ما در حوزه نیروی كار ماهر و تحصیلكرده است و در ارتباط با نیروی كار غیرماهر در ایران كمبود داریم.

اما به هر حال این سیاست (حتی اگر غلط هم باشد) مطرح شده است و متاسفانه حتی كینه و رقابت‌های پیدا و پنهانی را هم میان قشر كم‌درآمد و نیروهای كار افغان در ایران شكل داده‌است. اما اگر از سیاست اخراج نیروی كار غیرقانونی هم بگذریم، باز مشكل ورود غیرقانونی نیروی كار مهاجر به سادگی حل شدنی نیست.


فرض كنید كه دولت ایران اعلام كند كه سالانه مثلا به صد هزار نیروی كار ساده نیاز دارد و برای این افراد ویزا هم صادر می‌كند و میزان معینی هم هزینه صدور ویزا دریافت می‌كند كه از پولی كه به قاچاقچیان انسان پرداخته می‌شود كمتر است. اما مشكل این جا است كه اگر شمار كسانی كه علاقه‌مندند برای كار از افغانستان به ایران بیایند بسیار بیشتر از سالانه یكصد هزار نفری باشد كه می‌توانند ویزا بگیرند، این افراد بازهم راهی جز پرداخت به قاچاقچی و ورود غیرقانونی به ایران نخواهند داشت.

مشكل ورود غیرقانونی به ایران یك طرفش پولی است كه به قاچاقچی‌ها پرداخت می‌شود و یك سوی دیگرش خشونت‌ها و گاه كشته شدن مهاجران غیرقانونی است كه از ایران تصویر بسیار زشتی در مجامع بین‌المللی ترسیم می‌كند. حالا با در نظر گرفتن این دلایل و این فرض كه ما به 100 هزار نفر هم ویزا می‌دهیم، شاید 500 هزار نفر بخواهند وارد ایران شوند، باقی متقاضیان باز دست به دامان همین قاچاقچی‌ها می‌شوند. مشكل ما وضعیت بی‌ثبات حاكم بر كشور همسایه افغانستان است كه عامل خروج صدها هزار نفراز این كشور برای یافتن شرایط زندگی بهتر در ایران می‌شود و برای حل این مشكل راهكار ساده‌ای وجود ندارد.

كشورهای اروپایی و امریكا هم با مشكل مشابهی مواجه هستند؛ این كشورها نیز رسما اعلام می‌كنند كه متقاضیان درخواست بدهند، پروسه‌ مشخصی را طی كنند و ویزا بگیرند. ولی به دلیل پایین بودن احتمال دریافت ویزا مساله قاچاق انسان به كشورهای صنعتی بسیار جدی است. مهاجرت غیرقانونی نیروی كار به ایران هم ناشی از خراب بودن وضعیت اقتصادی در كشورهای همسایه است .

وقتی ارز گران شد همه گفتند مهاجران افغان به كشورشان بازمی‌گردند. خب خیلی از آنهایی هم كه به افغانستان بازگشتند، احتمالا دیده‌اند كه شرایط در افغانستان بسیار بدتر از ایران است و باز خواهان برگشتن به ایران شده‌اند . ناتوانایی‌ دولت در ایجاد ثبات و ناامنی گسترده و وضعیت خراب بازار كار در افغانستان از یك‌سو و كمبود نیروی كار ساده در ایران از سوی دیگر، سبب می‌شود كه بسیاری بخواهند دوباره به ایران برگردند. برای همین راهكار ساده‌ای برای جلوگیری از ورود نیروی كار مهاجر از افغانستان وجود ندارد. البته دولت ایران هم اعلام می‌كند كه به برخی اجازه كار می‌دهد اما نسبت به تقاضایی كه برای ورود به ایران وجود دارد، مجوز‌های كار بسیار ناچیزند.


این اقتصاد زیرزمینی كه در جریان است و آن عددهایی كه تخمین زده می‌شوند چقدر می‌توانند بر بدنه اقتصاد رسمی آسیب بزنند؟
اقتصاد زیرزمینی در ایران به‌شدت قدرتمند است. آقای رحمانی فضلی زمانی گفته بود كه پول كثیف ناشی از قاچاق اعم از قاچاق موادمخدر تا قاچاق انسان درآمدهای نجومی ایجاد می‌كند و این پول‌ها می‌توانند نفوذ سیاسی هم بخرند. علاوه بر نفوذ سیاسی و نفوذ اقتصادی، این پول‌های كثیف با سرمایه‌گذاری‌های صوری در ایران تبدیل به پول تمیز می‌شود.

سیستم بانكی ما تا این اواخر حساسیت چندانی به منشأ پول ورودی به بانك‌ها نشان نمی‌داد و فرآیند پولشویی در كشور به سهولت انجام می‌شد. خوشبختانه اخیرا كنترل‌هایی اعمال می‌شود.

یك سمت ماجرای اف‌ای‌تی‌اف هم این بود كه مشخص شود كه منشأ پول‌های كلانی كه به حساب‌های بانكی وارد می‌شود از كجا آمده؟ چه فعالیت‌هایی انجام شده كه چنین پولی به حساب وارد شده؟ معاملات مواد مخدر، معاملات ناشی از اشكال مختلف قاچاق انسان و كالا پول‌های كلان غیرقانونی با خود می‌آورند كه آثارزیانباری برای نظام اقتصادی و سیاسی به دنبال دارد.


سمت دیگر این اختلالاتی كه در اقتصاد و به قول شما سیاست به وجود می‌آید هم البته همان كسانی هستند كه به عنوان مهاجر غیرقانونی خوانده می‌شوند و اولین قربانیان هر دو طرف این ماجرا هستند.


همه جای دنیا همین است. همین كرونا را در نظر بگیرید، بلایای اقتصادی و طبیعی را در نظر بگیرید؛ همه اینها مصداق ضرب‌المثل ما ایرانی‌ها است كه «هرچه سنگ است مال پای لنگ است». همیشه بیشترین بار هر گونه فشاری بر دوش ضعیف‌ترین گروه‌ها تحمیل می‌شود كه از قضا هیچ نقشی هم در شكل‌گیری این وضعیت‌های وحشتناك ندارند. مثلا مگر مردم در جنگ داخلی افغانستان و ناآرامی‌هایی كه در این دهه‌ها افغانستان را درگیر خودش كرده چقدر نقش داشته‌اند؟ هیچ! 

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha