سلامت نیوز: چانههای بخیهخورده و سپس بازشده کودک اصفهانی به قدری بازتاب رسانهای گسترده و در عین حال جنجالبرانگیزی را در هفتههای گذشته به همراه داشت که تقریبا همه سایتهای خبری و تحلیلی و رسانههای آزاد به آن پرداختند و در تقبیح و ابراز تاسف بر این حادثه سعی میکردند گوی سبقت از همدیگر را بربایند. وزارت درمان هم آرام ننشست و اقدامات لازم را برای جبران این عمل ناصواب انجام داد. حال همه منتظر سرانجام این پزشک و پرستار هستند. صورت ساده و در عین حال عمومی ماجرا همین است و بس.
به گزارش سلامت نیوز، روزنامه جهان صنعت نوشت: بیشتر از این در نهایت میتوان ابراز کرد که یک بار دیگر تیر کند انتقادها جامعه پزشکی کشور را هدف گرفته تا شاید بتواند از تکرار چنین اشتباهات فاحش و غیراخلاقی جلوگیری کند. برخی نیز زبان از سر همدلی و تساهل گشودهاند و مراقب هستند که مبادا پسماند برآمده از این فعل ساحت و دامن فاخر جامعه پزشکی را بیش از این آلوده نکند. آنها به نکات مثبت و ارزشمند جامعه پزشکی اشاره میکنند و با آوردن مثالهایی از عملکرد برخی پزشکان در حق مردم و برخی چهرههای شاخص، میخواهند به مردم یادآوری کنند که استثناها را بر کل مقوله اطلاق ندهند و منصفتر به این مقوله نظر داشته باشند.
اما هیچ انصافی بهتر از تحلیل عملکرد و نقد رفتار جامعه پزشکی نمیتواند هم برای مردم مفید باشد و هم چونان آینهای انعکاسدهنده و یادآور عقوبت اعمال اینجهانی برای جامعه پزشکی بر رفتارشان باشد تا اگر خطا یا راه ناصوابی پیمودهاند به بهانه اصلاح رفتار و عملکردهایشان بهپا خیزند. سعی ما هم بر این است که مانند آینهای نشاندهنده رفتار جامعه پزشکی باشیم تا بتوانیم با تحلیلی صحیح نشان دهیم که اگر پزشک یا پزشکانی خطا میکنند، چه علتهایی میتواند در پس داستان داشته باشد. اگر بشود ریشههای هرز و ناجنس را برید و خشکاند، شاید بتوان نویدی بر آیندهای معقول داد و متصور شد.
در کجای این زمان ایستادهایم
غیر از مورد جنجالهای برنامه «در حاشیه» که هنوز از خاطر توده مردم پاک نشده است، موارد دیگری که نشاندهنده همین عملکرد و واکنشهای مشابه باشد، کم نیستند. اخبار ناشی از بیاخلاقی برخی پزشکان در قبال بیماران یا حضور آنها در برابر قانون به علت ارتکاب به جرمهای اخلاقی کم نبوده و نیست.
به اندازه اغلب تیپهای اجتماعی و اصناف سازنده ساختار طبقاتی یک اجتماع، پزشکان نیز هنجارها و اخلاق عرفی را زیرپا گذاشتهاند؛ ادعایی که شاهد مثالهایش حداقل در خبرهای موثق و موجود کم نیست. اما اینکه چرا این مسایل درباره پزشکان اینگونه برجسته و جدی میشود، به خاطر ساحت خاص شغلی و حرفهای آنهاست. شما در بسیاری از موارد و موقعیتهای زندگی به پزشک معالج خود بیشتر از والدین و همسر و نزدیکترین دوستان خود اعتماد میکنید و هر بار که به پزشک مراجعه میکنید، در واقع از او میخواهید شما را شفا دهد؛ همان امری که در مرتبه بالاتر از خداوند و افراد برگزیدهاش طلب میکنید. این نگاه عمومی به پزشکان، ماهیت آنها را در دورههای مختلف تاریخی و در میان اقوام مختلف شکل داده و همچنان این نگاه غالب وجود دارد. غافل از اینکه حراست و صیانت از این امر یعنی ساحت مطهر اخلاق پزشکی درایت و تاله میخواهد که متاسفانه در بسیاری از پزشکان امروزی دیده نمیشود.
از این روی مسالهای که در این میان تبیین آن ضروری به نظر میرسد این است که جامعه پزشکی حال حاضر در ایران چه جامعهای است؟ این جامعه چه امکانات و چه اختیاراتی دارد؟ قدرت و مشروعیت مضاعف خود را از کجا میگیرد؟ رفتارهای برآمده از این کل چه دلایل تاریخی و زمینههایی میتواند داشته باشد؟ به نظر میرسد به همین چند پرسش که زمینههایی از آن نیز عنوان شد، میتواند در تحلیل و نقدر رفتار جامعه پزشکی بسیار مهم و کمکرسان باشد.
ماهیت جامعه پزشکی ایران چیست
از سوی دیگر رجوع مردم از طبقات مختلف اجتماعی بالاخص طبقات محروم و متوسط اجتماعی اعم از روستایی و شهری به پزشکان از آنها شخصیتهایی چند منظوره ساخت که تاثیر آن تا به امروز نیز باقی است و هنوز نیز نقشآفرین است. برای مثال اگر پزشکی در جمعی حضور داشته باشد که مثلا در آن جمع جامعهشناس و سیاستمدار و علم سیاست آموخته حضور داشته باشند، همیشه مردم عادی برای طرح و گرفتن پاسخ سوالاتشان به پزشک رجوع میکرده و میکنند. این قسم از مشروعیت و مقبولیت جامعه پزشکی بیشک از تلقیهای نامناسب و نامدرن مردم نشات گرفته و میگیرد. جامعه ایرانی از این خطاها به کرات داشته و دارد و در باب پزشکان میتواند تنها یکی از انواع خطاهای توده اجتماعی باشد. از سوی دیگر یکی از معضلاتی که در آسیبشناسی جامعه پزشکی در ایران بسیار مهم است روند افزایش دانش پزشکان و نحوه شرایط موجود به منظور ساخت یک پزشک از یک نوجوان درسخوان 18 ساله است. فرآیند جذب جوانان توسط انواع و اقسام دانشگاهها از دهه 60 به بعد که دانشگاه آزاد اسلامی بهعنوان سرآمد این جریان هنوز نقش مهم و کلیدی را در این مسیر بازی میکند، چنان از کیفیت کار پزشکی در ایران کاسته و میکاهد که لطمات جدی آن در سالهای آتی بیشتر رخ نمایان میکند. بالاخص که باید پذیرفت اگر حوزه پزشکان تخصصی و عمومی را از یکدیگر تا حدودی مجزا بدانیم، متوجه میشویم که سطح دانش و اخلاق پزشکی چقدر در همین دو طیف کلی در کسوت پزشکی متفاوت است. بیشک اغلب گلهها و شکایتهایی که از پزشکان میشود در وضعیت مشاهدهای و نه آماری از عملکرد پزشکان متوقف در رشد شغلی نشات گرفته و میگیرد.
از سویی دیگر حضور برخی پزشکان در صحنه اقتصاد کشور به جز طبابت نیز جای آسیبشناسی دارد. به عنوان مثال حضور غالب در مشاغل کم کار و بسیار ثمرده مالی که توانسته موقعیت آنها را بسیار خاص کند. ساختمانسازی، حضور در بازار لوازم آرایشی، ترویج عملهای زیبایی و خرید و فروش و تجارت ملزومات حیاتی برای بیماران محتاج به عملهای ضروری تنها بخشی از حضور دکترها در سامانه اقتصادی ملتهب و بیمار کشور است. به همان اندازه که این مشاغل سودآوری زودرس دارند به همان میزان اخلاق پزشکی در این ولوله بازار رنگ میبازد و دگرگون میشود. از این رو پول به عنوان عامل قدرت و تحکم در برابر اجتماع رخ مینمایاند و میتواند برای جامعه پزشکی در مفهوم عام و کلی شخصیت مضاعف، قدرت در عرصههای اجتماعی، سیاسی و رسانه و از همه مهمتر تحکم در رفتار اجتماعی برای آنها به ارمغان بیاورد.
کافی است سیاستگذاران و مقامات اجرایی بهداشت و پزشکی در ایران قانونی جدید یا ابلاغی در جهت حمایت از تودههای عام و طبقات ضعیف جامعه تدوین کنند، پس از چند ماه دوربین شبکههای تلویزیونی یا خبرنگاران به بیمارستانها و مراکز درمانی مراجعه کنند تا گزارشهایی متعدد و متنوع از عدم رعایت قوانین و ابلاغیهها را به تصویر کشیده یا به قلم روایت کنند. در این راه هم هیچ پزشکی بالطبع از کرده خود و عدم اجرای قانون پشیمان نیست و با دلایل متفاوت اثبات خواهد کرد که این نارسایی و ضعف قانون است نه عملکرد آنها. این تحکم در رفتار از یکسو و آن نیاز و احتیاج موجود در جامعه از سوی دیگر کرنشی را در اقشار جامعه رواج میدهد که براساس آن، این جامعه است که باید در برابر خواستههای پزشکان سر تسلیم فرود آورد نه برخی پزشکانی که تعهد و مسوولیت و شرافت شغلی خود را فراموش کردهاند. واقعه اصفهان از یک منظر دقیقا به همین روال صورت گرفته است. دکتر چنان تحکمی در رفتار خود احساس کرده و چنان برتری در ارتباط خود با بیمار مشاهده میکند که به راحتی میتواند بخیههای زدهشده بر زخمی را که قرار است التیام از دست و هنر او یابد، باز کند و به همان معنا بند تعهد و افتخار خدمتگزاری به جامعه را در معنایی دیگر از سر خود باز کرده است. پزشک فراموش کرده که در برابر اجتماع قد علم کرده و تنها کافی است تا ذهن کودک چانه چاکخورده در روزهای جوانی مدام این خاطره را با جیب پول نداشته پدر به یاد بیاورد و در پس این تحقیر به فکر انتقام بیفتد. فرض این مساله بیشک محال نیست. پس میتوان با اقتدار گفت جامعه پزشکی اکنون به ابزاری ضداجتماعی بدل شده است.
اختیارات و تواناییهای پزشکان و منشا مشروعیت و قدرت پزشکان از کجاست
شاید در بحث پیشین به این امر اشاره شد اما این به واقع روی سکه ظاهری روایت است. بخش مهم این جریان درست به زیرلایههای رفتاری و عملکرد جامعه پزشکی بازمیگردد.
رفتارهای برآمده از این کل معنایی چه تاثیرات تاریخی و اجتماعی در جامعه دارد؟
تصور کنید جای کودکی هستید که چانهاش شکاف برداشته و پزشک معالجی ابتدا نشسته و چانه شما را بخیه و ترمیم کرده و سپس به دلیل نبود پول در جیبهای پدر همان کسی که به چانههای شما بخیه زده بود حالا در کمال ناراحتی و بیرحمی همان التیامها را میشکافد و شما را به همان وضعیت پیشین بازمیگرداند.
کافی است قدری که بزرگتر شدید، فارغ از تفکر در باب رفتار پزشک معالجتان تصمیم بگیرید به خاطر آن خاطره تلخ دوران کودکی به هر دلیل و به هر نحو ممکن پولدار شوید و دیگر فقیر نباشید. کافی است در این راه نیز همچون قساوت نقش گرفته در برابر دیدگانتان باز تصمیم بگیرید که از هیچ کوشش و عملی در این راه فروگذار نباشید و به هر قیمت ممکن در راهی باشید که فقر و نداری برای کودکانتان معنا نداشته باشد. این تصور از تصوری که در سطرهای پیشین عنوان شد، بسیار موجهتر است. دستکم میزان خشونت آن از مورد پیشین بسیار کمتر و پنهانتر است. حالا قضاوت کنید که کودک داستان چه خواهد شد.
کافی است این کودک داستان ما ذرهای کینه به دل گرفته باشد و این کینه هر روز بزرگتر و بزرگتر شود. فردا تقابل این کودک خردسال و کودکهایی از این دست با جامعه پزشکی چگونه خواهد بود؟ آیا پزشک معالج این کودک ذرهای با خود به این موارد نیندیشید؟
جامعه پزشکی باید بر نقش و عملکرد خود بیشتر از هر زمان دیگری واقف باشد. بیشک یک تحلیل و خودشناسی مجدد لازم دارد که از قبل آن دستکم سلامت روانی پزشکانی که ارتباط مستقیم با مردم و جامعه دارند، مدام مورد محک و آزمایش قرار گیرد تا این چنین چانه کودک اصفهانی که نه، سینه اجتماع آینده ما شکاف بر ندارد. این مهم میسر نخواهد شد مگر اینکه جامعه پزشکی ما نقد درونی و خود اصلاحی ذاتی را به منظور یکسان شدن شان و منزلتش و یکسانسازی سرهها و ناسرهها آغاز کند. چراکه وصول به تعالی تلاشی عظیم میطلبد.
نظر شما