چهارشنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۴ - ۱۱:۴۹
کد خبر: 169879

این بار زخم نداری و کشیدن بخیه از صورت فقر بود که مثل بمب ترکید و بهانه‌ای شد تا با وجود تمام ایثارگری‌ها و فداکاری‌ها و از خودگذشتن‌ها، باز هم پزشک و پزشکی سرزمین‌مان به حاشیه کشیده شود.

سلامت نیوز:این بار زخم نداری و کشیدن بخیه از صورت فقر بود که مثل بمب ترکید و بهانه‌ای شد تا با وجود تمام ایثارگری‌ها و فداکاری‌ها و از خودگذشتن‌ها، باز هم پزشک و پزشکی سرزمین‌مان به حاشیه کشیده شود.


به گزارش  سلامت نیوز به نقل از ایسنا،این روزها حکایت "صدرا" و "بخیه‌هایش" دست به دست می‌چرخد و احساسات زن و مرد و پیر و جوان را جریحه‌دار کرده است. زخمی کوچک و جراحت بی‌پولی آنقدر درد داشت که تمام اخلاق پزشکی و از جان گذشتن‌ها در راه نشاندن مرهم بر جان دردمندان در سخت‌ترین شرایط و دورافتاده‌ترین نقاط را بی‌رحمانه زیر سوال برد.


 آن زمان که طنز "درحاشیه" جامعه پزشکی را متاثر کرد و به واکنش واداشت، شایدبسیاری از پزشکان‌ فکرش را هم نمی‌کردند، یکی از جنس استثناءها پیدا شود، این چنین انسانیت را به مسلخ کشیده و شانیت و قداست طب و طبابت و پزشک و پزشکی را ناجوانمردانه به حاشیه برد.


این بار فضای مجازی پر شده از تصاویر کودکی که زخم چانه‌اش دردسرساز شده است. زخم چانه کوچک بود و همین کوچک، زخمی عمیق بر دل‌ها نشاند. می‌گویند بخیه‌هایش را به خاطر نداری‌ کشیده‌اند و حال مقایسه می‌شود با کودک چینی که از ترس جراحی گریه می‌کند و جراح ساعت‌ها وی را روی پایش می‌نشاند، با اپلیکیشن‌های گوشی‌اش سرگرمش می‌کند تا بلکه ترس از جانش پرکشد.


هر کسی به زعم خود ماجرا را تصویر کرده؛ کاریکاتورها، طنز و جوک‌ها و ... هم که جای خود را دارند و هر کدام به نوعی از درد قصه می‌گویند. پزشکان و پرستاران هم به نوعی دیگر به ماجرا پرداخته‌ و آن را نشر می‌کنند.


"تصورش هم سخته؛ برای پدر و مادر هیچ دردی سنگین‌تر از درد فرزند نیست؛ چه کشیدند زمانی که بخیه‌های تازه پسرشان را به بهای 150 هزار تومان کشیدند؛ لحظه وقوع حادثه چه دلهره و اضطرابی داشتند." تصور همین لحظات است که هر وجدان بیداری را متاثر می‌کند و به واکنش وا می‌دارد.


البته ابعاد قصه پرغصه صدرا هنوز به طور کامل مشخص نیست؛ چرا که از یک طرف بیمارستان دولتی آن هم بابت خدمتی اورژانس نباید طلب وجه از بیمار داشته باشد و اصلا رابطه پولی میان پزشک و بیمار در اورژانس وجود ندارد، چه برسد به اینکه خدمتی در اورژانس ارائه اما به دلیل نداشتن پول، آن خدمت بازپس گرفته شود. ابهام این داستان هم همین جاست که نیازمند روشنگری است. از طرف دیگر از روز گذشته بحث سلامت روان کادر درمان مربوطه مطرح شده که برای روشن شدن این موضوع هم باید کمی صبر کرد.


در این میان نکته مهم دیگر "بی‌اعتمادی اقشار مختلف جامعه به پزشکی و طبابت" است که از پس چنین حوادثی ترویج می‌شود. به همین دلیل باید تاکید کرد که چنین حادثه‌ای جزو استثناءهاست و نباید بهانه‌ای شود تا خدمات شبانه‌روزی جامعه پزشکی در اقصی‌نقاط کشور از برخوردارترین نقطه تا دورافتاده‌ترین و نقاط صفر مرزی آن هم با دستمزدهای حداقلی و تاخیرهای آنچنانی، زیر سوال رود.


در این میان وزار بهداشت نیز ثابت کرد که هر جا پای حقوق مردم میان باشد، مصلحت و ملاحظه‌ای ندارد و تخلف در نظام سلامت آن هم در قبال جان مردم، قابل اغماض نیست.


به مدد پیگیری‌های انجام شده از سوی مسوولان امر، عدالت حاکم شد و متخلفان این داستان از کار برکنار شدند و به جزایشان هم خواهند رسید، زخم صورت صدرا نیز خوب شد اما سوال این است زخم دل صدرا و صدراها را کدام ترازو به عدالت می‌نشیند؟


در آسیب‌شناسی این فاجعه با دکتر داریوش طاهرخانی، عضو شورای عالی نظام پزشکی به گفت‌وگو نشستیم که متن آن را در پی می‌خوانید:
دکتر داریوش طاهرخانی در تشریح ابعاد این فاجعه پزشکی می‌گوید: این موضوع باید از ابعاد مختلف مورد دقت نظر قرار گیرد؛ به هرحال اقدامی نامتعارف در یکی از بیمارستان‌های دولتی کشور رخ داده که حتی می‌تواند کل نظام سلامت کشور را تحت تاثیر قرار دهد.


وی به تبعات روانی و اجتماعی این موضوع در کودک مذکور اشاره می‌کند و ادامه می‌دهد: این اتفاق در خصوص کودکی حدود 4 ساله رخ داده که در سنی قرار دارد که عوامل اجتماعی پیرامونش در حال شکل‌دادن نگرش او به زندگی آینده هستند. حال او با قرار گرفتن در چنین شرایطی چه نقشی از نظام سلامت کشور و طب و طبابت در نگرشش ایجاد خواهد شد؟ امری که بیشتر از زخم صورت او باید مورد توجه قرار گیرد همین موضوع است.


طاهرخانی دو روایت منتشر شده در رسانه‌ها درباره حادثه پزشکی بیمارستان خمینی‌شهر اصفهان را یادآوری می‌کند و می‌افزاید: روایت اول حاکی از آن است که "بخیه‌های کودکی به دلیل عدم توان پرداخت هزینه‌های بیمارستان باز شده است"؛ اگر این امر صحت داشته باشد که فاجعه است و بی‌تردید باید پرونده عوامل این کار غیرقانونی در مراجع ذیصلاح مورد بررسی قرار گیرد و برابر مقررات با آنها برخورد شود. همچنین لازم است در کمیسیون‌ مربوطه که براساس مصوبه شورای عالی نظام پزشکی کشور در کلیه استان های کشور قابلیت تشکیل دارد ، صلاحیت تداوم فعالیت این افراد به جهت برخورداری از سلامت جسمی و حتی روانی بررسی شود.


وی ادامه می‌دهد: در روایت دوم هم عنوان شده که "پرستار مبادرت به بخیه چانه کودک کرده، اما به دلیل عدم توانایی خانواده در پرداخت هزینه‌ها ، درمان متوقف شده و بیمار با یک بخیه مرخص شده است"؛ در این صورت نیز باید دقت داشت که کادر درمانی مجاز به توقف درمان بیمار خود نیستند مگر در چارچوب‌های تعیین شده در قانون و با لحاظ ملاحظات اخلاق پزشکی . بنابراین در صورت شروع اقدام درمانی ، به صرف عدم توان پرداخت صورت حساب ، مراکز مجاز به توقف فرآیند درمان نیستند و باید تا پایان آن را ادامه دهند.حتی اگر این اقدام از روی ناآگاهی صورت گرفته باشد، عوامل این موضوع باید در مراجع ذیصلاح نسبت به عملکرد خود پاسخگو باشند.


عضو شورای عالی نظام پزشکی در ادامه صحبت‌هایش تاکید می‌کند: در این حادثه باید دقت داشته باشیم که به صرف برخورد با متخلفان احتمالی، این مشکل در کشور حل نمی‌شود؛ بلکه باید مسوولین امر ، قوانین و مقررات مربوطه را مورد بازنگری قرار داده و جایی که لازم است اصلاح صورت گرفته و در صورت لزوم مقررات جدید وضع شود.


وی در عین حال می‌افزاید: مهم‌تر از آنکه به دنبال شناسایی مقصر باشیم، باید اصل موضوع را مورد واکاوی قرار دهیم؛ چراکه قوانین مترقی بر نظام سلامت کشور حاکم است، اما گاهی برخی ضوابط اجرایی که توسط مراجع ذیصلاح به تصویب رسیده، این سوال را به ذهن می‌رساند که آیا این ضوابط در تعارض اخلاق پزشکی قرار گرفته‌اند یا خیر؟ و آیا این ضوابط مسیر را به گونه‌ای رقم زده‌اند که کادر درمان بنا به دلایلی خارج از اختیارشان ، نتواند فرآیند را به پایان رسانده و ناچار به توقف آن شوند؟


رییس نظام پزشکی تاکستان تاکید می‌کند: در هرحال در خصوص بیمارانی که به صورت اورژانس به مراکز درمانی مراجعه می‌کنند، دستورالعملی داریم که همچنان در کشور جاریست. بر اساس این دستورالعمل هر یک از مراکز درمانی کشور اعم از دولتی، خصوصی و خیریه موظف به پذیرش و درمان بیماران اورژانس هستند. به این ترتیب در موارد اورژانسی، توانایی یا عدم توانایی فرد در پرداخت هزینه‌ها، تاثیری در روند درمان ندارد.


وی می‌افزاید: از طرف دیگر به دلیل آنکه کادر درمانی کشور در دوران تحصیل تنها واحدها و دروس مربوط به درمان را طی می‌کنند، می‌توان این شائبه را نیز مطرح کرد که ممکن است کادر درمان با آیین‌نامه‌ها و دستورالعمل‌ها آشنایی کامل نداشته باشند. بنابراین لازم است هر یک از مراکز و موسسات مرتبط با سلامت در بدو بکارگیری افراد و هنگام استخدام، آیین‌نامه‌ها، دستورالعمل‌ها، قوانین و مقررات حوزه سلامت را به آنها آموزش دهند.


طاهرخانی ادامه می‌دهد: از طرف دیگر هرچند که جهل به قانون و ندانستن مقررات، رافع مسوولیت افراد نمی‌شود، اما اگر هر یک از کادر درمانی مرتکب قصوری در کارشان شوند که به واسطه عدم آموزش‌های کافی باشد، قطعا مراجعی که باید این آموزش‌ها را ارائه می‌دادند هم در قصور آنها شریک خواهند بود.


وی در ادامه صحبت‌هایش برنامه دولت برای پوشش بیمه‌ای ایرانیان را مورد اشاره قرار می‌دهد و می‌گوید: نکته مهم دیگر آن است که چرا "صدرا" تحت پوشش بیمه نبوده؛ این در حالی است که بر اساس اعلام مسوولان مربوطه با آغاز برنامه بیمه سلامت ایرانیان، حدود 10 میلیون نفر از هموطنان تحت پوشش بیمه قرار گرفته‌اند، اینکه چرا "صدرا" جزو این 10 میلیون نفر نیست، خود موضوعی است که باید مورد بررسی قرار گیرد. آیا هنوز هم شهروندی در کشور وجود دارد که تحت پوشش قرار نگرفته باشد؟ شاید این برنامه نیز به جای تحت پوشش قراردادن افراد فاقد بیمه ، فقط هم‌پوشانی‌های بیمه‌ای کشور را افزایش داده است.


این عضور شورای عالی نظام پزشکی می‌افزاید: ذکر این نکته نیز لازم است که قبل از اقدام وزارت رفاه برای بیمه ایرانیان، ضوابطی داشتیم که بر اساس آن بیمه خدمات درمانی ، افراد فاقد پوشش بیمه‌ای را که بنا به هر دلیلی به بیمارستان‌های دولتی مراجعه کرده و بستری می‌شدند تحت عنوان "پوشش حین بستری" بیمه می‌کرد. سوال این است آن بیمه چه مشکلی داشت که از دستور کار خارج و پوشش فعلی جایگزین آن شد؟ شاید در صورت ادامه روال قبلی، "صدرا" و بیماران نظیر وی زمان نیاز به حمایت بیمه‌ای، از آن محروم نمی‌شدند.


طاهرخانی ادامه می‌دهد: نکته دیگر محل بحث نیز آن است که در اورژانس و حتی درمانگاه بیمارستان‌ها اعم از دولتی و خصوصی، رابطه مالی بین پزشک و بیمار معنی ندارد. در این حادثه، این قضیه نیز محل اشکال است و چرایی طرح موضوع طلب وجه از سوی کادر درمانی نیز باید مشخص شود.


وی در پایان صحبت‌هایش مجددا به عوارض روانی این رخداد در کودک مذکور، خانواده وی و حتی جامعه اشاره می‌کند و می‌گوید: در هر حال مشکلی که برای این کودک بوجود آمد، قطعا تبعاتی خواهد داشت و این تبعات بویژه برای "صدرا" دوچندان خواهد بود؛ چراکه نگاه و نگرش وی به طب و طبابت و بیمارستان و ... را تحت تاثیر قرار داده و به همین دلیل لازم است در جهت تغییر نگرش او تلاش شود تا به مسیر عادی خود بازگردد؛ بی‌تردید به صرف درمان ضایعه ناحیه صورت کودک نمی‌توان او را به زندگی عادی بازگرداند.




برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha