سلامت نیوز:مركز پژوهشهای مجلس در تحقیق گسترده و جامعی به بررسی این پدیده پرداخته است. در این تحقیق به ماهیت گرد و غبار موجود در هوای شهرهای جنوبی اشاره شده و بررسیهایی در خصوص عوامل داخلی و خارجی این پدیده صورت گرفته است و در پایان نیز با توجه به تحقیقات صورت گرفته پیشنهاداتی برای حل این معضل ارایه شده است. خلاصهای از این تحقیق را كه در تاریخ 26 خرداد ماه منتشر شد در گزارش زیر مطالعه میكنید.
به گزارش سلامت نیوز، روزنامه اعتماد نوشت: «ریزگردهای داخلی و خارجی نفس اهواز را برید»، «17سال خشكسالی، ١٧سال ریزگرد، خوزستان محروم نیست، مظلوم است»، «با كابوس خوزستان چه باید كرد؟»، «انعقاد تفاهمنامه برای مقابله با ریزگردها در خوزستان»، «آغاز مقابله ضربتی با ریزگردها در خوزستان»، «ریزگرد خانگی بلای جان خوزستان»، «اعتبار مقابله با 41 هزار هكتار كانون ریزگرد درخوزستان كامل تامین میشود»، «مشكلات مردم خوزستان «عذاب الهی» است یا ناكارآمدی دولت؟»
چند سالی است كه ریزگردها نام خوزستان و شهرهای دیگر جنوب ایران را با هر بهانهای به صدر اخبار میكشانند و نام خوزستان در كنار پدیده ریزگردها برای رسانهها تیترهایی میسازند كه در پس آنها میشود مردمانی را دید كه نفسشان تنگ شده از حجم آلودگی هوا و تبعاتی كه به همراه دارد. زندگی در شهرهای جنوبی ایران هر روز سختتر میشود. سال گذشته بود كه قطع برق هم به تمام مشكلات عدیده اهالی جنوب اضافه شد. همزمان با گرمتر شدن هوا در تابستان كمسابقه ایران، جنوبیها دمای نزدیك به 50 درجه را بدون برق و امكان استفاده از وسایل سرمایشی میگذرانند. ریزگردها چند سالی است كه بلای جان مردم جنوب ایران شدهاند و نفسشان را تنگ كردهاند، هر بار دلیلی برای بروز این پدیده عنوان میشود و راهكاری ارایه. كارشناسان معتقدند عامل عمده بروز ریزگردها خارج از ایران است، اما راهكارهایی هم برای مقابله با این پدیده در كانونهای بروز ریزگرد در داخل كشور به كار گرفته شد و دولت هم از طرحهای ارایه شده برای حل معضل ریزگردها در شهرهای جنوبی حمایت كرد، هر چند انتقاداتی هم به این اجرای طرحهای دولت برای حل این معضل وارد است، اما هنوز هم كارشناسان امر معتقدند كانون اصلی ریزگردها خارج از ایران قرار دارد.
مركز پژوهشهای مجلس در تحقیق گسترده و جامعی به بررسی این پدیده پرداخته است. در این تحقیق به ماهیت گرد و غبار موجود در هوای شهرهای جنوبی اشاره شده و بررسیهایی در خصوص عوامل داخلی و خارجی این پدیده صورت گرفته است و در پایان نیز با توجه به تحقیقات صورت گرفته پیشنهاداتی برای حل این معضل ارایه شده است. خلاصهای از این تحقیق را كه در تاریخ 26 خرداد ماه منتشر شد در گزارش زیر مطالعه میكنید.
بررسی تاریخچه ریزگردها نشان میدهد نخستین واقعه توفان گردوخاك در منطقه جنوب غرب ایران و كشور عراق در بین سالهای 1363 تا 1367 گزارش شده است. تا سال 1380 این پدیده گذرا بوده است، اما در سالهای بعد، این پدیده به تدریج در شهرهای جنوبی و غربی كشور گسترش یافته به طوری كه از سال 1387، 18 استان كشور را فرا گرفته. اما ماهیت ریزگردهایی كه همه تنها نامی از آنها شنیدهاند، چه تركیباتی دارد؟ بررسی آمار مربوط به توفانهای گرد و خاك در استان خوزستان نشان میدهد تركیب شیمیایی این گردوخاكها در برخی موارد شامل فلزات سنگین با مقادیر بسیار بیشتر از حد مجاز است كه برای سلامتی انسانها بسیار خطرناك هستند.
بررسی كانونهای داخلی و كانونهای خارجی ریزگردها
این تحقیق عنوان میكند كه كانونهای خارجی منشا توفانهای گردوخاك عبارتند از: شمال غرب عراق و شرق سوریه، دو طرف رودخانه فرات، تالابها و زمینهای خشك شده جنوب عراق (بینالنهرین)، زمینهای اطراف و شمال دریاچه تارتار در عراق، زمینهای غرب عراق (استان الانبار) و شرق سوریه (استان حمص) و مناطق مرزی شمال عربستان و شرق اردن. كانونهای داخلی منشا توفانهای گردوخاك در غرب و جنوب غرب كشور به طور عمده در استان خوزستان واقع شدهاند و اهم آنها عبارتند از: ناحیه جنوب غرب هویزه، ناحیه شمال شرق خرمشهر، ناحیه شرق اهواز، ناحیه جنوب و جنوب شرق اهواز، منطقه بندر امام- امیدیه، منطقه ماهشهر- هندیجان و منطقه شرق هندیجان.
بیشتر آبدهی رودخانههای دجله و فرات از كشور تركیه و كمترین آن از كشور سوریه است. بیشتر طول این دو رودخانه در كشور عراق واقع شده است. ۲۱.۸ درصد آبدهی رودخانه دجله از كشور ایران بوده و هیچ قسمتی از حوضه آبریز رودخانه فرات در كشور ایران قرار نگرفته است.
بیش از 90 درصد آورد رودخانه فرات از كشور تركیه منشا میگیرد. این امر در حالی است كه فقط حدود یكسوم حوضه آبریز این رودخانه در كشور تركیه واقع شده است. سوریه نیز مقدار بسیار ناچیزی از آورد این رودخانه را توسط شاخههای فرعی تامین میكند. كشور عراق نقشی در تامین آب رودخانه فرات ندارد. سهم هر كشور در تامین آورد رودخانه فرات به عوامل متعددی از جمله میزان بارندگی بالادست، میزان برداشتهای بالادست، آبیاری زمینهای كشاورزی و آبهای برگشتی زهكشی دارد.
«پروژه گاپ» برای فعالان محیط زیست نامی آشناست، نامی كه یكی از عوامل اصلی و شاید غیرمستقیم بروز گرد و غبار در شهرهای جنوبی ایران باشد، تركیه پروژهای عظیم در حوزه سدسازی را كلید زده است كه قرار است موجب رونق اقتصاد و گردشگری و ایجاد اشتغال در این كشور شود، اما در پایین دست، اثری جز خشكسالی در عراق و بروز پدیده ریزگرد در ایران ندارد. تركیه این پروژه را روی سرشاخههای رودخانههای دجله و فرات در جنوب تركیه طراحی و به اجرا گذاشته شده است. گاپ شامل 22 سد بزرگ و كوچك و 19 طرح برقابی با تولید سالانه 7500 مگاوات برق، روی رودخانههای دجله و فرات اجرا میشود. با اجرای پروژه گاپ ورودی آب از كشور تركیه از طریق رودخانه فرات به عراق از ۲۸.۳میلیارد مترمكعب به ۹.۵ میلیارد مترمكعب (معادل 66 درصد) و از رودخانه دجله از ۱۹.۳ میلیارد مترمكعب به ۱۰.۳میلیارد مترمكعب (معادل 47 درصد) كاهش خواهد یافت. در نتیجه كشور عراق با كاهش 58 درصدی در منابع آب خود مواجه خواهد بود. این امر بدان معناست كه تامین نیاز آبی حدود ۱.۸ میلیون هكتار از اراضی كشاورزی عراق با مشكل مواجه شده و جمعیتی بالغ بر 15 میلیون نفر تحت تاثیر قرار خواهد گرفت. تاثیر مهم دیگری كه با اجرای پروژه گاپ تركیه ایجاد میشود، كاهش شدید آورد رودخانههای دجله و فرات به سمت پاییندست و عدم تامین حقابههای زیستمحیطی پهنههای آبی پاییندست و تشدید توفانهای گردوخاك خواهد بود.
شاید بتوان اصلیترین عامل انسانساخت كاهش آورد رودخانههای دجله و فرات را كنترل و مهار آب این رودخانهها توسط كشور تركیه در سرشاخههای این رودخانهها (پروژه گاپ) به حساب آورد. به دلیل این پروژه رودخانههای دجله و فرات به ترتیب با كاهشهای 47 و 66 درصدی در آورد خود مواجه خواهند شد كه این امر اثر بسیار چشمگیری را در پاییندست، یعنی كشورهای عراق، سوریه و ایران، ایجاد خواهد كرد. یكی از دلایل اصلی ورود گردوخاكها با منشا خارجی به كشور ایران را میتوان پروژه گاپ كشور تركیه محسوب كرد. به طور حتم كشور تركیه از این پروژه علاوه بر اهداف اقتصادی، اهداف سیاسی را نیز دنبال میكند.
در داخل كشور نیز مهار آبهای رودخانههای كارون، كرخه، زهره و جراحی توسط زنجیره سدهای متعدد و همچنین استفاده فزاینده از آب این رودخانهها باعث شده كه حقابه زیستمحیطی زیستبومهای پاییندست از جمله تالابها كاهشهای چشمگیر یافته و كانونهای منشا توفانهای گردوخاك شكل گیرند. این امر نیز جزو عوامل طبیعی نبوده و انسانساخت به شمار میرود.
بررسی آمار 50 ساله آب و هوایی نشان میدهد كه توفانهای گردوخاك به عنوان یك رویداد طبیعی هرساله وجود داشته است. فراوانی رخداد این توفانها ارتباط مستقیم با میزان بارندگی سالانه و وضعیت پوشش گیاهی داشته است، به گونهای كه با كاهش بارندگیها، رخدادهای توفانهای گردوخاك افزایش یافته است. از یك دهه پیش چهار تغییر اساسی در روند رویداد توفانهای گردوخاك در كشور رخ داده است كه عبارتند از:
الف) افزایش فراوانی توفانهای گردوخاك
ب) افزایش غلظت
ج) افزایش مدت زمان ماندگاری
د) افزایش فاصله انتقال از ناحیه منشا
بررسی آمار روزهای توام با توفانهای گردوخاك، نشان میدهد كه فراوانی رخداد توفانهای گردوخاك در دهههای گذشته همواره با نوسان همراه بوده است و روند افزایشی ثابتی را نشان نمیدهد. در 50 سال گذشته 781 روز توام با توفان گردوخاك ثبت شده است كه 658 روز آن توفان با منشا خارجی، 74 روز با منشا داخلی و 49 روز با منشا مشترك بوده است. بیشترین روزهای گردوخاك در سال 2008 با تعداد 123 روز در سال و كمترین میزان، مربوط به سال 2014 با تعداد 27 روز در سال بوده است. متوسط بیشترین روزهای گردوخاك در ماه، به میزان 14 روز مربوط به ماه ژوئن (خرداد) و متوسط كمترین روزهای گردوخاك در ماه، به میزان ۱.۴ روز مربوط به ماه نوامبر (آبان) است حداكثر روزهای گردوخاك در ماه مربوط به ماه جولای (تیر) 2009 با تعداد 25 روز بوده است. تحقیقات مركز پژوهشها نشان میدهد رویداد توفانهای گردوخاك از سال 2006 تا 2008 با یك شیب قابل ملاحظه روند افزایشی داشته و پس از آن تا سال 2014 با یك شیب ملایم، روند كاهشی دارد. اما آنچه در دهه اخیر سبب تشدید توفانهای گردوخاك شده است، افزایش در سایر ویژگیهای این توفانها نظیر غلظت، ماندگاری و فاصله انتقال است. غلظت گردوخاك از جمله شاخصهایی است كه در یك دهه اخیر بهشدت افزایش یافته است.
مقایسه ویژگی توفانهای گردوخاك در سالهای مختلف نشان میدهد كه در سالهای اخیر میزان ماندگاری و پایداری گردوخاك در استان خوزستان حدود چهار برابر افزایش یافته و میزان آلودگی هم تا مرز 10000 میكروگرم بر مترمكعب رسیده است.
بررسی ماهیت و منشا ریزگردها
به لحاظ ماهوی ریزگردهای با منشا داخلی یك تفاوت عمده با ریزگردهای با منشا خارجی دارند، تفاوت توفانهای گردوخاك با منشا عراق با توفانهای گردوخاك محلی در ماندگاری و قطر ذرات و غلظت آنها است. به علت قطر كم ذرات گردوخاك با منشا عراق، ماندگاری آنها بالا بوده و حتی تا 72 ساعت هم میتواند باعث كاهش دید افقی در مناطق مختلف ایران شود. در صورتی كه گردوخاكهای محلی به طور معمول به علت وزش بادهای شدید در منطقه چشمه ایجاد میشوند و به علت بزرگتر بودن اندازه قطر این ذرات نسبت به گردوخاكهای ورودی از كشور عراق، با كاهش سرعت باد به سرعت تهنشین شده و دارای زمان ماندگاری كوتاهی هستند. همچنین غلظت گردوخاكهای ورودی از كشور عراق كه معمولا برحسب میكروگرم بر مترمكعب بیان میشود، نسبت به گردوخاكهای محلی پایینتر است. اما غلظت توفانهای گردوخاك محلی در اكثر موارد بسیار بالا است، به گونهای كه غلظت ۱۰.۰۰۰ میكروگرم بر مترمكعب در شهر اهواز نیز ثبت شده است كه حدود 66 برابر حد مجاز است.
توفانهای گردوخاك با منشا داخلی بیشتر ماندگاری زیر 12 ساعت دارند. علل اصلی این امر را میتوان در اندازه قطر ذرات گردوخاك، وزن مخصوص آنها و همچنین شرایط آب و هوایی (رطوبت هوا، دمای هوا و چگالی هوا) جستوجو كرد. هرچه قطر ذرات بیشتر و وزن مخصوص آنها نیز بیشتر باشد، وزن آنها بیشتر بوده و در نتیجه زودتر تهنشین شده و ماندگاری كمتری خواهند داشت. لازم به ذكر است كه توفانهای گردوخاك با ماندگاری چندروزه با منشا خارج از كشور بوده و از نظر رسوبی بسیار ریزدانهتر هستند. ریزدانه بودن این ذرات به آنها این امكان را میدهد كه مسافتهای طولانی جابهجا شوند و به علت سبكی ساعتهای طولانی در هوا معلق بمانند و در نهایت با تغییر شرایط آب و هوایی تهنشین شوند.
منشا توفانها یك تاثیر عمده دیگر نیز بر بروز پدیده گرد و خاك دارند. فراوانی توفانهای گردوخاك روند افزایشی ثابتی را نشان نمیدهد، اما افزایش قابل ملاحظه شاخصهایی مانند غلظت، ماندگاری و فاصله حمل به روشنی گویای تشدید توفانهای گردوخاك در دهه اخیر است. این تغییر تا حد زیادی ناشی از تغییر در مناطق منشا این توفانها بوده است. كانون بسیاری از توفانهای گردوخاك در گذشته، صحراهای عربستان و شمال آفریقا بود. توفانهای برخاسته از این مناطق به دلیل درشتی ذرات و نشست سریع، ماندگاری و قدرت انتقال كمتری داشتهاند. اما بیش از یك دهه پیش، به دلیل تشدید تغییرات آبوهوایی و خشكسالیها از یكسو و توسعه طرحهای عمرانی و برداشت بیرویه از منابع آب از سوی دیگر، بسیاری از تالابها و نواحی مرطوب موجود در بینالنهرین رو به خشكی نهاده و بیابانهای كوچكی را ایجاد كرده كه منشا بسیاری از توفانهای گردوخاك در سالهای اخیر شده است. جنس رسوبات این مناطق از رسوبات رسی ریزدانه است كه تا ارتفاع زیادی در جو بالا رفته و علاوه بر ماندگاری و غلظت زیاد تا مسافتهای بسیار زیادی انتقال مییابند. در عرصه داخلی نیز تشدید تغییرات آب و هوایی در قالب خشكسالیهای پیدرپی، سبب افزایش دما و كاهش رطوبت سطح زمین شده است. این تغییرات در كنار بهرهبرداری از طرحهای كلان آبی نظیر تونلهای انتقال آب، احداث سدها و شبكههای آبیاری كه به برداشت بیرویه و غیراصولی از منابع آب منجر شده، باعث كاهش سطوح آبی و مرطوب و از بین رفتن پوشش گیاهی در بسیاری از مناطق شده است كه شكلگیری كانونهای داخلی تولید گردوخاك را به دنبال داشته است.
چرایی ایجاد كانونهای ریزگرد
صرفنظر از اینكه هر یك از عوامل تغییر اقلیم یا طرحهای عمرانی در تشدید توفانهای گردوخاك چه سهمی دارند، این عوامل سبب تغییر در سه پارامتر موثر در پیدایش كانونهای تولید گردوخاك شدهاند كه عبارتند از: دما، رطوبت و پوشش گیاهی.
افزایش دمای سطح
به طور كلی افزایش دمای زمین كه به طور عمده ناشی از انتشار گازهای گلخانهای بوده، امری شناخته شده است. میزان این افزایش دما در مناطق مختلف، متفاوت و در نقاطی كه با خشكسالی توام بیشتر نمایان شده است. این افزایش دما كه اغلب با كاهش رطوبت بهویژه در نواحی خشك نیز همراه است، سبب از بین رفتن تدریجی پوشش گیاهی و در نهایت شكلگیری كانونهای تولید گردوخاك میشود.
كاهش رطوبت سطح
كاهش رطوبت كه در قالب كاهش سطوح آبی و خشك شدن پهنههای مرطوب نمایان شده است، نقش مهمی در گسترش بیابانها و شكلگیری كانونهای تولید گردوخاك دارد. بخش زیادی از كانونهای داخلی كه در سالهای اخیر شكل گرفتهاند، شامل بخشهای خشك شده تالاب هورالعظیم، شادگان و سایر آبگیرها و عرصههای مرطوب در جنوب و جنوب شرق استان است.
از بین رفتن پوشش گیاهی
افزایش دما و كاهش رطوبت در هر ناحیه به طور طبیعی با از بین رفتن پوشش گیاهی همراه خواهد بود. با توجه به اینكه پوشش گیاهی نقش مهمی در تثبیت خاك و جلوگیری از فرسایش دارد، از بین رفتن این پوشش نقش قابل ملاحظهای در بیابانزایی و تشكیل كانونهای گردوخاك دارد. از بین رفتن پوشش گیاهی در حاشیه و بخشهای خشك شده تالابهایی چون هورالعظیم، شادگان و سایر آبگیرها و مناطق مرطوب از مهمترین دلایل گسترش كانونهای داخلی در سالهای اخیر است. در همین راستا هم بود كه دولت یازدهم طرح نهالكاری در42 هزار هكتار از كانونهای فوق بحرانی ریزگردها در خوزستان را ارایه كرد.
از سوی دیگر خاكهای اراضی جنوب عراق، كویت و شمال عربستان و تا اندازهای خاكهای غرب استان خوزستان به ویژه در جنگهای ایران- عراق و عراق- كویت بین سالهای 1981 تا 1989 به مواد نفتی آغشته شدهاند. غلظت بیش از اندازه عنصر سلنیوم نیز میتواند حاصل پالایش مواد نفتی و پتروشیمی و احتراق مواد سوختی مثل نفت و زغال باشد. این عنصر به راحتی در اثر باران، از خاكهای آلوده به مواد نفتی زهكش شده و در تالابها تجمع مییابد. با توجه تركیب شیمیایی گردوخاكها، به خصوص فلزات سنگین موجود در آنها، مخاطرات این ذرات در مورد تاثیر بر سلامتی انسانها، جانوران و گیاهان، چشمگیر خواهد بود. اورژانسی شدن بسیاری از شهروندان هنگام وقوع توفانهای گردوخاك مصداق تایید این موضوع است.
مطالعه وضعیت20 سال گذشته
با اینكه پرآبترین رودخانههای كشور در استان خوزستان قرار دارند و باعث رونق گرفتن كشاورزی در مناطق مجاور این رودخانهها شدهاند، شرایط خشكسالی دهه اخیر و كاهش نزولات آسمانی، سدسازی روی رودخانهها و مهار آب آنها و كاهش حقابه مناطق پاییندست باعث خشك و كمآب شدن تالابهای طبیعی استان، تبدیل زمینهای كشاورزی به زمینهای خشك و بیابانی و در نتیجه ایجاد و توسعه كانونهای تولید گردوخاك در استان خوزستان شده است.
در این مناطق كاهش رطوبت سطحی و شور شدن زمین و در نتیجه نفوذ آبهای زیرزمینی به خوبی دیده میشود. نفوذ آبهای زیرزمینی و تبخیر آن در اثر خاصیت موئینگی سبب تبلور نمك در فضای خالی بین ذرات خاك و متلاشی شدن بافت خاك شده است. به طور معمول توفانهای گردوخاك خوزستان به دو صورت گسترده و محلی هستند. در حالت اول به علت ایجاد گرادیان فشاری مناسب در مناطق غربی و جنوبی كشور عراق، توفانهای گردوخاك، تولید، گسترش و وارد كشور ایران میشوند. توفانهای گردوخاك غلیظ با شرایط مساعد صعود، گاهی تا مناطق مركزی ایران نیز نفوذ كرده و باعث كاهش دید افقی شهرهای فلات مركزی ایران میشوند. این تودههای گردوخاك یا در جلوی جبهه سرد یا در پشت آن تشكیل شده و به طور معمول از شدت و گستردگی بالایی برخوردار هستند. غالبا ورود سامانههای دینامیك و بارشزا به كشور عراق در صورت پایین بودن رطوبت و بارش، شرایط مناسبی برای تولید توفانهای گردوخاك وسیع و گسترده ایجاد میكنند.
اما با وجود این آمارها در فصول پر آب و با وجود بارندگیها، باز هم موضوع ریزگردها تبدیل به چالشی در استانهای جنوبی میشود، آخرین مصداق آن هم بهمن ماه سال گذشته بود كه بارندگی همراه با گرد و غبار موجب ایجاد مشكلاتی برای تاسیسات انتقال برق و تصفیهخانههای آب شد. در این مواقع از سال قاعدتا به دلیل بارشها و رطوبت سطح زمین، انتظار كمتری برای وقوع توفانهای گردوخاك میرود.
در مورد سهم توفانهای گردوخاك با منشا خارجی و داخلی، با توجه به تحقیقات انجام شده شاید سهم كمّی هر یك را دقیقا نتوان مشخص كرد، اما با تكیه به این تحقیقات میتوان گفت كه سهم توفانهای با منشا خارجی بیشتر است. اما در سالهای اخیر سهم توفانهای با منشا داخلی افزایش یافته و روند آن نیز در حال افزایش است.
در یك دید كلی كاهش آورد رودخانههای حوضه آبریز اروندرود (شطالعرب) یعنی دجله و فرات و شاخههای اصلی آنها در داخل كشور یعنی كارون و كرخه و رودخانههای زهره و جراحی را میتوان به سه عامل مرتبط دانست. این سه عامل عبارتند از:
1- برداشتهای بیش از حد از منابع آب
2- خشكسالیها
3- تغییرات اقلیم.
پروژه گاپ تركیه و برداشتهای بیش از حد منابع آب در خارج از كشور و همچنین پروژههای انتقال آب و سدسازیهای داخل كشور یكی از عوامل اصلی كاهش آورد رودخانههای حوضه آبریز اروند محسوب میشوند. در مورد خشكسالی باید گفت این پدیده از عوامل طبیعی توفانهای گردوخاك به شمار میرود. البته وقوع خشكسالیهای موضعی و متناوب جزو طبیعی چرخه هیدرولوژیك هستند و در منطقه سابقه تاریخی دارند. دوره، تناوب و طول دوره خشكسالی بسته بهشدت آن متغیر است. تغییرات اقلیم در مقیاس جهانی را نیز میتوان دلیل دیگر وقوع توفانهای گردوخاك به شمار آورد. از آنجایی كه علت اصلی تغییرات اقلیم ورود بیش از حد گازهای گلخانهای توسط بشر به جو زمین است، این عامل نیز جزو عوامل انسانساخت بوده، ولی در مقیاس جهانی محسوب میشود.
تفكیك دقیق سهم هر یك از عوامل ذكر شده در تشكیل، توسعه و تشدید توفانهای گردوخاك به آسانی امكانپذیر نیست. از آنجایی كه برداشت بیش از حد از منابع آب و تغییرات اقلیم در مقابل خشكسالیهای موضعی و موقتی، عواملی انسانساخت بوده و از طرفی دیگر خشكسالی حاكم بر خاورمیانه خود میتواند ناشی از تغییرات اقلیم باشد تا یك خشكسالی طبیعی هیدرولوژیك، میتوان گفت در كل سهم عوامل انسانساخت در تشكیل، توسعه و تشدید توفانهای گردوخاك نسبت به عوامل طبیعی بیشتر است. البته تدقیق و كمیسازی این امر نیاز به تحقیقات گسترده و فنی دارد.
آینده ریزگردها
تحقیقات انجام شده پیش بینی میكند در افق سال 2100 حوضه آبریز اروندرود (شطالعرب) حدود 6 درجه سانتیگراد گرمتر شود. این امر با توجه به اخطارها و پیشآگاهیهای سازمانهای ملی و بینالمللی مبنی بر تداوم خشكسالیها در منطقه خاورمیانه نیز قابل تایید است. از طرفی دیگر براساس خروجی مدلهای GCM و سناریوی بدبینانه، پیشبینی میشود كه حوضههای آبریز كارون بزرگ، كرخه، مرزی غرب و زهره - جراحی طی 15 سال آینده، وضعیتی بحرانی داشته باشد. ازسوی دیگر تشدید و ادامه مهار آب رودخانههای دجله و فرات در سرشاخهها توسط كشور تركیه و همچنین زنجیره سدهای روی رودخانهها، قطعا از ورود آب به زیستبومها و تالابهای پاییندست ممانعت خواهد كرد و با توجه به شرایط اقلیمی، هیدرولوژیك و سیاسی منطقه، امكان تغییر در شرایط مذكور در كوتاهمدت بعید به نظر میرسد. در داخل كشور نیز با توجه به فراهم نبودن زیرساختهای مورد نیاز برای تغییر مدیریت منابع آب، بحران آب و شرایط اقتصادی حاكم، تغییر شرایط در افق كوتاهمدت بعید است.
در افق كوتاهمدت تغییری در شرایط توفانهای گردوخاك در غرب و جنوب غرب كشور رخ نخواهد داد. با ادامه وضع موجود از مناظر ذكر شده در درون و برون كشور، پیشبینی میشود كه رخدادهای مربوط به توفان گردوخاك از نظر فراوانی و شدت، روندی افزایشی را داشته باشد.
برای حل معضل ریزگرد چه باید كرد؟
هر كدام از كارشناسان حوزه محیط زیست راهكاری برای رفع بحران ریزگردها در شهرهای جنوبی به ویژه اهواز ارایه میدهند، عدهای برنامههای دولت را به چالش میكشند و بعضی هم سیاستهای گذشته را مقصر اصلی این وضعیت میدانند، اما محققین و كارشناسانی كه تحقیق مذكور را در مركز پژوهشهای مجلس انجام دادهاند، بر پایه تحقیقات صورت گرفته راهكارهایی را در راستای كنترل، مهار و تسكین اثر توفانهای گردوخاك ارایه دادهاند:
با توجه به اینكه به طور كلی بیشتر توفانهای گردوخاك غرب و جنوب غرب كشور منشا خارجی دارند و مهار و كنترل آنها نیازمند تصمیمسازیهای فرامرزی است، باید به موازات برنامهریزی برای مهار این كانونها، برنامههای كاهش آثار و آسیبهای این توفانها در بخشهای مختلف سلامت، اجتماعی، اقتصادی و غیره، به طور جدی مدنظر قرار گیرد.
در سالهای اخیر سهم توفانهای گردوخاك با منشا داخلی افزایش یافته است. در این راستا با توجه به تخریب شدید سرزمین و به ویژه زمینهای كشاورزی از یك سو و توسعه بیابان و ماسههای روان ازسوی دیگر، برنامههای مهار كانونهای داخلی باید در اسرع وقت تعیین و اجرا شود.
از آنجایی كه توفانهای گردوخاك با منشا خارج از كشور، بخشهای وسیع و قابل توجهی از كشور را تحت تاثیر قرار میدهند، پیگیری این موضوع ازسوی وزارت امور خارجه و دستگاه دیپلماسی كشور باید تشدید و تسریع شود. در این راستا دیپلماسی آب (هیدروپولتیك) موثر و همچنین سازمانها و دستگاههای بینالمللی میتواند در راهبری موضوع موثر واقع شود.
تعیین شرح وظایف دستگاهها و سازمانهای مختلف (وزارت نیرو، وزارت جهاد كشاورزی، وزارت كشور، وزارت امور خارجه، سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری، سازمان حفاظت محیط زیست و غیره) و ایجاد هماهنگیهای لازم بین آنها به نحوی موثر
اصلاح برخی طرحهای عمرانی شامل: جادهها، خطوط انتقال نفت و گاز و غیره در چارچوب برنامه مصوب
اجرای برنامههای بیابانزدایی در قالب عملیات تثبیت شنها، نهالكاری و غیره.
نظر شما