به گزارش سلامت نیوز به نقل از اعتماد ؛ در هفتههای اخیر كه پلیس آگاهی تهران پرده از چند كلاهبرداری سنگین در بازار ارز پایتخت برداشت بهانهیی دست داد تا درباره كلاهبرداران و مالباختگان آنها با سرهنگ مهرداد امیدی به گفتوگو بنشینیم. او كلاهبرداران را بهطور كلی باهوشترین مجرمان وصف میكند. وی در رابطه با اینكه كلاهبرداران معمولا طعمههای خود را از بین چه كسانی انتخاب میكنند میگوید: بهطور كلی میتوان گفت این افراد معمولا به سن و سال افرادی كه به عنوان طعمه انتخاب میكنند اهمیتی نمیدهند. او كه پیشتر در استان كرمانشاه خدمت میكرده با اشاره به اینكه آمار نشان داده كه مالباختگان معمولا افرادی هستند كه سه خصوصیت در آنها بارز است میافزاید: سه اصل وجود دارد كه افراد با داشتن این سه اصل مورد كلاهبرداری قرار میگیرند. سرهنگ امیدی همچنین با اشاره به اینكه بیشترین كلاهبرداریهای شركتهای هرمی مربوط به استان البرز هستند، برخی از كلاهبرداریهای دیگر را از لحاظ جغرافیایی تقسیمبندی كرد.
آماری كه از كلاهبرداری و جاعلان سند یا خرید و فروش ملك، اتومبیل و غیره یا در امر وامدهی به دست میرسد نشان از آن دارد كه سیستم بانكداری یا سازمانهای مرتبط با این امر ضعیف عمل میكنند و كلاهبرداران این را فرصتی مناسب میدانند كه با جعل در این رابطه مردم را به خود جذب كنند و بدیهی است كه مردمی كه در این موضوع ناكام ماندهاند نیز با مراجعه به افرادی غیر از سازمانهای معتبر درخواست وام كنند. چقدر تایید میكنید اگر امروز سیستم معیوب ارگانهای كشور درمان شود شاهد كاهش این نوع كلاهبرداریها خواهیم بود؟
مردم در هر زمان و هر معاملهیی وظیفه دارند بیاحتیاطی نكنند و تمام حواس و تمركز خود را به كار گیرند ولی موضوع معیوب بودن سیستم خیلی از نهادها نیز به این امر دامن میزند و به عبارت دیگر قطعا روند تسهیلات هر سازمانی اگر كاملا صحیح بوده و دارای اشكال نباشد نهتنها مردم برای رسیدن به اهداف خود به افراد غیر مراجعه نمیكنند بلكه تعداد مجرمان در این زمینه هر روز كاهش خواهد یافت.
غیر از سازمانهای دیگر بهطور خاص در مورد سیستم بانكداری كشور و كلاهبردارانی كه از عملكرد ضعیف این دستگاه سود میجویند چه نظری دارید؟
نه در كشور ما بلكه در هر كشوری كلاهبرداران و كسانی كه از هوش خود در راستای كارهای منفی استفاده میكنند به سرعت از عملكرد ناكافی و ناصحیح هر دستگاه و سازمانی استفاده میكنند و مردمی را كه از راههای قانونی نتیجه نمیگیرند به خود جذب میكنند. در كشور ما و بانكهای ایران نیز به همین ترتیب است. حال این میتواند از ناصحیح بودن نحوه پرداخت وام و تسهیلات آغاز شود تا دهها دلیل دیگر كه در نهایت نتیجه همه این اتفاقها یك موضوع است؛ ناامید شدن یك فرد پس از مراجعه به این نهاد قانونی و مراجعه به غیر كه همان كلاهبرداران هستند ولی نقش مردم نیز در این میان بسیار اهمیت دارد كه هر شخص فارغ از وظیفه پلیس موظف است حافظ مال و اموال خود باشد.
نقش این مردم در طعمه كلاهبرداران نشدن چقدر است؟یعنی مردمی كه معمولا مورد كلاهبرداری قرار میگیرند دارای چه ویژگیهایی هستند یا به عبارت بهتر كلاهبرداران و جاعلان معمولا طعمههای خود را از كدام قشر و چه سنینی از مردم انتخاب میكنند؟
كلاهبردار برای اینكه انتخاب كند سراغ چه كسی برود و از چه كسی میتواند پول بیشتری به دست بیاورد به سراغ سن فرد یا سطح سواد او و شغلش نمیرود. كلاهبردار معمولا طعمه خود را از سه قشر از افراد پیدا میكند. یعنی سه اصل وجود دارد كه در مورد هر كسی كه مورد كلاهبرداری قرار میگیرد صدق میكند: 1- طمع 2- بیاحتیاطی 3- ناآگاهی. دسته اول افرادی هستند كه طمع میكنند و وقتی وارد معاملهیی میشوند با اولین پیشنهاداتی كه برای به دست آوردن پول بیشتر به آنها میشود فریب میخورند و وارد معامله كذایی میشوند كه این افراد در دسته اول قرار دارند. دسته دوم آنهایی هستند كه در معامله تمركز خود را روی یك موضوع نمیگذارند و همین امر باعث میشود در یك موضوع موفق نشوند و فریب بخورند. دسته سوم اما به آنهایی اطلاق میشود كه بدون آگاهی داشتن و اطلاعات كافی به سراغ یك امر مانند خرید و فروش و یا مبادله میروند كه آنها نیز در پی همین ناآگاهی مورد طعمه قرار میگیرند.
ممكن است برای درك بهتر مخاطبان، برای كلاهبرداری از دسته اول یعنی طمعكاران مثالی بزنید؟
چندی پیش افرادی با درست كردن مجسمهیی طلایی در حالی اقدام به فروش آن كردند كه فقط شاخ آن گوزن از طلا بود و بقیه مجسمه از جنس روی و با روكشی از طلا بود. با مراجعه مشتریان برای خرید این مجسمه شاخ آن گوزن را جدا میكردند و به او میدادند تا مشتری با مراجعه به طلافروشی متوجه صحت و سقم طلا بودن آن گوزن شود. همان طور كه مشخص بود طلافروشان طلا بودن آن قسمت از مجسمه را تایید میكردند و وقتی مشتری خرید را انجام داده بود متوجه میشد تمام این مجسمه طلا نبوده است و سرش كلاه رفته است. این فرد میتوانست با خریدن همان قسمتی كه از طلا بودنش توسط طلافروشان مطمئن شده بود از این اتفاق جلوگیری كند ولی متاسفانه با طمعی كه داشت حدود چند ده برابر ضرر كرد.
خود كلاهبرداران از چه قشری برمیخیزند و اصولا از كجا آغاز میكنند؟
بهطور كل میتوان گفت در بین مجرمان در همه نوع قشر و كلاهبرداران در هر صنفی كلاهبرداران جزو باهوشترین و زیركترین افراد هستند كه با نهایت به كارگیری ذوق و استعدادشان به نقشه كشیدن در راههای منفی پول در آوردن میپردازند.
از این افراد باهوش و زیرك در راستای ارتقای پلیس هم استفادهیی شده است؟
بله، در خیلی از موارد پس از دستگیری این افراد و روشهای جالب و زیركانهیی كه برای فریب دادن پلیس و یا به جا نگذاشتن ردپایی از خود استفاده میكردند این افراد را استخدام و از فكر آنها در این راستا استفاده كردیم و بر عكس این موضوع نیز صادق است؛ یعنی افرادی كه پلیس بازنشسته بودهاند و وارد باندهای كلاهبرداری شدهاند و با استفاده از روشهای خاص پلیسی، اقدام به خلاف كرده بودند.
بیشترین كلاهبرداریها پس از كلانشهر تهران در كجا اتفاق میافتد و همینطور كمترین آنها؟و آیا آماری از این موضوع در دست دارید؟
نمی توان گفت كلاهبرداری در كجا بیشتر و كجا كمتر است و هر نوعی از كلاهبرداری در شهرهای مختلف بیشتر یا كمتر اتفاق میافتد. اگر بخواهیم آماری در این مورد ارائه كنیم بهطور مثال میشود گفت در رابطه با شركتهای هرمی 31 دفتر فعالیت هرمی شناسایی و پلمب شده كه از این میان 13 دفتر در استان البرز و مخصوصا كرج بوده است، شش دفتر در تهران، 5 دفتر در مازندران، چهار دفتر نیز در غرب تهران و رباطكریم، دو دفتر در اصفهان و یك دفتر نیز در ایلام شناسایی شده است.
شرایط جغرافیایی در حوزه جعل اسناد و همینطور كلاهبرداریهای خرید و فروش را چطور دستهبندی میكنید؟
در حوزه جعل بیشترین پروندهها به ترتیب در تهران، اصفهان و البرز اتفاق افتاده و كمترین پروندهها در استان زنجان، ایلام و خراسان جنوبی. در خصوص معاملات نیز بیشترین پرونده را در تهران، البرز، آذربایجان شرقی و كمترینها را در ایلام، زنجان و سیستان و بلوچستان شاهد بودهایم.
نظر شما