به گزارش سلامت نیوز به نقل از جام جم، مسأله سلامت روان در زندگی فردی و اجتماعی بهویژه در محیط کار از اهمیت ویژهای برخوردار است. بسیاری اکنون بهطور میانگین روزانه هشت ساعت از زمان خود را در محل کار سپری میکنند. بر این اساس، شیوه تصمیمگیری در محیطهای اجتماعی و سازمانی و رفتار با همکاران و بهویژه زیردستان در بسیاری مواقع اثرات مثبت و منفی تاثیرگذار و طولانی را بهجا میگذارد.
مشکلات روان چه زمانی ارتباطات را دچار خدشه میکند؟
این روزها بسیاری از افراد را میبینیم که بهدلیل رفتارهای نامناسب همکاران، دچار دلزدگی و بیانگیزگی در محیط کار شدهاند. چنین فضایی مانع از رشد، پیشرفت و توسعه فردی وسازمانی میشود. افرادی که در سمتهای تأثیرگذار قرار دارند، گاهی براساس ذهنیات خود رفتارهای نامناسبی بروزمیدهند که سازمان رابه سمت نتایج نامطلوب هدایت میکند.
دراین راستا،علیرضا شریفییزدی، جامعهشناس درباره تاثیر سلامت روان افراد در محیط کار و بهعهدهگرفتن مشاغل اظهار میکند: «مطالعات نشان میدهند که هرچه سلامت روان فرد بالاتر باشد، موفقیت او در زندگی کاری نیز بیشتر خواهد بود. برعکس، هرچه سلامت روان فرد کمتر باشد، کارایی، توانایی و عملکرد او کاهش مییابد.»
وی ادامه میدهد: «انسانها به سه دسته سالم، نرمال و مبتلا به اختلال یا بیمار تقسیم میشوند. در تعریف سلامت روان آمده است که هرگاه یک نفر در زندگی عادیاش به انواع اختلالات روانی دچار نباشد، بهگونهای که این اختلالات مانع از انجام فعالیتهای روزمره، شغل و روابط عاطفیاش نشوند، میتوان او را فردی سالم تلقی کرد.»
این جامعهشناس میافزاید: «بهطور مثال همه ما بههرحال درجاتی از غم، خشم و اضطراب را تجربه میکنیم اما وقتی که میزان این اضطراب، افسردگی و وسواس فکری به حدی بالا رود که زندگی طبیعی ما را تحت تاثیر قرار دهد و کارکردهایمان را پایین آورد و توانمندیهایمان و ارتباط ما با دیگران را دچار خدشه کند، از سلامت روان دور شدهایم و به سمت اختلال سوق پیدا کردهایم.»
شریفییزدی خاطرنشان میکند: «برخی افراد سالم هستند اما در برخی ویژگیها برجستهتر دیده میشوند، به این معنا که اختلالی ندارند. در مقابل، افرادی هم وجود دارند که اختلالات کامل را تجربه میکنند.»
شکلگیری اختلالات روانی در هشت سال اول زندگی
وی در پاسخ به این پرسش که اختلال روان از چه سنی در افراد شکل میگیرد، توضیح میدهد: «تقریبا بخش بیشتر اختلالات روان در ششسال تا هشتسال اول زندگی پایهگذاری میشود و در سالهای بعد زندگی میتواند افزایش یا کاهش یابد.»
این جامعهشناس خاطرنشان میکند: «انسان هرچه بزرگتر میشود، با ورود به اجتماع و بهویژه بازار کار، شرایط روانیاش تأثیر بیشتری خواهد داشت. بهعنوانمثال، اگر مشکلات روانی به حدی باشد که ویژگیهای آن بهوضوح نمایان شود اما به اختلال تبدیل نشده باشد، تأثیر منفی قابل توجهی بر شغل و حرفهاش نخواهد گذاشت.»
شریفییزدی ادامه میدهد: «اما اگر مشکلات روانی فرد به سمت اختلال رود، یعنی به عبارتی به بیماری روانی تبدیل شود و علائم بالینی مورد نظر متخصصان را نشان دهد، بیشک میزان زیادی از کارایی ما در حوزه تخصصی حرفهای کارمان کم خواهد شد.»
وی اظهار میکند: «وقتی این زنجیره را کنار هم قرار دهید و در یک جامعه تعداد کسانی که این اختلال را بیشتر دارند، فراوانتر باشد به همان اندازه میزان کارایی در کل جامعه کمتر خواهد شد.»
تاثیر سلامت روان بر کار سایرین
این جامعهشناس درباره تأثیر افرادی که از سلامت روان برخوردار نیستند بر عملکرد دیگران در یک محیط شغلی یا سازمانی میگوید: «بهطورطبیعی، این موضوع به جایگاه افراد بستگی دارد؛ هرچه یک نفر در یک محیط شغلی جایگاه بالاتری داشته باشد، تأثیر بیشتری بر سازمان یا دستگاه و همچنین بر سایر افراد خواهد گذاشت.»
شریفییزدی معتقد است: «اختلال روان اثر منفی عمیقتری را برای یک سازمان یا محیط شغلی بهجا خواهد گذاشت. بههمیندلیل همیشه توصیه ما این است که وقتی برای مجموعهای یا یک تیم سرپرست یا یک مربی انتخاب میشود، بیشک باید این فرد تست سلامتروان بدهد و بعد اجازه دهیم که در جایگاه مورد نظر قرار گیرد.»
وی تأکید میکند: «این مسأله که تست سلامتروان هنگام استخدام در کشور ما نادیده گرفته میشود، جای تامل دارد. به این معنا که افرادی بهدلیل تخصص یا روابط خود در موقعیتهای بالای سازمانی قرار میگیرند، درحالیکه ممکن است از ابتداییترین اصول سلامت روان برخوردار نباشند. این موضوع میتواند بهطور منفی بر تعداد بیشتری از افراد در جامعه تأثیر بگذارد.»
فرد بدون سلامت روان باعث بیانگیزگی شغلی همکاران میشود
این جامعهشناس در پاسخ به این پرسش که افراد بدون سلامتروان تا چه میزان میتوانند باعث بیانگیزگی شغلی در سایر همکاران خود شوند، عنوان میکند: «قاعده شایستهسالاری اصلا برای همین موضوع است؛ یعنی وقتی که ما یک نفر که توانمندی کافی روحی و روانی ندارد را در جایگاههای مهم قرار ندهیم.»
شریفییزدی ادامه میدهد: «زمانی که فردی قرار است در یک موقعیت شغلی قرار گیرد، ابتدا باید به تخصص، دانش، تجربه و تحصیلات او توجه شود. در مرحله بعدی، توسعه روحی و روانی او نیز اهمیت دارد؛ یعنی باید بررسی شود که آیا فرد برای این جایگاه مناسب است و آیا توانایی پذیرش این مسئولیت را دارد یا خیر.»
وی میافزاید: «بیشک فردی که از نظر روانی سلامت لازم را ندارد به افرادی که با او چه بهصورت همعرض و چه در مراتب پایینتر همکاری میکنند، آرامآرام نوعی ناامیدی و افسردگی میدهد.»
این جامعهشناس بیان میکند: «یک انسان بیمار و ناتوان از نظر روحی و روانی با دستوراتی که میدهد و تصمیمهایی که میگیرد و نوع برخوردی که با همراهان و زیردستان خود انجام میدهد، حتما آنها را به سمت بیانگیزگی شغلی و کاری سوق میدهد.»
نظر شما